امام خمینی (ره) و زنان دولتی

به عنوان مثال، رهبران امپراتوری جهانگشای شوروی با سردادن شعارهای مارکسیستی از پرولتاریا و طبقه کارگر به عنوان آوانگارد یاد می کردند ولی هدف آنها خدمت به این افراد نبود. غربی ها نیز در برنامه جهانگشایی خود از حقوق بشر به عنوان یک ایدئولوژی خیلی دگم استفاده می کنند و زنان و اقلیت ها را به عنوان نیروی آوانگارد مورد توجه قرار می دهند. همان طور که دیکتاتوری شوروی در نهایت نتوانست به پرولتاریا و کارگران خدمت کند و آنها را قربانی بلندپروازی خود کرد، دیکتاتوری غربی نیز نمی تواند به زنان و اقلیت ها کمک کند و در نهایت آنها را فدای دگماتیسم خود می کند. در مسیر برنامه ریزی برای ارتقای جایگاه زنان در جامعه ما، باید به پرسش هایی کلیدی پاسخ داد. نکته اول این است که ما عدالت را در مورد زنان چه می دانیم؟ مسئله بیدار شدن و توسعه زمان در کشور ما در چه وضعیتی قرار دارد؟ و برنامه های انقلاب اسلامی در این زمینه چگونه بوده است؟ اینکه زنان در تاریخ کشور ما و بسیاری از کشورهای جهان، از یک ظلم تاریخی رنج می برند، واقعیتی است که تقریبا همه به آن معترف هستیم و این وضعیت به تاریخ ایران یا غرب محدود نمی شود. البته باید توجه داشت که جمهوری اسلامی نقش مهمی داشت در این که زن را وارد محیط اجتماعی کند و این از برکات توجه و تاکید حضرت امام خمینیره بود. سوال بعدی این است که زنان بهتر است چگونه وارد فعالیت های اجتماعی شوند؟ بعضی ها همان اول انقلاب پیشنهاد می کردند که بیاییم یک وزارت زن تعریف کنیم و وزیر زن در کابینه داشته باشیم تا جای زن در جامعه را به صورت سمبلیک باز کنیم. این نظری نبود که حضرت امام (ره) بپسندند. نظر ایشان عمدتا این بود که ما اولا روی تحصیلات زنان سرمایه گذاری کنیم، ثانیا روی تنقیح قوانین سرمایه گذاری کنیم، ثالثا یک حرکت وسیع برای آگاه کردن زن، از توان خودش، از پتانسیلی که دارد، از نقشی که می تواند ایفا کند و حقی که دارد، انجام دهیم. البته از اینکه رئیس جمهور محترم تصمیم گرفته اند در کابینه از همکاران زن در پست های وزارت استفاده کنند، خبر خوبی است و با توجه به تعداد قابل توجه زنان تحصیلکرده در کشور به نحوی زمان مناسب و موضع طبیعی می باشد. به نظرم با این دستاوردها و بارومترها، می شود امروز ما اندازه گیری کنیم که کجای کار هستیم. در مورد آموزش زنان به نظرم ما رکورد بسیار عالی ای داریم به خصوص در آموزش عالی. در مورد تنقیح قوانین نیز، چه قوانین مربوط به خانواده و چه مسائل دیگر قدم های خوبی برداشته شده است و قوانین خوبی داریم و بازهم می تواند قوانین بهتری تدوین شود. آگاهی عمومی هم خیلی خوب است. آن چیزی که من به نظرم مسئله اصلی است این است که نباید فریب مکتب دام گستر غربی و به اصطلاح لیبرالیسم سکولار را خورد. مکتبی که تحت عنوان حقوق بشر یک نوع هم سنخی و یکسانی را به عنوان میزان عدالت معرفی می کند. آنها شعارشان این است که قوانین شما نباید هیچ جایش بین زن و مرد تمایز بگذارد. خب ما این را از مبنا قبول نداریم. عدم اذعان به تفاوت جنسیتی، خودش خلاف انصاف است. حتی فکر کنم زنان ما هم نمی توانند این را بپذیرند. روشنفکران ما، اصحاب قلم ما و رسانه های ما میدان بحث را برای روشن شدن این مسائل باز کنند که زنان ما که در واقع نیم مهمی از جمعیت ما هستند، نیروی کار عظیم فکری وجسمی ما هستند در معرض این آسیب قرار نگیرند. به هر صورت هشیاری لازم است و انشاالله به برکت نظام اسلامی و مکتب اهل بیت این چالش ها را به فرصت های خوبی برای توسعه خودمان تبدیل می کنیم.