19دی عامل شتاب زای انقلاب اسلامی

عدم مشروعیت، به معنای سلب صلاحیت رهبران جامعه، برای اداره امور مردم می‌باشد. در این حالت، مردم هیچ اعتمادی به حکومت ندارند و حتی کارهای مثبت آن را نیز به تأویل منفی می‌برند. از هر روزنه‌ای استفاده می‌کنند تا از شرّ چنین حکومت گرانی خلاصی یابند. اما در عین حال، وجود این حالت به معنای انقلاب بالفعل و شورش‌های خیابانی مردم نیست. چرا که این وضع در حکومت‌هایی رخ می‌دهد که به نارضایتی‌های اندک مردم اعتنا نکرده، حکومرانی خود را بر تحقیر نخبگان و سرکوب مخالفان بنا کرده‌اند و به اصطلاح، حکومت استبدادی‌اند. در حکومت‌های استبدادی قدرت سرکوب برای همیشه و در همه عرصه‌ها فعال است، نظامیان در میدانند و کمترین مخالفت و حتی انتقادی را در نطفه خفه می‌نمایند. طبعاً در چنین شرایطی دست زدن به انتقادات علنی و اعتراضات خیابانی، مساوی با مرگ و نابودی است و نیاز به "روحیه انقلابی" و از خود گذشتگی دارد که معمولاً در همه ناراضیان وجود ندارد. از این رو، نارضایتی‌های مردم از سطح به زیر رفته، چهره پنهان و خفا به خود می‌گیرد.
اینجا است که حکومت مغرور و دلخوش به سرکوب مردم اما مردم، منتظر فرصت و مستعد شورش و انقلابند. در این شرایط، هر حادثه ناگوار و یا هیجان انگیز عامل شتاب زای انقلاب می‌شود که به مثابه شوک، جامعه را از کُما خارج می‌کند و خشم فروخورده مردم را رها می‌سازد.
19 دی، چنین کارکردی در انقلاب اسلامی ایران دارد. رژیم پهلوی با سرکوب اعتراضات مردمی در سال‌های گذشته و با به بند کشیدن رادمردان آزادی خواه، تصور می‌کرد به جزیره ثبات دست یافته است، غافل از آن که با ناراضی کردن مردم، سرمایه خود را از دست داده و در آرامش قبل از طوفان به سر می‌برد.
سیر وقایع در این روزها، حاج آقا مصطفای امام به شکل مرموزی در آبان 1356 از دنیا رفته و همه دوستداران امام و مخالفان رژیم استبدادی را داغدار کرد. مردم با خشم فروخورده مشغول عزداری و بر گزاری مجالس یادبود در سراسر کشور می‌باشند که حکومت مغرور از سرکوب، تصمیم گرفت با استفاده از این فرصت، به خیال خود کار امام و مخالفت‌های مردمی را نیز یکسره کند.
با این تصمیم بود که در روز هفدهم دی ماه سال 56 مقاله‌ای با عنوان "استعمار سرخ و سیاه"، با امضای احمد رشیدی مطلق در روزنامه اطلاعات درج گردید. نویسنده در سالروز کشف حجاب، نارواترین توهین‌ها را به حضرت امام خمینی روا داشت. گفته می‌شود: "در اواسط دی ماه 1356، پیک دربار، نامه ممهور به مهر دربار را به داریوش همایون، وزیر اطلاعات و جهانگردی داد. او نیز نامه را به روزنامه اطلاعات جهت انتشار سپرد. مسعودی، صاحب امتیاز روزنامه، مفاد مقاله را باعث واکنش علما و روحانیون و برای آینده روزنامه خطرناک می‌دانست، اما در تماس با وزیر اطلاعات و نخست وزیر، آموزگار، دریافت که برخی از مفاد تند و تحریک آمیز آن به خواست شاه در مقاله آمده است." لذا ناچار به انتشار آن شد.
در این مقاله علاوه بر توهین به شخص امام، قیام 15 خرداد 1342، توطئه استعمار سرخ و سیاه معرفی شده بود. این اقدام جرقه‌ای در میان مردم ناراضی قم ایجاد کرد که به قیامی خونین و تاریخ ساز مبدل گردید. این مقاله در واقع احساسات و عواطف مردم را نسبت به رهبر و مقتدایشان که در تبعید به سر می‌برد برانگیخت و خشم و انزجار پنهان شده عمومی از نظام را به خیابان‌ها منتقل کرد. در پی آن اساتید حوزه علمیه قم دروس حوزه را در روز 18 دی تعطیل اعلام کردند و طلاب با تشکیل اجتماع بزرگی، روانه منازل مراجع عظام تقلید از جمله حضرت آیت‌الله گلپایگانی شدند. آیت‌الله گلپایگانی با چهره‌ای غمگین و افسرده در جمع تظاهر کنندگان حاضر شدند و پس تلاوت آیه استرجاع (انا لله و انا الیه راجعون)، بیان داشتند: "ما هم از وارد شدن این ضایعه بزرگ بر جامعه روحانیت و بر فقه و اجتهاد خبردار شدیم. این‌ها اشتباه می‌کنند؛ این‌ها فکر نکنند، ما دیگر سکوت کرده‌ایم و چیزی نخواهیم گفت و دست بر می‌داریم. این‌ها باید بدانند که اگر سر نیزه را حتی به زیر گلوی ما بگذارند، ما حرفمان را می‌زنیم". تعداد دیگری از علما و مراجع قم در سخنرانی‌های خود، به حمایت از امام و محکومیت اهانت به ساحت ایشان پرداختند.
بازاریان قم نیز با مشاهده حرکت حوزه علمیه، تصمیم به تعطیلی مغازه‌های خود در 19 دی گرفتند. صبح روز نوزدهم دی ماه 1356 که مصادف با بیست و نهم محرم 1398 بود، جمعیت زیادی در مسجد اعظم گرد آمدند. پس آن، مجدداً عازم بیوت مراجع عظام و علما مبارز شدند و تا بعد از ظهر با اعتراضات خود ادامه دادند. ساعت حدود ساعت 4 بعد از ظهر نوزده دی، مأموران شهربانی و ساواک که در یکی از میادین قم راه مردم را سد کرده بودند به دنبال یک برنامه ساختگی، با شکستن شیشه بانک به سوی مردم بی‌دفاع که حتی شعار هم نمی‌دانند، آتش گشودند که در نتیجه آن، عده زیادی از طلاب و مردم قم به شهادت رسیده و یا مجروح شدند.
این قیام اگرچه در ظاهر کوچک اما آن را باید نقطه عطفی در تاریخ نهضت اسلامی به شمار آورد چرا که پس از آن امواج انقلاب اسلامی شدت گرفته و با چهلم‌های پی در پی مردم نقاط مختلف ایران برای شهداء، دامنه انقلاب فراگیر شد و در نهایت به سرنگونی رژیم پهلوی انجامید. 
واکنش امام
امام خمینی که تا این زمان، چهارده سال در غربت رهبری نهضت را بعهده داشته، علاوه بر سخنرانی مفصلی که در نجف در میان شاگردان خود ایراد کرده، پیام زیر را خطاب به ملت مسلمان و روحانیون مبارز صادر کرد:
بسم‌الله الرحمن الرحیم‏
سلام به روحانیت مترقی شیعه که با هم پیوستگی زاید الوصف در مقابل سرنیزه عمال بی‏حیثیت اجانب ایستاده و از هیاهو و دست و پا زدنهای مذبوحانه آنها نهراسید. سلام به روحانیون و علمای اعلام مذهب از نجف اشرف تا سراسر ایران که با وحدت کلمه در مقابل ستمکاران و چپاولگران به جواب مثبت دست زدند. درود بر جوانان غیور حوزه علمیه بیدار قم و سایر حوزه‏ها که با سرفرازی به نهضت روحانیت ادامه و رونق دادند. درود بر جوانان پر شور آگاه دانشگاههای ایران که با قیامهای هوشیارانه پیاپی، وفاداری خود را به اسلام بزرگ و کشور عزیز خود ثابت کردند.
سلام و درود بر ملت بزرگ هوشمند ایران که با همه اختناق و فشار، از اسلام عدل‏پرور و مظلومان و مقتولان در راه دیانت دفاع نمودند. رحمت خداوند بر مقتولین 15 خرداد (دوازده محرّم)، و 19 دی و (29 محرّم) امسال. محرّم چه ماه مصیبت‏زا و چه ماه سازنده و کوبنده‏ای است، محرّم ماه نهضت بزرگ سید شهیدان و سروَر اولیای خداست که با قیام خود در مقابل طاغوت، تعلیم سازندگی و کوبندگی به بشر داد و راه فنای ظالم و شکست ستمکار را به فدایی دادن و فداشدن دانست؛ و این خود سرلوحه تعلیمات اسلام است برای ملتها تا آخر دهر.
نهضت 12 محرّم (15 خرداد) در مقابل کاخ ظلم شاه و اجانب به پیروی از نهضت مقدس حسینی چنان سازنده و کوبنده بود که مردانی مجاهد و بیدار و فداکار تحویل جامعه داد که با تحرک و فداکاری روزگار را بر ستمکاران و خائنان سیاه نمودند، و ملت‏ بزرگ را چنان هوشیار و متحرک و پیوسته کرد که خواب را از چشم بیگانه و بیگانه‏پرستان ربود و حوزه‏های علمیه و دانشگاهها و بازارها را به صورت دژ مدافع از عدالت‏خواهی و از اسلام و مذهب مقدس در آورد. نهضت اخیر که پرتوی از نهضت 15 خرداد است و شعاعش در سراسر کشور نور افکنده، خود کوبندگی خاصی دارد که شاه را از خود بیخود کرده و او و‌دار و دسته چاقوکشش را به تلاش مذبوحانه واداشته، جنایات 29 محرّم امسال نقطه عطفی است به جنایات شاهانه 12 محرّم آن سال. شاه خواست ضرب شستی به ملت مسلمان نشان دهد؛ پس از تمامیت حساب با رئیس‌جمهور امریکا با بهانه مختصری که مأمورین ایجاد کردند، مرکز تشیع و حوزه فقاهت اسلام را در جوار مرقد پاک فاطمه معصومه سلام‌الله علیها به مسلسل بست و جمعیت بیگناه فراوانی از جوانان حوزه علمیه و متدینین غیور شهر مذهبی قم را در خاک و خون کشیده به قتل رساند؛ و تا کنون آمار آنها در دست نیست، و مقتولین را از هفتاد تا سیصد، تا حال گفته‏اند و عدد مجروحین را خدا می‏داند. و أسف‏آورتر (که ننگش بر جبین آنها خواهد ماند) آنکه کسانی که رفته‏اند خون به مجروحین در بیمارستانها بدهند، توقیف کرده و مانع شده‏اند از اعطای خون؛ و گفته می‏شود کسانی به این جهت جان داده‏اند.
شاه می‏خواهد ثابت کند که نوکری او تحکیم شده؛ و ملت نباید گمان کند [او] از پشتیبانی اجانب برخوردار نیست؛ ولی ملت با تظاهرات عمومی و تعطیل سرتاسری دامنه‏دار و اظهار تنفر، بار دیگر ثابت کرد که او را نمی‏خواهد و از او و خاندانش بیزار است؛ و این رفراندم طبیعی سرتاسری در حقیقت خلع او از سلطنت غاصبانه جابرانه است. کارتر و دیگر غارتگران مخازن ملتهای مظلوم باید بدانند محمد رضا خان، خائن و یاغی است و ناچار از سلطنت مخلوع است؛ بر فرض قانونی بودن؛ چه رسد به سلطنت انتصابی از قِبَل اجانب که خودش اعتراف نموده. به ملت شریف ایران مژده می‏دهم که رژیم جائرانه شاه نفسهای آخرش را می‏کشد، و این قتل عامهای بی‏رحمانه نشانه وحشتزدگی و حرکات مذبوحانه است. مضحک و بسیار رسوا، این مانورهای وقیحانه و بچگانه است که پس از داغ باطله از طرف عموم ملت خوردن، به راه انداخته‏اند و مشتی‏ سازمانی و اراذل و اوباش از خودشان و جمعی ضعفا و بیچارگان را با زور سرنیزه از اطراف جمع‏آوری و در شهرها به فریاد و جنجال "جاوید شاه" وادار می‏کنند، و گمان می‏کنند جبران تعطیل عمومی بازارهاست و با این سیلیها می‏توانند صورت سیاه خود را سرخ کنند. من به ملت ایران با این بیداری و هوشیاری و با این روحیه قوی و شجاعت بی‏مانند نوید پیروزی می‏دهم؛ پیروزی توأم با سربلندی و افتخار؛ پیروزی توأم با استقلال و آزادی؛ پیروزی توأم با قطع ایادی اجانب و چپاولگران؛ پیروزی با برچیده شدن بساط ستمگران و انقراض دودمان سیاهروی پهلوی. ملتی که با هوشمندی و پیوستگی همه طبقات از روحانی تا دانشگاهی، از منبری تا بازاری، از دانشجوی داخلی تا خارجی، از کارگر تا دهقان، بپاخاسته و تب و تاب اسلام عدالت‏پرور دارد پیروز است. ملتی که با دادن بهترین جوانان برومند خود با سرافرازی به مخالفت و تنفر از دستگاه جبار ادامه می‏دهد پیروز است. ملتی که حتی بانوان محترمه‏اش با تظاهرات محجوبانه بیزاری خود را از رژیم شاه اعلام می‏کنند، پیروز است. ملتی که مادران و خواهران شیردلش افتخار به مرگ جوانان برومندش می‏کند که در صف شهدا هستند، پیروز است. ملتی که جوانان و دانشجویان داخل و خارج کشورش مجال تفکر را از شاه و اربابانش سلب کرده، پیروز است. ملتی که با همه تشبثات شاه و‌دار و دسته‏اش در امریکا با تظاهرات پر شور و رعدآسای جوانان رشیدش در مقابل کارتر و شاه، کاخ سفید را به لرزه در آورده و تنفر خود را نثار آنها کرده، پیروز است. ملتی که پشتیبانش اسلام و قرآن و نهضتش برای خدا و بسط عدالت و محو ستمکاری است، پیروز است. شما ای ملت شریف بزرگ پیروزید؛ با دیدن خسارات بسیار و دادن فداییان بیشمار.
روسیاه باد رژیمی که علمای عظیم الشأن اسلام را با رژیم منحط خود و انقلاب خونین رسوای خود موافق معرفی می‏کند. رسوا باد رژیمی که از وحشتزدگی می‏خواهد با افترای به فقهای مذهب، ملت را اغفال کند. ملت ایران که پیشرو آن روحانیت است با انقلاب قلابی که به امر اجانب سودجو انجام گرفت سرسختانه مخالف است. ملت ایران اصلاحات ادعایی را که به بدبختی ملت و بازارسازی برای اجانب و ورشکستگی‏ زراعت منتهی شد افساد و خرابکاری می‏داند. در کشوری که مردمش در این پنجاه سال حکومت جائرانه پهلوی روی آزادی ندیده‏اند، دم زدن از آزادی زنها مسخره و اغفال است. رژیمی که در مأموریت برای وطنش از جانب اجانب، سرلوحه خدمتش محو اسلام و احکام آن است و با تغییر تاریخ پر افتخار اسلام به تاریخ ستمکاران و روسیاهان تاریخ می‏خواهد اسم اسلام را محو کند، دم زدن از اسلام و قرآن کریم جز فریب و مضحکه عنوانی ندارد.
باید این رژیم فاسدِ ارباب و نوکری بداند که وقت گذشته؛ و این تبلیغات تار عنکبوتی نمی‏تواند ملتی را که با کمال بیداری و هوشمندی بپاخاسته اغفال کند. خدای تعالی و اسلام عزیز پشتیبان ملت است.
من با کمال تواضع دست خود را به سوی ملت نجیب ایران دراز می‏کنم؛ از روحانیون عظیم الشأن تا خطبای ارجمند، از جوانان محترم حوزه‏های علمیه تا دانشجویان دانشگاهها، از بازاریان محترم تا کارگران و دهقانان و جناحها و طبقات محترم داخل و خارج کشور- ایدهم‌الله تعالی- و از همه صمیمانه و با عرض تشکر خواستارم که پیوستگی و وحدت کلمه خود را حفظ و از مناقشات تفرقه‏انداز احتراز نمایند، و با صدای واحد و ندای همگانی در راه استقلال کشور و قطع ایادی اجانب و عمال وابسته آنها کوشش کنند، و با اتکا به خدای متعال و احکام عدالت‏پرور اسلام همدست و همداستان شوند، و به آنها که از چهارچوب قانون اساسی دم می‏زنند تذکر اکید دهند که با این کلمه صحه به رژیم سلطنتی فاسد موجود نگذارند که تا این دودمان فاسد بر مقدرات کشور حکومت می‏کنند، ملت ایران نه از اسلام بهره‏مند می‏شوند و نه از آزادی و استقلال کشور خبری است و نه مردم روی سعادت می‏بینند.
از خداوند متعال عظمت اسلام را که کفیل وحید عدالت و استقلال و مدافع حقیقی مظلومان است، خواستار و ملت ایران خصوصاً جوانان متدین برومندش را به خدای متعال می‏سپارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.
12 شهر صفر 98- روح‌الله الموسوی الخمینی‏
* امام خمینی: سلام و درود بر ملت بزرگ هوشمند ایران که با همه اختناق و فشار، از اسلام عدل‏پرور و مظلومان و مقتولان در راه دیانت دفاع نمودند.
* امام خمینی: ملتی که با دادن بهترین جوانان برومند خود با سرافرازی به مخالفت و تنفر از دستگاه جبار ادامه می‏دهد پیروز است.
* من با کمال تواضع دست خود را به سوی ملت نجیب ایران دراز می‏کنم؛ از روحانیون عظیم الشأن تا خطبای ارجمند، از جوانان محترم حوزه‏های علمیه تا دانشجویان دانشگاهها، از بازاریان محترم تا کارگران و دهقانان و جناحها و طبقات محترم داخل و خارج کشور ایدهم‌الله تعالی و از همه صمیمانه و با عرض تشکر خواستارم که پیوستگی و وحدت کلمه خود را حفظ و از مناقشات تفرقه‏انداز احتراز نمایند.
*قیام خونین 19 دیماه 1356 در قم به دنبال چاپ مقاله‌ای توهین آمیز در روزنامه اطلاعات علیه امام خمینی و در اعتراض به این اهانت صورت گرفت.
*دژخیمان رژیم شاه، طلاب و مردم قم را که در راه‌پیمائی اعتراضی شرکت کرده بوند به گلوله بستند و عده‌ای از آنها را به شهادت رساندند.