از شبه انقلاب ها تا انقلاب ها

انقلاب اسلامی بزرگ مردم ایران، اعلان این انحطاط بود و شروعی بر یک رستاخیر جهانی علیه امپراتوری جهانی سرمایه داری بی خدا. درست از پس این رستاخیر بود که توسعه طلبی های نظام جهانی سطله با ناکامی های متعدد رو به رو و اسلام به کانون مخالفان بدل شد.
بن بست توسعه طلبی، اربابان جهان مدرن را دست به کار سیاست هایی کرد که از وارونگی عصر آخرالزمانی بهره می برد؛ مسخ واژه ها، انقلاب ها و رهبران انقلابی. این گونه بود که مفاهیم اصیل انسانی دگرگون شد، شبه رهبران انقلابی پا به عرصه زمین گذاشتند و شبه انقلاب ها در کشورها شکل گرفت. از این رو جهاد و مقاومت اسلامی معادل تروریسم شد، «اسامه بن لادن» بر مسند رهبری مجاهدین مسلمان نشست و جنبش های دست ساز رنگی، لقب انقلاب گرفت.
با این همه سرزمین آریایی به عنوان کانون این رستاخیز جهانی، در مواجهه با یک دهه سیاست وارونه سازی، مقابله ای جانانه کرد و آخرین شبه انقلاب رنگی را در سرزمین خود با شکست بدرقه و تصویر کاریکاتوری از یک انقلاب بزرگ را پاک کرد تا موج رستاخیز جهانی مقاومت، امیدوارانه جریان یابد و به تدریج همه کشورهای اسلامی را فرا بگیرد.
نظام های شاهنشاهی مستبد حاکم بر کشورهای عربی، که بر مبنای اندیشه های سیاسی نادرست سلفی صورتی مشروع یافته و با حمایت جهان سرمایه داری دوام پیدا کرده اند، این سال ها امواج تکان دهنده و بنیان افکن این موج را احساس می کنند و درست به همین علت است که در یک همکاری همه جانبه، انقلاب اسلامی و کانون های مقاومت نشات گرفته از آن را نشانه رفته اند؛ تحریم بی مانند و تهدیدهای پیاپی علیه ایران، محاصره وحشتناک غزه و جنگ و دسیسه علیه حزب ا... نشانه های ظاهری و روشن این همکاری است.
با این همه موج رستاخیز اسلامی در این سال ها دامنه ای عظیم یافته و هر از چندگاهی پایه های نظام جهانی سلطه را به لرزه درمی آورد. انقلاب مردم تونس، بی شک جنبشی در راستای این موج عظیم و خانمان برانداز است و نشانه حقانیت آن جنبش خشمگینانه توده های مستضعف علیه سرمایه داران و چپاول گران است. انقلاب تونس برخلاف آن چه از سوی ماشین تبلیغاتی صهیونیستی القاء می شود نه یک شبه انقلاب رنگی که یک انقلاب اصیل مردمی و ضدسرمایه داری است و درست به همین علت است که موجی از وحشت را میان حاکمان عربی تحت حمایت غرب و ایالات متحده ایجاد کرده است. به همین دلیل است که اگر تلاش سیاست وارونه سازی، القاء واژه های وارونه شده در انقلاب اصیل مردم تونس و به انحراف کشیدن آن است، سیاست مقاومت باید زدودن ناپاکی ها و ناخالصی های القاء شده در آن باشد تا دومینوی انقلاب های مردمی به تدریج دامن شاهنشاهان عربی و ازجمله فرعون مصر را بگیرد.
در مواجهه آخرالزمانی با شیطان، افزایش ایمان و هوشمندی ایمانی، عنصری بی جایگزین است و تلاش برای گسترش دامنه و عمق آن، نقطه مقابل القائات شیطانی است؛ عصر آخرالزمان عصر وارونگی واژه هاست و فهم این وارونگی سخت و دشوار. شناخت حقیقت از پس باطل و باطل از پس حقیقت شرط عبور از پل آخرالزمانی است و این شناخت، تنها از پی مجاهدت های علمی و ایمانی سخت در پرتو هدایت های پیر راه به دست می آید.