ایران و موضوع کشور مستقل فلسطین
اما در روز آخر اجلاس هنگام خروج از سالن صدای خنده و قهقهه دو نفر توجه بنده و حاضرین را جلب نمود. پشت سر هیئتها دو نفر اصلی نمایندگان مجالس فلسطین و اسرائیل دست در دست هم و مشغول خنده و گفتگو بودند و این در حالی بود که در آن اجلاس پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران جهت محکومیت دستگیری شماری از نمایندگان مجلس فلسطین ( از اکثریت حماس )، رقیب اصلی ماده اضطراری پیشنهادی اروپاییها بود. یعنی درست زمانی که نمایندگان قانونی حماس و برخی از اعضای دولت اسماعیل هنیه در زندان اسرائیل به سر میبردند، برخی دیگر از نمایندگان فلسطینی وابسته به جریان فتح و آقای محمود عباس در حال خنده و قهقهه با نمایندگان صهیونیست بودند.
توطئه اسرائیل در منطقه خاورمیانه به یکصدمین سال خود نزدیک میشود. در طول این ایام و در فراز و نشیبهای مختلف تحولات مربوط به آن، همواره عمق و ظاهر موضوع همسویی لازم را با یکدیگر نداشتهاند و آن دسته از سیاستمداران و تحلیلگران که با غفلت از ژرفای تحولات گرفتار امواج ظاهری شدهاند بزرگترین اشتباهات سیاسی عمر خود را مرتکب شدهاند. این نکته را جهت عنایت آن دسته از مسئولان و تحلیلگران ایرانی مطرح کردم که گاهی سعی میکنند موضعگیریهای خود را در ارتباط با موضوع تازه (کشور مستقل فلسطین) سمت و سو دهند.
اکنون در شرایطی که مجلس شورای اسلامی برای برگزاری کنفرانس بینالمللی حمایت از فلسطین آماده میشود رایزنیهای محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین جهت اخذ رای مجمع عمومی سازمان ملل متحد در خصوص کشور مستقل فلسطینی در صدر اخبار این کشورها قرار گرفته است. هدف از کنفرانس تهران این است که موضوع فلسطین تحت الشعاع تحولات سیاسی اخیر قرار نگیرد. اما نباید تردید داشت که بحث کشور مستقل فلسطین نیز میتواند از جمله طرحهای ناکامی باشد که در شرایط کنونی آمریکا و برخی کشورهای غربی اجازه طرح آن را میدهند و پس از اخذ نتایج سیاسی و تبلیغی خاص خود باب آن را خواهند بست. شبیه این سیاست را در سالهای 1978 میلادی ( بر محوریت کمپ دیوید) 91- 1990 ( طرحهای سازش اسلو و مادرید و ...) و 2001 میلادی ( طرح سازش دولت بوش دوم ) مشاهده کردهایم اما تنها یک نشست شبیه نشستهای کاخ سفید " جیمی کارتر، بیل کلینتون و جرج بوش دوم، این بار از سوی باراک اوباما کافی است تا موج جدید نیز سپری شود. در خوشبینانهترین حالت پایان سراب تازه میتواند انتخابات ریاست جمهوری آینده آمریکا باشد. بیست سال پیش زمانی که موضوع کشور فلسطین مطرح گردید، صهیونیستها اعم از گروههای حاکم بر فلسطین اشغالی با لابیهای ذینفوذ جهانی خطوط قرمزی را مشخص کردند که بر مبانی دینی، عقیدتی و خاص استراتژیک و امنیتی تعریف شده بود. بر این اساس دولت با تشکیلات فلسطین باید در دل سرزمینهای اشغالی و با دیواری از سیم خاردار با عرض حداقل سه کیلومتر محصور شود. هرگونه آمد وشد فلسطینیها و خاصه قراردادها و همکاریهای سیاسی و نظامی آنها در کانالهای نظارتی اسرائیل شکل گیرد. حدود هفت میلیون فلسطینی کماکان آواره بمانند و آنهایی هم که درون مرزهای 1967 میلادی زندگی میکنند علاوه بر تحمل شهرکهای یهودی نشین قید پایتختی بیتالمقدس را نیز بزنند.
تحولات بعد از انقلاب مصر نشان داد که منطقه استعداد انتقال انرژی حرکتهای انقلابی و ضد استبدادی و حرکتهای ضد صهیونیستی را دارد. بازگشایی رفح خون تازهای به مقاومت تزریق نمود و بیشک ناتوانی شورای نظام حاکم بر قاهره در اعطای تضمینهای لازم به آمریکا و صهیونیستها در خصوص امنیت رژیم صهیونیستی دوران انتقال را طولانیتر کرده است. صهیونیستها و یهودیان افراطی جنگ را سرنوشت محتوم روابط خود با مسلمانان میدانند. آنها حتی نتوانستند به تضمینهای امنیتی دیکتاتورهای وابسته غرب دلخوش شوند و اکنون که موج دموکراسیخواهی مردم را در تصمیمگیریهای استراتژیک منطقه اسلامی سهیم کرده است بیش از گذشته در اندیشه احداث قلعههای امنیتی هستند. آنها نگرانند که در صورت تشکیل دولت مستقل فلسطین این دولت به پایگاه حرکتهای ضد صهیونیستی تبدیل شود. حدود هفت میلیون آواره فلسطینی که عمدتا از مهاجران ذینفوذ آن کشور در غرب و دنیای عرب هستند حامیان عمده سرزمین مادری فلسطین هستند.
اگر دولت فلسطین با تعریف منشور ملل متحد و کنوانسیونهای بینالمللی به گونهای مستقل شکل بگیرد قطعا به پایگاهی برای بسیج حرکتهای ضد صهیونیستی تبدیل خواهد شد. این دولت از حق انعقاد قراردادهای نظامی و امنیتی، انجام مانورهای مشترک و پیوستن به اتحادیههای منطقهای برخوردار است. آیا صهیونیستها و آمریکاییها اجازهشکل دهی این موجودیت سیاسی را خواهند داد؟ موضع جمهوری اسلامی ایران در قبال فلسطین طرح رفراندوم و همه پرسی در این کشور است.
همه فلسطینیها اعم از مسیحی، مسلمان و یهودی میتوانند با شرکت در یک همه پرسی آزاد در مورد آینده خود تصمیمگیری کنند نتیجه آن نیز برای جمهوری اسلامی ایران محترم و معتبر است.
اما آنچه امروز شکل گرفته است موج کاذب دیگری است که بازیگران پشت پرده تحولات منطقه بیمیل نیستند در کوتاه مدت با آن، انرژی حرکتهای انقلابی و ضد صهیونیستی مسلمانان خط مقدم را کنترل و به عبارتی منحرف نمایند. و در نهایت در قالب ساز و کارهای ناعادلانهای همچون "حق وتو" به خوشبینیهای تازه نیز پایان دهند تا این موج نیز بگذرد. براساس اصول " عزت، حکمت و مصلحت " در سیاست خارجی جمهوری اسلامی، کسی حق ندارد مواضع کشور را گرفتار امواج گذرا و کاذب تحولات منطقه نماید.
توطئهگران علیه دنیای اسلام سعی دارند که هرگونه تحول منطقهای حتی تهدیدهای امنیتی خود را در قالب طرح " اسرائیل محور" خاورمیانه بزرگ منحرف نمایند باز هم مثل گذشته برخی از بازیگران منطقه در تبانی تازه انحراف تحولات اصیل خاورمیانه شریک شدند. انتظار میرود به جای نشان دادن چراغ سبز به آمریکاییها و شمول اندیشههای انحرافی به سیاست خارجی در این مورد نیز به روشنگری پرداخت.