آرمان بزرگ امام خمینی
وصیت نامه امام خمینی، دستورالعمل جامعی است که اسلام را به درستی به مخاطبان میشناساند، نشیب و فرازهای تاریخ معاصر را مینمایاند، از چهره خائن استعمارگران خارجی و استبدادیان داخلی و تزویرگران و قدرت پرستان پرده بر میدارد و در نهایت به مردم مظلوم که در طول تاریخ تحت ستمهای گوناگون همین خائنان قرار داشتند میفهماند که برای آزاد زیستن و مستقل ماندن باید چه راهی را طی کنند. در این وصیت نامه، علاوه بر ملت ایران، دیگر ملتهای مسلمان و حتی ملتهای غیرمسلمان مورد خطاب قرار گرفتهاند و راه با سعادت زیستن به آنها نمایانده شده است.
از آنجا که بیست و دومین سالگرد ارتحال امام خمینی همزمان است با اوج گیری قیامهای مردمی در جهان عرب و شمال آفریقا و سقوط پیاپی دیکتاتورهائی که زوال آنها را این مرد بزرگ پیشبینی کرده و به ملتها وعده داده بود، توجه به این بخش از وصیت نامه، اقدام مناسبی در شرایط کنونی است. امام خمینی در این زمینه در وصیت نامه خود نوشته اند:
"وصیت من به همه مسلمانان و مستضعفان جهان اینست که شماها نباید بنشینید و منتظر آن باشید که حکام و دستاندرکاران کشورتان یا قدرتهای خارجی بیایند و برای شما استقلال و آزادی را تحفه بیاورند. ما و شماها لااقل در این صد سال اخیر که به تدریج پای قدرتهای بزرگ جهان خوار به همه کشورهای اسلامی و سایر کشورهای کوچک باز شده است مشاهده کردیم یا تاریخهای صحیح برای ما بازگو کردند که هیچیک از دول حاکم بر این کشورها در فکر آزادی و استقلال و رفاه ملتهای خود نبوده و نیستند، بلکه اکثریت قریب به اتفاق آنان یا خود به ستمگری و اختناق ملت خود پرداخته و هرچه کردهاند برای منافع شخصی یا گروهی نموده یا برای رفاه قشر مرفه و بالانشین بوده و طبقات مظلوم کوخ و کپرنشین از همه مواهب زندگی حتی مثل آب و نان و قوت لایموت محروم بوده و آن بدبختان را برای منافع قشر مرفه و عیاش بکار گرفتهاند و یا آنکه دست نشاندگان قدرتهای بزرگ بودهاند که برای وابسته کردن کشورها و ملتها هرچه توان داشتهاند بکار گرفته و با حیلههای مختلف کشورها را بازاری برای شرق و غرب درست کرده و منافع آنان را تأمین نمودهاند و ملتها را عقب مانده و مصرفی بار آوردهاند و اکنون نیز با این نقشه در حرکتند. "
امام خمینی بعد از توصیف غمبار اوضاع ملتهای تحت ستم و افشای رفتار و عملکرد استعمارگران و مهرههای داخلی و منطقهای آنان، راه رهائی را به ملتها نشان میدهند و چنین مینویسند:
"و شماای مستضعفان جهان وای کشورهای اسلامی و مسلمان جهان بپاخیزید و حق را با چنگ و دندان بگیرید و از هیاهوی تبلیغاتی ابرقدرتها و عمال سرسپرده آنان نترسید و حکام جنایتکار که دسترنج شما را به دشمنان شما و اسلام عزیز تسلیم میکنند از کشورهای خود برانید و خود و طبقات خدمتگزار متعهد زمام امور را به دست گیرید و همه در زیر پرچم پرافتخار اسلام مجتمع و با دشمنان اسلام و محرومان جهان به دفاع برخیزید و به سوی یک دولت اسلامی با جمهوریهای آزاد و مستقل به پیش روید که با تحقق آن، همه مستکبران جهان را به جای خود(شان) خواهید نشاند و همه مستضعفان را به امامت و وراثت ارض خواهید رساند. به امید آن روز که خداوند تعالی وعده فرموده است. " (بند ف وصیت نامه امام خمینی)
این، آرمان بلند امام خمینی بود که مسلمانان با تشکیل یک دولت اسلامی با جمهوریهای آزاد و مستقل، به قدرت اول جهان تبدیل شوند و با استفاده از آن موقعیت ممتاز برای استقرار عدالت در جهان گام بردارند.
شاید در نگاه اول، رسیدن به این آرمان بلند تا حدودی غیرممکن به نظر برسد ولی همانطور که به پیروزی رساندن انقلاب اسلامی در ایران برای بسیاری از خود انقلابیون لااقل به این زودیها ممکن به نظر نمیرسید ولی عملی شد، رسیدن به این هدف عالی و بلند نیز قطعاً میسر است.
امام خمینی، تحقق این هدف را در پایان این بخش از وصیت خود با وعده الهی همراه کردند و نوشتند "به امید آن روز که خداوند تعالی وعده فرموده است". این، همان تضمین الهی است که انقلاب اسلامی نیز با تکیه بر آن پیروز شد و همین نمونه که در عصر حاضر و در میان شگفتی جهانیان رخ داده کافی است که مسلمانان را به قطعی بودن این وعده الهی مطمئن نماید.
از نکات تأمل برانگیز و امیدوار کننده اینست که با گذشت فقط دو دهه از رحلت امام خمینی، بسیاری از پیش بینیهای ایشان تحقق یافته و شرایط جهانی آشکارا متحول شده است. این سیر تحول، با شتاب فراوان در جریان است و همه چیز حکایت از عدم توقف آن و حتی تحولات دامنهدار و بیسابقه دارد.
در این میان، ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی به عنوان پایگاه جهانی نهضت اسلامی، وظیفه خطیری برعهده دارند. معرفی صحیح چهره نورانی نظام جمهوری اسلامی به عنوان نمونه روشن و عملی حاکمیت اسلام و جمهوری آزاد و مستقل، میتواند کمک بزرگی به پیشرفت آرمان بلند امام خمینی در جهان اسلام و در میان ملتهای مستضعف باشد. این معرفی فقط در عمل میسر است نه در شعار. قطعاً شعار نیز به عنوان ابزار تبلیغ جایگاه مناسبی دارد، لکن در جا زدن در عالم الفاظ و اسیر تبلیغات و شعارهای بدون عمل شدن نه تنها مشکلی را حل نمیکند بلکه مردم و ملتهای دیگر را دلسرد و ناامید میکند. این، از ویژگیهای ممتاز امام خمینی بود که اسیر شعار نمیشد و اهل عمل بود. مردم نیز با مشاهده عملکردها و انطباق گفتار و عمل در کارنامه امام خمینی، شیفته آن نادره دوران شدند و به او دل باختند و با او به میدان آمدند و در هیچ صحنهای او را تنها نگذاشتند.
امروز نیز امام خمینی بر قلبها حکومت میکند و صدها میلیون مردم در سراسر جهان به این عبد صالح خدا عشق میورزند و آماده فداکاری در راه تحقق آرمانهای بزرگ او هستند. این آمادگی مردمی بینظیر، مسئولیت ملت و مسئولان ایرانی را مضاعف میکند و این واقعیت را به آنان گوشزد مینماید که فقط با هوشیاری در برابر توطئهها، تلاش برای تحکیم پایههای وحدت و بهرهبرداری کامل و مدبرانه از ظرفیتها میتوان به این مسئولیت خطیر عمل کرد.