امام خمینی و احیای نگرش سیاسی به عاشورا

امام خمینی که فرهنگ عاشورا را گنجینه عظیم سیاسی دینی و پشتوانه فرهنگ غنی و انسان ساز اسلام می دانست با بهره گیری از آموزه ه ی عاشوریی، حماسه حسینی را اساس قیام و مبارزه خویش قرار داده و به احیای دین پرداخت.
رمز و راز جاودانگی حادثه عظیم و حماسی عاشورا در گستره تاریخ بشریت، الهی بودن ین رویداد مهم تاریخی است. در طول تاریخ شیعه و پس از غیبت کبری، بسیاری از عالمان دینی و متعهد، با قیام و مبارزه، احیی دین اسلام را وجهه همت خویش قرار دادند که موفق ترین و شگفت انگیزترین آن ها، انقلاب اسلامی یران به رهبری امام خمینی(ره) است. امام با شناخت دقیق از سیاست هی استکبار جهانی در تحمیل و حمیت رژیم پهلوی در یران و مشابهت هی فراوان ین رژیم باحاکمان اموی، با الهام از فرهنگ احیاگر عاشورا و بهره گیری از دو عنصر تحرک آفرین دینی، یعنی: «امر به معروف و نهی از منکر» و «تکلیف الهی» که شالوده و اساس شکل گیری حماسه عاشوری حسینی را پیه ریزی کردند؛ رژیم دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی را فرو ریخت و مکتب انسان ساز اسلام را حیات مجدّد بخشید و غبار تحریف و بدعت را از چهره دین زدود. از مهم ترین دلیل موفقیت امام در پیروزی انقلاب و تشکیل حکومت جمهوری اسلامی، احیی نگرش سیاسی یشان به آموزه هی دینی و آمیختگی دین با سیاست بود.
درباره سیاست و تعریف آن، دیدگاه هی متفاوتی ارائه شده است؛ برخی از متفکران مغرب زمین سیاست را معادل با «علم قدرت»، «علم به زیر سلطه درآوردن»، یا «علم به اطاعت وا داشتن» می دانند. متفکران و اندیشمندان اسلامی هم تعریف هی مختلفی در مفهوم سیاست بیان نموده اند:
فارابی، رابطه فرماندهی و فرمان بری و خدمات حکومت را سیاست می داند. غزالی، سیاست را به معنی اصلاح جامعه و مردم، بری نجات دنیا و آخرت آنان بیان می کند. امام خمینی(ره) در تعریف سیاست می فرمید:
«سیاست ین است که جامعه را هدیت کند و راه ببرد، تمام مصالح جامعه را در نظر بگیرد و تمام ابعاد انسان و جامعه را در نظر بگیرد و ین ها را هدیت کند به طرف آن چیزی که صلاحشان هست، صلاح ملت است و صلاح افراد است.» و در ادامه مطلب، مجریان صالح و شیسته ین «سیاست» را معرفی می نمید:
«ین مختص به انبیاست، دیگران ین سیاست را نمی توانند اداره کنند، ین مختص به انبیا و اولیاست و به تبع آن ها به علمی بیدار اسلام.»
مطلب دیگر پیوند دین و سیاست است که یکی از مباحث مهم در حوزه اندیشه سیاسی-اجتماعی امروز به شمار می رود. برخی با انکار هرگونه پیوند میان ین دو مقوله، تداخل یکی از آن ها را در امور دیگری موجب ناکارآمدی طرف مقابل می دانند و به جدیی کامل و پرهیز از تداخل آن ها بری حفظ حرمت هر یک توصیه می نمیند. اندیشه سکولار مروّج چنین نظریه ی می باشد. نقطه مقابل ین تفکر؛ نظریه رابطه میان دین و سیاست است، اما در نوع رابطه و قلمرو تداخل دین و سیاست در میان برخی از اندیشمندان اسلامی اختلاف نظر وجود دارد.
در اندیشه سیاسی امام آمیختگی دین و سیاست مطرح است، نه رابطه میان ین دو. یشان ضمن نقد نظریه تفکیک، معتقد بودند که دین و سیاست از یکدیگر منفک و مجزا نیستند تا با استدلال یا بررسی نوع رابطه به چگونگی پیوند یا تعامل بین ین دو بپردازند. یشان درین باره می فرمید: «دیانت اسلام یک دیانت عادی تنها نیست و فقط وظیفه عبد و خدی تبارک و تعالی، وظیفه روحانی تنها نیست؛ و همین طور یک مذهب و دیانت، سیاسی تنها نیست؛ عبادی است و سیاسی، سیاستش در عبادت مدغم است و عبادتش در سیاست مُدغَم؛ یعنی همان جنبه عبادی یک جنبه سیاسی دارد.»
در اندیشه امام «دین» خاستگاه و منشأ نظام سیاسی اسلام است و کلیه برنامه ها و مباحث سیاسی اسلام بر مبنی قوانین و احکام دینی پیه ریزی شده است و دلیل توسعه یافتن و فراگیر شدن حکومت اسلامی درنیمه اول قرن ظهور اسلام را آمیختگی دین و سیاست می داند و می فرمید: «رسول الله(ص) پیه سیاست را در دیانت گذاشته است».
با توجه به آن چه که بیان گردید روشن شد که در اندیشه سیاسی امام، آموزه هی دینی داری صبغه سیاسی می باشند، از ین رو یکی از ابعاد احیاگری امام(ره) احیی روح سیاسی نهضت عاشوری حسینی با توجه به اهداف آن در میان اندیشمندان و شیعیان جهان است که اثرات بسیاری را در پیشبرد نهضت اسلامی به دنبال داشت، هر چند ین مسأله در طول تاریخ تحولات جامعه مسلمانان به فراموشی سپرده شده بود.
در فضی فرهنگی قبل از انقلاب و قیام امام هم دیدگاه ها نسبت به نهضت عاشورا توجه بیشتر به اجر و پاداش معنوی عزاداری امام حسین(ع) بدون درک صحیح از فلسفه سیاسی قیام امام حسین(ع) بود. یکی از نویسندگان دربارة وضعیت سیاسی فرهنگی عزاداری شیعیان قبل از انقلاب می نویسد: «افسوس که شیعه بیشتر بر مصائب عاشورا گریست و کمتر در مسائل عاشورا اندیشید، شیعه عاشورا را نگه داشت لیکن درست نشناساند، آفرین بر او که نگاه داشت و دریغا از او که نشناساند.»
نگرش امام به حادثه عظیم عاشورا به عنوان یک ضیعه تاریخی نبود، بلکه یشان در یک افق برتر قیام امام حسین(ع) را یک حرکت هدفمند و برنامه ریزی شده در جهت احیی اسلام می دانست و می فرمود:
«او [امام حسین(ع) ] می دانست که چه می کند و کجا می رود و هدفش چیست؟»
«امام حسین(ع) با فداکاری بی نظیر و نهضت الهی خود واقعه بزرگی را به وجود آورد که کاخ ستمگران را فرو ریخت و مکتب اسلام را نجات بخشید.»
یشان فرهنگ عاشورا را گنجینه عظیم سیاسی دینی و پشتوانه فرهنگ غنی و انسان ساز تشیع می دانست و با بهره گیری از آموزه هی عاشوریی به احیی دین پرداخت و حماسه حسینی را اساس قیام و مبارزه و تحول و بیداری قرار داد. نگرش امام به سیاست و اندیشه سیاسی یشان باعث شد تا نوع نگاه به مفهوم وکارکرد سیاست درمیان مردم مسلمان و حتی اندیشمندان اسلامی تغییر کند و شعائر دینی و مذهبی را آمیزه ی از دین و سیاست بدانند. امام با تفسیری جدید از مؤلفه هی فرهنگ عاشورا غبار بدعت و تحریف را از فرهنگ شیعه زدود و به برخی از نظریه هی ناصواب خط بطلان کشید.
«گریه» در مراسم عاشورا و عزاداری امام حسین(ره) در نظر بعضی از اندیشمندان، نشانه دلسوزی و ترحم بر حادثه عاشورا قلمداد می شد و برخی آن را باعث عجز و ضعف روحی می دانستند. امام با تفسیر حدیث «تباکی»به تأثیرات سیاسی گریه در جامعه اشاره می کند و ملت یران را ملت «گریه سیاسی»می نامد که ین گریه نهال یمان وجهاد را در قلوب مردم شکوفا می سازد و یک ملت حماسه ساز پدید می آورد یشان درین باره می فرمید: «مسأله تباکی نیست، مسأله سیاسی است.»
«مجلس عزا نه بری ین است که گریه بکنند بری سیدالشهداء اجر ببرند، البته بری ین هم هست بلکه مهم آن جنبه سیاسی است که ائمه ما در صدر اسلام نقشه اش را کشیده اند که تا آخر باشد.» همچنین، حدیث «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» را استمرار نهضت حسینی در گستره تاریخ تشیع می دانست و آن را سرلوحه زندگی شیعیان معرفی می کرد که در هر زمان و مکانی بید حسینیان به مصاف یزیدیان بروند. امام رویدادهی انقلاب و دفاع مقدس را مصداقی از ین حدیث می دانست و حوادث آن را مکرر عاشورا و مخالفان و دشمنان انقلاب اسلامی را مکرر یزیدیان تفسیر می کرد. و به بیانی دیگر ین حدیث را تصویرگر صحنه مقابله اسلام و کفر و رویارویی عدل و ظلم می دانست که یعنی بید روح حماسه همواره در جامعه شیعه زنده بماند. تأکید ائمه معصومین علیهم السلام بر اقامه عزی امام حسین(ع) و احیی عاشورا در جامعه بر همین نکات اشاره دارد.
بخش عظیم و مهم نگرش احیاگرانه امام خمینی به نهضت عاشوری حسینی در سیره سیاسی یشان در قیام و مبارزه علیه ظلم و تشکل بخشی به جامعه شیعه تبلور می یابد. امام نهضت خود را به پیروی از قیام خونین امام حسین(ع) و بر پیه تجربه تاریخی و عبرت آموزی از نقاط ضعف و قوت قیام هی شیعیان در طول تاریخ، خصوصاً مبارزات عالمان شیعی در سده هی اخیر استوار کرد و مسیر مبارزه، اهداف و ینده انقلاب اسلامی را مشخص نمود.
امام با تأسی به سیره امام حسین(ع) در مبارزه با رژیم ستمشاهی به استناد حدیث امام حسین(ع): «من رَی سلطاناً جائراً مستحلاً لحرام الله» خطاب به ملت یران می فرمید: «[امام حسین ] تصریح می کند که اگر کسی ببیند که حاکم جائری در بین مردم حکومت می کند، ظلم به مردم می کند بید مقابلش بیستد و جلوگیری کند هر قدر که می تواند».
و رژیم طاغوت را مظهر حکومت جائر معرفی می کند و مردم را به مبارزه دعوتمی نمید.
از سوی دیگر با مطرح ساختن شعار عاشوریی «هیهات مناالذلّة» هیچ گاه تلاش هی سازش کارانه را بر نمی تابید و به ملت یران نیز سفارش می کرد که به پیروی از شعار امام حسین(ع) که فرمود: «من مرگ شرافتمندانه را جز سعادت، و زندگی با ستمکاران را جز خواری نمیدانم» به ملت یران گوشزد نمود که: «بید با قدرت به پیش برویم و با قدرت با همه کسانی که به ما می خواهند تجاوز و تعدی کنند مبارزه کنیم و زندگی آبرومند نداشتن و زیر بارظلم  بودن هزار مرتبه بدتر از ین که انسان بمیرد، مردن بر او شرف دارد.»
وی همچنین با الهام از تحمل مصائب کربلا در فروردین سال 42 که هجوم مزدوران رژیم به مبارزان اسلامی آغاز شده بود فرمود:
«شما پیرو پیشویانی هستید که در برابر مصائب و فجیع صبر و استقامت کردند که آن چه ما امروز می بینیم نسبت به آن چیزی نیست، پیشویان بزرگوار ما، حوادثی چون روز عاشورا و شب یازدهم محرم را پشت سر گذاشته اند و در راه دین خدا یک چنان مصائبی را تحمل کرده اند.»
امام با مطرح ساختن فداکاری هی امام حسین(ع) میان نهضت عاشورا و انقلاب اسلامی و دفاع مقدس پیوند برقرار می سازد:
«در حالی که شهادت حضرت سیدالشهدا از همه خسارت ها بالاتر بود، ولی چون او می دانست که چه می کند و کجا می رود و هدفش چیست فداکاری کرد و شهید شد و ما هم بید روی آن فداکاری ها حساب کنیم که سیدالشهدا چه کرد و چه بساط ظلمی را به هم زد و ما هم چه کرده یم».
«محرم به ما تعلیم می دهد که بید همان نحوی که مولی شما حسین بن علی سلام الله علیه فداکاری کرد و همه چیز خودش را در راه اسلام فدا کرد، شما هم که شیعیان او هستید، محبان او هستید بید اقتدا به او کنید و هر چه دارید بدهید.»
امام تمام ابعاد نهضت امام حسین(ع) را یک حرکت کاملاً سیاسی می دانست و با احیی فرهنگ عاشورا و الگو ساختن معیارهی عاشوریی، یک ملت حماسه ساز پدید آورد که با درس آموزی از مکتب امام حسین(ع) منشأ تحولات عظیمی در جهان اسلام گردید و معجزه قرن را پدید آورد. عاشورا سمبل تجلی و تبلور ارزش هی ناب اسلامی در تمام ابعاد سیاسی، فرهنگی واجتماعی آن است که نقش مهمی در گسترش فرهنگ اسلامی در جامعه شیعه داشته است؛ از همین روی امام درباره مهم ترین عامل موفقیت و پیروزی انقلاب اسلامی می فرمید:
«اگر قیام حضرت سیدالشهدا سلام الله علیه نبود، امروز هم ما نمی توانستیم پیروز شویم.»
زیرا از دیدگاه یشان عوامل معنوی الهام گرفته از فرهنگ عاشورا در پیروزی نقش دارند:
«افراد کم با بازوان قوی و قلب مطمئن و قلب متوجه به خدی تبارک و تعالی و عشق به شهادت و عشق به لقاءالله، ین هاست که پیروزی می آورد پیروزی را شمشیر نمی آورد، پیروزی را خون می آورد.»