انقلاب فرهنگی
طراحی استراتژیهای کلان فرهنگی، مستلزم ارزیابی دقیق و کامل مدیریتها، چالشها و فرصتهای فرهنگی موجود است و درکل تنها چنین استراتژیهایی هستند که میتوانند ما را به پیمودن اصولی و گامبهگام اصلاحگری و ساختارسازی صحیح در حوزه انقلاب فرهنگی برسانند. البته هستها و بایستهای این مقوله، خود در پژوهشهای استراتژیک فرهنگی تحصیل میشود. نوشتار زیر رویکردی استراتژیک به ساماندهی سازمانها و مدیریتهای فرهنگی دارد.
بخش اول ــ درباره طرح
یک ــ تعریف و ضرورت
انقلاب اسلامی درواقع یک انقلاب عظیم فرهنگی است و همین ویژگی ذاتی، یکی از موجبات تمایز این انقلاب از سایر موارد مشابه درجهان بوده است. به رغم تحولات قابلتوجهی که تاکنون در پرتو استقرار نظام جمهوری اسلامی و در مسیر تحقق اهداف فرهنگی آن روی داده است، هماکنون علاوه بر وجود کاستیهای فراوان، انقلاب اسلامی با تهدیدات جدی در حوزه فرهنگ مواجه میباشد. گستردگی این تهدیدات تا حدی است که در برخی زمینهها بحرانهایی زاییده شده یا در شرف زایش است و همین امر نیز مسایل فرهنگی ایران را با امنیت ملی پیوند زده است. برهمیناساس باید گفت: امروز تامین امنیت ملی کشور بدون خروج از بحرانهای مزبور ممکن نیست.[۱] در چنین وضعی، جامعنگری همراه با واقعبینی اجتنابناپذیر جلوه میکند. این طرح، ضمن درنظرگرفتن فرضیه موردنظر، با رویکردی کاربردی، راهکار قابلتوجهی را در مسیر اصلاح و ساماندهی دستگاه فرهنگی کشور ارائه خواهد کرد. البته شکی نیست اجرای این طرح مستلزم انجام مطالعات کافی و تهیه شمای تفصیلیتر آن خواهد بود.
دوــ اهداف
الف ــ هدف کلان:
افزایش پتانسیل وکارایی مدیریت فرهنگی کشور در مواجهه صحیح و فعال با مسایل فرهنگی.
ب ــ اهداف خرد:
۱ــ شناسایی و استفاده بهینه از امکانات مادی و معنوی کشور در جهت تحقق اهداف فرهنگی (توزیع و بهرهبرداری هدفمند از امکانات آشکار و کشف امکانات پنهان)
۲ــ اولویتگذاری، هماهنگی و تقسیم کار میان عوامل مسئول (اعم از اشخاص حقیقی وحقوقی)
۳ــ فراهمآمدن زمینه دستیابی به سازمان فرهنگی هدفمند، کارآمد، شفاف و غیرمتداخل و حذف بخشهای موازی
۴ــ امکان تهیه برنامه جامع و تعیین استراتژیها و تاکتیکهای مورد نیاز برای آغاز فعالیتهای گسترده فرهنگی
۵ــ اختصاص جایگاه حقیقی به پژوهش و نیز اعمال قواعد علمی با نگاه سیستمی در برنامهنویسیها و اتخاذ تصمیمات خرد و کلان فرهنگی (خروج از سلیقهگرایی).
سه ــ فرضیه
صرفنظر از لزوم توجه به مجموعه عوامل موثر در بروز معضلات فرهنگی کشور، این طرح با تمرکز بر نقش مدیریت، بر این باور است که تغییر موقعیت فعلی، ابتدا از طریق اصلاح و ساماندهی دستگاه فرهنگی کشور ــ که هماکنون از ضعف جدی مدیریت در رنج است ــ ممکن خواهد بود و امکان ایجاد تحول در حوزه مدیریت فرهنگی با استفاده از متدهای علم مدیریت، بهویژه مدیریت استراتژیک، وجود دارد.
چهار ــ بخشهای اصلی
۱ــ ضرورت اجرای طرح
۲ــ ارزیابی کلان مدیریت فرهنگی کشور ضمن مطالعه موردی مؤسسات اصلی
۱/۲ــ کمیت موسسات
۲/۲ــ ترسیم تابلویی از وضعیت مدیریتی موسسات
۳/۲ــ نقاط اصلی ضعف و قوت مجموعه موسسات (جمعبندی)
۳ــ استراتژیهای کلان برای ایجاد تحول و رفع نقاط ضعف
۱/۳ــ مراحل اصلاح و تحول
۲/۳ــ رهبری جدید فرهنگی در کشور
۳/۳ــ ساختار کلان دستگاه فرهنگی کشور
۴ــ رویکردی استراتژیک به چالشها و فرصتهای موجود و فراروی انقلاب
۵ــ نگاهی به اولویتهای فرهنگی کشور
۶ــ سیاستهای کلی
۷ــ استراتژیهای کلان
۸ــ ساختار برنامه جامع
۹ــ نحوه تعیین تاکتیکها
بخش دوم ــ ارزیابی کلان مدیریت فرهنگی کشور
سرفصلها:
حجم موسسات (و دستگاههای ذیربط)
تابلویی از وضعیت مدیریتی موسسات
رویکردی استراتژیک به فرصتها و چالشهای فرهنگی پیش روی انقلاب
نقاط اصلی ضعف و قوت مجموعه موسسات (جمعبندی)
نقاط ضعف و قوت دستگاهها، به جهت محرمانهبودن بهصورت کلی میآید.
* حجم موسسات (و دستگاههای ذیربط):
۱ــ شورای عالی انقلاب فرهنگی (به مثابه رهبری فرهنگی کشور)
۲ــ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (کتاب، مطبوعات، سینما، تبلیغات و…)
۳ــ سازمان صداوسیما
۴ــ نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها
۵ــ وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و دانشگاه آزاد اسلامی
۶ــ سازمان تبلیغات اسلامی
۷ــ وزارت آموزشوپرورش
۸ــ سازمانهای عقیدتی سیاسی، دفاتر نمایندگی ولیفقیه و معاونتهای فرهنگی در نیروهای مسلح
۹ــ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
۱۰ــ سازمانهای فرهنگی و هنری شهرداریها
۱۱ــ نیروی مقاومت بسیج
۱۲ــ دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
۱۳ــ مرکز رسیدگی به امور مساجد
۱۴ــ شورای سیاستگذاری ائمه جمعه
۱۵ــ آستان قدس رضوی(ع) و زیارتگاههای مهم کشور
۱۶ــ شورای عالی و مرکز مدیریت حوزه علمیه قم
۱۷ــ مطبوعات دولتی[۲]
* تابلویی از وضعیت مدیریتی موسسات:
دستگاهها و موسسات فرهنگی کشور، به دو دسته اصلی تقسیم میشوند:
الفــ دستگاههایی که ماموریت آنها کاملا فرهنگی است.
بــ دستگاههایی که ماموریت آنها ذاتا فرهنگی نیست، ولی فعالیت فرهنگی اعم از درونسازمانی و برونسازمانی بهصورت فرعی و بهعنوان جزیی از فعالیتهای آن دستگاهها تعریف گردیده است.
۱ــ به نظر میرسد از میان هفده مجموعه فوق، حدودا ده دستگاه از نوع اول باشند. صرفنظر از فاصله دستگاههای نوع اول با نقطه مطلوب، مراکز مزبور اغلب در فضای تخصصی و یا نیمهتخصصی، و درکل بهگونهای «همرویکردی» فعالیت دارند ولی دستگاههای نوع دوم اغلب و با نگاهی خوشبینانه، در یک فضای ترکیبی و بعضا ناهمگون مبادرت به فعالیتهای فرهنگی میکنند. این امر، موجب ورود ناخالصی و عناصر غیرفرهنگی در فضای فعالیتهای آنها شده و بهویژه برای دستگاههای پرمخاطب مشکلاتی را پدید آورده است.
فقدان راهکارهای علمی و نیز قاعدهمندشدن یا بهعبارتیدقیقتر عدم تعریف استانداردهای فعالیتهای فرهنگی در کشور، و همچنین خارجبودن اغلب دستگاهها ــ بهویژه مراکز نوع دوم در تعریف پیشین ــ از دایره نظارتی (صرفنظر از فقدان یا ضعف سیستم نظارتی)، هرگونه فعالیت هرچند غیرفرهنگی را به نام فعالیت فرهنگی مجاز میشمارد. بدیهی است در چنین فضایی، ورود عناصر غیرمجاز و ضعف نگرش و عملکرد، در اغلب دستگاهها موجب پیچیدهشدن نسخههای بهظاهرفرهنگی ــ و البته خطرناک ــ برای مخاطبان شده و درحالحاضر کشور را با بحرانهای پنهان و آشکار فرهنگی روبرو ساخته است.
۲ــ فقدان تنوع و نوآوری (در محتوا، ادبیات، روش، ابزار و…) که با انحصارگرایی یا با نگاهی خوشبینانه با بیدقتی دربهکارگماری مجریان و مدیران فرهنگی و نیز نوعی تحجر و پیامد آن ــ یعنی ناامنی در پی تحول ــ بیارتباط نیست، تابلوی دستگاههای فرهنگی کشور را کدر ساخته است.
۳ــ علاوه بر ضعفهای پیشگفته و جمعبندی آتی از نقاط ضعف، بیاعتقادی به تخصصمحوری و حرفهایشدن مدیریت فرهنگی، فقدان جامعنگری و نگرش کلان (و در نتیجه پراکندهکاری و روزمرگی)، عدم ارتباط هدفمند و هماهنگ (و درنتیجه موازیکاری و حتی خنثیسازی فعالیتهای یکدیگر)، پیکره مدیریت فرهنگی ایران را بیمار نموده است که استمرار چنین وضعی برای امنیت ملی، خطرناک پیشبینی میشود.
۴ــ بهرغم موفقیتهای موردی، مقطعی و حتی از روی شانس و اقبالِ برخی دستگاههای فرهنگی کشور، بازخورد فعالیتها، بهویژه با نگاهی معطوف به نیازهای روز کشور و مخاطب عمدتا جوان، و نیز تهاجم فرهنگی در بستر پروژه جهانیشدن، نشانگر ناکامی بسیاری از دستگاههای فرهنگی و آسیبپذیری بالای آنها میباشد.
۵ــ اصولا در اغلب دستگاههای فرهنگی، بهویژه در مراکز وابسته به بودجه عمومی، علاوه بر عدم مخاطبشناسی دقیق و علمی، نوعی انتخاب مخاطب بر اساس سلایق و باورهای سیاسی و…، از سوی مدیران به چشم میخورد. بههمیندلیل بخش قابلتوجهی از مخاطبان فرهنگی با دلایل غیرمنطقی، از گستره حمایتی، تربیتی و تبلیغی مراکز مربوطه خارج شدهاند. صرفنظر از این واقعیت، استفاده از ادبیات، روشها و نیز ابزارهای همسان، برای طیفهای مختلف مخاطبان، کارآمدی، میزان تاثیر، گستره و عمق جذب را بهشدت کاهش داده است.
۶ــ فاصله متولیان امور فرهنگی از مخاطبان و فاصله موجود میان اندیشه و عمل آنها، از موانع عمدهای است که بر سر راه حرکت فرهنگی کشور قرار دارد.
باید توجه داشت که فعالیت فرهنگی، بهویژه با محتوای اسلامی، با انگیختههای مادی متولیان امور و نگاه دولتی (در برابر حرکتهای خودجوش و مردمی) سازگاری ندارد. فعالیتهای گروههای مردمی، با وجود فقدان امکانات و بودجه، از تاثیرات بهمراتب بالاتری نسبت به فعالیتهای دولتی و برخوردار از امکانات عالی همراه است. در سالهای اخیر تشویق به فعالسازی و نیز هدایت پنهان و نامحسوس NGOها و گروههای مردمی و دغدغهمند برای پیشبرد برخی از برنامههای فرهنگی و خروج از انحصار عناصر خاص، تاثیرات ماندگارتری را بر جای خواهد گذاشت.
۷ــ ضعف و ناتوانی مدیران فعلی از جهت تخصص و مهارت و بیتوجهی به نیروهای جوان و تازهنفس.
۸ــ نکته آخر درباره تابلوی وضعیت موسسات فرهنگی اینکه: نوعی فرار از واقعیت وضع فرهنگی کشور، امکان اتخاذ تصمیمات صحیح را سلب نموده و برنامههای فرهنگی را با ناکامی مواجه ساخته است.
به نظر میرسد، جمعآوری، ساماندهی و تحلیل جامع اطلاعات و ارائه آن به موسسات پژوهشی جهت پردازش، لازمه سازماندهی یک حرکت فرهنگی فراگیر در کشور است و لازم است یکی از دستگاههای ذیربط، با طراحی روشهای علمی و استفاده از عناصر متخصص، نسبت به این امر مبادرت نماید.
* جمعبندی نقاط اصلی ضعف و قوت:
مجموعه ضعفهای دستگاههای فرهنگی کشور به چهار بخش کلی: محتوایی، روشی، ابزاری و مدیریتی، قابل تقسیم میباشد. نظربهاینکه منظور نگارنده در این طرح از مدیریت، مفهوم پیشرفته آن است، روش و ابزار نیز در دل مدیریت قابل بررسی میباشد.
بههرحال، با تاسف باید گفت: امور فرهنگی کشور ما، شدیدا از سوء مدیریت رنج میبرد، و این موضوع ارتباط تنگاتنگی با عدم استقرار مدیریت حرفهای در دستگاههای فرهنگی کشور دارد. برایمثال، یکی از دلایل اصلی عدم انطباق کیفیت ابزارها با وضعیت دستگاهها را باید در عدم بهرهبرداری صحیح از منابع مالی دستگاهها دانست؛ چه، از نظر این طرح، منابع مالی فرهنگی موجود پاسخگوی نیاز موجود میباشد و مساله کمبود بودجه، صرفنظر از توزیع غیرمنطقی آن، در اغلب موارد بهانهای بیش نیست و طرح مداوم این مساله ــ که البته بعضا واقعیت دارد ــ به فقدان نگاه حرفهای برای استفاده بهینه از امکانات موجود برمیگردد.
از دیگرسو، درعینحالکه اشکالات متعددی (عمدتا در مدیریت و سازمان) به چشم میخورد، در مقابل، پتانسیلها و ظرفیتهای بالقوهای نیز جهت ایجاد تحول وجود دارد. این ظرفیتها، هم به دستگاههای فرهنگی و هم به مساعدبودن زمینه کار فرهنگی در کشور بازمیگردد؛ که شناخت دقیق این زمینه، برای عملیات فرهنگی ضروری است.[۳]
بخش سوم ــ استراتژیهای کلان برای ایجاد تحول و رفع نقاط ضعف
۱ــ مراحل اصلاح و تحول:
الف ــ مراحل مقدماتی:
* مراحل مقدماتی کلان:
۱ــ انجام دو مطالعه میدانی فراگیر به منظور جمعآوری و پردازش اطلاعات استراتژیک با سه هدف:
۱/۱ــ شناسایی آخرین وضعیت فرهنگی کشور
۲/۱ــ مخاطبشناسی
۳/۱ــ شناسایی نیازهای فرهنگی موجود
انجام دو مطالعه به منظور حصول اطمینان از نتایج آن پیشنهاد شده و بهتر است این دو مطالعه بر اساس طرح مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی از سوی مراکز پژوهشی معتبر انجام شود.
۲ــ بازنگری در ساختار کلان مدیریت فرهنگی کشور (تقسیم حوزههای موضوعی، مخاطب، روش و…)
۳ــ انجام مطالعات میدانی تخصصی و جزئی در حوزه کاری هریک از دستگاهها، بر اساس طرح مصوب و با اهداف فوق
۴ــ شناسایی اولویتهای فرهنگی کشور
۵ــ بازنگری در اهداف فرهنگی
۶ــ نقد و بازنگری در بخشهای فرهنگی چشمانداز بیستساله (بهویژه از منظر مبانی فکری)
۷ــ تدوین سیاستهای جدید فرهنگی بر اساس مطالعات مزبور
۸ــ تدوین استراتژیهای مورد نیاز
۹ــ تدوین استانداردهای عملیات فرهنگی ( محتوا، روش، ابزار و مدیریت )
۱۰ــ بازنگری در ترکیب مدیران ارشد کلیه دستگاهها با لحاظ معیارهای ازپیشتعیینشده
۱۱ــ تدوین سرفصلهای اصلی برنامه جامع فرهنگی
۱۲ــ تهیه برنامه جامع فرهنگی ده ساله کشور
۱۳ــ ساماندهی بودجه و امکانات فرهنگی کشور برای اجرای برنامه
۱۴ــ شناسایی موانع پیش روی اجرای برنامه و ارائه راهکارهای رفع آن
۱۵ــ تعیین تاکتیکهای مورد نیاز برای اجرای موفق برنامه
۱۶ــ ایجاد سیستم نظارتی پیشرفته و کلان برای اعمال کنترل و نظارت مداوم بر اجرای برنامهها
* مراحل مقدماتی خُرد:
۱ــ مطالعه و بازنویسی رسالت، اهداف (کلان و خُرد)، چشمانداز و سیاستهای (کلان و خرد) یکایک دستگاهها بر اساس ملاحظات زیر:
۱/۱ــ توجه به فضای فرهنگی موجود حال و آینده کشور
۲/۱ــ توجه به تقسیم فضا و مخاطب و پرهیز از تداخل و موازیکاری
۳/۱ــ انطباق کامل با اهداف، چشمانداز و سیاستهای فرهنگی و کلان کشور
۲ــ بازنگری در سازمان و تشکیلات تمامی دستگاهها با ملاحظه رسالت، اهداف، چشمانداز و سیاستهای مصوب
۳ــ مطالعه و بازنگری کمی و کیفی منابع انسانی تمام دستگاهها به منظور تحقق اهداف زیر:
۱/۳ــ انطباق آن با رسالت، اهداف، چشمانداز، سیاستها و تشکیلات مصوب
۲/۳ــ شناسایی نیروهای توانمند و ضعیف
۳/۳ــ کوچک و سبکبارکردن ستاد
۴/۳ــ شناسایی خلأها (پستها و تخصصها)
۵/۳ــ توزیع هدفمند و متوازن نیروی انسانی قوی در تشکیلات
۴ــ مطالعه و ارزیابی منابع مادی (بودجه و امکانات) هر یک از دستگاهها و انطباق آن با رسالت، اهداف، چشمانداز، سیاستها و تشکیلات
۵ــ بازنگری در مراجع کارشناسی، تصمیمساز و تصمیمگیر در هر دستگاه با اهداف زیر:
۱/۵ــ پژوهشمحورکردن هرگونه کارشناسی و تصمیمگیری (مقابله با سلیقهگرایی و فردمحوری)
۲/۵ــ نحوه قانونمندکردن و رسمیتبخشی به مراجع اصلی در هر دستگاه
۳/۵ــ مطالعه ترکیب کمی و کیفی هریک از مراجع براساس معیارهای ازپیشتعیینشده
۶ــ طراحی سیستم نظارت و ارزیابی پیشرفته
* رهبری (مدیریت کلان) جدید فرهنگی در کشور:
الف ــ ویژگیهای رهبری فرهنگی مطلوب:
۱ــ برخورداری از مبانی و مواضع فکری ــ فرهنگی شفاف، فراجناحی و مبتکرانه
۲ــ اشراف کافی به وضعیت کنونی فرهنگی کشور و موقعیت رقبا یا دشمنان
۳ــ برخورداری از قدرت آیندهنگری و تشخیص بهموقع فرصتها و تهدیدهای موجود و پیش رو
۴ــ برخورداری از اقتدار ذاتی، قانونی و شجاعت
۵ــ برخورداری از قدرت مدیریت بحران
بــ گزینههای مختلف برای ایجاد رهبری فرهنگی:
۱ــ نوسازی شورای عالی انقلاب فرهنگی[۴] و دبیرخانه آن
۲ــ تحول در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی[۵]
۳ــ توسعه بخش نظارت فرهنگی در دفتر مقام معظم رهبری.[۶]
بخش چهارم ــ ساختار کلان مدیریت فرهنگی کشور
* طبقهبندی ساختار بر حسب موضوع و روش:
۱ــ مدیریت و رهبری: شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دفتر رهبر معظم انقلاب
۲ــ هنر: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان صداوسیما، سازمان تبلیغات اسلامی (بخش حوزه هنری) و سازمانهای فرهنگی و هنری شهرداریها (آموزش)
۳ــ رسانه مکتوب: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بهعنوان مسئول و سیاستگذار، مطبوعات و سایر موسسات به صورت درونسازمانی و برونسازمانی
۴ــ رسانه دیداری و شنیداری: سازمان صداوسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
۵ــ آموزش وپژوهش: وزارت علوم تحقیقات و فناوری، وزارت آموزشوپرورش، حوزه علمیه
۶ــ تبلیغات دینی: سازمان تبلیغات اسلامی، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، آستانهای مقدسه، مرکز رسیدگی به امور مساجد، شورای سیاستگذاری ائمه جمعه
۷ــ پرورش و تربیت: وزارت آموزشوپرورش، سازمان صداوسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان دارندگان نقش کلیدی و سایر موسسات هریک بر اساس وظایف و مخاطب
تذکار: به جهت آشفتگی در ساختار موجود و شفافنبودن رسالت دقیق دستگاهها، امکان طبقهبندی صحیح و دقیق ممکن نیست و لکن امکان ترسیم ساختار بر حسب مخاطب، روش، ابزار، کارویژه و یا اهداف فرهنگی کلی کشورمان متصور میباشد. درعینحال به نظر میرسد نگاه کلان به ساختار مزبور به معنی ادغام و تفکیک حوزههای کاری، روشی و ابزاری و… ضروری است.[۷]
بخش پنجم ــ رویکردی استراتژیک به چالشها و فرصتهای موجود و فرارو
الفــ چالشها:
۱ــ تشدید پیامدهای جهانیشدن بهویژه در بْعد فرهنگی (اضمحلال تدریجی فرهنگ و هویت ملی) که منشا بسیاری از تهدیدات زیر نیز در این حوزه قابل بررسی است
۲ــ رشد فساد و فحشا (از سویی در اثر افزایش فقر و ازدیگرسو استقرار فرهنگ لیبرالیسم و ایجاد اختلال در بهداشت روانی است)
۳ــ افزایش بزهکاری بهویژه در میان نوجوانان و جوانان
۴ــ رشد رویکرد شریعتگریزی و تفکر پلورالیستی، بهویژه در میان طبقه متوسط و مرفه که یکی از علایم آن بدحجابی و کاهش جایگاه روحانیت در جامعه میباشد
۵ــ نهادینهشدن تجملگرایی و اسراف، بهویژه در میان طبقه برخوردار (استقرار پنهان فرهنگ سرمایهداری)
۶ــ فاصله فضای فکری بخش قابل اعتنایی از نسل سوم انقلاب از فضای فکری نسل اول و دوم
۷ــ پذیرش پنهان سکولاریسم توسط نظام، هرچند در ظاهر مخالفت گردد
۸ــ افزایش احساس بیهویتی و نوعی سرخوردگی در میان جوانان عمدتا در اثر عرضهاندام دنیای غرب
۹ــ ترویج احساس کاذب فقدان آزادی در میان جوانان
۱۰ــ معضل وجود بیسوادی با تعریف جدید بهویژه در طیف میانسال و بزرگسال
۱۱ــ افزایش بیاعتمادی به مسئولان کشور که منشا آن عمدتا در حوزه فساد اقتصادی قابل بررسی است
۱۲ــ اختلال در هویت جمعی نیرومند ایرانیان و در نتیجه پارهپارهشدن جامعه ایرانی عمدتا در اثر رشد منازعات سیاسی بدون توجه به چارچوب امنیت ملی که کاهش فرهنگ ایثار در مواقع بحرانی را نیز در پی خواهد داشت (برای مثال ایجاد تنفّر از سربازی)
۱۳ــ تهاجم مجدد اندیشه پروتستانیسم اسلامی از سوی جریان فکری اپوزیسیون، با حمایت غرب
۱۴ــ بحران جایگاه زنان (با لحاظ جمعیت و تحصیلات روبهرشد آنها).
ب ــ فرصتها:
تذکار: ما در وضعیت فعلی شدیدا نیازمند فرصتسازی میباشیم. بهویژهآنکه درحالحاضر فرصتهای بینالمللی نیز برای ما در ایجاد تحول و مقابله با تهدیدات قابل توجه میباشد. برای ایجاد فرصت لازم است به نکات زیر توجه گردد:
۱ــ شناخت نبض فرهنگی جامعه[۸]
۲ــ آگاهی از حساسیتهای مختلف طیفهای جامعه و موقعیت رقبا
۳ــ تسلط بر احساسات جمعی
۴ــ توانایی بهرهگیری از تهدید برای ایجاد فرصت
۵ــ برخورداری از قدرت عملیات سریع
و اما فرصتها عبارتند از:
۱ــ استمرار وجود فضای گرم انقلاب
۲ــ ارتقای سطح بینش و اندیشه عمومی در پرتو پیروزی انقلاب
۳ــ وجود ظرفیتهای بینظیر تحولآفرین بهدلیل جوانبودن کشور
۴ــ ارتقاء سطح دانش دینپژوهی درپاسخگویی به نیازها
۵ــ امکان استفاده گسترده از تکنولوژی پیشرفته به نفع انقلاب
۶ــ توجه به تحولات احتمالی در وضعیت فرهنگی غرب به نفع انقلاب
۷ــ نقش تعیینکننده فکری انقلاب اسلامی در تحولات جهانی
۸ــ استطاعت علمی بینظیر جوانان ایرانی در تولید علم و نظریهپردازی
۹ــ نهادینهشدن دین و تشیع در عمق هویت ملی ایرانیان
بخش ششم ــ نگاهی به اولویتهای فرهنگی کشور
۱ــ حفاظت از فرهنگ و هویت بومی (اسلامی ــ ایرانی) در برابر جهانیشدن
۲ــ مواجهه فرهنگی و ریشهای با گسترش فساد، فحشا و بزهکاری
۳ــ ارائه مجدد دین حداکثری با ادبیات، روش و ابزارهای کارآمد به طیفهای مختلف بدون هرگونه افراط و تفریط
۴ــ معرفی و انتقال تفکر انقلاب اسلامی به نسل جدید و ازمیانبردن فاصله میان نسلها از طریق ادبیات کارآمد
۵ــ پیوندزدن پرورش با آموزش در قالب یک جنبش فراگیر در وزارت آموزشوپرورش
۶ــ هویتبخشی در نسل جوان در برابر دنیای مدرن
۷ــ برقراری ارتباط و فهم منطقی و دوسویه میان اسلام و غرب و روشنشدن نسبت و مناسبات دین و مدرنیته
۸ــ اشاعه فرهنگ کار و تلاش
۹ــ اشاعه فرهنگ قانونگرایی بهویژه در حوزه شهروندی
۱۰ــ ایجاد اعتماد و همدلی میان مسئولان و مردم
۱۱ــ پاسخگویی به مسائل و مشکلات جدید و نوین فرهنگی ــ هنری از سوی حوزه و خروج از انفعال
۱۲ــ تقویت هویت جمعی ایرانیان بر اساس محورهای مشترک و توسعه فرهنگ ایثار با ادبیات متفاوت
۱۳ــ تنظیم و ارتقاء بهداشت روانی ایرانیان بهویژه نسل جوان
۱۴ــ اشاعه فرهنگ علم و عالمپروری و ارتقاء جایگاه علم و عالم در باورهای عمومی
۱۵ــ اشاعه اخلاق حرفهای و وجدان کاری در تمامی صنوف منطبق بر روح حاکم بر اخلاق اسلامی
۱۶ــ ارتقاء منزلت زن در جامعه و اشاعه فرهنگ نقشآفرینی وی در کشور
بخش هفتم ــ سیاستهای کلان استراتژیک
۱ــ اهتمام به قالبشکنی و نوآوری (در روشها و ابزارها) و ترجیحا بهرهگیری از روح و ابزار هنر و ادبیات در فعالیتهای فرهنگی
۲ــ اهتمام به تولید انبوه و قابل رقابت با تولیدات رقیب در سطوح مختلف ــ چندین برابر نقد ــ بهویژه در حوزه هنر
۳ــ ادبیاتسازی منطبق با اقتضائات فضای فکری نسل جدید (و پرهیز از شعارگرایی مطلق)
۴ــ استفاده گسترده از روابط عاطفی با مخاطب و القاء نامحسوس مفاهیم فرهنگی
۵ــ اعتنا به دیدگاه مخاطب و ایجاد مباحثات گسترده فرهنگی در مسیر اقناع منطقی
۶ــ اهتمام ویژه به ایجاد حرکتهای شبکهای خودجوش و مردمی بهویژه در حوزه دین
۷ــ پرهیز از مواجهه جبری با مخاطب مگر در موارد تعمد در قانون شکنی و عدم امکان اعمال رأفت اسلامی
۸ــ شفافسازی وضعیت و رفتار شخصی مسئولان و ارتقاء سطح معنوی آنها
۹ــ حضور گسترده و مستقیم عناصر برجسته فرهنگی و علما و فضلای خوشفکر در دانشگاهها
۱۰ــ گسترش دایره و شمول مخاطب دین به عدد تمامی ایرانیان با عقاید، سلایق و تیپهای گوناگون و پرهیز از اعمال تبعیض در فعالیت فرهنگی (با این نگاه که هنر ما ایجاد تحول در عناصر متخلف و دینگریز است)
۱۱ــ اهتمام به آلودهنشدن امور فرهنگی کشور به اغراض جناحی یا فساد اقتصادی
۱۲ــ همکاری نزدیک، هدفمند و هماهنگ حوزه و دانشگاه.
بخش هشتم ــ ساختار برنامه جامع[۹]
الفــ مختصات برنامه:
۱ــ عملیاتیبودن ــ ناظر بر اهداف و سیاستهای مصوب.
۲ــ شفافیت و وضوح
۳ــ ترسیم فرایند اجراء براساس ترتیب منطقی
۴ــ تعیین ارتباط منطقی اجزاء برنامه با یکدیگر
۵ــ عدم تداخل
۶ــ زمانبندی دقیق مراحل
۷ــ تعیین دقیق نقش و مسئولیت هریک از عوامل اجرایی
۸ــ برآورد دقیق بودجه و امکانات
۹ــ تعریف دقیق منابع و جایگاه حقوقی
۱۰ــ پیشبینی نحوه رفع موانع اجرایی و مکانیزم نظارت
بــ اجزاء ساختاری برنامه:
۱ــ ترسیم مجدد رسالت، اهداف، چشمانداز و سیاستهای استراتژیک کلان کشور
۲ــ ترسیم اهداف، قلمرو، مخاطب، ضرورت، پیشینه، مجریان، ظرفیت بالقوه و بالفعل، استطاعت بالقوه و بالفعل مجریان و نقاط مطلوب طرح
۳ــ تعاریف اصطلاحات کلیدی طرح
۴ــ سرفصلهای طرح
۵ــ مراحل اجرای طرح به ترتیب منطقی
۶ــ تقسیم کار میان عوامل
۷ــ برآورد بودجه و امکانات
۸ــ منابع مالی
۱۰ــ موانع فراروی برنامه و راهکارهای رفع آن
۱۱ــ شفافسازی جایگاه حقوقی برنامه در مراحل مختلف
۱۲ــ مکانیزم بازخوردسنجی و کنترل کیفیت
بخش نهم ــ نحوه تعیین تاکتیکها
تاکتیک، به مجموعه تدابیری اطلاق میشود که برای اجرای موفق برنامه و بهصورتتفصیلی تعیین میگردند. معمولا برای اجرای برنامههای بزرگ نیازمند ایجاد اتاق تاکتیکسازی میباشیم. تاکتیکها به دو بخش عمده «پیشینی» و «هنگام» تقسیم میشوند. اتاق تاکتیکسازی باید لزوما از اطلاعات بهروز نسبت به پیشرفت برنامه برخوردار گردد و بیواسطه با رأس مدیریت در ارتباط باشد.
بخشدهم ــ امکان ایجاد تحول وجود دارد
فقط کافی است تصمیم گرفته شود. قطعا در صورت وجود ارادهای کافی، امکان ایجاد تحول، طی یک عملیات دوساله وجود دارد. تردید نباید کرد که بقا و توسعه انقلاب شکوهمند اسلامی، منوط به برخورداری از دستگاه فرهنگی قوی است. البته شکی نیست دستگاه فرهنگی کشور باید به مبانی فکری انقلاب ایمان داشته باشد؛ چراکه فقدان ایمان به این مبانی در میان بسیاری از مدیران ارشد فرهنگی کشور، از جمله معضلاتی است که باید در جای خود بدان توجه گردد.
پینوشتها
________________________________________
[۱]ــ ر.ک: رضا غلامی، نسخه فرهنگی امنیت ملی، ماهنامه تخصصی زمانه، شماره ۲۴
[۲]ــ در این فهرست صرفا دستگاههای کلیدی منظور شده است.
[۳]ــ نگارنده آماده برگزاری مناظره علمی جهت اثبات برداشت خود از نقاط ضعف و قوت مراکز میباشد.
[۴]ــ به تعبیر مقام معظم رهبری در دیدار با اعضاء شورای عالی انقلاب فرهنگی مورخ ۸/۱۰/۸۳، شورای عالی انقلاب فرهنگی عالیترین جایگاه برای مهندسی فکری و فرهنگی کشور است، لکن درحالحاضر از جهت ساختار، ترکیب و تشکیلات از ضعف جدی برخوردار است و عملا از بیستوهشت وظیفه مقررشده برای شورای عالی، کمتر از پنج وظیفه بهصورتنسبی مورد پیگیری قرار میگیرد.
[۵]ــ نوسازی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به مثابه بازوی فرهنگی دولت، عمدتا متوجه تغییرات ساختاری در غیرجناحیشدن این وزارتخانه ازیکسو و دیگری عملیاتیشدن آن میباشد.
[۶]ــ چهبسا ایجاد بخش فرهنگیِ عملیاتی بزرگ در دفتر رهبر انقلاب، مورد انتظار نباشد و لکن حالکه به جهت دغدغههای رهبر معظم انقلاب، تعداد قابلتوجهی از موسسات فرهنگی کشور تحت نظارت و پوشش مستقیم دفتر رهبری فعالیت دارند، لازم است توسعه هدفمند و کیفی این بخش مورد توجه قرار گیرد. بدیهی است درصورتیکه شورای عالی انقلاب فرهنگی قادر به اجرای وظایف خطیر خود نباشد و امکان ایجاد تحول در ساختار، ترکیب و تشکیلات آن وجود نداشته باشد، بخش فرهنگی دفتر رهبری میتواند نقش مهندسی فکری و فرهنگی را ایفا کند.
[۷]ــ نفس همین نابسامانی و تداخل در قلمرو فعالیتهای موسسات فرهنگی کشور ــ اعم از موسسات دولتی و خصوصی ــ نشان از ضرورت ایجاد اصلاح و تحول دارد.
[۸]ــ برای شناخت نبض فرهنگی، جامعه نیازمند ایجاد تشکیلات جدید نیست، بلکه این اقدام باید در یک فرایند کاملا علمی از سوی وزارت اطلاعات و یکی از موسسات عالی پژوهشی مورد اعتماد و معتبر صورت گیرد.
[۹]ــ ر.ک: رضا غلامی، فرهنگ و مدیریت استراتژیک، ماهنامه تخصصی زمانه، شماره ۲۵ و نیز: مدیریت بحران در موسسات فرهنگی، ماهنامه تخصصی زمانه، شماره ۲۷