انتظار فرج از دیدگاه امام خمینی(ره)

امام خمینی(ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در یکی از سخنرانی های عمومی خود که در ایام ۱۵ شعبان، میلاد امام عصر (عج) ایراد شد به این برداشت های انحرافی و نادرست اشاره و تصویر درست انتظار را تبیین کرده اند. مطلب زیر متن سخنان امام راحل و عظیم الشان و بزرگ منتظر حقیقی امام زمان (عج) است که از نظر شما می گذرد. (این سخنان در ج ۲۱ صحیفه امام آمده است)

انتظار فرج و معنای صحیح آن
این عید سعید انشاءا... بر همه مسلمین جهان، مستضعفان عالم و خصوصا ملت ما، مبارک باد.
آن چه امروز می خواهم به عرضتان برسانم برداشت هایی که از انتظار فرج شده است، بعضی اش را من عرض می کنم.

فقط دعا کنیم!!
بعضی ها انتظار فرج را به این می دانند که در مسجد، در حسینیه، در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان سلام الله علیه را از خدا بخواهند. این ها مردم صالحی هستند که یک همچو اعتقادی دارند. بلکه بعضی از آن ها را که من سابقا می شناختم بسیار مرد صالحی بود، یک اسبی هم خریده بود، یک شمشیری هم داشت و منتظر حضرت صاحب سلام الله علیه بود. این ها به تکالیف شرعی خودشان هم عمل می کردند و نهی از منکر هم می کردند و امر به معروف هم می کردند، لکن همین، دیگر غیر از این کاری ازشان بر نمی آمد و فکر این مهم که یک کاری بکنند، نبودند.

دیگر ما تکلیفی نداریم!!
یک دسته دیگری بودند که انتظار فرج را می گفتند این است که ما کار نداشته باشیم به این که در جهان چه می گذرد، بر ملت ها چه می گذرد، بر ملت ما چه می گذرد، به این چیزها ما کار نداشته باشیم، ما تکلیف های خودمان را عمل می کنیم. برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند انشاءا...، درست می کنند، دیگر ما تکلیفی نداریم. تکلیف ما همین است که دعا کنیم ایشان بیایند و کاری به کار آن چه در دنیا می گذرد یا در مملکت خودمان می گذرد، نداشته باشیم. این ها هم یک دسته از مردمی بودند که صالح بودند.

عالم پر معصیت شود تا حضرت بیاید!!
یک دسته ای می گفتند که خوب، باید عالم پر (از) معصیت بشود تا حضرت بیاید، ما باید نهی از منکر نکنیم، امر به معروف هم نکنیم تا مردم هر کاری می خواهند بکنند، گناه ها زیاد بشود که فرج نزدیک بشود. یک دسته ای از این بالاتر بودند، می گفتند: باید دامن زد به گناه ها، دعوت کرد مردم را به گناه تا دنیا پر از جور و ظلم بشود و حضرت سلام الله علیه تشریف بیاورند. این هم یک دسته ای بودند که البته در بین این دسته، منحرف هایی هم بودند، اشخاص ساده لوح هم بودند، منحرف هایی هم بودند که برای مقاصدی به این دامن می زدند.

هر حکومتی در زمان غیبت باطل است!!
یک دسته دیگری بودند که می گفتند که هر حکومتی اگر در زمان غیبت محقق بشود، این حکومت باطل است و برخلاف اسلام است. آن ها مغرور بودند، آن هایی که بازیگر نبودند، مغرور بودند به بعضی روایاتی که وارد شده است بر این امر که هر علمی بلند بشود قبل از ظهور حضرت، آن علم، علم باطل است.
آن ها خیال کرده بودند که نه، هر حکومتی باشد، در صورتی که آن روایات (اشاره دارد) که هر کس علم بلند کند با علم مهدی، به عنوان «مهدویت» بلند کند، (باطل است). حالا ما فرض می کنیم که یک همچو روایاتی باشد، آیا معنایش این نیست که تکلیفمان دیگر ساقط است؟ یعنی، خلاف ضرورت اسلام، خلاف قرآن نیست این معنا که ما دیگر معصیت بکنیم تا پیغمبر بیاید، تا حضرت صاحب بیاید؟ حضرت صاحب که تشریف می آورند برای چه می آیند؟ برای این که گسترش بدهند عدالت را، برای این که حکومت را تقویت کنند، برای این که فساد را از بین ببرند.
ما بر خلاف آیات شریفه قرآن دست از نهی از منکر برداریم، دست از امر به معروف برداریم و توسعه بدهیم گناهان را برای این که حضرت بیایند؟ حضرت بیایند چه می کنند؟ حضرت می آیند، می خواهند همین کارها را بکنند.

دعاگوی آمریکا باشیم!!
الان ما هیچ تکلیفی نداریم؟ دیگر بشر تکلیفی ندارد، بلکه تکلیفش این است که دعوت کند مردم را به فساد؟ به حسب رای این جمعیت، که بعضی شان بازیگرند و بعضی شان نادان، این است که ما باید بنشینیم، دعا کنیم به صدام. هر کس نفرین به صدام کند، خلاف امر کرده است، برای این که حضرت دیر می آیند! و هر کس دعا کند به صدام، برای این که این فساد زیاد می کند، ما باید دعاگوی آمریکا باشیم و دعاگوی شوروی باشیم و دعاگوی اذنابشان از قبیل صدام باشیم و امثال این ها تا این که این ها عالم را پر کنند از جور و ظلم و حضرت تشریف بیاورند. بعد حضرت تشریف بیاورند، چه کنند؟ حضرت بیایند که ظلم و جور را بردارند، همان کاری که ما می کنیم و ما دعا می کنیم که ظلم و جور باشد! حضرت می خواهند همین را برش دارند. ما اگر دستمان می رسید، قدرت داشتیم، باید برویم تمام ظلم و جورها را از عالم برداریم. تکلیف شرعی ماست، منتهی ما نمی توانیم. اینی که هست این است که حضرت عالم را پر می کند از عدالت، نه شما دست بردارید از تکلیف تان، نه این که شما دیگر تکلیف ندارید.
ما تکلیف داریم که، اینی که می گوید حکومت لازم نیست، معنایش این است که هرج و مرج باشد. اگر یک سال حکومت در یک مملکتی نباشد، نظام در یک مملکتی نباشد، آن طور فساد پر می کند مملکت را که آن طرفش پیدا نیست.
آنی که می گوید حکومت نباشد، معنایش این است که هرج و مرج بشود، همه هم را بکشند، همه به هم ظلم بکنند برای این که حضرت بیاید. حضرت بیاید چه کند؟ برای این که رفع کند این را.
این یک آدم عاقل، یک آدم اگر سفیه نباشد، اگر مغرض نباشد، اگر دست سیاست این کار را نکرده باشد که بازی بدهد ماها را که ما کار به آن ها نداشته باشیم، آن ها بیایند هر کاری می خواهند انجام بدهند، این باید خیلی آدم نفهمی باشد!

قدرت های بزرگ و تبلیغ معنای غلط انتظار
اما مسئله این است که دست سیاست در کار بوده، همان طوری که تزریق کرده بودند به ملت ها، به مسلمین، به دیگر اقشار جمعیت های دنیا که سیاست کار شماها نیست، بروید سراغ کار خودتان و آن چیزی که مربوط به سیاست است، بدهید به دست امپراتورها.

بروید توی مسجدهایتان بایستید نماز بخوانید!!
خوب، آن ها از خدا می خواستند که مردم غافل بشوند و سیاست را بدهند دست حکومت و به دست ظلمه، دست آمریکا، دست شوروی، دست امثال این ها و آن هایی که اذناب این ها هستند و این ها همه چیز را ببرند، همه چیز مسلمان ها را ببرند، همه چیز مستضعفان را ببرند و ما بنشینیم بگوییم که نباید حکومت باشد، این یک حرف ابلهانه است، منتهی چون دست سیاست در کار بوده، این اشخاص غافل را، این ها را بازی دادند و گفتند: شما کار به سیاست نداشته باشید، حکومت مال ما، شما هم بروید توی مسجدهایتان بایستید نماز بخوانید! چه کار دارید به این کارها؟ این هایی که می گویند که هر علمی بلند بشود و هر حکومتی، خیال کردند که هر حکومتی باشد این بر خلاف انتظار فرج است. این ها نمی فهمند چی دارند می گویند. این ها تزریق کرده اند بهشان که این حرف ها را بزنند. نمی دانند دارند چی چی می گویند.
حکومت نبودن، یعنی این که همه مردم به جان هم بریزند، بکشند هم را، بزنند هم را، از بین ببرند، برخلاف نص آیات الهی رفتار بکنند.
ما اگر فرض می کردیم دویست تا روایت هم در این باب داشتند، همه را به دیوار می زدیم، برای این که خلاف آیات قرآن است. اگر هر روایتی بیاید که نهی از منکر را بگوید نباید کرد، این را باید به دیوار زد. این گونه روایات قابل عمل نیست. و این نفهم ها نمی دانند چی می گویند، هر حکومتی باشد حکومت (باطل) است! بلکه شنیدم بعضی از اشخاص گفته اند که خوب با این وضعی که هست، الان در ایران هست، دیگر ما نباید تهذیب اخلاق بکنیم، دیگر غلط است این حرف ها! چیزی نیست دیگر حالا، حتما باید استاد اخلاق در یک محیطی باشد که همه مردم فاسدند، شرابخانه ها بازند و عرض می کنم که  جاهای فساد همه بازند! اگر یک جایی باشد که خوب باشد، آن جا دیگر تهذیب اخلاق لازم نیست، نمی شود، باطل است! این ها یک چیزهایی است که اگر دست سیاست در کار نبود، ابلهانه بود، لکن آن ها می فهمند دارند چی می کنند. آن ها می خواهند ما را کنار بزنند. بله، البته آن پر کردن دنیا را از عدالت، آن را ما نمی توانیم (پر) بکنیم. اگر می توانستیم، می کردیم، اما چون نمی توانیم بکنیم ایشان باید بیایند. الان عالم پر از ظلم است. شما یک نقطه هستید در عالم. عالم پر از ظلم است. ما بتوانیم جلوی ظلم را بگیریم، باید بگیریم، تکلیف مان است. ضرورت اسلام و قرآن (است)، تکلیف ما کرده است که باید برویم همه کار را بکنیم. اما نمی توانیم بکنیم، چون نمی توانیم بکنیم، باید او بیاید تا بکند. اما ما باید فراهم کنیم کار را. فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک بکنیم، کار را همچو بکنیم که مهیا بشود عالم برای آمدن حضرت سلام الله علیه در هر صورت، این مصیبت هایی که هست که به مسلمان ها وارد شده است و سیاست های خارجی دامن بهش زده اند، برای چاپیدن این ها و برای از بین بردن عزت مسلمین (است) و باورشان هم آمده است خیلی ها. شاید الان هم بسیاری باور بکنند که نه، حکومت نباید باشد، زمان حضرت صاحب باید بیاید حکومت و هر حکومتی در غیر زمان حضرت صاحب، باطل است، یعنی هرج و مرج بشود، عالم به هم بخورد تا حضرت بیاید درستش کند! ما درستش می کنیم تا حضرت بیاید.
انشاءا... خداوند اصلاح کند این ها را.
و امیدوارم که خداوند این روز را بر همه ما، بر همه شما مبارک کند و دست ظالم ها را کوتاه کند و قدرت بدهد به ملت های مظلوم برای سرکوب کردن ظالم ها.
والسلام علیکم و رحمة ا...