تحولات فلسطین و مواضع ایران در سال ۲۰۰۴ میلادی

 تحولات فلسطین و مواضع ایران در سال ۲۰۰۴ میلادی

جنبش مقاومت فلسطین كه در این سال سه تن از مهمترین رهبران خود را از دست داد عملاً با بحران های مختلفی در عرصه داخلی و نیز در مقابله با رژیم اسرائیل روبه رو بود. ترور شیخ احمد یاسین رهبر معنوی حماس در اوایل این سال و به دنبال آن ترور عبدالعزیز رنتیسی رهبر حماس در غزه ناگهان خشونت ها را در اراضی اشغالی فلسطین تشدید كرد و در عین حال واكنش سران كشورهای مختلف جهان از جمله ایران را نیز به همراه داشت. دولتمردان ایرانی كه ترور شخصیت های فلسطینی را مذموم شمرده و خواهان توقف روند تروریسم دولتی اسرائیل می شدند، هنوز از احتمال وقوع تحول بزرگ دیگری در اواخر سال ۲۰۰۴ میلادی و در ماه نوامبر بی اطلاع بودند اما در همان زمان هم می شد این واقعیت را دریافت كه جامعه فلسطین در راه تغییر بزرگی قرار گرفته است. آصفی سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در اردیبهشت ۸۳ و به دنبال ترور رنتیسی موضع ایران را اینگونه بیان كرد: «تداوم بحران در فلسطین اشغالی ناشی از نادیده گرفتن ریشه های اصلی بحران است و ترور رهبران فلسطینی نیز به حل مشكلات اساسی رژیم صهیونیستی و تثبیت موقعیت این رژیم در منطقه كمك نخواهد كرد.» با این وجود در ماه های پس از این حوادث و با معطوف شدن توجه جامعه جهانی به اقدامات گروه های مبارز فلسطینی از جمله حماس و جهاد اسلامی، سیل اتهامات برخی منابع خارجی علیه ایران نیز فزونی یافت. ادعاهای مطرح شده مبنی بر حمایت ایران از عملیات نظامی این گروه ها، مهمترین بخش از این اتهامات را تشكیل می داد. تلاش ایران برای حفظ نفوذ و قدرت خود در منطقه خاورمیانه با استفاده از این شرایط نیز از دیگر اتهامات مطرح شده علیه ایران بود. با این وجود بعدها كمال خرازی وزیر امور خارجه ایران در سخنان خود حمایت ایران از جنبش مردم فلسطین را به این روش تعبیر كرد كه «جمهوری اسلامی ایران همواره از خواست و مبارزات مشروع ملت فلسطین در مبارزه علیه اشغالگران و برقراری صلح عادلانه و پایدار در منطقه حمایت كرده و این حمایت های معنوی تداوم خواهد یافت.»از سوی دیگر شكست مذاكرات برای حل بحران فلسطین و ادامه حملات اسرائیل به اراضی فلسطینی، لزوم توجه بیشتر به راه های حل بحران فلسطین و احقاق حقوق مردم فلسطین را نشان می داد. تاكید ایران بر لزوم ایجاد یك دولت واحد در فلسطین و بازپس گیری اراضی اشغالی فلسطین همچنان ادامه داشت و دولتمردان ایران بارها اعلام كرده بودند راه حل دموكراتیك و نهایی بحران فلسطین را ایجاد یك دولت واحد می دانند. اما ظاهراً در فلسطین نیز اختلاف نظرهایی در این خصوص وجود داشت و حتی نگرانی هایی نیز در مورد ادامه این مشكل به وجود آمده بود. در همین اثنا بیماری ناگهانی یاسر عرفات رئیس تشكیلات خودگردان فلسطین و درگذشت او در ماه نوامبر میلادی به كلی تمام شرایط موجود را تغییر داد و سیاست ایران در قبال این مسئله نیز حاكی از موضع خاص مقامات ایرانی بود. با وجود آنكه فوت عرفات درست یك روز پیش از روز جهانی قدس، روز همبستگی مسلمانان جهان با مردم فلسطین اتفاق افتاد، ایران واكنش خاصی نسبت به درگذشت وی نشان نداد. در حالی كه فوت عرفات عملاً تحول بزرگی را در جامعه فلسطین و در آینده این كشور به وجود آورده بود. در آن زمان آصفی تنها به گفتن این بسنده كرد كه «نكته مهم این است كه فلسطینیان موقعیت حساس كنونی را درك كنند و وحدت را حفظ كنند و نقشه اسرائیل را خنثی كنند.» اما هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در سخنان خود در مراسم روز قدس مسئله فلسطین را یك مسئله اسلامی دانست و گفت: «منافع ملی، منطقه ای و سیاسی ما به این مسئله مربوط می شود.»در آخرین ماه از سال ۲۰۰۴ میلادی نیز سفر فاروق قدومی وزیر خارجه دولت فلسطین و رئیس كمیته مركزی جنبش فتح موجب شد بخش دیگری از سیاست ایران در زمان پس از مرگ عرفات مشخص شود. در همان حال كه خرازی در ملاقات با قدومی «قدرت مردمی» را «سرمایه بزرگ و اصلی در مبارزات ملت فلسطین علیه اشغالگران» می دانست، رفسنجانی معتقد بود كه «پس از عرفات شخصیت های بزرگی در میان ملت فلسطین وجود دارند كه می توانند آرمان های مردم مظلوم فلسطین را هدایت كنند.» و حدادعادل رئیس مجلس شورای اسلامی نیز «آزادی سرزمین فلسطین و قدس شریف» را «جزء اهداف انقلاب اسلامی ایران» خواند كه «به عنوان یك مسئله بنیادین به آن نگریسته می شود.» اما تردیدی نبود كه مرگ عرفات تحول بزرگی را در داخل فلسطین و نیز در روابط آن با كشورهای خارجی ایجاد كرده است. در چنین شرایطی موقعیت جنبش های حماس و جهاد اسلامی نیز در فلسطین تغییر یافته است و از سویی احتمال قدرت گرفتن آنها در داخل فلسطین وجود دارد و از سوی دیگر مخالفت این گروه ها با برخی سیاست های محمودعباس تردیدهایی را نسبت به موفقیت تمام گروه های فلسطینی در رسیدن به وحدت لازم در مقابله با اسرائیل به وجود آورده است. برخی مقامات فلسطینی لزوم توجه به راه حل های سیاسی به جای راه حل نظامی را در این راستا مورد تاكید قرار می دهند و از سوی دیگر مسلم است كه قدرت های منطقه ای نقش بسیار مهم و تعیین كننده ای در این روند خواهند داشت. ایران نیز به عنوان یكی از بازیگران منطقه ای، مسئله فلسطین را به عنوان جزء مهمی از سیاست خارجی خود به حساب می آورد و حتی خاتمی رئیس جمهور ایران نیز اخیراً در ملاقات با صلاح زواوی سفیر فلسطین در ایران تاكید كرده است كه دولت و مردم ایران «وظیفه اخلاقی» خود برای حمایت از فلسطینیان را كنار نخواهند گذاشت. با این وجود برگزاری انتخابات فلسطین در نهم ژانویه و آغاز دوره جدیدی در فلسطین در زمان پس از مرگ عرفات، مسلماً فصل جدیدی را نیز در روابط ایران با فلسطین خواهد گشود زیرا از سویی امیدها به حل وفصل بحران فلسطین از طریق مذاكره و راه حل غیرنظامی افزایش یافته است و از سوی دیگر در صورت موفقیت دولت جدید در فلسطین روند دموكراتیزه شدن كشورهای منطقه نیز تسریع خواهد شد. البته چشم پوشی از انتفاضه مردم فلسطین به هیچ وجه در اهداف جمهوری اسلامی ایران قرار نگرفته است اما مقامات ایرانی در عین حال ابراز امیدواری كرده اند كه همكاری موثر ایران و به خصوص كشورهای عضو سازمان كنفرانس اسلامی بتواند كمك جدی تری به حل مسئله فلسطین باشد، هر چند كه آینده فلسطین به خصوص در شرایط كنونی و با توجه به برخی اختلافات داخلی در این كشور نیز قابل پیش بینی نخواهد بود.