امام(ره) تئوریسین اصلی گفتمان مردمسالاری دینی بود
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی و خبری جماران، عماد افروغ با بیان اینکه «مردمسالاری دینی شرابی کهنه در جامی نو بود» تصریح کرد: اگر چه در چند سال گذشته قالب مردمسالاریدینی مطرح شد؛ اما این مفهوم سابقه دارد و میشود ریشه آن را در جمهوری اسلامی دنبال کرد.
وی درباره اینکه «چرا در مقطعی مردم به روشنفکری دینی اقبال نشان ندادند؟» اظهار کرد: اگر مردم به روشنفکری دینی به معنای واقعی کلمه، اقبال نشان نمیدادند، انقلاب اسلامی رخ نمیداد؛ چراکه اصل انقلاب ناشی از انبساط فکر روشنفکری دینی است و نباید نقش بزرگانی مانند شهید مطهری و دیگران را نادیده گرفت و در راس این حرکت خود حضرت امام(ره) قرار داشت که یک تلقی و تعبیر جدید را ارائه کرد.
وی یادآور شد: با مطالعه منشور روحانیت حضرت امام(ره) میبینیم که ایشان چه دل پرخونی از متحجران و مقدسمآبان دارند و از آنجایی که نمیشود با تقدسمآبی، ظاهرگرایی و جمودگرایی انقلاب کرد، بنابراین حتما باید به نقش روشنفکری توجه شود.
افروغ با بیان اینکه «روشنفکری دارای یک معنای اصطلاحی است»، افزود: مراد بیشتر معنای اصطلاحی روشنفکری است به معنای کسی که غایتگرا، ذاتگرا و خداگرا و با درد مردم آشناست. مردم با تلاش روشنفکران حقیقی، با رسیدن به سطحی از آگاهی و بیداری انقلاب کردند و این نشان میدهد که آنها نقش برجستهای در این حرکت داشتند، اما اینکه چه کسی روشنفکر است و چه کسی نیست، یک بحث تاریخی است.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا جریان روشنفکری در حال حاضر به انزوا رفته است، تصریح کرد: برخی اصحاب قدرت میخواهند روشنفکران را منزوی کنند، اما خود آنها نباید منزوی شوند و یک قسمت آن به خود روشنفکران بر میگردد.
وی با بیان اینکه «روشنفکری برابر با هزینه است»، افزود: هیچکس روشنفکر را تحمل نمیکند و در تمام دنیا اینگونه است، اما روشنفکران باید یکدیگر را تقویت و این علم را بلند کنند تا بر زمین نماند.
عماد افروغ با تصریح این نکته که «حوزههای علمیه جایگاه تاریخی خود را فراموش کردهاند»، گفت: متاسفانه حوزهها بعضاً در وحدت حوزه و دانشگاه بیشتر تابع دانشگاه شدند که عقبه تاریخی و تمدنی ندارد، در حالی که حوزه سابقه تاریخی دارد و متاسفانه این سابقه را خود فراموش کرده است.
این مدرس دانشگاه در پباره انحطاط گفتمان روشنفکری گفت: منظور، کدام روشنفکری است؟ اگر آن روشنفکری که من آن را باور دارم و درباره آن کتاب هم چاپ کردهام، شخصاً معتقدم ممکن است با بیمهری روبرو شده باشد که شده است، اما هنوز قابلیتهای بالقوهای برای ادامه حیات دارد اما برخی از روشنفکران متوجه این معنا نیستند. وی در عین حال با بیان اینکه «اخیرا به تدریج نسبت بهتری با مفهوم روشنفکری برقرار شده است»، گفت: دیگر آن ذهنیتهای تاریخی نسبت به این مفهوم وجود ندارد؛ چون واقعیت تاریخی الزاما با این مفهوم منطبق نبوده است و منور الفکرهای ما نیز با این مفهوم منطبق نبودهاند. افروغ تصریح کرد: آن مفهومی که از روشنفکری سراغ دارم به انحطاط نرفته است، اما حضورش کمرنگ شده است، به این معنی که توقعات و رسالتهای مورد انتظار را ایفا نمیکند، اما منحط نشده و هنوز پا برجا و برقرار است. عدهای هنوز تلاش میکنند که روشنفکری نسل دومی که منتج به انقلاب شد را بسط و گسترش دهند. این استاد دانشگاه درباره ضرورت طرح پیشنهاد ورود حوزههای علمیه به فقه سیاسی که توسط رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح شده است،نیز گفت: از روز اول این ضرورت وجود داشت و حضرت امام(ره) میفرمایند شاید آیندگان برای اداره امور جامعه روی به حوزه بیاورند. اما آیا در حال حاضر این آمادگی در حوزهها مشاهده میشود؟ حوزههای علمیه باید این شرایط را برای حوزه ایجاد میکردند و بخشی از آن به خودشان برمیگردد.