تحلیلی بر انتخابات هفتمین مجلس شورای اسلامی

تحلیلی بر انتخابات هفتمین مجلس شورای اسلامی

از همین رو از مهم‌ترین رخدادهای سیاسی یک جامعه محسوب می‌شوند و ناظران بیرونی و درونی را به دقت وامی‌دارد. انتخابات هفتمین دورة مجلس شورای اسلامی در ایران دارای ویژگیهای سیاسی و اجتماعی خاصی بود و به یکی از موضوعات اصلی تحلیلگران مسائل ایران مبدل گشت. هم خود روند انتخابات دورة هفتم و هم مسائل پیش آمده پیرامون آن به ویژه در مراحل قبلی انتخابات و ثبت‌نام و تأئید صلاحیت نامزدها جای تامل و پژوهش دقیق علمی و آماری درباره آن را باز نمود. دور هفتم پر کاندیداترین دوره انتخاباتی بود و حدود هشت هزار نفر را به صحنه رقابت انتخاباتی کشاند. این امر به خودی و خود موجب تنوع بی‌سابقه‌ای در نوع تبلیغات و دسته‌بندیهای انتخاباتی گردید. تعداد و شکل حضور رأی‌دهندگان این دوره نیز از جنبه‌های خاصی مورد توجه بود و به ویژه حضور نسل جوان در پای صندوق های رای نکته‌ای قابل تامل شد. اما خارج از اینها مطالبات ۲۵ ساله مردم ایران بود که در این دوره انتخابات تحولات را رقم زد و به سردیها و کندیهای سیاسی حرارت و سرعت بخشید و نتایج تازه‌ا ی در صحنه سیاسی ایران پدید آورد. مقاله زیر به بررسی و تحلیل آماری انتخابات دوره هفتم پرداخته است که امیدواریم مورد استفاده‌اتان قرار گیرد.
مقدمه
شیوه حکومت در ایران پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، تغییرات اساسی یافت که در یک نگاه اولیه تغییر نام و صورت آن از حکومت شاهنشاهی به جمهوری اسلامی شاهدی بر این مدعاست. استقرار حکومت جمهوری اسلامی در ایران که با نظر موافق ۲/۹۸ درصد مردم همراه بود توانست با تاکیدات و عنایات رهبر انقلاب حضرت امام خمینی (ره) گامهای بزرگی در تحقق خواسته های مردم بردارد. با نگاهی دقیق به عوامل پیروزی انقلاب اسلامی باید پذیرفت همانگونه که افزایش میزان آگاهیهای مردم در تمامی سطوح به ویژه در زمینه های سیاسی یکی از دلایل وقوع انقلاب بود، پس از پیروزی انقلاب اسلامی همین عامل سبب گردید مردم خواهان شرکت بیشتر در امور اجتماعی- سیاسی و تاثیر گذاشتن بر تصمیم گیریهای حکومتی باشند. چنانچه در فرهنگ علوم سیاسی در ذیل عنوان مشارکت سیاسی۱ آمده است:‹‹ تا وقتیکه بی سوادی، بی خبری عمومی، ضعف، عدم تشکل، ناآگاهی توده ها و ناتوانی آنها در درک مسایل سیاسی وجود داشته باشد، برای حکومت کار نسبتا آسانی است که دخالت در سیاست را محدود سازد.››۲ در هر‌حال با پیروزی انقلاب اسلامی روند رشد آگاهی عمومی که قبل از آن آغاز شده بود به بزرگترین و اساسی ترین نتیجه خود رسیده و ادامه یافت.تدام این روند به این دلیل بود که حکومت جمهوری اسلامی بالقوه، امکان رشد و بالندگی آگاهیهای عمومی را به ویژه در زمینه مسایل سیاسی در درون خود داشت. نمونه بارز چنین ادعایی را می توان برگزاری مستمر و پیگیر انتخابات در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی در نظرگرفت. گذشت بیست و پنج سال از عمر انقلاب اسلامی به خوبی تاثیر برگزاری انتخابات بر میزان آگاهیهای سیاسی مردم را نشان می دهد. البته ناگفته پیداست، مشارکت سیاسی دامنه وسیعی دارد که شرکت در انتخابات و رای دادن، تنها یکی از نمونه های آن است. اما به دلیل آنکه میزان مشارکت سیاسی مردم در انتخابات قابل اندازه گیری می باشد، بطور خاص مورد توجه محافل تحقیقاتی قرار می گیرد. مشارکت سیاسی ملت و کشور در سالهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی را می توان به عنوان بهترین نوع مشارکت سیاسی برشمرد که البته بسیار نادر و از نمونه هایی است که در دنیا کمتر امکان بروز آن به وجود می آید. از جمله این مشارکتها که جنبه های سیاسی بارزی نیز داشت، حضور اقشار مختلف ملت ایران در جنگ تحمیلی بود.
باید توجه داشت هر چند مشارکت سیاسی مردم در انتخابات و حضور در پای صندوقهای رای دارای اهمیت است اما این مساله باید در جایگاه ویژه خود مورد بررسی قرار گیرد. این اصل اساسی اما ساده و ابتدایی اگر مورد غفلت قرار گیرد منشا مناقشات بی مورد و مضری خواهد شد که می توان به سهولت از بروز آنها جلوگیری کرده، عملکرد بهتر و مفیدتری ارائه داد.
پایه های استدلال و فرضهای تحلیلی
پایه های استدلال بحث ما در موارد زیر قابل ذکر می باشد:
۱- رشد آگاهیهای مردم قبل و در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی به تدریج افزایش می یافت.
۲- پیروزی انقلاب اسلامی نقطه عطفی در زمینه رشد سیاسی و اجتماعی ایرانیان بود که هر چند با موانع گسترده ای چون تحریم اقتصادی، جنگ تحمیلی و ترور شخصیتهای مهم روبرو گشت اما هرگز متوقف نشد و با توجه به ماهیت نظام جمهوری اسلامی به ویژه در زمینه مشارکت سیاسی و برگزاری انتخابات مستمر شدت یافت. با این وجود روند رشد آگاهیها را هرگز نباید خطی تصور کرد بلکه رشد آگاهیهای مردم ایران دارای حیات و موجودیتی است که با تاثیر پذیری از شرایط و مقتضیات شکل خاصی به خود گرفته است.
۳- مشارکت سیاسی هرگز یکسویه نیست و بسان داد و ستدی فعال وجدی میان حکومت و مردم محسوب می‌گرددکه در واقع این امر هدف اساسی مشارکت سیاسی نیز می باشد. بنابراین لازم است نوعی هماهنگی و توازن میان آگاهیهای سیاسی مردم و رشد و بالندگی سیاستمداران، برنامه ریزان و نهادهای سیاسی برقرار باشد. به بیان دیگر، حکومت و مردم در موضوع مشارکت سیاسی به یکدیگر وابسته اند به نحوی که پویایی هر یک می تواند سرعت رشد دیگری را افزایش داده و عقب ماندگی آنان رکود دیگری را به همراه داشته باشد. بنابراین هر اندازه این توازن بهتر برقرار شود تعامل میان مردم و حکومت در شکل مسؤلین حکومتی،سیاستهای اتخاذ شده و نظام به مثابه یک کل، بهتر و مفید تر برقرار خواهد شد.
۴- باید پذیرفت که به جهت ماهیت انقلاب اسلامی، نوع مشارکت سیاسی مردم در سالهای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی با نوع مشارکت سیاسی آنان در سالهای بعد متفاوت خواهد بود. هر چند که در سالهای نخستین پیروزی انقلاب اسلامی مطالبات و خواسته های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نیز برای مردم مطرح بود، اما شکوه و عظمت انقلاب و در یک کلام شهد شیرین پیروزی در کام ملت ایران باعث گردید، بزرگترین و اصلی ترین هدف ملت در این سالها بر پایی و حفظ انقلاب و نظام جمهوری اسلامی باشد. اما باگذشت سالهای متمادی به ویژه با پایان گرفتن جنگ تحمیلی مردم خطر دشمنان بیگانه را کمتر احساس می کردند و به تدریج مفهوم خطر دشمنان معنای دیگری به خود می گرفت. این موضوع در کنار احساس ثبات و امنیت در نظام جمهوری اسلامی به صورت طبیعی باعث شد مردم نسبت به گذشته به مطالبات اقتصادی،اجتماعی، سیاسی و فردی خود اهمیت بیشتری بدهند. به این ترتیب فرصت مرور خاطرات سالهای پرمخاطره پیروزی انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی با آغاز دوران سازندگی فراهم آمد. چنین خواست و تصوری بیشتر با مطالبات و تقاضاهای اقتصادی- اجتماعی سنخیت داشت اما تاثیرات مشخص آن بر نوع مشارکت سیاسی مردم ایران به وقوع پیوست. از آنجا که در این سالها ثبات و امنیت سیاسی و اقتصادی بیشتری بر جامعه ایران حاکم شده است، انتظار بهره برداری از ثمرات پیروزی انقلاب اسلامی چندان نیز نابجا نمی باشد. اکنون امکانات بیشتری در اختیار مردم و حکومت قرار دارد تا به سازندگی درونی و رفع مشکلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بپردازند. بنابراین نباید متوقع بود که نیرو و انگیزه اصلی وحرکت آفرین مردم برای مشارکت سیاسی و بطور خاص، شرکت در انتخابات در سالهای سازندگی کشور تنها عمل به تکلیف شرعی و دینی و حفظ نظام جمهوری اسلامی باشد. امروزه شرکت در انتخابات بیشتر در جایگاه خاص خود تعریف و تفسیر می شود، جایگاهی که در آن رای دادن عملی متقابل میان مردم و داوطلبان نمایندگی بوده و لازم است انتخاب شوندگان برای پذیرش مسئولیت سنگین نمایندگی ملت بیش از پیش پاسخگو و مسئول باشند. برهمین اساس در تحقیق حاضرجهت تحلیل مشارکت سیاسی، اجزایی در نظر گرفته شده است که هر کدام در کنار مسئولیت و وظیفه ای که به عهده دارند، به همان اندازه در موضوع مشارکت سیاسی تاثیر گذار خواهند بود. در این میان نباید از نقش و اثر هیچیک از آنان غفلت کرد چرا که قصور در هر جزء می تواند عکس العملهایی را از سوی اجزای دیگر برانگیزد. این اجزا و عناصر مهم، انتخاب کنندگان (مردم) و انتخابات شوندگان ( احزاب یا گروههای سیاسی) هستند. این دو بخش و عنصر در سالهای اخیر که ثبات، امنیت و سازندگی بیشتر و عمل سیاسی آگاهانه تر می باشد، اهمیت و جایگاه خود را بیشتردرک کرده اند. بر همین اساس تحلیل مشارکت سیاسی برمبنای توجه به این دو گروه قابل اعتنا و معتبر خواهدبود.
۱- انتخاب کنندگان و تحول نگرش آنها به مشارکت سیاسی
ماهیت مردمی نظام جمهوری اسلامی ایران ما را بر آن می دارد که همواره و در همه تحلیلها و به ویژه در بررسی مقوله مشارکت سیاسی، نقش بارز و برجسته ای برای مردم(انتخاب کنندگان) در نظر گیریم. درک مفهوم واقعیت انقلاب و نظام جمهوری اسلامی بدون لحاظ کردن نقش مردم و آگاهیهای رشد یافته آنان تهی از معنا خواهد بود. مردم در نظام جمهوری اسلامی ایران جایگاه ویژه ای داشته و تنها به عنوان وسیله ای تحت هدایت گروه، حزب یا جمعیتی خاص در نظر گرفته نمی شود. بنابراین لازم است، معقول بودن رابطه مردم و گروههای سیاسی بر اساس وظایف و مسئولیتهای طرفین همواره مد نظر باشد. شاید موضوع اهمیت دادن به انتخاب کنندگان (مردم) مساله پیش پا افتاده ای بنظر آید اما گفتنی است، همواره نخبگانی یافت می شوند که نقش جدی در امور سیاسی برای مردم قایل نیستند و آنان را تحت تاثیر رهبران و برگزیدگان خود می دانند. این در حالی است که مردم ایران نشان داده اند می توانند به عنوان یک طرف ثابت در مبادلات سیاسی دارای نقش فعال و پویایی باشند. شاید یک ایرانی در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی حتی تصوری از وظایف رئیس جمهور و نمایندگان مجلس نداشت اما اکنون دیگر چنین نیست. افزایش میزان تحصیلات و گسترده شدن ارتباطات به همراه تجربه زندگی در سایه حکومت جمهوری اسلامی، اطلاعات بیشتری را در اختیار اقشار مختلف مردم قرار داده و موجب افزایش قدرت تحلیل مسایل از سوی آنان شده است. طبیعی است وقوع این حالت شناخت و آگاهی بیشتر از وظایف و مسئولیتها و ارزیابی عملکردهای انتخاب شوندگان و حکومت را به دنبال خواهد داشت. بنابراین، موضوع مشارکت سیاسی مردم ایران حول دو محور آگاهی شهروندان و میزان پاسخگویی گروههای سیاسی قابل تبیین و تفسیر می باشد. می توان گفت وضعیت جدید مشارکت سیاسی در ایران، قابلیت تحلیل سیستماتیک یافته است به نحوی که می توان در آن شاهد رفتار های سیاسی آگاهانه تر بود. در نتیجه این حالت، تحلیل بازخورد فعالیتها، جهت گیریها و دستاوردها موضوعیت خواهد یافت. مردم در طی بیست و پنج سال گذشته نشان داده اندکه پتانسیل مشارکت کنندگی خوبی دارند تا جاییکه برای حفظ نظام و پاسداری از ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی حاضر به جانفشانی نیز می باشند. بنابراین در تحلیل مشارکت سیاسی در انتخابات مختلف به صورت مشخص باید توجه را معطوف به فعالیت عنصر اصلی یعنی انتخاب کنندگان و توانایی گروههای سیاسی در جلب و جذب آنها نماییم.
۲- انتخاب شوندگان ( احزاب یا گروههای سیاسی)
ضرورت تشکیل احزاب سیاسی در جوامع امروزی برای کمک به رشد وپویایی سیاسی مردم آشکار و واضح است. احزاب سیاسی در حالیکه نقش سازمان دهنده، برنامه ریزی کننده، آگاهی بخش، نشاط آفرین و برانگیزاننده را به عهده دارند به تاثیر گذاری موثرتر بر تصمیم گیریها و نظارت بر عملکردها نیز کمک می کنند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی تلاش برای تشکیل حزب جمهوری اسلامی به دلیل تراکم مسئولیتها و کمبود نیروی های زبده و توانا و بدتر از آن ترور شخصیتهای مفید و برجسته ای چون شهید بهشتی با شکست مواجه شد. با این حال گروههای سیاسی دیگری نیز در سالهای اولیه انقلاب وجود داشتند که از این میان می توان به جامعه روحانیت مبارز که در سالهای بعد منشا ائتلافهایی همچون مجمع روحانیون مبارز گردید اشاره‌کرد هیچکدام نتوانستند بعنوان یک حزب با فعالیت مسمتر و اهداف و برنامه های مشخص و پیگیر باشند. البته فعالیت گروههای سیاسی از سال ۱۳۶۸ بطور مشخص تر و با کسب پروانه فعالیت از وزارت کشور تا حدودی سازمان یافت. اما این سازمان یافتگی نه به لحاظ کیفی بلکه ازنظر کمیت وبه شماره درآمدن بود و از جنبه کیفی همچنان ضعف در استمرار فعالیت و اهداف و برنامه های مشخص در میان گروههای سیاسی فعال دیده می شود. به همین دلیل ترجیح می دهیم نام حزب را به گروهها ندهیم چون فعالیت حزبی دارای ویژگیها و شرایط مشخصی است که این گروهها از آن بی بهره اند. وضعیت فعالیت گروههای سیاسی در قالب آگاهی دهنده و فعال کننده، نشاط آور و پویایی بخش در مشارکت سیاسی مردم بسیار ضعیف بوده است.
آگاهیهای سیاسی انتخاب کنندگان تنها از رهگذر تجربه های طولانی و پرهزینه رشد یافته است، چیزی شبیه به روش آزمون و خطا در انتخابات مختلف که سبب تجربه اندوزی آنها می‌شود. ناگفته نماند،آنچه که این روند را حراست و در باروری آن کمکهای بی بدیل نموده، ارتباط مستقیم و بی‌ واسطه رهبری نظام با مردم بوده‌ است.
در مجموع شکست گروههای سیاسی میدان دار پس از دوم خرداد ۱۳۷۶ که اصلاح طلب نام گرفتند وجدالهای فرمایشی و بیهوده گروههای سیاسی با یکدیگر سبب گردیده مردم (انتخاب کنندگان) امروز با اعتماد و اطمینان ضعیفی نسبت به این گروهها رفتار کنند. این مساله در واقع عکس العملی است به آنچه آنها تا به امروز انجام داده اند بنابراین،گروههای سیاسی برای جلب مشارکت مردمی و بهره مند شدن از رای و حمایت آنها باید توان و همتی بیش ازآنچه تا به امروز بکار بسته اند خرج کنند تا فاصله میان خود و مردم را بردارند.
انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی به عنوان یکی از نمونه های مشارکت سیاسی مردم و فعالیت گروههای سیاسی با صحبتها ، برنامه ریزیها و آمادگی برای انتخابات در فضایی بسیار ملتهب و جنجالی شروع شد. مسئله ثبت نام تعداد زیادی از افراد که داوطلب نمایندگی و کسب کرسیهای مجلس شورای اسلامی بودند و پس از آن موضوع رسیدگی به صلاحیتها که در داخل و حتی در خارج از کشور مدعیانی داشت، موضوع بحثهای طولانی و جنجالی محافل گوناگون شد. در اینجا سعی داریم بر پایه استدلالهای پیشین و بر مبنای دو جز اصلی مشارکت سیاسی یعنی انتخاب کنندگان (مردم) و انتخاب شوندگان(گروههای سیاسی) به تحلیل مشارکت سیاسی با تمرکز بر انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی بپردازیم. بدین طریق که نقش گروههای سیاسی در عملکرد تبلیغاتی نمایندگان و نتیجه پایانی را پی‌گیری و بررسی نماییم. با این وجود سعی داریم میان سطوح قدرت سیاسی تمایز ضروری و لازم قایل شویم تا مانع از خلط مباحثی گردیم که مشارکت سیاسی را مستقیما و بی واسطه به مشروعیت نظام سیاسی به مثابه یک کل مرتبط می سازند و هیچگونه مبنای علمی نداشته و تنها از فریبندگی تبلیغاتی بالایی برخوردار هستند.
الف- مروری برفعالیتهای انتخاب شوندگان
هفتمین انتخابات مجلس شورای اسلامی به لحاظ تعداد داوطلبان نمایندگی نسبت به دوره های قبل از ازدحام بیشتری برخوردار بود. روزنامه ایران در تاریخ ۳۰/۱۱/۸۲ می نویسد:‹‹ شورای نگهبان بیست و یکم بهمن ماه از میان بیش از هشت هزار داوطلب نمایندگی مجلس، صلاحیت پنج هزارو ششصد و بیست و پنج نفر را تایید کرد اما تاکنون ۸۸۸ نفر انصراف داده اند.››
بنابراین در تاریخ ۳۰/۱۱ ، ۴۷۳۷ نفر نامزد انتخاباتی بودند که برای کسب ۲۹۰ کرسی مجلس رقابت می کردند، اما در پایان شمارش آرا این تعداد به ۴۶۷۹ نامزد انتخاباتی۳ کاهش یافت. ازدحام موجود در زمینه تعداد داوطلبان نمایندگی به خودی خود می توانست منشا درگیریهای متعددی باشد، چرا که بیش از هشت هزار نفر بودندکه می بایست صلاحیتشان مورد بررسی قرار می گرفت. پس از پایان بررسی و اعلام نتایج که همراه با صرف نیرو و انرژی فراوانی بود تعدادی از این داوطلبان انصراف داده اند( در یک مرحله ۸۸۸ نفر۴ و تا زمان برگزاری انتخابت ۵۸ نفر).۵ درمورد اینکه چرا این تعداد گسترده خواهان بدست گرفتن مسئولیت سنگین نمایندگی مجلس شورای اسلامی شدند سخن بسیار است و نیازمند تامل و دقت بیشتری در زمینه مسایل سیاسی و اجتماعی جامعه ایران می باشد. درمجموع آنچه به تحلیل ما در مورد مشارکت مردم در انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی کمک می کند این است که هجوم گسترده داوطلبان نمایندگی مجلس نشانه و پیامی است که حکایت از فعالیت نا منسجم و نامشخص گروههای سیاسی دارد. در واقع این گروهها نتوانسته اند بعنوان احزاب سیاسی موثر، نقش و کارکرد ویژه خود را در جامعه بازی کنند. آموزش مهارتهای سیاسی، معرفی وانتخاب کاندیدهای نمایندگی، کمک به کاهش فاصله میان مردم و مسئولین، کنترل تصمیم گیریها و تصمیم سازیها، جلب اعتماد و رضایت مردم در زمیه مشارکت سیاسی فعال از جمله وظایف احزاب سیاسی است که امروزه در جامعه ایران، گروههای سیاسی چندان موفق به انجام آن نبوده اند. از همین رو عده ای از مردم تصور می کنند بجای سپردن مسئولیت نمایندگی به افراد صلاحیت دار، باید خود شخصا وارد میدان شوند. در این صورت مشارکت به شکل‹‹داوطلب نمایندگی بودن›› و نه به شکل ‹‹ رای دهنده بودن›› تعبیر و تفسیر می شود.
بی اعتمادی و شاید شناخت نادرست از مسئولیت نمایندگی عده زیادی را ترغیب کرد که خود را به عنوان داوطلب نمانیدگی مجلس به مردم معرفی کنند، در نتیجه تعداد زیاد رد صلاحیت شده ها چندان هم دور از انتظار و غیر طبیعی نبود. به عنوان مثال در حوزه انتخابیه تهران از مجموع ۱۱۹۳ نفر نامزد انتخاباتی تنها ۶۵ نفر ازآنان از چهره های نسبتا شناخته شده و دارای سابقه و فعالیت سیاسی بودند. اسامی این افراد در پنج ائتلاف عمده آبادگران ایران اسلامی، ائتلاف برای ایران، خدمتگزاران مستقل ایران اسلامی، جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و چکاد آزاد اندیشان در روزنامه جام جم۶ به تفکیک آورده شده است . حضور این تعداد کم از افراد شناخته شده در حالی بود که بیش از ۱۴ ائتلاف، حزب، تشکل و جمعیت۷ وارد رقابت سیاسی شده بودند. بنابراین ۱۱۲۸ نفر از داوطلبان نمایندگی را کاندیداهای کمتر شناخته شده و مستقل تشکیل می دادند که طبیعتا وقت، انرژی و هزینه هایی صرف فراهم آمدن مقدمات شرکت آنها در انتخابات شد که کاملا غیر ضروری و اتلاف شده محسوب می گردد. جالب است که دامنه این اتلاف وقت و انرژی به زمان شمارش آرا نیز کشیده شد. بنابراین می توان خصلت بارز انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی را ضعف و پراکندگی فعالیت گروههای سیاسی و تعداد زیاد داوطلبان نمایندگی دانست بطوریکه برای مثال در شهر تهران گروههای سیاسی که در دوره قبل فعالیت داشتند بطورجدی وارد صحنه رقابت نشدند و تنها برخی از گروهها از ائتلافهای تشکیل شده حمایت کردند. مانند حمایت جامعه روحانیت مبارز و حزب موتلفه از ائتلاف آبادگران ایران اسلامی ۸ که بدین شکل عنوان شده بود: ‹‹ از بین فهرستهای منتشر شده که صلاحیت همه آنها هم تایید شده است، فهرست ائتلاف آبادگران ایران اسلامی بیشتر مورد اعتماد جامعه روحانیت مبارز است… ائتلاف آبادگران ایران اسلامی هیچ ارتباط تشکیلاتی با جامعه روحانیت مبارز ندارد. جامعه روحانیت مبارز با این عنوان از زمان انتخابات دور دوم شوراهای اسلامی آشنا شد و از آن زمان یک آشنایی و رابطه عاطفی برقرارگردید.››۹
بنابراین باید گفت انتخابات بر پایه رقابت ائتلافها برگزارشد که البته دامنه فعالیتشان چندان گسترده نبوده و بیشتر در شهر تهران تمرکز یافته بود.چنانچه یکی از برجسته ترین ائتلافها یعنی آبادگران ایران اسلامی در شهرستانها لسیت نمایندگان را ارائه نکرد و در این زمینه تنها اعلام شد: ((برنامه کار ما سراسری است و در تهران به اسم آبادگران فعالیت می کینم. دوستان ما در شهرستانهای دیگر متناسب با محیط آنجا نامی را انتخاب کرده اند و ما پیوند فکری با آنها داریم۱۰. ›› اما آنها در مورد اینکه آیا مردم نیز از این پیوند اطلاعی دارند یا نه سخنی به میان نیاوردند.
علاوه بر این در میان ائتلافهای بوجودآمده نیز چندان رقابت جدی وجود نداشت، به نحوی که در مورد پنج ائتلاف عمده کاندیداهای تهران، تداخل عضویت مشاهده می شود. در فهرست مقایسه ای که در مورد ۶۵ نفر از اعضای سرشناس آنها در روزنامه جام جم مورخ ۲۹/۱۱/۸۲ ارائه شد۱۳ نفر از کاندیداها در سه فهرست، ۳۸ نفر از کاندیداها در دو فهرست و ۲۴ نفر در یک فهرست دیده می شوند. این موضوع نشان دهنده نبودن رقابت جدی میان ائتلافها می باشد که سبب سردرگمی و دشواری تصمیم گیری برای شهروندان گردید چراکه آنان نمی توانستند رقابت سیاسی بین این گروهها را مشاهده و تعقیب نمایند. روزنامه همشهری در این باره نوشت:
‹‹ حتی برخی از کسانیکه در سالهای اخیر عضو ثابت فهرستهای جناح اصلاح طلب بودند … در لیست ائتلافهای نزدیک به جناح محافظه کار … قرار گرفته اند.›› ۱۱
ب- مروری بر چگونگی تبلیغات انتخاب شوندگان
همانگونه که پیشتر نیز اشاره کردیم، با توجه به تعداد زیاد داوطلبان نمایندگی هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی تنوع و گستردگی زیادی در زمینه تبلیغات وجود داشت. با این وجود برخی از کاندیداها حتی از ابتدایی ترین شیوه های تبلیغات نیز خبری نداشته و تبلیغاتشان حتی از ویژگی تاثیر آنی هم عاری بود. یک نامزد انتخاباتی در تهران در بروشور تبلیغاتی خودش عنوان کرده بود: ‹‹ خیلی مخلصیم میرزا، جون داداش این تو بمیری از اون تو بمیریها نیست.››۱۲ از این نمونه ها فراوان دیده شد و حتی در مورد داوطلبان شهرستانی نیز همین وضع وجود داشت. روزنامه ایران در خصوص تبلیغات عجیب نمایندگان نوشت: ‹‹ از آبادان و خرمشهرگزارش رسیده برخی نامزدها با انجام مسابقات مخصوص سنین ۱۵ تا ۲۵ سال و تعیین سکه بهار آزادی به عنوان جایزه سعی در ماندگار شدن نام خود در اذهان این دسته از افراد دارند… برخی دیگر از نامزدها کارت ویزیت خود را با انواع شکلات و نقل بسته بندی کرده و در چهار راهها، بین مردم و رانندگان توزیع می کنند… گروهی از نامزدها با چاپ کارتهای مخصوص استفاده از اینترنت و توزیع آن بین مراکز علمی، تلاش در انتساب خود به جامعه علمی را دارند. ››۱۳
اما از این همه جنجال و تنوع در تبلیغات که بگذریم آنچه که در تبلیغات اکثر کاندیداها آورده شده بود و بدان تاکید می شد، داشتن تحصیلات دانشگاهی و حوزوی برای داوطلبان بعنوان یک امتیاز مهم و قابل عرضه بود. در همین ارتباط روزنامه ایران در ۳۰/۱۱/۸۲ آورده است:‹‹ گزارشها حاکی است که در شهر آمل با وجود رد صلاحیت یکی از داوطلبانی مطرح زن این شهرستان که در انتخابات مجلس ششم، دوم شده بود به دلیل حضور داوطلبانی با تحصیلات دانشگاهی، در این حوزه نیز تبلیغات پر رونق است.››
هر چند با مراجعه به قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی مشاهده می شود که حداقل میزان تحصیلات انتخاب شوندگان مدرک فوق دیپلم و یا معادل آن۱۴ است، اما در تبصره ۲ آمده است:‹‹ کسانیکه سابقه نمایندگی مجلس شورای اسلامی را دارند از شرط مذکور مستثنی می باشند.››۱۵ لیکن تغییرات جامعه به نحوی بوده که داشتن تحصیلات بالا بعنوان امتیاز اهمیت یافته است. بنابراین به صورت طبیعی تبصره شماره دو قانون انتخابات مجلس تحت الشعاع قرار گرفته است. جوان بودن جمعیت، بالاتر رفتن سطح تحصیلات در جامعه و افزایش جمعیت دانشجو و تحصیلکرده از تغییراتی است که تاثیرات آن در جامعه امروز به خوبی قابل مشاهده است. در واقع تحول بعدی در میزان کیفیت و کارآیی افراد تحصیل کرده خواهد بودکه نمونه آن در برخورداری از تحصیلات دانشگاهی در خارج از کشور مشاهده می شود. با این وجود ظاهرا رشته تحصیلی در انتخابات اخیر مورد بررسی، تاکید و توجه خاص نبوده است. در میان تحصیلات کاندیداها از رشته های فلسفه، فقه، اقتصاد، جامعه شناسی و علوم سیاسی گرفته تا رشته های آبیاری، دندانپزشکی، شیمی، گرافیک و غیره وجود داشت. افرادی نیز درتبلیغات خود تنها از عنوان فارغ التحصیل دانشگاه بدون ذکر هیچگونه اطلاعاتی از میزان مشخص تحصیلات و رشته تحصیلی استفاده کرده بودندکه این امر نشان دهنده‌ اهمیت یافتن تحصیلات دانشگاهی بیش از سایر موضوعات مرتبط از نظر انتخاب شوندگان می باشد.
در هر صورت با توجه به تعداد زیاد کاندیداها به ویژه در شهرهای بزرگ مانند تهران، بررسی تک تک آنها بسیار مشکل و از حوصله بحث ما خارج است. اگر هدف از تبلیغات تاثیر بر افکار عمومی و جلب آرای بیشتر بسوی تبلیغ کننده باشد، بررسی سیر چگونگی تبلیغات و مواردی که به عنوان امتیاز و برجستگی کاندیدای مورد نظر در تبلیغات ذکر می شود، می تواند تا حدودی نمایانگر نوع خواسته هایی باشد که مردم در یک مقطع زمانی دارند. در واقع کاندیداها مواردی را در تبلیغات عرضه می دارند که تصور می کنند در آن مقطع زمانی خریدار دارد. در تبلیغات کاندیداهای هفتمین دوره مجلس شوراهای اسلامی عمدتا تمرکز بر مسایلی بود که نشان دهد کاندیدا فرد شایسته‌ای است. در واقع بطور ضمنی و تلویحی برای انتخاب کنندگان چنین استدلال می شود که چون کاندیدای معرفی شده تحصیلات دانشگاهی و حتی تحصیلات خارج از کشور دارد، فرد شایسته ای است. همچنین چون کمتر وارد بازیهای سیاسی و جناحی شده و از میان مردم عادی است شایسته تر می باشد. در یک جمع بندی، می توان چگونگی فعالیتهای انتخاب شوندگان را در این موارد خلاصه کرد: فعالیت ضعیف گروههای سیاسی، تعداد زیاد نمایندگان و تراکم فعالیتهای تبلیغاتی، پراکندگی و عدم تمرکز و تداخل عضویتها در گروههای سیاسی گوناگون و تاکید مشخص بر رابطه مستقیم میان تحصیلات اعم از حوزوی یا دانشگاهی با شایستگی لازم برای احراز نمایندگی مجلس شورای اسلامی.
ج- بررسی چگونگی حضور انتخاب کنندگان بر اساس تحلیل آماری انتخابات
درتحلیل آماری مشارکت سیاسی آنچه از ضروریات بوده و اساسی است اطلاعات و آمار خالص، درست و قابل استفاده می باشد. متاسفانه در انتخابات اخیرآمار واجدین شرایط و میزان شرکت کنندگان بصورت دقیق مشخص نگردید و تنها آمار متغیری از آنها منتشر شد. روزنامه جام جم در تاریخ ۲۹/۱۱/۸۲ نوسان آمار واجدین شرایط را بین ۴۱ تا ۴۶ میلیون نفر اعلام کرد. همشهری در تاریخ ۱/۱۱/۸۲ به نقل از ستاد انتخابات کشورآمار کل واجدان شرایط شرکت در انتخابات مجلس هفتم را ۳۰۴/۵۰۲/۴۶ نفر ذکرکرد. اما در تاریخ۴/۱۲/۸۲ روزنامه ایران به نقل از پایگاه اطلاع رسانی وزارت کشور رقم واجدین شرایط شرکت در دوره هفتم انتخابات مجلس شورای اسلامی را ۳۲/۳۵۱/۴۶ نفر اعلام کرد. در همین روزنامه میزان شرکت کنندگان ۳۰/۴۳۸/۲۳ نفر ذکر گردیده اما سه روز بعد در ۷/۱۲/۸۲ به نقل از همان منبع یعنی پایگاه اطلاع رسانی وزارت کشور، تعداد شرکت کنندگان ۲۰۱/۷۰۹/۲۳ نفر آورده شده است. متاسفانه تفاوت آمارها تحلیل مشارکت سیاسی را مورد تهدید جدی قرار می دهد زیرا وقتی آمار جمعیت کشور، واجدین شرایط رای دادن و تعداد شرکت کنندگان روشن نباشد چگونه می توان تحلیل آماری صحیحی از مشارکت سیاسی مردم ارائه داد؟
متاسفانه دامنه اینگونه ابهامات به پس از شمارش آرا نیز کشیده شد. روزنامه همشهری در تاریخ ۹/۱۲/۸۲ آورده است: ‹‹ وزارت کشورعدد پایه واجدین شرایط را در تاریخ ۹/۱۲/۸۱ مربوط به انتخاب شوراها ۰۰۰/۵۰۰/۴۰ نفر اعلام کرده است. این وزارتخانه در خرداد سال ۱۳۸۰ تعداد واجدین شرایط برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری را ۰۰۰/۰۰۰/۴۲ نفر اعلام نمود. البته تفاوت در عدد، ناشی از عدم مشارکت روستاهایی است که کمتر از ۱۰۰نفر جمعیت دارند. شورای نگهبان بر این باور است که بر اساس هر نرخ رشدی و با توجه به تعداد جمعیت زیر ۱۵ سال کشور، امکان ندارد که ۰۰۰/۰۰۰/۴۲ نفر در سال ۱۳۸۰ به ۰۰۰/۰۰۰/۴۶ نفر در سال ۸۲ برسد.››
اما از مساله پر ابهام آمار صحیح که بگذریم، مسایل دیگری نیز در تحلیلهای آماری باید مورد توجه قرارگیرد. لازم است همواره و برحسب مورد تحلیل و موضوع در نظر داشته باشیم که آیا درصد مشارکت سیاسی مردم در کل کشور را مورد سنجش قرار می دهیم، یا میزان مشارکت سیاسی مردم در شهرهای بزرگ مورد ارزیابی قرار دارد. این موضوع به ویژه در مورد تحلیلهای آماری انتخاباتی مانند انتخابات مجلس شورای اسلامی از اهیمت بیشتری برخوردار است. در انتخابات ریاست جمهوری، مردم در تمام شهرها برای انتخاب یک رئیس جمهور رای می دهند. اما زمانی که در انتخابات مجلس شورای اسلامی درحوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر قرار است ۳۰ کاندیدا به مجلس راه یابند به نسبت استان کهگیلویه که قرار است تنها یک کاندیدا وارد مجلس شود،تحلیلهای جداگانه ای باید مد نظر قرار گیرد. در همین راستا گفتنی است در حالیکه میزان مشارکت استان کهگیلویه ۹۵/۹۹ ۱۶درصد بوده در تهران میزان مشارکت ۵/۳۲ درصد۱۷ محاسبه شده است. اما هنگامیکه قرار است میانگین کل مشارکت سیاسی محاسبه گردد با لحاظ کردن هردوی این درصدها – در کنار سایر آمار استانها – رقم ۱۵/۵۱ درصد بدست می آید. بنابراین تنها استفاده از آمار، اعداد و ارقام کافی نیست و همواره تحلیلهایی لازم است که با در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی ارائه گردد تا به نتایج علمی تر و درست‌تری برسیم.
ناگفته نماند که کاربرد روشهای آماری همچنان دارای محدودیتهایی است. به عنوان مثال عدد میانگین هر چند بسیار پر کاربرد و مفید است اما از لحاظ آماری همیشه رقم مورد اعتمادی نیست، چرا که تحت تاثیر مقادیر کرانه ای۱۸ قرار می گیرد. بی توجهی به این مهم نیز باعث می شود نظرات غیر واقعی و افراطی عمدتا در دو قطب متضاد بسیار بالا ویا بسیار پایین بودن مشارکت مردم در انتخابات اظهار شود که در این صورت تحلیل انتخابات مذکور از جایگاه و حد و اندازه خود خارج می شود. بنابراین پسندیده آن است که در مورد انتخابات مجلس شورای اسلامی بیشتر به آمار تک تک حوزه های انتخابیه توجه شود تا از برخوردهای جنجالی و غیر علمی ممانعت بعمل آید. تجربه نشان داده است که انتخابات مجلس شورای اسلامی در شهرهای کوچکتر از میزان مشارکت بالاتری برخوردار است تا در شهر بزرگی مانند تهران که از میان ۱۱۹۳ نفر کاندیدا، شهروندان باید ۳۰ نفر را انتخاب کنند. این مساله دلیلی است بر مورد اقبال قرار گرفتن کسانی که به شکل ائتلافی وارد صحنه انتخابات می شوند. اما در شهرهای کوچک به جهت کمتر بودن تعداد کاندیداها از یکطرف و سهمیه کرسیهای نمایندگی مجلس برای آنان از سوی دیگر مشارکت همواره بیشتر بوده است. این موضوع بیانگر این است که مردم علاقه مندند با آگاهی بیشتری وارد صحنه انتخابات شوند. در این صورت مردم هدف از مشارکت سیاسی را تنها رای دادن نمی دانند بلکه می خواهند با بهره گیری از آگاهی و شناخت بیشتر در مورد کاندیداها، منافع خود را به نحو بهتری دنبال کنند.
در پایان با در نظر داشتن جداول زیر به بررسی آماری انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی می‌پردازیم.
جدول مشارکت مردم کشور در انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی
ردیف نام شهر درصد مشارکت جمعیت واجد شرایط آرای ماخوذه
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۷
۸
۹
۱۰
۱۱
۱۲
۱۳
۱۴
۱۵
۱۶
۱۷
۱۸
۱۹
۲۰
۲۱
۲۲
۲۳
۲۴
۲۵
۲۶
۲۷
۲۸ کهگیلویه
ایلام
زاهدان
گرگان
یزد
خرم آباد
زنجان
شهر کرد
بندرعباس
ساری
قم
سمنان
قزوین
مشهد
کرمان
همدان
اردبیل
اهواز
بوشهر
ارومیه
کرمانشاه
رشت
اراک
اصفهان
تبریز
شیراز
سنندج
تهران ۹۵/۹۹
۹۱/۶۷
۴۱/۶۷
۰۶/۶۳
۳۹/۵۹
۰۱/۵۶
۹۵/۵۵
۷۴/۵۵
۸۷/۵۴
۲۹/۵۴
۵۷/۵۰
۴۷/۵۰
۸۵/۴۹
۰۱/۴۷
۵۵/۴۶
۹۹/۴۵
۷۰/۴۴
۶۶/۴۱
۷۶/۴۰
۰۶/۳۶
۹۵/۳۵
۵۱/۳۴
۷۹/۳۲
۱۹/۳۲
۷۹/۳۱
۸۶/۳۱
۳۲/۲۹
۱۸/۲۸ ۷۴۴/۱۴۷
۵۳۴/۲۵۱
۵۸۸/۲۶۶
۰۵۶/۳۱۸
۳۲۹/۱۲۲
۳۲۰/۳۵۵
۵۷۰/۳۳۹
۶۳۸/۲۳۱
۱۹۹/۴۱۲
۵۴۰/۳۴۳
۶۶۰/۶۱۵
۳۶۷/۱۱۲
۷۳۶/۵۱۸
۹۸۳/۵۷۳/۱
۵۷۷/۴۷۷
۶۹۹/۴۴۷
۸۱۱/۴۳۸
۷۶۵/۸۳۷
۷۳۰/۲۲۴
۹۰۲/۵۶۱
۳۹۹/۶۷۶
۸۵۳/۵۸۴
۳۸۸/۶۱۱
۲۷۹/۲۸۸/۱
۹۷۷/۲۱۷/۱
۴۰۴/۰۰۵/۱
۳۹۵/۳۶۷
۵۷۲/۰۴۷/۶ ۶۷۷/۱۴۷
۸۱۸/۱۷۰
۶۹۷/۱۷۹
۵۵۳/۲۰۰
۶۵۰/۷۲
۰۱۳/۱۹۹
۰۰۰/۱۹۰
۱۲۱/۱۲۹
۱۸۷/۲۲۶
۴۹۶/۱۸۶
۳۳۷/۳۱۱
۷۰۷/۵۶
۸۷۸/۲۵۰
۹۳۳/۷۳۹
۳۶۸/۲۰۸
۹۰۶/۲۰۵
۱۶۶/۱۹۶
۰۱۱/۳۴۹
۶۰۵/۹۱
۶۱۱/۲۰۲
۱۵۷/۲۴۳
۸۳۲/۲۰۱
۴۸۹/۲۰۰
۷۰۵/۴۱۴
۱۶۳/۳۸۷
۳۶۴/۳۲۰
۷۰۸/۱۰۷
۰۰۰/۷۰۴/۱
جدول مشارکت مردم در تمام دوره های مجلس شورای اسلامی
دوره مجلس تاریخ انتخابات درصد مشارکت
اول ۲۴/۱۲/۵۸ ۱۴/۵۲
دوم ۲۶/۱/۶۳ ۶۴/۶۴
سوم ۱۹/۱/۶۷ ۷۲/۵۹
چهارم ۲۱/۱/۷۱ ۸۱/۵۷
پنجم ۱۸/۱۲/۷۴ ۷۴/۷۹
ششم ۲۹/۱۱/۷۸ ۳۵/۶۷
هفتم ۱/۱۲/۸۲ ۱۵/۵۱
نمودار میزان مشارکت مردم در هفت دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی
   
   
   
   

 
چنانکه از جداول بر می‌آید هرچند درصد مشارکت مردم در هفتمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی نسبت به ۶ دوره قبل پایین تر می باشد، اما به نسبت میزان فعالیت ضعیف گروههای سیاسی و با نظر داشتن فضای جنجالی ناشی از جدالهای سیاسی حاکم بر جو انتخابات که توام با بمباران تبلیغاتی و جنگ روانی مستمر دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران بود، این میزان مشارکت چشمگیر می باشد. هرچند درصد مشارکت کل نماینگر مشارکت نسبتا بالای مردم است اما این مقدار در شهرهای بزرگ مانند تهران، اصفهان، شیراز بالاتر از ۳۵ درصد نبود و چندان قابل ملاحظه نمی باشد. علت این مساله نیز تعداد زیاد داوطلبان نمایندگی، وسعت شهرها، تنوع و پیچیدگی مشکلات، فعالیت ناچیز گروههای سیاسی برای شناساندن کاندیداها و فقدان رقابت جدی میان گروههای سیاسی بود. این مسایل در شهرهای کوچک و کم جمعیت کمتر نمایان است و بنابراین درصد مشارکت نیز بیشتر خواهد بود.
در انتخابات اخیر، استانهای کهگیلویه با ۹۵/۹۹ درصد، ایلام با ۹۱/۶۷درصد و شهرهای زاهدان با ۴۱/۶۷ و گرگان با ۰۶/۶۳درصد بیشترین میزان مشارکت را داشته اند. اما آنچه اهمیت اساسی دارد این است که تحلیل مشارکت سیاسی مردم در انتخابات هرگز نباید بیش از اندازه و خارج از مکان شایسته آن انجام گیرد. تحلیلهایی از قبیل قهر با نظام یا آشتی با نظام، نمی توانند تحلیلهای مناسبی جهت بررسی آماری مشارکت سیاسی باشند. موضوع بررسی و تحلیل مشارکت مردم در نظامی تثبیت شده، معمولا سیر طبیعی خود را طی می کند هر چند عواملی می توانند در بهتر شدن و برپایی آن کمک کنند بنابراین سعی تحلیگر باید در درجه اول درک درست موضوع درموقعیت مکانی و زمانی و سپس ارائه پیشنهادی مستدل باشد تا این چرخه هر چه صحیح تر به راه خود ادامه دهد. می‌دانیم‌که مشارکت در انتخابات به عنوان یک رفتار سیاسی برای اینکه با شور و شوق لازم انجام شود باید انگیزه لازم را دارا باشد. انگیزه های مشارکت سیاسی در عین حال بسیارگسترده و متنوع هستند به نحوی که می توان آنها را به انگیزه های ملی، مذهبی و یا انگیزه کسب منافع اجتماعی، اقتصادی، شخصی و فردی … تقسیم بندی کرد. فضای سیاسی- اجتماعی جامعه ایران در سالهای اخیر که امنیت و ثبات بیشتری را به نسبت سالهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی تجربه کرده توجه را به سمت انگیزه هایی مانند رفاه اجتماعی و رفع مشکلات شخصی سوق داده است.تجربه اخیر انتخابات مجلس شورای اسلامی نشان دهنده همین تغییر در انگیزه ها و بدبینی و پرهیز از جدالهای بیهوده گروههای سیاسی می باشد. جالب آنکه حتی ائتلاف پیروز در انتخابات تهران نیز با آگاهی از ضعف گروههای سیاسی و تحول یاد شده در انگیزه ها و رفتارهای سیاسی مردم، مشارکتی نسبی و ضعیف را تخمین زده و پذیرفته بود. روزنامه همشهری طی گفتگویی که با حداد عادل و احمدتوکلی در تاریخ ۲۹/۱۱/۸۲ انجام داد، پیش بینی در مورد میزان درصد مشارکت سیاسی مردم را چنین گزارش کرد:‹‹ این گروه خواستار حضور گسترده مردم در انتخابات و رأی دادن به کاندیداهای آبادگران است ولی ملاک عرف بین المللی در خصوص شرکت ۲۵تا۳۰ درصد مردم در انتخابات را برای مشروعیت آن کافی می داند.››
به این ترتیب آنچه اتفاق افتاد چندان هم که بنظر می‌‌‌‌آید غیر قابل پیش بینی نبود و با ملاحظه عناصر تاثیرگذار بر مشارکت سیاسی و واقع نگری در تحلیل، تا حد زیادی هم مشخص به نظر می رسید. تفسیر نتیجه بدست آمده بیانگر عدم توازن میان پتانسیل بالا و روحیه مشارکت در مردم(انتخاب کنندگان)، با قدرت احزاب و گروههای سیاسی در جذب مشارکت آنان می باشد. بنابراین احزاب و گروهها بیش از سایر عوامل تاثیر گذار بر مشارکت سیاسی نیازمند بازسازی،تقویت و تلاش برای رفع نقایص خود می باشند.
نتیجه‌گیری
ایجاد و بروز مشکلات و مطالبات جدید در کنار گذشت۲۵ سال از عصر انقلاب اسلامی، توقع شهروندان را در ساختن جامعه ای پویاتر برانگیخته است. امروزه مسایل بیش از پیش تفکیک شده اند و مردم بیشتر از گذشته دریافته اند که شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی، یعنی رای دادن به نماینده ای‌که بتواند از عهده مقابله با مشکلات و رفع آنها به خوبی برآید. این مهم نیز نیازمند برخورداری از تواناییها و تجارب علمی و مدیریتی لازم می باشد.
ساختن ایرانی مقتدر با مجلس قوی و مسئولیت شناس، قطعا به عنوان هدفی برای مقابله با دشمنان خارجی مطرح است. مشکلات خارجی و دشمنیها نسبت به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی همچنان وجود دارند اما صورت، قدرت و ترکیباتش تغییر یافته است. جمهوری اسلامی که به یاری خداوند و همت بالای مردم و مسئولین به ثبات و امنیت رسیده باید مرحله جدیدی را آغاز کندکه سربلندی و عزت ایران اسلامی را آنچنانکه شایسته است، به ارمغان آورد. رفتار سیاسی و مشارکت انتخاباتی مردم نیز اکنون وارد مرحله نوینی‌گردیده و همین خواسته و هدف را طلب و تایید می‌کند.
بنابراین آنچه به عنوان پیام انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی قابل درک می باشد این است که گروههای سیاسی باید تلاش کنند تا فاصله ایجاد شده میان خود و مردم را که نتیجه بی اعتمادی و بی اعتنایی انتخاب کنندگان می باشد، از میان بردارند. واقعیت های موجود نشان می دهد پتانسیل مشارکت سیاسی در انتخاب کنندگان (مردم) هنوز در حد بالایی وجود دارد اما طرف دیگر یعنی انتخاب شوندگان (احزاب و گروههای سیاسی) نیز باید وظایف خود را به درستی انجام دهند تا مشارکت سیاسی مطلوب و پویای اجتماعی در آینده همچنان تداوم یابد.
پی نوشت
۱- Political Participation
2- علی آقا بخشی با همکاری مینو افشاری راد، فرهنگ علوم سیاسی، مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران، چاپ دوم ۱۳۷۵، ص ۳۰۰
۳- روزنامه همشهری، ۹/۱۲/۸۲
۴- روزنامه ایران، ۳۰/۱۱/۸۲
۵- لازم به توضیح است که ۵۸ نفر، از اختلاف ۴۷۳۷ نفر( تعداد داوطلبان نمایندگی در ۳۰/۱۱/۸۲ ) و ۴۶۷۹ نفر (تعداد دواطلبان نمایندگی بعد از شمارش آرا یعنی ۹/۱۲/۸۲ ) بدست آمده است.
۶- روزنامه جام جم، ۲۹/۱۱/۸۲
۷- روزنامه ایران، ۹/۱۲/۸۲
۸- روزنامه ایران، ۶/۱۲/۸۲
۹- روزنامه جام جم، ۲۹/۱۱/۸۲
۱۰- پیشین
۱۱- روزنامه همشهری،۲۸/۱۱/۸۲
۱۲- روزنامه ایران، ۹/۱۲/۸۲
۱۳- روزنامه ایران، ۳۰/۱۱/۸۲
۱۴- جهانگیرمنصور، قوانین ومقررات مربوط به انتخابات جمهوری اسلامی ایران همراه با قانون آیین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول ۱۳۸۱، ص ۱۶۳
۱۵- همان
۱۶- روزنامه ایران، ۴/۱۲/۸۲
۱۷- روزنامه ایران، ۷/۱۲/۸۲
۱۸- منظور مقادیری است که خیلی کوچک یا خیلی بزرگ هستند.