«صدور انقلاب»، چرایی، چیستی و چگونگی
یکی از اهداف مهم انقلاب اسلامی که در بدو پیروزی انقلاب مطرح گردید، صدور انقلاب بود. اکنون وقت آن رسیده که درآغازدهه چهارم انقلاب مقدس جمهوری اسلامی ایران بپرسیم که آیا انقلاب خود را صادر کردهایم؟ آیا اساساً لازم است به چنین کاری بپردازیم؟ مبانی فکری صدور انقلاب چیست؟ و چگونه میتوان انقلاب را به دیگر کشورها صادر کرد؟ برای پاسخ دقیقتر به این سئوالات که از مباحث روز است قبل از هر چیز باید مقصود و معنای "صدور انقلاب " روشن شود. در این خصوص آرای مختلفی وجود دارد که در این نوشتار به بیان آنها میپردازیم. اما آنچه مهم است بررسی آرا و نظرات حضرت امام خمینی(ره) به عنوان معمار انقلاب و نیز دیدگاههای حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران است که میتواند به عنوان شاخص و معیاری برای رسیدن به پاسخ باشد.
زمینهها و خاستگاههای نظریه صدور انقلاب اسلامی
در ابتدا لازم است به خاستگاهها و زمینههای نظریه صدور انقلاب اشاره کنیم:
1ـ جهانی بودن دین اسلام
در اینکه اسلام دین جهانی و عمومی و پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و اله ـ خاتم انبیاست، تردیدی نیست و نصوص قرآنی در این زمینه فراوان است قرآن کریم میفرماید: "وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلا کَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِیرًا وَنَذِیرًا "1 و "وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلا رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ "2 که مفاد این آیات جهانی بودن دین اسلام است.
2ـ اسلام دین عدالت
در آیات فراوانی هدف از ارسال انبیا اقامه قسط و عدل معرفی شده است:
"لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَدیدَ فیهِ بَأْسٌ شَدیدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزیزٌ "3
براساس این اصل عدالت نمیتواند ویژه منطقه خاصی باشد و یا صرفاً قوم و ملت خاصی تعریف و منظور شود.
3ـ موعودگرایی و اندیشه دولت جهانی در شیعه
یکی از ویژگیهای اساسی اندیشه سیاسی شیعی، مسئله انتظار دولت جهانی حضرت مهدی(عج) است که عدالت را در سراسر جهان حاکم میکند. امید به موعود برای استقرار نظم عادلانه جهانی در میان شیعه هم ماهیتی دفاعی دارد و هم میتواند هدف باشد. بنابراین طبیعی است که شیعه به دنبال حکومت جهانی مهدوی عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد. هنگامی که انقلاب اسلامی ایران پیروز شد به نوعی آرزوی مشتاقان عدالت برآورده شد و از نگاه برخی از متفکران انقلاب اسلامی ایران میتواند مقدمهای برای انقلاب بزرگ حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد.
4ـ حمایت از ملتهای محروم و مستضعف
حمایت از ملتهای محروم و مستضعف، که از جمله اهداف فراملی سیاست خارجی ایران بوده و هست، ریشه در آموزههای دینی دارد. قرآن میفرماید: "وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیراً؛ 4 چرا در راه خدا و به خاطر مردان و زنان و کودکان ناتوانى که مىگویند: اى پروردگار ما، ما را از این قریه ستمکاران بیرون آر و از جانب خود یار و مددکارى قرار ده، نمىجنگید؟ "
امام خمینی (ره) در این باره میفرماید: "اسلام برای نجات مستضعفان آمده است ". 5
"اسلام برای همین مقصد آمده است و تعلمات اسلام برای همین آمده است که مستکبرین در زمین نباشندو نتوانند مستضعفین را استعمار کنند. "6
امام خمینی (ره) حمایت از ملتهای محروم را در ردیف اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برشمرده و میفرمایند: "من به صراحت اعلام میکنم که جمهوری اسلامی ایران باتمام وجود برای احیای هویت اسلامی مسلمانان درسراسر جهان سرمایه گذاری میکند ودلیلی هم ندارد که مسلمانان جهان رابه پیروی از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلو جاه طلبی وفزون طلبی صاحبان قدرت وپول و فریب را نگیرد. ما باید برای پیشبرد اهداف و منافع ملت محروم ایران برنامهریزی کنیم. ماباید در ارتباط با مردم جهان و رسیدگی به مشکلات و مسایل مسلمانان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش نماییم و این را باید از اصول سیاست خارجی خود بدانیم.
5ـ صدور انقلاب در قانون اساسی
در اصول متعددی از قانون اساسی به صدور انقلاب اسلامی به عنوان یکی از اهداف انقلاب اسلامی اشاره شده است. از جمله در اصل 154 قانون اساسی حمایت از ملتهای محروم و مستضعف بیان شده است: "جمهوری اسلامی ایران سعادت انسان درکل جامعه بشری را آرمان خود میداند و استقلال و آزادی و حکومت حق و عدل را حق همه مردم جهان میشناسد. بنابراین در عین خودداری کامل از هرگونه دخالت در امور داخلی ملتهای دیگر از مبارزه حقطلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت میکند. "
6ـ اصل نه شرقی و نه غربی
انقلاب اسلامی ایران از همان ابتدا مسیر خود را از الگوهای متداول جدا کرد و بدون وابستگی به شرق و یا غرب به پیروزی رسید و در پی ارائه الگوی تازهای بود که مبتنی بر آموزههای اسلام ناب باشد. این مهم به عنوان یک اصل هم در بیان رهبر انقلاب حضرت امام خمینی به عنوان یک فرمان و هم در بین مردم به عنوان یک شعار "نه شرقی، نه غربی جمهوری اسلامی " متجلی و متبلور گردید. همه جمله مشهور حضرت امام را به خاطر داریم که فرمود: "امریکا از انگلیس بدتر، انگلیس از امریکا بدتر، شوروى از هر دو بدتر. همه از هم بدتر؛ همه از هم پلیدتر. اما امروز سر و کار ما با این خبیثهاست! با امریکاست. رئیس جمهور امریکا بداند بداند این معنا را که منفورترین افراد دنیاست پیش ملت ما. امروز منفورترین افراد بشر است پیش ملت ما. یک همچو ظلمى به دولت اسلامى کرده است، امروز قرآن با او خصم است؛ ملت ایران با او خصم است ". 7
ایران نخستین انقلاب سیاسی "اسلامی " موفق را به جهان عرضه کرد؛ انقلابی که بر اسلام و شعار "الله اکبر " و بر مبنای ایدئولوژی و نمادگرایی شیعه و رهبری روحانیت استوار بود و مسلمانان سراسر جهان از برکات آن که همانا اوج گرفتن مفهوم هویت اسلام و بازگشت غرور و اقتدار مسلمانان در جهان تحت سلطی ابر قدرتهاست، بهرهمند شدند. علاوه بر این، حضرت امام خمینی(ره) تجربی ایران را راهنمایی برای تغییر سیاسی و ایدئولوژیکی امت جهانی اسلام میدانست. برنامی او متحد کردن تمام مسلمانان در نبردی سیاسی و فرهنگی علیه شرق و غرب بود. با پیروزی در این نبرد، ایران آماده بود تا اصول خود را در کشور خویش و جهان خارج از آن تبلیغ کند. اصول ایدئولوژی ایران اسلامی که بیدرنگ در جهان مطرح شد دارای شاخصهایی است که به برخی از آنها در ذیل اشاره میشود:
1. تأکید مجدد بر احکام و آموزههای اسلام به مثابه شیوی زندگی تمام عیار.
2. اعتقاد به این که پذیرش الگوی غیر دینی و غربی "جدایی دین از دولت " سرمنشأ تمام مصایب اجتماعی، اقتصادی، نظامی و سیاسی جوامع مسلمان است.
3. اعتقاد راسخ به اینکه بازگشت قدرت و موفقیتهای مسلمانان نیازمند برگشت به اسلام و حاکمیت دین الهی به جای تکیه بر سرمایه داری غرب و شرق مارکسیسم و سوسیالیسم است.
4. معرفی دوباری شریعت (قانون اسلامی) برای طرح و تحکیم جامعهای مطلوب و اسلامی که عادلانه و اخلاقی است.
5. تمایل به نبرد(جهاد) علیه تمام ناراستیها، حتی اگر لازمی آن تحمل سختیها و در صورت لزوم به شهادت رسیدن در راه خدا باشد.
بر این اساس، از همان اول انقلاب صدور انقلاب به عنوان یکی از اهداف اصلی انقلاب مطرح گردید. شایسته ذکر است که آرمان صدور انقلاب تنها محدود و منحصر به انقلاب اسلامی نبوده، بلکه حتی در دانشگاههای اروپا و قاره آمریکا در دو قرن اخیر به عنوان بخشی از رسالت برون مرزی همة انقلابها تلقی میشود.
نظریههای مطرح شده در باب صدور انقلاب
دیدگاه اول: مخالفت با صدور انقلاب
ناسیونالیزم به مفهوم ملیت پرستی در تاریخ ایران سابقه دیرینه دارد، لیکن از دوران مشروطه به بعد جمعی از ناسیونالیستها ظهور کردند که تفکر آنان ریشه در رواج فرهنگ غرب در ایران دارد. این عده که اغلب در خدمت حکومت رضاخان بودند، پس از شهریور 20 به صورت یک جریان سیاسی مخالف دخالت بیگانگان مطرح و تدریجا در دوران حاکمیت مصدق به اوج خود رسیدند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در یک موضعگیری انفعالی به این جمع بندی رسیدند که بدون توجه به عوامل مؤثر و باز دارندة بین المللی طرح صدور انقلاب و پی گیری آن امری اشتباه و خسارت بار است. این گروه ضمن تظاهر به اندیشه اسلامی، کانون تحرک خود را ناسیونالیزم و ملیت گرایی قرار دادند. چون انقلاب در قالب حزب یا سازمان منسجم تحقق نیافته بود، فرصتی برای شکوفایی این دیدگاه بود. شعار بازسازی ملی در قالبی هماهنگ با نظام و عرف بین المللی بدون توجه به شرایط انقلابی اولین آموزه موافقان این دیدگاه بود و بنابر این مخالفت خود را با صدور انقلاب با اعلام اولویت دادن به بازسازی داخلی مطرح کردند. که البته بازسازی کشور نیز شعاری بیش نبود.
این گروه معتقد بودند که تمام محورهای توسعه و رشد باید صرف منافع ایران شده و ایرانیت محوریت اصلی برای رشد تلقی گردد. و باید از ایجاد حساسیتهای جهانی پرهیز نمود. آنان برخورد ارزشی با نظام جهانی را ناپسند شمرده، در شعارهای خود به ایرانی آباد و آزاد و مستقل و ارتباط با تمامی کشورها و پیوستن به جمع موجود جهانی تاکید داشتند. ارزشهای اسلامی و انقلاب را قابل قبول مرزهای ایران میدانستند و صدور انقلاب را عملی خلاف شئونات بین المللی برمیشمردند. اعضای دولت موقت و مهندس بازرگان از این گروه بودند.
دیدگاه دوم: صدور نظامی
عدهای نیز که از عناصر انقلابی بودند و مرزهای ملی را ساخت دوران استعمار میدانستند، به صدور نظامی انقلاب معتقد بودند. طرفداران این دیدگاه به تئوری توطئه اعتقاد داشتند و هرگونه نابسامانی، عقب ماندگی، تحجر فرهنگی و مرزبندیها را ناشی از توطئة برنامه ریزی شده دولتهای استعمارگر میدانستند. توجیه اینکه اسلام مرز نمیشناسد، حربه مناسبی برای این گروه بود که در قالب آن مشروعیت ملموسی برای خود تدارک دیده بودند. باقی ماندن در مرزهای ملی و حرکت برای توسعة داخلی را نوعی توطئه وشیوه میانه روانه میدانستند که به نظر آنان میتوانست در پی تهاجم جامعه جهانی به ارزشهای انقلابی از بین رفته و الگوی تحقق یافته انقلاب را به شکست بکشاند.
تهاجم دائمی و مستمر به ارزش و وضع موجود و تلاش در جهت نابود ساختن رژیمهای پیرامونی هدف اصلی این دیدگاه بود. استفاده از توانمندیهای نظامی، چریکی و اطلاعاتی و تجهیز تسلیحاتی جنبشهای آزادیبخش و به خطر افکندن پایههای حکومتهای مستبد در کانون توجه این گروه قرار داشت. رشد ملی تنها در قالب ایجاد زنجیرههای انقلابی در ملتهای مسلمان و به خطر افکندن منافع جهانی استعمار و به تبع آن ایجاد حاشیه امنیت برای ام القرای اسلامی را قبول داشتند. به همین دلیل این دیدگاه به سرعت در برابر دیدگاه اول عرض اندام نمود. در این دیدگاه منافع ملی با منافع آرمانی یکسان فرض شده و اولویت در سیاست خارجی به منافع ایدئولوژیک آن هم از موضع خشن و سرکوبگرانه داده میشود.
در این دیدگاه هرگونه پذیرش قوانین بین المللی مطرود بود و تمامی مؤسسات و سازمانها و قوانین آنها به کلی ناپذیرفتنی تلقی میشد. تحقق ارزشهای انقلابی و نابودی این سیستمها از طریق اعمال زور مورد توجه بود.
دیدگاه سوم: نظریه "حفظ امالقرای اسلامی و ساختن جامعه الگو "
طرفداران این دیدگاه معتقد بودند که باید یک امت واحد نمونه در داخل بسازیم و از تمامی ابزارهای انقلابی، قانونی و حتی خشن نظامی برای تحقق این هدف سود ببریم. در رابطه با خارج دیدگاه سیاست مسالمت آمیز توأم با فرصت طلبی را دنبال کرده و معتقد بود، هرجا مصالح و منافع ملی اقتضا نمود و شرایط نیز آماده بود، به رژیمهای وابسته و مستبد ضربه وارد نماییم و اگر شرایط مناسب نبود با تفاهم به وضع موجود ادامه دهیم. این دیدگاه تلفیق دو دیدگاه پیشگفته بود وطرفداران آن معتقد بودند مادامی که در داخل موفق به تثبیت اوضاع نشدهایم، نباید در قبال جامعه جهانی موضعی تعرضی داشته باشیم بلکه پس از آنکه توانستیم اوضاع داخل را بهبود بخشیده و به اهداف خود دست یابیم، باید تدریجا وارد مخاصمه با جامعه جهانی و محیط پیرامون شویم. در صورتی که منافع ما در نقطهای به خطر افتاد و مخاصمه و برخورد خشن کار ساز نبود، اقدام به یک مصالحه بین المللی و تفاهم با کشورهای قدرتمند ضروری است. این دیدگاه در داخل متاثر از اندیشههای انقلابی و در جامعة جهانی مدافع تفاهم با سیاست دولتهای قوی بود. در این دیدگاه استفاده از تمام شیوهها برای دستیابی به اهداف انقلابی مشروع و قابل قبول تلقی میشد.
البته صاحب این دیدگاه در سخنرانیهای بعدی نظریه خود را تعدیل نمود! (ر. ک: سایت بنیاد باران)
دیدگاه چهارم: صدور معنویت و ارزشهای اسلامی
امام خمینی(ره) و حضرت آیتالله خامنهای موضع دقیقی ارائه میدهند که هر سه دیدگاه فوق را به طور نسبی رد میکنند:
نقد سه دیدگاه اول
در مورد دیدگاه ملی گرایان میتوان گفت این دیدگاه کاملاً ناسیونالیستی و انفعالی بوده و هیچ سنخیتی با شرایط انقلابی ندارد. محدود کردن تحول و توسعه در درون نوعی بی توجهی به جامعه جهانی است. که امام خمینی(ره) با اعلام صریح خود مبتنی به قطعی بودن صدور انقلاب این دیدگاه را رد کردند.
علاوه بر اینکه حتی اگر بخواهیم فقط به حفظ کشور آرمانی خودمان هم بیندیشیم، باز هم ضرورت دارد در اندیشه صدور انقلاب باشیم؛ زیرا کشوری که میخواهد مستقل باشد و زیر سلطه هیچ قدرتی در جهان نرود، یقیناً مورد هجوم قرار میگیرد و برای دفاع از خود ضرورت دارد جای پای محکمی در مناطق دیگر جهان داشته باشد تا از این ظرفیت به هنگام دفاع استفاده کند. نمونه بارز این مطلب در وضعیت فعلی حزب الله لبنان است که به خوبی در برابر یکی از دشمنان اصلی انقلاب اسلامی ایران یعنی رژیم صهیونیستی ایستاده است.
دیدگاه دوم نیز از آن نظر که استفاده از هر وسیله را مجاز میدانست، مورد نفی حضرت امام بود. این شیوه و تهاجم نظامی به کشورهای اسلامی جهان سومی، یادآور شیوههای استثماری است. انهدام مرزهای ملی، یک حرکت خطرناک و نابود کننده تلقی میشود.
امام میفرماید: "اینکه میگوییم باید انقلاب ما به همه جا صادر شود، این معنی غلط را از او برداشت نکنند که ما میخواهیم کشورگشایی کنیم معنی صدور انقلاب ما این است که همه ملتها بیدار بشوند و همه دولتها بیدار بشوند و خودشان را از این گرفتاری که دارند نجات بدهند. "
دیدگاه سوم نیز به دلیل وجود نوعی فرصت طلبی که در خود دارد و از آن جایی که تعرض به جامعه جهانی را به طور محدود مورد توجه قرار میدهد، نوعی موضع گیری انفعالی به حساب میآید.
در اینجا لازم است به برخی از سرفصلهای عمده صدور انقلاب با استناد به سخنان امام راحل و رهبری معظم انقلاب اشاره کنیم:
الف: کلام حضرت امام خمینی(ره)
1. معرفی اسلام، آنگونه که هست
" و ما میگوییم اسلام را ما میخواهیم صادر کنیم، معنایش این نیست که ما سوار طیاره بشویم و بریزیم به ممالک دیگر. یک همچو چیزی نه ما گفتیم، نه ما میتوانیم. اما آنکه میتوانیم این است که میتوانیم به وسیله دستگاههایی که داریم، به وسیله همین صدا و سیما، به وسیله مطبوعات، به وسیله گروههایی که در خارج میروند اسلام را آن طوری که هست، آن طوری که خدای تبارک و تعالی فرموده است، آن طوری که در روایات و در قرآن ما هست، آن طور به مردم ارائه بدهید و به دنیا ارائه بدهیم و همین خودش از هزارها توپ و تانک، بیشتر میتواند مؤثر باشد "8
2. گسترش معنویت موجود در ایران
" ما که میگوییم انقلاب را میخواهیم صادر کنیم، میخواهیم همین معنایی که پیدا شد، همین معنویتی که پیدا شده است در ایران، همین مسائلی که در ایران پیدا شده، ما میخواهیم این را صادر کنیم. ما نمیخواهیم شمشیر بکشیم و تفنگ بکشیم و حمله کنیم "9
3. کم کردن سلطه جهانخواران
" ما این واقعیت را و حقیقت را در سیاست خارجی و بین المللی اسلامیمان بارها اعلام نمودهایم که درصدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطی جهانخوران بوده و هستیم "10
4. مبارزه با کفر و شرک و ظلم
" ما که میگوییم انقلابمان را میخواهیم صادر کنیم و به همی کشورهای اسلامی، بلکه به همی کشورهایی که مستکبرین بر ضد مستضعفین هستند، میخواهیم یک همچو وضعیتی پیش بیاوریم که یک دولت زورگوی جبار آدمکش و امثال ذلک نباشد "11
" اگر خمینی یکه و تنها هم بماند به راه خود که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک و بت پرستی است ادامه میدهد "12
5. آشتی دادن بین ملتها و دولتها
" ما میگوییم انقلابمان را میخواهیم صادر کنیم میخواهیم بین ملتها و دولتها آشتی بدهیم "13
6. بیداری ملتها
" اینکه میگوییم باید انقلاب ما به همه جا صادر بشود، این معنای غلط را از آن برداشت نکنند که ما میخواهیم کشورگشایی کنیم ما میخواهیم این چیزی که در ایران واقع شد و این بیداری که در ایران واقع شد و خودشان از ابرقدرتها فاصله گرفتند و دادند و دست آنها را از مخازن خودشان کوتاه کردند، این در همه ملتها و در همی دولتها بشود "14
7. تحقق عدالت در جهان
" من امیدوارم که این عدالتی که به یمن وجود اسلام و اولیاء اسلام در بین بشر آمد، ما بتوانیم بعد از دو هزار و پانصد سال ظلم و بعد از پنجاه سال خیانت و ظلم، ستم وچپاولگری بتوانیم ان شاءالله تعالی در ایران اولاً و در سایر جهان بعدها پیاده کنیم "15
8. پیاده نمودن توحید ناب در بین ملل اسلامی
" به لطف خدا در حاکمیت جمهوری اسلامی ما اختلافی بر سر مواضع اصولی، سیاسی و اعتقادی وجود ندارد و همه مصممند تا توحید ناب را در بین ملل اسلامی پیاده نموده و سر خصم را به سنگ بکوبانند تا در آیندهای نه چندان دور، به پیروزی اسلام در جهان برسند "16
9. آشنا ساختن ملل اسلامی و مستضعفین جهان با اسلام و حکومت عدل اسلامی
" همان مردمی که تصمیم دارند با صدور پیام انقلاب اسلامیشان نه تنها کشورهای اسلامی، که مستضعفان جهان را به اسلام عزیز و حکومت عدل اسلامی آشنا سازند "17
10. نورافشانی نور اسلام در جهان
" بحمدالله امروز قدرت ایرانی و قدرت اسلام در ایران به طوری است که توجه همی ملتهای ضعیف را به خودش معطوف کرده است و اسلام، صادر شده است در سراسر دنیا و منظور ما از صدور انقلاب همین بود و تحقق پیدا کرد و ان شاءالله اسلام در همه جا غلبی بر کفر پیدا خواهد کرد "
ب) دیدگاه رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای
دیدگاه مقام معظم رهبری نیز همان دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) است. به دلیل اهمیت موضوع در زیر عین کلام مقام معزز رهبری نقل میگردد: "چقدر تبلیغات جهانی این جملة امام عزیز و فقیدمان را کوبیدند که فرموده بودند: "ما انقلابمان را به همة عالم صادر خواهیم کرد. " صدور انقلاب به معنای این نبود که ما بر میخیزیم و با قوت و قدرت به این طرف و آن طرف میرویم و جنگ راه میاندازیم و مردم را به شورش و انقلاب وادار میکنیم؛ مقصود امام به هیچ وجه این نبود. این کار جزو سیاستها و اصول ما نیست؛ بلکه مردود است. آنها این جمله را اینگونه معنا کردند و آن را کوبیدند. "
معنای صدور انقلاب
" معنای صدور انقلاب این است که ملتهای دنیا ببینند یک ملت با قدرت خود و با اتکا به اراده و عزم خویش و با توکل به خدا میتواند ایستادگی کند و تسلیم نشود. اگر ملتها این پایداری را دیدند، باور خواهند کرد و تشویق خواهند شد که خودشان را از زیر بار ظلم نجات بدهند. امروز شما واضحترین حرکت مسلمین را در جاهایی میبینید که سالهای متمادی مسلمانهای آنجا زیر فشار بودند؛ مثل کشمیر و سایر کشورهایی که امروز مسلمانها سر بلند کرده اند. البته بر اینها فشار خواهند آورد و فشار آوردند و ظلم کردند؛ اما فشار به معنای از بین بردن نتیجة کار نیست. فشار قادر نیست که یک حرکت مستمر و متوکل بر خدا را متوقف بکند؛ بلکه گاهی فشار آن حرکت را وسیعتر هم خواهد کرد.
شما اگر امروز به مردم فلسطین در داخل سرزمینهای اشغالی نگاه کنید، میبینید که حقیقتاً مردم با فشار مبارزه کردند. این مبارزه در شرایط سختی در فلسطین انجام میگیرد؛ اما مردم این مبارزه را ادامه دادند. همین ملت افغانستان که با سختیهای بسیار مواجه شدند و در سرتاسر دنیا هیچ کس نبود که حتی یک روز به داد اینها برسد و به آنها کمک کند، تنها و مظلومانه جنگیدند و ایستادند و ادامه دادند. بقیة ملتها هم همین گونهاند و این از الگوی اسلام و جمهوری اسلامی در ایران ناشی میشود. انقلاب اینطور صادر میشود و درس و تعلیم و سرمشق برای ملتها به وجود میآورد. 18
صدور انقلاب به معنای صدور فرهنگ انسان ساز اسلام
"پس از پیروزی انقلاب اسلامی سردمدار تبلیغات جهانی بر روی اشاعة فرهنگ انقلابی اسلام جنجال راه انداختند و آن را به عنوان صدور انقلاب (با معنای غلطی که از صدور انقلاب میکردند) مورد تهاجم تبلیغاتی قرار دادند. همة رسانهها در سرتاسر عالم روی این نکته و کلمه تکیه میکنند که جمهوری اسلامی در صدد صدور انقلاب است! خباثت آنها در این جاست که صدور انقلاب را به معنای صدور مواد منفجره و ایجاد درگیری در گوشه و کنار عالم و از این قبیل کارها معرفی میکنند !! که این هم مثل بقیة خباثتهای تبلیغاتی دنیای غرب، یک ترفند رذیلانه است.
صدور انقلاب یعنی صدور فرهنگ انسان ساز اسلام و صدور صفا و خلوص و تکیه و اصرار بر ارزشهای انسانی. ما به این کار و انجام این وظیفه افتخار میکنیم. این راه انبیاست و ما این راه را باید ادامه دهیم. "
دنیای غرب باید از صدور فساد و بدبختی به سراسر عالم خجالت بکشد
"دنیای غرب سردمداران فرهنگ فاسد و منحط غربی از این کار که فساد و فحشا اعتیاد و انواع و اقسام بدبختیها و روسیاهیها را به سراسر عالم صادر میکنند؛ خجالت نمیکشند؟! این فرهنگ فحشایی که امروز متأسفانه سراسر دنیا و بیش از همه دنیای فقیر جهان سوم را فراگرفته از کجا آمده است؟ این یکی از صادرات فرهنگ غربی تمدن استعماری و استکباری است. انواع و اقسام فسادها و انحطاطهایی که امروز بشریت را در فشار گذاشته و اعتیادهای خطرناکی که گریبان جوانها را در بسیاری از کشورهای فقیر و عقب افتاده گرفته از کجاست؟ فرهنگ مصرفی غلط که بر بسیاری از کشورهای اسلامی و غیر اسلامی جهان سوم تحمیل شده از کجاست؟
اگر شما وارد بازار کشورهای فقیر منطقة خودمان ـ نفت خیز و غیر نفت خیز بشوید؛ خواهید دید پروپاگند و تبلیغات اجناس مصرفی زاید و غیر لازم غربی تمام فضای زندگی اینها را پر کرده است. آیا بشر به این چیزها احتیاج داشت؟! کشورهای تولید کنندة نفت ثروت خدادادی متعلق به همة مردم را که باید صرف عمران و آبادی کشورشان بشود؛ میدهند و در مقابل وسایلی میگیرند که جز انحطاط و فساد در زندگی، تأثیر دیگری ندارد. همة اینها صادرات فرهنگ غربی و امریکا و اروپا به کشورهای جهان سوم است.
آمریکا و اروپا و کشورهای غربی در لابلای فراوردههای خوب تمدن خود مثل صنعت و علم و تحقیق ـ که متعلق به همة بشریت است و برای گروه خاصی نیست ـ انواع و اقسام بدیها و فسادها و انحطاطها را وارد کشورهای جهان سوم کردند و مردم و جوانها و دولتها و ملتها را مبتلا و ذلیل نمودند و به خاک سیاه نشاندند. آنها از کارهای خود شرم نمیکنند و خجالت نمیکشند و به صادرات پلید خودشان به کشورهای دیگر افتخار هم میکنند!! "
ما از صدور فرهنگ اسلام ابایی نداریم
رهبر معظم انقلاب میفرماید: "چرا ما باید از صادر کردن توحید و اخلاق انبیا و روح فداکاری اخلاص و تزکیة اخلاقی به کشورهای دیگر خجالت بکشیم؟! چرا باید شرم کنیم از این که غیرت و حمیت صحیح و ایستادگی در مقابل قدرتهای باطل را به صورت درس علمی به ملتهای دیگر ارایه و تعلیم بدهیم؟ ملتها باور نمیکنند که بشود با عوامل و مزدوران قدرتهای استکباری درافتاد. ما درافتادیم و پیروز هم شدیم. چرا این عمل و تجربة خودمان را در اختیار افکار عمومی ملتها نگذاریم؟ ما که انقلاب را صادر میکنیم. ما از این که بتوانیم توحید و مکتب انبیا و روشهای انسانی پاکیزه و طیب و طاهر و صبر و مقاومت و ایثار را به کشورهای دیگر صادر کنیم؛ هیچ ابایی نداریم. رسانههای غربی که با پول صهیونیستها و با تدبیر سیاستمداران خبیث و ظالم و فاسد اداره میشوند؛ میخواهند جنجال درست کنند و ما را از این حرف و عمل که فرهنگ و مفاهیم انقلاب باید صادر شود؛ پشیمان کنند.
اگر منظور این است که ما مواد منفجره صادر میکنیم، این ادعا دروغ است. این کار را خودِ دستگاههای پلیدِ خبیثِ استکباری، میکنند. سازمان جاسوسی امریکاست که برای ساقط کردن دولتها وارد صحنه میشود و اسلحه و مواد منفجره و نیرو میبرد و به ضد انقلاب در کشورهای انقلابی کمک میکند. ما به هیچ کشوری مواد منفجره نمیبریم. خرابکاری دور از شأن ماست و به هیچ وجه به ما نمیچسبد و هرکس بگوید؛ خلاف و دروغ گفته است. این تهمتهای ناشایست باب خود همان کسانی است که اینها را به اسلام و جمهوری اسلامی؛ نسبت میدهند. "
تروریسم کار آمریکاست
"کیست که امروز به دولت غیر قانونی مستقر در شرق بیروت و همپایان با اسرائیل و امریکا برای کوبیدن مسلمانها سلاح و مهمات و موشک میدهد؟ تروریسم کار امریکاست. دولت امریکا که هواپیمای مسافربری را با صدها سرنشین منهدم میکند؛ تروریست است. دولت سعودی که صدها زن و معلول و بیمار را در مثل چنین روزی در حریم امن الهی با آن وضعیت رقت بار به شهادت میرساند؛ تروریست است. از شأن انقلابی جمهوری اسلامی و اسلام و ملت ایران کارهای تروریستی به دور است. نامهایی از قبیل تروریست شایستة همان آدمهای پَست است که خودشان بزرگترین تروریستهای دنیا هستند.
صدور انقلاب به معنای صادر کردن ارزشهای انقلابی و افشاگری دربارة مستبدها و ظالمهای عالم وظیفه و تکلیف الهی ماست. اگر این کار را نکنیم، کوتاهی کردهایم. جمهوری اسلامی و ملت ایران و آن شخصیت عظیم و عالی قدری که دنیا را در مقابل عظمت خودش کوچک و خاضع کرد؛ نشان دادند که همة قدرتهای عالم برای مقابله با چنین عزم و ارادة معظم و پولادینی که اسلامی است و متعلق به عموم ملت است کوچکند. "19
مسلمانان نباید از نام اصولگرا و بنیادگرا تحاشی کنند
"رسانههای صهیونیستی با جنجال و هوچیگری ما را به بنیادگرایی نسبت میدهند؛ در حالی که اگر بنیادگرایی را به معنای بازگشت به اصول و بنیادهای اسلامی بدانیم، بزرگترین افتخار را به دست آوردهایم. مسلمانان در هیچ نقطة عالم، نباید از نام اصولگرا و بنیادگرا تحاشی کنند. اصول مقدس اسلام، تضمین کنندة سعادت انسانهاست. دست استعمار، اصول را در زندگی ما کم رنگ و ضعیف کرد؛ ولی اینک ما افتخار میکنیم که به اصول اسلامی و قرآنی برگردیم.
از طرف دیگر، رسانههای صهیونسیتی و دستگاههای استعماری عالم، جمهوری اسلامی را به صدور انقلاب منسوب میکند. اگر صدور انقلاب به معنای صدور مواد منفجره و ایجاد جنجال و اغتشاش در میان ملتها و کشورهای دیگر باشد؛ این تهمت از دامان جمهوری اسلامی به کلی دور است. صادر کردن شر و فساد، متعلق به امریکا و دستگاههای جاسوسی و مخرب نظامهای استکباری است. آنها هستند که ناراحتی و اغتشاش و ناامنی را در میان ملتها میبرند و به ناحق در کار و زندگی و امور داخلی آنها دخالت میکنند. آنها هستند که به وسیلة عوامل و مزدورانشان بر ضد حکومتهای انقلابی و مردمی و نیز بی گناهان وارد عمل میشوند و ایجاد زحمت و ناراحتی میکنند.
امروز دست سردمدار رژیم امریکا و عمال و مزدوران آنها و مرتجعان حاکم بر کشورهای اسلامی به خون بی گناهان و غیر نظامیان و سرنشینان هواپیمای مسافربری ایران و چهارصد نفر حاجی و زائر ایرانی و فلسطینیان مظلوم و مردم لبنان آغشته است. آنها تروریست هستند و جمهوری اسلامی ایران از چنین تهمتهایی مبرّاست. "
وظیفة خود میدانیم که مفاهیم و ارزشهای اسلامی را اشاعه دهیم.
"اگر صدور انقلاب به معنای صدور فرهنگ قرآنی و انسان ساز اسلام است؛ این درست است و به آن نیز افتخار میکنیم. ما وظیفة خود میدانیم که با صدای بلند و توان بالا مفاهیم و ارزشها و احکام و معارف اسلامی را که مایة نجات ملتها و مستضعفان است؛ اشاعه دهیم. ما احساس میکنیم که اگر به این تکلیف عمل نکنیم؛ مقصریم.
اگر ما اقدام به گسترش مفاهیم و ارزشهای اسلامی و انقلابی هم نکنیم؛ طبیعت این مفاهیم و معارف آن است که مثل هوای لطیف و عطرآگین بهاری خود به خود در فضای ذهنیت جهان گسترش پیدا میکنند ـ چه دشمنان بخواهند و یا نخواهند ـ امروز مسلمانان عالم باید توجه کنند که دستگاههای استکباری با جنجال آفرینی میخواهند آنها را از بیان صحیحترین و صادقانه ترین احساسات و معارف باز بدارند. سالهای متمادی فرهنگ منحط غرب بدون هیچ مانع و رادعی به تخریب و افساد در کشورهای اسلامی مشغول بوده است. متأسفانه حکومتهای فاسد وابسته نتوانستند سد محکمی را که از یک حکومت صالح انتظار میرود؛ در مقابل توطئههای فرهنگی و سیاسی دشمنان به وجود آورند؛ لذا سردمداران کشورهای غربی در راه سلطهگری سیاسی و غارتگری اقتصادی خود به گسترش فرهنگ منحط و خفت بار و ذلیل کنندة خویش در کشورهای اسلامی پرداختند و هیچ کس هم مانع و رادع آنها نشد.
امروز روزی است که دنیای اسلام بیدار شده است و مسلمانان در سرتاسر عالم احساس عزت و سربلندی میکنند. آن روز که مسلمانان در هر نقطة عالم از ابراز مسلمانی خود خجالت میکشیدند؛ گذشت. امروز مسلمانان به مسلمانی خود افتخار میکنند و این بخاطر قدرت و عظمت انقلابی است که با دست توانای رهبر بزرگ و امام عظیم الشأن ما و با فداکاری و ایثار اعجاب انگیز ملت بزرگ ایران در این نقطة حساس عالم به وقوع پیوست و دنیا را مبهوت کرد.
به نظر ما آیندة بسیار روشن و امید بخشی در پیش است. راهی را که امام(ره) شروع کرد و ما را با آن آشنا نمود؛ ان شاءالله تا تحقق هدفهای نهایی آن راه را ادامه خواهیم داد. "20
در پایان برای تکمیل و تتمیم بحث نظرات دکتر احمدی نژاد رئیس جمهور محترم را نیز بازگو میکنیم:
1. صدور انقلاب، صدور مهرورزی: انقلاب اسلامی تداوم عاشورا و دنباله نهضت انبیاست. پیام انقلاب اسلامی استقرار عدالت در همه جا و استقرار صلح و آرامش برای همه ملتهاست. انقلاب اسلامی خواهان پیشرفت و تعالی آحاد بشر و همه جوامع انسانی است. انقلاب اسلامی خواهان رواج مهرورزی بین انسانها و صیانت از کرامت همه انسانهاست. 21
2. صدور انقلاب یک تکلیف و وظیفه: "امروز حرکت جدیدی برای بازگشت به خدا شکل گرفته که این حرکت را انقلاب اسلامی به رهبری علما و روحانیون کلید زده است. تشنگی عجیبی برای در یافت حقیقت اسلام در کل دنیا وجود دارد و ما وظیفه داریم پیام اسلام را به تمام دنیا برسانیم. "22
3ـ هدف اساسی انقلاب اسلامی بر پایه ایجاد جامعه الگو: "هدف اساسی انقلاب اسلامی ساختن جامعهای شاهد و وسط است؛ جامعه شاهد مبتنی بر عدالت، کرامت و عزت انسانهاست. آنها معیارهایی است که میتوان جامعه الگو را با آنها سنجید. جامعه وسط همواره در حال حرکت رو به کمال و تعالی است. اگر جهت گیری درست باشد، ـ انشاءالله تعالی ـ اتفاق خواهد افتاد و هر روز یک قدم به جلو خواهیم رفت. اگر مسیر را درست انتخاب کنیم، هر روز یک گام به اجرای کامل عدالت نزدیک تر میشویم و یک قدم به جامعه وسط که همان جامعه الگوی اسلامی و الهی است، نزدیک میشویم.
البته توجه دارید جامعه الگو محصور نیست. تفکر اسلامی و حاکمیت اسلامی در یک جغرافیا یا قوم یا یک مقطع زمانی محصور نیست. هرچه به جامعه اسلامی نزدیکتر بشویم و هرچقدر تشنگی به عدالت بیشتر بشود، ما به عدالت عمومی و کلی مهدوی نزدیکتر شدهایم. آیا غیر از این است که بعثت همه انبیای الهی و امامت اولیای خدا، همه و همه تمهید مقدمات آن عدل جهانی است؟ در روایات و احادیث همواره به این نکته اشاره شده است و تحقق بسیاری از وعدهها و استجابت بسیاری از دعاها و نیل به آرزوهای بلند به زمان تحقق عدل منتظر موکول گردیده است. بنابراین، عدالت موعود، آخرین حلقه از زنجیره تمامی بعثت انبیا و امامت اولیاست و چون با رسالت نبی اکرم (ص) نبوت ختم شد، آن چه میماند، ختم وصایت است که خاتم الاوصیا کامل کننده نهضتی است که با ابراهیم(ع) شروع شده است.
سروران عزیز! با این بیان واضح میشود که حکومت اسلامی که امروز لباس جمهوری اسلامی را بر تن دارد، وظیفهای جز تمهید مقدمات برای آن واقعه بزرگ ندارد. 23
4 ـ انقلاب اسلامی متعلق به همه بشریت است. اصلاً این نیست که انقلاب اسلامی، جغرافیای ایران، ملت ایران، قوم ایرانی یا انقلاب اسلامی متعلق به شیعه باشد؛ مگر دین متعلق به یک ملت و جغرافیاست؟ انقلاب اسلامی آغاز یک جهش بلند در مسیر کمال بشری است. درست است که پرچم دار آن ملت ایران هستند، اما منحصر به ملت ایران نیست. بشری است، جهانی است و پیامش برای همه است. هرکس در هر نقطه عالم بگرود و عمل بکند، پیروز است. البته چارچوب دارد، نظاممند است، نظام ارزشی دارد، یک مکتب کامل است و در آن هدایت، رهبری و روش تصمیم گیری هست و همه اینها در آنها وجود دارد، اما متعلق به ملت ایران و منحصر به ملت ایران نیست؛ چون جنس، از جنس نهضت انبیاست؛ جنس اصلاً الهی و معنوی است و این شکست ناپذیر است. آثارش هم نامحدود است. بازگشت به فطرت است و چون بازگشت به فطرت است، هرجا انسانی با فطرت پاک هست، مخاطب آن است و جذب میکند و عکس العمل نشان میدهد. با فطرتها هم که نمیشود جنگید. 24
5ـ عدالت، صلح و آرامش از ویژگیهای انقلاب: "انقلاب اسلامی یک حرکت معمولی و محدود به زمان و مکان خاص نیست. انقلاب اسلامی تداوم عاشورا و دنباله نهضت انبیاست. انقلاب اسلامی جنس نهضت انبیاء و حرکت عاشورا است و اتفاقاً رمز ماندگاری و شکست ناپذیری انقلاب نیز در همین است. خداپرستی و عدالت دو رکن این نهضت است. انقلاب اسلامی دریچهای از نور عدالت و یکتاپرستی به روی بشریت تشنه گشود. رسالت انقلاب اسلامی دنباله رسالت انبیاست. برپایی جامعه پیشرفته، مقتدر و شاهد اسلامی که در آن خداپرستی، اقامه نماز، ایتای زکات، امر به معروف و نهی از منکر، استقرار عدالت و مهرورزی جاری است، هدف همه انبیای بزرگ الهی بوده است و امروز نیز مأموریت انقلاب و ملت عزیز ماست. انقلاب اسلامی با همین آرمان و اهداف به حرکت خود ادامه میدهد. پیام انقلاب اسلامی استقرار عدالت در همه جا و استقرار صلح و آرامش برای همه ملتهاست. انقلاب اسلامی خواهان پیشرفت و تعالی آحاد بشر و همه جوامع انسانی است. انقلاب اسلامی خواهان رواج مهرورزی بین انسانها و صیانت از کرامت همه انسانهاست. 25
با توجه به دیدگاههای حضرت امام (ره) و رهبر معظم انقلاب اصول کلی زیر در مورد صدور انقلاب قابل استنباط است:
1. به طور کلی صدور انقلاب به مفهوم تأکید بر تحقق ارزشها در داخل و اهتمام جدی به ارائه و اشاعه ارزشها و آرمانهای انقلاب در خارج میباشد.
2. اصل صدور انقلاب برخاسته از اصول مکتب با توجه به جهان شمول بودن آن و با تکیه بر اصل امر به معروف و نهی از منکر بوده است و چنانچه انقلاب ایران انقلابی ناسیونالیستی و با اهداف محدود ملی بود طبیعتاً صدور انقلاب معنا و مفهوم پیدا نمیکرد.
3. صدور انقلاب یک آرمان و آرزوی دست نایافتنی نیست؛ بلکه علیرغم تلاش گسترده استکبار جهانی و عوامل سر سپرده آنها علایم و شواهد بسیاری دال بر صدور انقلاب اسلامی و پذیرش پیام و راه و رسم آن از سوی مسلمانان تحت ستم ظاهر شده است.
4. پایه انقلاب بر این بوده که با الگوسازی و آموزش و تبلیغ بدون دخالت در امور داخلی سایر کشورها و جوامع زمینه خودجوش خیزش و حرکت ملتهای مسلمان را فراهم آورد و بر اساس آیه شریفة "إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ "26 خود را ملزم به تحمیل انقلاب اسلامی از طریق اعمال زور و نفوذ در ساختار جوامع دیگر ندیده است.
5. بستن مرزها و اسیر شدن در قیوداتی نظیر توسعه و رشد ملی بدون توجه به سرنوشت سایر ملتها نه اسلامی است و نه انسانی.
6. ماهیت این تفکر ـ صدور انقلاب ـ نفی ظلم و ظلم پذیری و نفی سکوت و برخورد انفعالی است.
7. مخاطب اصلی پیام انقلاب اسلامی ملتها هستند و هدف اصلی آگاهی دادن به آنها است و در این قالب، مفهوم صدور انقلاب با اتخاذ مشی روشن گرانهای که ملتها خود در تغییر سرنوشت خویش اقدام نمایند، کاملاً عجین گردیده است.
8. حرکتهای نظامی گرایانه که مستلزم اخذ تصمیم و اقدام به جای ملتها باشد به کلی نفی میشود.
9. صدور انقلاب یک وظیفة حتمی و انقلابی به شمار میآید، ولی چنین روندی در صورتی موفق میشود که در داخل طوری عمل شود که کشور انقلابی ایران به عنوان یک الگوی موفق معرفی شود.
10. صدور انقلاب خصلت ذاتی و اجتناب ناپذیر انقلاب اسلامی میباشد. امام، حاکمیت اسلام را در سایر بلاد اسلامی و پاسخ گویی به ندای مظلومیت سایر مسلمانان را وظیفة خود دانسته و صدور انقلاب را به عنوان یک تاکتیک تهاجمی علیه دشمنان انقلاب برای دور کردن خطر آنان ضروری میدانند.
11. صدور انقلاب علاوه بر یک اصل در اصول حاکم بر سیاست داخلی و خارجی، وظیفه مردمی و شرعی نیز میباشد یعنی همه مردم وظیفه دارند با محور قرار دادن ارزشهای اسلامی در رفتارهای خود به تحقق ایران اسلامی به عنوان امالقرا کمک کنند و از این منظر رفتار هر فرد میتواند بازتاب جهانی داشته باشد.
نتیجه
اینکه انقلاب اسلامی توانسته است درمقابل امریکا ایستادگی نموده واو را به زانو در آورد، میتوان گفت که موفق بودهایم،
اینکه بعد از گذشت سه دهه از پیروزی انقلاب هنوز شعارهای اوایل انقلاب همان طراوت و تازگی را دارد، معلوم میشود انقلاب موفق بوده است.
اینکه درعرصههای مختلف علمی و فنآوری موفق شدهایم و امروز ایران اسلامی الگوی بسیاری از کشورهای جهان شده است و رؤسای برخی از کشورها به تأسی از رئیس جمهور ایران شعار حمایت از مظلومان راسر میدهند و پیروز میشوند.. نشان از موفقیت است.
اینکه امروز رئیس جمهوری امریکا منفورترین است و
ولی واقع امر آن است که باید در بخش داخلی و در امور فرهنگی و اقتصادی تلاشهای بیشتری صورت بگیرد. موفقیت در کلیات ما را نباید از جزئیات غافل کند؛ زیرا مردم با جزئیات و مصادیق سروکار دارند. به امید تحقق جامعه آرمانی مهدوی.
پینوشتها
1 ـ سبأ/ 28.
2 ـ انبیاء /107.
3 ـ الحدید/25.
4 ـ نساء/ 75.
5 ـ صحیفه نور ج 2 ص 22.
6 ـ همان، ص 71.
7 ـ صحیفه امام ج1ص420
9- بیانات امام خمینی در جمع مسئوولین دانشگاه امام صادق، 15/6/62.
10- بیانات امام خمینی در جمع شرکت کنندگان کنگری آزادی قدس، 18/5/59.
11- پیام امام خمینی به مناسبت سالگرد کشتار مکه، 29/4/67.
12- بیانات امام خمینی در جمع نمایندگان و سفرای کشورهای اسلامی به مناسبت عید سعیدفطر، 20/5/59.
13- پیام برائت به زائران بیت الله الحرام، 6/5/66.
14- بیانات امام خمینی به مناسبت سالگرد کشتار مکه، 29/4/67.
15- همان، در جمع سفرای کشورهای اسلامی، 28/7/59.
16- پیام امام خمینی در جمع سپاه و نیروهای نظامی، 10/3/59
17 ـ پیام برائت به زائران بیت الله الحرام، 6/5/66.
18- پیام امام خمینی به مسلمانان جهان به مناسبت عید سعید قربان، 7/6/63.
18 ـ حدیث ولایت، ص 310 تا ص 311 ج 3.
19 ـ همان، ص 244 تا ص 247 ج 1.
20 ـ همان، ج 1، ص277 تا ص 280.
21 ـ گزیده دیدگاههای دکتر احمدی نژاد ـ ص 102، 22/11/1384.
22 ـ همان، ص 108، 11/ 5/ 1385.
23 ـ همان، ص 93، 6/7/1384.
24 ـ همان، ص 106، 9/11/1384.
25 ـ همان، ص 101، 22/11/1384.
26 ـ رعد/ 11.