امام خمینی (ره) و مشیت الهی

فالمشیّة لاندکاکها فی الذات الأحدیّة و استهلاکها فی الکبریاء السرمدیّة، لم یکن‏ لها حکم حتّى یقال فی حقّها إنّها صادرة أو غیر صادرة. ‏
 حضرت امام خمینی (ره) بارها در آثار خود از "مشیت" به عنوان "نخستین صادر" نام برده و سایر سلسله های وجود را ناشی از این مرتبه دانسته است. ایشان در کتاب شرح دعای سحر می فرماید: ‏
تمام سلسلة وجود از عوالم غیب و شهود همگی از تعین های مشیت و مظاهر آنند، و نسبت مشیت به همة آنها یک نسبت مساوی است هر چند نسبت آنها به مشیت مختلف است. و بنا بر طریقة عرفاء شامخین (رضوان لله علیهم) مشیت نخستین صادر از مصدر غیب است، و سایر مراتب وجود به توسط مشیت موجود شده است. ‏
‏ به نظر می رسد یکی از مهم ترین مبانی فکری امام خمینی (ره) در معرفی مشیت به عنوان صادر اول روایتی از امام صادق (ع) باشد که فرمود: " خداوند مشیت را به خودی خودش آفرید، سپس اشیاء را به وسیلة مشیت خلق کرد. " ‏
‏ حضرت امام مقصود از مشیت را در این حدیث شریف، همانت تقیّد و تعیّن، مستلزم تعیّن در متجلی و خالق شود تعالی الله عن ذلک .
همانگونه که در مطلب فوق مشاهده می شود حضرت امام به نکتة ظریفی اشاره فرموده است که می توان آنرا مطابق با قاعدة الواحد تبیین کرد؛ چرا که ایشان در بیان فوق معتقد است عبارت ذکر شده در حدیث مذکور یعنی "بنفسها" همان تجلی ذاتی و بلا واسطة‌ حق است، این در حالی است که بر اساس حدیث شریف، عقل به واسطة مشیت خلق شده و خلق من ربط ذاتی که مصحح مخلوقیت است، در صورت تقیّد و تعیّن، مستلزم تعیّن در متجلی و خالق شود  تعالی الله عن ذلک. ‏
‏ همانگونه که در مطلب فوق مشاهده می شود حضرت امام به نکتة ظریفی اشاره فرموده است که می توان آنرا مطابق با قاعدة الواحد تبیین کرد؛ چرا که ایشان در بیان فوق معتقد است عبارت ذکر شده در حدیث مذکور یعنی "بنفسها" همان تجلی ذاتی و بلا واسطة‌ حق است، این در حالی است که بر اساس حدیث شریف، عقل به واسطة مشیت خلق شده و خلق مستقیم و بلا واسطة‌ آن رد شده است. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که حضرت امام بر خلاف فلاسفه که عقل را مخلوق بلاواسطة حق تعالی می دانند بر اساس حدیث مذکور معتقد است مشیت واسطة خلق عقل است. این برداشت همچنین با قاعدة الواحد نیز همخوانی دارد. چرا که بر اساس آن به فرض صدور مستقیم حقایق عقلیه از ذات مقدس حق چنین امری مستلزم تعیّن در متجلی و خالق خواهد شد که فرضی محال خواهد بود. ‏
‏ ایشان در جای دیگر بر اساس حدیث مذکور، مشیت را تنها موجود بالذات و مجرد از همة تعین ها می داند که ظهوری جز او نیست، لذا می فرماید: ‏
‏ مقتضای دقت در مضمون روایت شریفه و تحقیقات اصحاب سر و حقیقت، و ارباب سلوک و طریقت آن است که در تمام مراتب خلقی بجز مشیت الهی موجودی نیست، ‌و موجودی که بالذات موجود است و ازهمة تعینها مجرد است همان مشیت است، و وحدت حقة ظلی که ضلّ وحدت حقّة حقیقیّه است مخصوص مشیت است و اما تعیّنات، پس بوی وجود به مشامشان نرسیده بلکه همگی سرابی هستند که تشنه آن را آب می پندارد پس این کاغذی که من بر آن می نویسم، و قلمی که با آن می نویسم و عضله ای که این کاغذ و قلم را مسخر خود نموده، و نیرویی که در آن عضله است، و اراده ای که از شوق برخاسته است و... همگی از شئون مشیت الهی و از ظهورات آن است و تعین ها همه اعتباری و خیالی است، چنانکه شیخ کبیرگفته که "جهان جمله خیال اندر خیال است" پس ظهوری بجز مشیت نیست، و شأنی بجز شأن او نیست. و این است معنای شمول مشیت و سریان وجود، و اطلاق هویت الهی، و بسط رحمت، و مقام الهیت. ‏
‏ امام خمینی به نفوذ حقیقت مشیت الهی در عالم وجود اشاره می کند و همة مراتب موجودات را با همة اختلافاتی که در شرافت و پستی دارند و آثار و صفات و... دارند یک حقیت می داند و آن را مشیت مطلقه الهی معرفی می کند. ایشان بعد از این بیان عمیق، بر اتحاد حقیقت مشیت الهى با حقیقت محمدى صلى الله علیه و آله تأکید می کند و می فرماید: ‏
‏... اکنون حقیقت نفوذ مشیت الهی و حتمیت آن وبسط و احاطة آن برای تو مکشوف می گردد و این حقیقت را درک می کنی که چگونه خداوند اشیاء را با مشیت آفریده، و اینکه واسطه ای میان مخلوقات و خالقشان نیست، و اینکه فعل خدا همان مشیت اوست، و قول او و قدرت او و ارادة او ایجاد او است و با مشیت وجود ظاهر شده است و اسم اعظم الله همان مشیت است، چنانکه محی الدین گفته است که وجود به وسیلة بسم الله الرحمن الرحیم ظاهر شده است. و مشیت است که ریسمان محکمی است میان آسمان الهیت و زمین های خلقی، و دستاویز استواری است که از آسمان واحدیت متدلی شده و.... کسی که افقش با افق مشیت یکی است اوست سبب متصل میان آسمان و زمین، و به واسطة او خداوند وجود را آغاز نموده و با او ختم خواهد کرد، و اوست حقیقت محمدیه و علویه و اوست خلیفه الله بر اعیان ماهیات، و اوست مقام واحدیت مطلقه و اضافة اشراقیه ای که زمین های تاریک را روشن نموده. ‏
حضرت امام در کتاب شریف چهل حدیث نیز درباره مسئله مشیت الهى سخنانى نغز دارد و گفته است:
بدان که از براى مشیت حق تعالى جلت عظمته، بلکه از براى سایر اسماء و صفات دو مقام است یکی مقام اسماء و صفات ذاتیه است؛ و دیگری مقام اسماء و صفات فعلیه است که مقام ظهور به اسماء وصفات ذاتیه است و مرتبة تجلی به نعوت جلالیه و جمالیه، مقام مشیت فعلیه مطلقه احاطة قیومیه دارد به جمیع موجودات ملکیه و ملکوتیه و جمیع موجودات به وجهى تعینات آن هستند و به وجهى مظاهر آن مى باشند و به حسب این مقام از مشیت فعلیه و مظهریت و فناى مشیت عباد در آن، بلکه مظهریت و مرآتیت خود عباد و جمیع شئون آنها ازآن، در این حدیث شریف فرموده است: اى پسر آدم، به مشیت من تو آن کسى هستى که مشیت مى کنى، ذات تو و کمالات تو ذات تو به عین مشیت من است، بلکه تو خود و کمالاتت از مظاهر و تعینات مشیت منى.... ‏
‏ نکتة قابل ملاحظه در مورد مشیت از نگاه حضرت امام آن است که ایشان اولا، مشیت الهى را بر اساس دیدگاه عرفانى خود تبیین کرده است و ثانیا، حقیقت انسان کامل (حقیقت محمدى و علوى) را با مشیت الهى هم افق دانسته است. چیزى که در کم تر جایى از آثار عرفانى بدان اشاره شده است، به خصوص بر مبناى ناب شیعى، که مستقیما از روایات اهل بیت علیهم السلام الهام مى گیرد، این مطلب نوعى نوآورى عرفانى آن عارف وارسته به حساب مى آید. حضرت امام در آثار خود بارها به این نکته اشاره کرده است من جمله فرموده است: ‏
مشیت است که مفتاح غیب وجود است و در زیارت جامعه است که خدای تعالی به واسطة شما فتح کرد. چون حضرات معصومین (ع) هم افق با مشیت حضرت حق اند چنانکه به همین معنی اشاره فرموده در آیة شریفه " ثم دنی فتدلّی فکان قاب قوسین او ادنی" و این آیه اگر چه در مورد رسول خداست اما همگی آن بزرگواران از جهت ولایتی یکی هستند چنانکه فرمود: ‎‏"اول ما محمد است، اوسط ما محمد است، و آخر ما محمد است، و همة ما از یک نور هستیم. ‏
ایشان سپس به این نکته اشاره می کند که همة کتاب در فاتحه الکتاب گرد آمده است و "بسم الله الرحمن الرحیم" وجود جمعی آن است، و به اینکه حضرت علی(ع) فرمود: "انا نقطه تحت الباء" و این روایت که: " ظهور وجود به وسیلة باء بود، و بوسیلة نقطه عابد از معبود تمیز یافت". در جای دیگر بر اساس احادیث وارده، نخستین مخلوق را روح رسول الله و حضرت علی (ع) یا ارواح حضرات معصومین دانسته و تعین روحانیت ایشان را به نحو تعین عقلی، همان مشیت مطلقه و رحمت واسعه معرفی می کند. با در نظر گرفتن مطالب فوق می توان چنین نتیجه گرفت که از نگاه حضرت امام تمام ما سوی الله به واسطة ائمة معصومین‎ ‎‏(ع) محقق شده است و آن بزرگواران واسطة فیض الهی هستند. ‏

منابع:
خمینی، روح الله، آداب الصلوه، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ دهم، ‌1380‏
‏خمینی، روح الله، تفسیر سوره حمد، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1384. ‏
خمینی، روح الله، سرالصلوه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، چاپ پنجم، 1377. ‏
خمینی، روح الله، شرح دعای سحر، ترجمه احمد فهری، ویرایش و تصحیح استاد ولی، تهران: نشر تربیت، چاپ سوم، 1384. ‏
خمینی، روح الله، شرح چهل حدیث، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ بیست و هفتم، 1382. ‏