مردم سالاري ديني بزرگترين ثمره انقلاب اسلامي

مردم سالاري ديني بزرگترين ثمره انقلاب اسلامي

حكومت‌های مستبد و تمامیت خواه غالبا به دلیل ضعف سران و همچنین فساد سیاسی در قدرت ، در نهایت به حكومتی در برابر خواست‌های مردم تبديل ميگردند و اساسا ماهیت خود را تنها در فرمان دادن به توده‌ها تعریف می‌كنند . همین عامل نیز باعث می‌شود كه این نوع از حكومت‌ها با پایین ترین سطح مشروعیت و مقبولیت مواجه باشند و تنها دلیل ادامه بقایشان را باید در اعمال خشونت جستجو كرد. 
حكومت شاهنشاهی پهلوی دوم به قطع یك نمونه تام و تمام از یك نظام توتالیتر است كه هم در برابر خواست مردم قرار گرفت و هم با اعمال شدیدترین خشونت‌ها سعی داشت تا استمرار خود را تضمین كند. از جمله شاخص‌های دیگر این حكومت فساد شدید در دستگاه قدرت بود كه در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نمود كامل داشت. همین فساد و همچنین رفتار خشن شاه با مردم منجر به نارضایتی‌های گسترده در سطح مردم شد و در نهایت مردم توانستند با رهبری امام خمینی (ره) به پیروزی دست یابند و حكومت‌های شاهنشاهی را با 2500 سال قدمت در ایران از سریر قدرت به زیر كشند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی بسیاری فكر می‌كردند كه ایران به سوی یك حكومت لیبرال دموكراتیك حركت می‌كند چرا كه شعارهایی مانند آزادی از جمله شعارهای اساسی مبارزین در دوران انقلاب بود و با توجه به این شعار‌ها نمی‌شد آینده‌ای سوسیالیستی را برای انقلاب ایران پیش بینی كرد. با این حال پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، امام خمینی(ره) نحوه حاكمیت را مشخص كردند و آن «جمهوری اسلامی نه یك كلمه كم و نه یك كلمه زياد»  بود. با مطرح شدن این تئوری بسیاری از لیبرال دموكرات‌ها ادعا كردند كه نمی توان میان اسلام و دموكراسی جمع زد. اما رهبر كبیر انقلاب با پشتوانه غنی تئوریك از این ایده حمایت كرد و در نهایت نیز مردم در 12 فروردین سال 1358 با حضور بیش از 98 درصدی به جمهوری اسلامی رای «آری» دادند و نوع حكومت با پذیرش قاطع اكثریت مردم تعیین گشت. 
با این حال با گذشت بيش از سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به خوبی ماهیت مردمسالاری دینی تبیین شده و نشان داده است كه این چنین نظام سیاسی نه تنها چیزی از نظام‌های دموكراتیك كم ندارد بلكه در ضمن توجه به رفاه و توسعه دنیوی مردم نگاهی معنا گرا نیز دارد و آخرت مردم را نیز مورد نظر قرار می‌دهد. در واقع مردمسالاری دینی نوع تازه‌ای ازحكومت سیاسی است كه توانسته بسیاری از چالش‌ها و ضعف‌های اساسی دموكراسی را از بین برده و روح تازه‌ای به مشاركت سیاسی مردم در عرصه حكومت بدهد. 
امروز به اذعان بسیاری از صاحب نظران ، دموكراسی‌های غربی به تدریج در حال تبدیل شدن به نوعی الیگارشی آهنین است. چنان كه گائنتا موسكا معتقد است«عبارات دموكراسی و برابری هر قدر محكمتر اداشوند فریبكارانه ترند. مردم فرزانه از این عبارت به خنده می‌آیند ولی ساده لوحان آن را باور می‌كنند.»1 - در آمدی بر جامعه شناسی سیاسی احمد نقیب زاده ص 40 - در حقیقت دموكراسی غربی به نحوی تحت تاثیر سرمایه داری قرار گرفته است و لیبرالیسم بیش از آنكه خود را مسئول حقوق مردم بداند تضمین كننده منافع كارتل‌های صنعتی است و همین امر نیز در نهایت منجربه تضییع حقوق سیاسی افراد می‌شود.
این در حالی است كه در نظام مردمسالاری دینی كه ثمره با بركت انقلاب اسلامی است حضور مردم در عرصه‌های سیاسی غالبا مستقیم و بدون واسطه است، مردم آزادانه در امور سیاسی شركت می‌كنند و در متن تحولات سیاسی كشور هستند ولي در دموكراسی‌های غربی اكثرا مردم در انتخاب مسئولان بلند مرتبه دخالت مستقیم ندارند و این احزاب وابسته به سرمایه داران هستند كه آینده سیاسی كشورها را رقم می‌زنند.
مع الاسف در نگاه بسیاری از اندیشمندان غربی حداقل پس از رنسانس، قدرت، مبنا و معنایی اومانیستی پیدا كرده است به نحوی كه اساس و مبنا قدرت انسان است و هدف از بهره گیری از این قدرت نیز دستیابی به حداكثر خواست‌ها و تمایلات نفسانی است. اما باید دانست كه مبانی قدرت ، نحوه توزیع و از همه مهمتر دلیل در اختیار گرفتن قدرت در نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران با آنچه كه هم اكنون در غرب مرسوم است كاملامتفاوت است.
در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) قدرت و ملك تنها از آن خداوند است. اوست كه جهان از نور وجودیش موجودیت و حضور پیدامی كند و از این رو و به دلیل آنكه هستی عالم از آن اوست علی القاعده فرمانروایی نیز متعلق به خداوند می‌باشد. با این حال ذات احدیت یك سلسله قدرت خویش را به صالحان امانت داده است تا بدین وسیله خلیفه الله در زمین درصدد هدایت بشر برآید. البته پر واضح است كه منظور ما از این امانت دادن به معنای كنار گذاشتن خداوند نیست بلكه حضرت باری تعالی به تقدیر خویش قدرت خود را به پیامبر و پس از آن امامان و مومنین اعطا نموده است تا بدین وسیله راهی برای ایجاد حكومت مبتنی بر عدل پدید آید. یا ایها الذین امنو اطیعو الله واطیعوا الرسول و اولی الامر منكم فان تنازعتم فی شیء فردوه الی الله و الرسول ان كنتم تومنون بالله و الیوم الاخر ذلك خیر و احسن تاویلا. (سوره نساء - آیه 59) چرا كه اگر چنین فرضی وجود نداشته باشد آن گاه هیچ كس نمی‌تواند ادعای فرمانروایی كند چرا كه حكمرانی خود از خالقیت نشات می‌گیرد و لذا وقتی شخصی خالق نیست پس حق حكمرانی نیز ندارد.
از این روست كه می‌توان گفت یكی از شیرین ترین و بهترین میوه‌های درخت با بركت انقلاب دستیابی ملت ایران به نظام سیاسی مردمسالاری دینی است كه برمبنای اصل مترقی ولایت فقیه استوار است و می‌تواند ضمن بر آورده ساختن تمامی كاركردهای یك نظام سیاسی از جمله كار آمدی رویكردی آسمانی و وحیانی نیز داشته باشد تا انسان را به سر منزل مقصد برساند. 
سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی فرصتی دوباره برای ستایش مبارزانی است كه چنین حكومتی را به جای حكومت تمامیت خواه، فاسد و وابسته شاهنشاهی سركار آوردند و مسیر تازه‌ای را در پیش روی ایرانیان و حتی جهانیان گشودند.