امام خمینی (ره) اسطوره قرن

● امام خمینی (ره) و اغتنام فرصت

از عوامل موفقیت هر مدیری شناخت فرصتهاست، در مدیریت امروز این خصوصیات مدیریت استراتژیک و تفکر استراتژیک نام دارد. حضرت امام مصداق یک استراتژیست بود، امام افق روشن با رسالتی عمیق را ترسیم کرده و دقیقاً فرصتها و تهدیدهای محیطی و نقاط ضعف و قوت داخلی ایران اسلامی را شناخته، براساس آن برنامهریزی دقیقی را انجام داده بودند. در تمام دوران مبارزه امام دشمن را به انفعال انداخت، دشمن استراتژی و تاکتیک امام (ره) را نمیتوانست پیشبینی کند، این امام بود که قواعد بازی در مبارزه با استکبار و استبداد را تعریف میکرد.

در دنیای متلاطم امروز «اغتنام فرصت» یک اصل مهم مدیری است که مدیران باید به آن توجه کنند، یاران امام درباره این ویژگی امام چنین میگویند:

«امام در همان اولین ساعات ورود به ترکیه به آموزش زبان ترکی پرداختند. ایشان میخواستند با فراگیری زبان ترکی رسالت خود را در میان ترک زبانان دنبال کنند، به حدی که، اهتمام امام به فراگیری زبان ترکی، سرهنگ افضلی از مقامات ساواک را در ترکیه مراقب ایشان بود سخت به وحشت انداخت که مبادا امام با آموختن زبان بتواند با مردم ترکیه ارتباط برقرار کند و مبارزه را در تبعیدگاه دنبال کند. لذا در گزارش خود به تهران نوشت «نباید وی را تنها گذاشت». از این رو در ترکیه هر روز امام را به جایی منتقل میکردند.»*

«در طول این نه الی ده سالی هم که امام در جماران تشریف داشتند، یکی از آقایانانی که مامور امور مالی ایشان بودند و باید هر روز صبح به این امور رسیدگی میکردند میگفتند: ایشان هر روز رأس ساعت مقرر آماده پذیرایی ما بوند. چنانچه اگر روزی به خاطر عدم شرایط مساعد به موقع به حضور ایشان نمیرسیدیم امام پنج دقیقه بعد از موعد مقرر زنگ اتاق مربوطه را به صدا در میآوردند و آنان را برای حضور دعوت میکردند.»

در ملاقاتهای عمومی گاهی بعد از آماده شدن ایشان، به دلیل حد نصاب نرسیدن تعداد ملاقاتکنندگان مستلزم چند دقیقه انتظار برای حد نصاب رسیدن بود که با فزونی یافتن مدت انتظار به ده دقیقه تبدیل میشد، امام نسبت به نامنظم بودن برنامههای ملاقات لب به اعتراض میگشودند و میفرمودند: «چــرا قبل از فراهم ساختن مقدمات ملاقات مرا به محل ملاقات فرا میخوانید؟» و یا اگر در ملاقاتهای ایشان مبنی بر اینکه، «باید مطابق ظرفیت زمانی افراد وقت صرف کنید نه بیشتر و نه کمتر»، روبرو میشدند.

امام خمینی در شب قبل از عمل و روی تخت بیمارستان با وجود سرمهای غذایی و دارویی و ضعف مفرط از مطالعه و قرائت قرآن و سجده و نماز شب غافل نمانده و حاضر نبودند لحظهای هر چند کوتاه و گذرا از عمر خود را بیهوده بگذرانند.**

● تقید به آداب شرعي

امام بنده خالص خدا بود، امام مطیع امر الهی بود، امام عارف کاملی بود که غیر خدا کسی را نمیدید، حضرت آیت ا... جوادی آملی درخصوص شخصیت امام میفرماید:

«امام شفاف بود. با شرح صدر کار میکرد، امام چون شرح صدر داشت باورش شده بود که این کار را برای رضای خدا میکند و باورش شده بود که کاری را که خدا بر عهده میگیرد شکست در آن راه ندارد بنابراین چون از مرگ نمیترسید از مؤخرات مرگ هم نمیترسید. امام حرف جهاد را میزد، فکر جهاد را میکرد و قلبش برای جهاد میتپید.»

امام واقعاً عاشق خدا بود، عارف حقیقی بود، بر همین اساس مقید به آداب شرعی بود و تمام رفتار و کردار خود مطابق شرع مقدس انجام میداد، امام «فقه ناطق» بود انسان در رفتار امام، اسلام واقعی را کشف میکرد، اینکه مدیر اسلامی در هر سازمانی رفتار و کردار خود را براساس احکام شرعی قرار دهد اوج اثربخشی و بهرهوری سازمان است این اصل مهمی از سیره امام است که در مدیریت اسلامی مورد تاکید است، در همین ارتباط یاران امام (ره) چنین میگویند:

در اولین جلسه ای که شورای انقلاب اسلامی خدمت امام رسیدند امام تاکید زیادی داشتند که شورای انقلاب باید ترتیبی بدهد که هر چه زودتر ربا از سیستم بانکی ایران حذف شود و بر این اساس بود شورای انقلاب موظف شد لایحه لازم را جهت حذف ربا و وامهای ربوی تهیه کند.

حاج احمد آقا میفرمود در شهادت مرحوم حاج آقا مصطفی، والدهشان ده، پانزده روز خانهٔ فرزندش که شهید شده بود و تلفنی که در منزل آن مرحوم بود، تلفنی نبود که صفر آن آزاد باشد تا هر کس دلش میخواست با هر جای ایران تماس بگیرد. والده (خانم امام) که بچهاش شهید شده بود، گفت: یک تلفن هم نیست که من با بچههایم در ایران تماس بگیرم. امام به او فرمودند: «خانم، شهادت و مرگ مصطفی یک چیزی است، استفاده از بیتالمال یک چیز دیگر، این از بیتالمال مسلمین است. من شرعاً نمیتوانم اجازه دهم شما از تلفنی که بیتالمال مسلمین است، هر روز تماس بگیری با بچه هایت این جداست آن هم جداست.»

مرحوم حاج آقا مصطفی نقل میکردند روزی برای یک طلبه خدمت امام وساطت کردم که پولی از ایشان بگیرم و به او بدهم. ولی امام به وساطت من ترتیب اثر ندادند. مرتبه دوم وساطت کردم باز ترتیب اثر ندادند.