استاد شهید؛ نماد استقلال فرهنگی و عزت دینی

هوش سرشار و استعداد و پشتکار عجیب او در فراگیری معارف اسلامی در این زمان نویدبخش شکوفایی استعدادی عظیم و اراده‌ای مصمم است که در تاریخ این کشور سهم عظیمی در حفاظت و ترویج معارف اسلام اصیل در سطح جامعه و مبارزه باغرب باوری را در هر دو شکل گرایش به شرق و غرب عهده‌دار بوده است.
رژیم پهلوی که از دهه سی به بعد به تحکیم پایه‌های حکومت و سلطه کامل براوضاع مشغول بود سعی در اجرای نقشه‌های سازمان یافته استعمار در ادامه توطئه مسخ فرهنگی داشت که مصادیق بارز آن در قالب ترویج حس ناسیونالیستی کاذب، تکیه بر ایدئولوژی شاهنشاهی، تبلیغات شدید علیه احکام و دستورات اسلامی توسط مطبوعات مزدور، ادامه پیگیر مبارزه با حجاب، ایجاد مراکز فساد و فحشا، سوق دادن جامعه به سمت زندگی مصرفی غربی، حمایت از جریانات روشنفکری غرب باوری و تبلیغ شدید علیه روحانیت متعهد از اهم برنامه‌های رژیم در جهت اسلام‌زدایی در کشور بود.
شهید مطهری به هنگام ورود به جامعه و فعالیت‌های اجتماعی با چنین نمایی روبرو بود. او به خوبی دریافت که این جریانات، چه آنها که رژیم عامل اجرای آن است و چه آنها که خود به خود و طبیعی حادث می‌شوند هیچ یک منتزع و جدای از دیگری نیستند.
توفیق رژیم در اجرای دسیسه‌ها در دید شهید مطهری، خود نمایانگر این واقعیت بود که عوامل و ریشه‌ها در عمق جامعه نهفته است. لذا در پس این مشکلات، یک سیستم حساب شده و یک فرهنگ با زیربنای فلسفی خاصی را می‌بیند. او بزودی در‌می‌یابد که مبارزه با تمامی این نمودها بدون مبارزه با زیربنای فکری و فلسفی فرهنگ سلطه غربی امکان‌پذیر نیست و می‌باید با ریشه آن به مبارزه برخاست و این مبارزه یک برنامه دراز مدت و دقیق می‌طلبد. مبارزه‌ای دراز مدت و طولانی برای نفی زیربنای فرهنگ الحادی و جایگزین نمودن یک زیربنای فلسفی و یک سیستم فکری اصیل که توان ایستادگی و مقابله با فرهنگ مهاجم را داشته باشد.
اما به موازات چنین مبارزه طویل المدتی بی‌شک نمی‌توان به مشکلات و حرکت‌های فکری جامعه توجه نداشت. زیرا رژیم هر چند یک بار با ایجاد یک موج، علیه اعتقادات اسلامی مذهبی تعرض می‌نمود. لذا شهید مطهری نیز علی‌رغم اتخاذ یک برنامه دراز مدت مبارزه ایدئولوژیک درچنین مواقعی به طور تاکتیکی به دفع حمله و کاهش میزان ضربه‌پذیری جامعه و رفع شبهات ناشی از این‌گونه حملات می‌پرداخت. علت پراکندگی موضوعی مباحثی که استاد شهید به آنها پرداخته، همین مسئله است که برخی از آثار استاد جنبه زیربنایی و دراز مدت و برخی دیگر جنبه مقطعی و کوتاه مدت دارد. به طوری که خود، انگیزه مبارزات ایدئولوژیک را چنین بیان می‌کند. «این بنده از حدود بیست سال پیش که قلم به دست گرفته، مقاله یا کتاب نوشته‌ام، تنها چیزی که در همه نوشته‌هایم آن را هدف قرار داده‌ام حل مشکلات و پاسخگویی به سوالاتی است که در زمینه مسائل اسلامی در عصر ما مطرح است. نوشته‌های این بنده برخی فلسفی، برخی اجتماعی، برخی اخلاقی، برخی فقهی، برخی تاریخی است.
با اینکه موضوعات این نوشته‌ها کاملا با یکدیگر مغایر است، هدف کلی از همه این‌ها یک چیز بوده و بس. دین مقدس اسلام یک دین ناشناخته است. حقایق این دین تدریجا در نظر مردم واژگونه شده و علت اساسی گریز گروهی مردم تعلیمات غلطی است که به این نام داده می‌شود. این دین مقدس در حال حاضر بیش از هر چیز دیگر از ناحیه برخی از کسانی که مدعی حمایت از آن هستند ضربه و صدمه می بیند. هجوم استعمار غربی با عوامل مرئی و نامرئیاش از یک طرف و قصور یا تقصیر بسیاری از مدعیان حمایت از اسلام در این عصر از طرف دیگر سبب شده که مرتبا اندیشه‌های اسلامی در زمینه‌های مختلف از اصول گرفته تا فروع مورد هجوم و حمله قرار گیرد. بنابراین، این بنده ناتوان وظیفه خود دیده است که در حدود توانایی در این میدان انجام وظیفه نماید.»(1)
شهید مطهری از جمله اندیشمندان بزرگ اسلامی که با شعار احیای تفکر اسلامی و بازگشت به فرهنگ اصیل اسلامی، گام اساسی در مسیر استقلال فکری فرهنگی جامعه برداشته است. وی‌معتقد بود، «ما اکنون بیش از هر چیزی نیازمندیم به یک رستاخیز دینی و اسلامی به یک احیای تفکر دینی به یک ذهنیت روشنگر اسلامی» (2)
ایشان معتقد بودند ما اگر مکتب مستقل خود را معرفی نکنیم، ما اگر به استقلال فکری بخصوص استقلال مکتبی نرسیم، باخته‌ایم»(3)
تنوع مطالعات ایشان سبب شده بود که دائما نیازهای جامعه خود را بشناسد و به فراخور موضوع درصدد حل شبهات برآید. در این زمینه خواندن این خاطره خالی از لطف نیست، «یکی از دوستان، که مدیر موسسه مطبوعاتی بود و سالها مرحوم مطهری با آن موسسه همکاری داشت می‌گفت: بسیار می‌شد که مرحوم مطهری تلفن می‌کرد و می‌گفت: «در روزنامه خواندم که فلان موسسه نشر، کتابی به این نام منتشر کرده است، آن را برای من بخرید و من تعجب می‌کردم که یک عالم دینی این‌گونه کتابها را می‌خواهد چه کند»(4)
آشنایی و شناخت شهید مطهری با مکاتب مادی جدید به سال 1323 باز می‌گردد، «این میل را همیشه در خود احساس می‌کردم که با منطق و اندیشه مادیین از نزدیک آشنا گردم و آرا و عقاید آنها را در کتب خودشان بخوانم، دقیقا یادم نیست شاید سال 25 بود که با برخی کتب مادیین که از طرف حزب توده ایران به زبان فارسی منتشر می‌شد و یا به زبان عربی در مصر منتشر شده بود آشنا شدم. کتابهای دکتر تقی ارانی را هر چه می‌یافتم به دقت می‌خواندم و چون در آن وقت به علت آشنا نبودن با اصطلاحات فلسفی جدید، فهم مطالب آنها برمن دشوار بود. مکرر می‌خواندم و یادداشت برمی‌داشتم و به کتب مختلف مراجعه می‌کردم. بعضی از کتابهای ارانی را آن قدر خوانده بودم که جمله‌ها در ذهنم نقش بسته بود.»(5)
کسانی که از نزدیک با مرحوم مطهری محشور بوده و خدمات علمی گسترده او را دیده و با شخصیت علمی و روحیات معنوی وی آشنایی داشته‌اند او را به صفاتی چون جامعیت، حضور در صحنه‌های سیاسی، نشر آثار گسترده و ابداع در تدوین، نثر روان، روح لطیف و شعرشناسی، اهتمام فراوان به قرآن و نهج‌البلاغه، شناخت دقیق سیره نبوی، اطلاع از احوال عالمان پیشین، شناخت تحلیلی از تاریخ اسلام، خوی علمی عبادت و تهجد، حریت فکری و شناخت مباحث اقتصادی زمان ستوده‌‌اند. (6)
شخصیت علمی او به گونه‌ای بود که در یکی از معدود ملاقاتهای شهید مطهری با آیت‌الله خویی، معظم له او را بحر مواج نامید و بعضا از او چنین یاد کرده‌اند، مطهری از دور به منطق شبیه بود (خیلی آهنین) از میانه راه به فلسفه و حکمت شبیه می‌شد و اما از نزدیک عین عرفان بود. (7)
اوبه دنبال انجام تکالیف بود و از سختی و دشواری آن نمی‌هراسید. احساس مسئولیت او را وا می‌داشت تا مانند یک مرزبان به همه سوی جامعه نظر بیفکند و نابسامانی های فکری و اعتقادی و فرهنگی جامعه را به سامان آورد.
شهید مطهری از نوشتن حواشی برکتاب «روش رئالیسم» و نوشتن «مقاله کتابسوزی در ایران و مصر» و «مسئله حجاب» گرفته، تا دفاع از تحریف مقاصد عرفانی در شعر فارسی، یا مقالهنویسی برای مجله «زن روز» تا پاسخگویی به فیلم مبتنی بر کذب و تزویر «محلل» در همه جا از روی اعتقاد و مسئولیت قلم می‌زد و کار می‌کرد و سرانجام در تاریخ دوازدهم اردیبهشت ماه سال 1358 توسط گروه تروریستی فرقان به شهادت رسید.

پی‌نوشتها:
-1 کتاب عدل الهی، استاد مرتضی مطهری ص 8-9
-2 کتاب ده گفتار، استاد مرتضی مطهری ص 10
-3 کتاب گفتارهایی پیرامون جمهوری اسلامی، استاد مرتضی مطهری ص9
-4 سپیده باران، محمدرضا حکیمی ص 79
-5 کتاب علل گرایش به مادیگری، استاد مرتضی مطهری ص 11-12
-6 یاران امام به روایت اسناد ساواک ویژه شهید مرتضی مطهری ص 15-16
-7 کتاب پاره‌ای از خورشید ص 279 به نقل از دکتر غلامعلی حداد عادل