استراتژی انقلاب اسلامی
یک سوال مبنایی وجود دارد و آن این استکه “استراتژی و مبنای انقلاب چیست؟” ما این سوال را تبیین خواهیم کرد. ابتدا باید گفت استراتژی چیست! اصلا اهمیت تعیین استراتژی چیست؟ استراتژی انقلاب به چند قسمت تقسیم میشود و...
انسانها اصولا در پی طراحی سیستم هستند. هر انسانی فطرتا میخواهد برای پیشبرد اهداف کلان و دورنگر خویش از سیستم استفاده کند که هر قسمت از سیستم را فردی اداره کند. فلذا کاری بزرگ توسط چند فرد اداره میشود. اولین نتیجه این بحث این است که ابتدا باید هدف و ضرورت آن فعالیت وجود داشته باشد و بعدا موسس این کار، اقدام به طراحی سیستم برای رسیدن به آن هدف کند.
هدف انقلاب اسلامی چه بود؟ ضرورتا ابتدا باید هدف انقلاب اسلامی روشن شده باشد تا موسس این کار اقدام به طراحی سیستم کند.
آیا هیچ میدانید یکی از بزرگترین حربههایی که در شبکههای ماهوارهای و رادیویی بر علیه نظام جمهوری اسلامی تبلیغ میشود این است که انقلاب از ابتدا هدفی نداشته است! یعنی هدف فقط جهت دادن مردم بوده است و اینکه اصلا هدف تشکیل انقلاب و حکومت در افکار موسس آن (امام خمینی”ره”) در ابتدای کار موجود نبودهاست؟! در جواب این شبهه و مطلب نادرست چه باید گفت؟
هدف انقلاب اسلامی توسط چه کسی تدوین میشود؟ قطعا باید گفت موسس آن، کسی که آن را طراحی کرده و سالها در پی آن بوده است و اعتراضات، را رهبری میکرده است باید هدف را بیان کند.
آیا کسانی که به خود اجازه میدهند اهداف انقلاب را با زبان و افکار خود بیان کنند تا به حال افکار و اهداف موسس آن را خواندهاند! آیا به این فکر کردهاند که فرد اول این انقلاب باید بگوید که این انقلاب باید به کجا برود یا آنهایی که خود را به او چسبانده و بهره میبرند؟
حال، امام خمینی(ره) که موسس این فکر و طرح کلان و عظیم اجتماعی بوده است در ابتدای کار چه هدفی را برای خود ترسیم کردهاند؟ این سوال با این بیان واضحتر میشود که: او چه هدفی داشته است که سیستم رسیدن به هدف را این چنین معرفی کرده است؟سیستمی که او طراحی کرده از کجا الگو گرفته و آیا به چنین هدفی خواهد رسید؟
سوال اساسی دیگر این است که آیا به جز هدف داشتن وتعیین سیستم، کار دیگری نیز باید توسط موسس هر فکر، طرح و عقیدهای انجام شود؟ جواب مثبت است. تعیین استراتژی، این کار در واقع ارتباط بین هدف و سیستم را بیان میدارد. اگر به استراتژی نظام که توسط حضرت امام(ره) مشخص شده دست پیدا کنیم و هدف نیز مشخص باشد، به این مطلب پی خواهیم برد که آیا این سیستم کارایی لازم را خواهد داشت یا خیر.
اگر بتوان این تفکر مبنایی را برای فرد فرد جامعه ایران روشن ساخت که هدف انقلاب ما چه بود؟ و استراتژیهای تعریف شده در مسیر آن چه بود؟ دیگر نیازی به فشارهای زیاد در جهت اعمال نظر و جهتدهی افکار عمومی و تشویق و تهییج مردم در حمایت از انقلاب نخواهیم داشت. هر فردی با کمترین نیرویی خود را در راه این انقلاب فدا میکند و کمترین توقع و چشمداشتی در قبال آن نخواهد داشت. تنها باید مشخص کرد که هدف از انقلاب چه بود؟ هر کاری که میکنیم، هر تصمیمی که میگیریم و هر فعالیتی که در جامعه قرار است اجرا شود اگر با هدف ما و استراتژیهای طراحی شده توسط رهبر کبیر انقلاب همخوانی داشت قابل قبول توسط همه خواهد بود و اگر چنین نبود، خودبهخود توسط افراد جامعه به کنار زده خواهد شد.
بزرگترین آسیبیکه از ابتدای انقلاب تاکنون متوجه نظام ما بوده است اینکه عدهای انقلاب را بر اساس افکار خود تفسیر کردهاند و وقتی در نظام مغایرتی با این تفسیر خود از انقلاب میبینند دادشان در میآید و فریاد میزنند که انقلاب از دست رفت. اما اگر بررسی شود چنین روشن خواهد شد که تفسیر اولیه آنها از انقلاب تفسیر صحیحی نیست و به خاطر همین است که آنها تعارض میبینند ولی اشتباه میکنند. تفسیر صحیح انقلاب و اهداف آن را کسی جز امام خمینی(ره) حق ندارد ارائه کند. چرا که او مبتکر و موسس این فکر و سیستم است.
در هر مجموعه فکری دارای سه قسمت عمده هستیم که افکار بر اساس آنها تقسیم بندی شده و جهتدهی میشوند؛ مبانی، اصول، قواعد. ما باید مبانی انقلاب اسلامی، اصول آن و قواعد حاکم بر آن را تجزیه و تحلیلکرده تا مشخص کنیم چه کسی درست و چه کسی نادرست قضاوت میکند. بدون نام بردن از گروهها و قشرهای خاص قسمتی از بیانات امام (ره) را در بیان استراتژی نظام جمهوری اسلامی، بیان میداریم تا تیزفهمان و روشنفکران اصیل جامعه مصادیق آن را خود تشخیص دهند.
استراتژی امام خمینی(ره) به چهار قسمت تقسیم میشود؛ استراتژی سیاست نظام جمهوری اسلامی، استراتژی فرهنگ جمهوری اسلامی، استراتژی اقتصاد جمهوری اسلامی و همچنین استراتژی کلی که بیان اهداف کلی نظام را اشاره داد نیز مورد بحث ما است.
-1 استراتژی کلی که توسط حضرت امام(ره) بیان گردیده است:
الف: “به مسئولین و دستاندرکاران در هر رده نیز میگویم که شرعا بر همه شما واجب است که همت کنید و تا آخرین رگ و ریشههای وابستگی این کشور به بیگانگان را در هر زمینهای قطع کنید. ” (67/7/11)
ب: “بر هیچ یک از مردم و مسئولین پوشیده نیست که دوام و قوام جمهوری اسلامی ایران بر پایه سیاست نه شرقی و نه غربی استوار است و عدول از این سیاست خیانت به اسلام و مسلمین و باعث زوالعزت و اعتبار و استقلال کشور و ملت قهرمان ایران خواهد بود. جمهوری اسلامی ایران نباید تحت هیچ شرایطی از اصول و آرمانهای مقدس و الهی خود دست بردارد. ” (67/7/11)
ج: “شعار نه شرقی و نه غربی ما شعار اصولی انقلاب اسلامی در جهان گرسنگان و مستضعفین بوده و ترسیمکننده سیاست واقعی عدم تعهد کشورهای اسلامی و کشورهایی است که در آینده نزدیک و به یاری خدا اسلام را به عنوان تنها مکتب نجات بخش بشریت میپذیرند و ذرهای هم از این سیاست عدول نخواهد شد و کشورهای اسلامی و مردم مسلمان جهان نباید وابسته به غرب و اروپا و آمریکا و نه وابسته به شرق باشند که انشاءالله تعالی به خدا و رسول خدا و امام زمان وابسته است و به طور قطع و یقین پشت کردن به این سیاست بینالمللی اسلام، پشت کردن به آرمان مکتب اسلام و خیانت به رسول خدا(ص) و ائمه هدی(ع) است و نهایتا مرگ کشور و ملت ما و تمامی کشورهای اسلامی است و کسی گمان نکند که این شعار، شعار مقطعی است که این سیاست، ملاک عمل ابدی مردم ما و جمهوری اسلامی ما و همه مسلمانان سرتاسر عالم است. چرا که شرط ورود به صراط حق، برائت و دوری از صراط گمراهان است که در همه سطوح و جوامع اسلامی باید پیاده شود. ” (66/5/6)
بیان استراتژی کلی نظام توسط امام(ره) همین الان اگر بررسی شود در همین چند جمله اخیر گروههای زیادی را مشخص میکند که منحرف بوده ودر مسیر اصلی انقلاب نیستند، که از نام بردن آن گروهها و حرفهای آنان خودداری میکنیم.
-2 استراتژی سیاست:
الف: “موضع گیریها باید به گونهای باشدکه در عین حفظ اصول اسلام برای همیشه تاریخ حافظ خشم و کینه انقلابی خود و مردم علیه سرمایهداری غرب و در راس آن آمریکای جهانخوار و کمونیسم و سوسیالیسم بینالملل و در راس آن شوروی متجاوز باشند. ” (67/8/10)
ب: “ما این واقعیت و حقیقت را در سیاست خارجی و بینالملل اسلامیمان بارها اعلام نمودهایم که در صدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطه جهانخواران بوده و هستیم. حال اگرنوکران آمریکا نام این سیاست را توسعه طلبی و تفکر تشکیل امپراتوری بزرگ میگذارند از آن باکی نداریم و استقبال میکنیم. ما درصدد خشکانیدن ریشههای فاسد صهیونیسم، سرمایهداری و کمونیسم در جهان هستیم. ما تصمیم گرفتهایم به لطف و عنایت خداوند بزرگ نظامهایی را که بر این سه پایه استوار گردیدهاند نابود کنیم و نظام اسلام رسولالله(ص) را در جهان استکبار ترویج نماییم و دیر یا زود ملتهای در بند شاهد آن خواهند بود. ” (67/2/29)
ج: “به همه مسئولان کشورمان تذکر میدهم که در تقدم ملاکها هیچ ارزش و ملاکی مهمتر از تقوی و جهاد در راه خدا نیست و همین تقدم ارزش الهی باید معیار انتخاب و امتیاز دادن به افراد و استفاده از امکانات و تصدی مسئولیتها و اداره کشور و بالاخره جایگزین همه سنتها و امتیازات غلط مادی و نفسانی بشود. چه در زمان جنگ و چه در حالت صلح و چه امروز و چه فردا، که خدا این امتیاز را به آنان عنایت فرموده است و صرف امتیاز لفظی و عرفی کفایت نمیکند که باید هم در متن قوانین و مقررات و هم در متن عمل و عقیده و روش و منش جامعه پیاده شود. ” (فریاد برائت)
د: “خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و روآوردن به حمایت از سرمایهدارها گردد. اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشتری برخوردار بشوند، معاذالله که این با سیره و روش انبیاء و امیر المومنین(ع) و ائمه معصومین(ع) سازگار نیست. ” (فریاد برائت)
-3 استراتژی فرهنگ
الف: ملت عزیز ایران و سایر کشورهای مستضعف جهان اگر بخواهند از دام شیطنت آمیز قدرتهای بزرگ تا آخر نجات پیدا کنند چارهای جز اصلاح فرهنگ و استقلال آن ندارند. (60/10/7)
ب: ما باید سعی کنیم تا حصارهای جهل و خرافه را شکسته تا به سرچشمه زلال اسلام ناب محمدی(ص) برسیم و امروز غریبترین چیزها در دنیا همین اسلام است. (67/7/12)
ج) علمای بلاد و کشورهای اسلامی باید راجع به حل مشکلات و معضلات مسلمین و خروج آنان از سیطره قدرت حکومتهای جور با یکدیگر به بحث و مشورت و تبادل نظر بپردازند و برای حفظ منافع مسلمین سینهها را سپر کنند و جلوی تهاجم فرهنگهای مبتذل شرق و غرب را که به نابودی نسل و حرث ملتها منتهی شدهاست را بگیرند و به مردم کشورهای خود آثار سود نتایج خودباختگی در مقابل زرق و برق غرب و شرق را بازگو نمایند. (فریاد برائت)
د: تنها به هنری باید پرداخت که راه ستیز با جهانخواران شرق و غرب و در راس آنان آمریکا و شوروی را بیاموزد.... هنر در مدرسه عشق نشان دهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظامی است. (67/6/30)
ه-: هنری زیبا و پاک است که کوبنده سرمایهداران مدرن وکمونیسم خون آشام و نابود کننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بی درد و یک کلمه اسلام آمریکایی باشد. هنر در جایگاه واقعی خود تصویر زالو صفتانی است که از مکیدن خون فرهنگ اصیل اسلامی، فرهنگ عدالت و صفا لذت میبرند. (67/6/30)
کلام حضرت روحلله(ره) آن قدر عمیق است و در عین حال در همه زمینهها شمولیت دارد که اگر بخواهیم این سه استراتژی را بیان کنیم صفحات متعددی را تشکیل خواهد داد. اما در این نوشته هدف این است که ما متوجه شویم در این سه دهه چقدر با افکار و اهداف، عقاید و اصول بنا شده توسط موسسین این انقلاب همخوانی و سازگاری داریم. چه گروههایی درکشور وجود دارند که اگر افکار رهبر کبیر را با آنها مقایسه کنیم دچار تناقض میشویم چرا که بعضا تضادهای اساسی با این افکار در بعضی ازاین گروهها مشاهده میشود.
هر کس خود را سازگار با این افکار میداند به خود ببالد و هر کس خود را مغایر با آنها میداند از نتیجه کار خود بترسد و بر حذر باشد که هدف انقلاب را منحرف شده به نسلهای اخیر معرفی نکند.
همانطور که در جملات نقل شده از حضرت امام(ره) بیان شد یک بحث محوری و اساسی وجود دارد که شاخصه اینکه ما در مسیر انقلاب هستیم یا خیر را مشخص میکند و آن عدم خود باختگی و عدم دلبستگی به غرب و شرق است. ما باید مستقل شده و در هر زمینهای روی پای خود باستیم. به امید آن روزی که گروهها، احزاب و افرادی که با اهداف رهبر فقید انقلاب موافق نبوده خود به خود از صحنه سیاست نظام کنار رفته و احزاب و گروههایی سکان انقلاب را به دست بگیرند که شایسته این نظاماند.