انسان از دیدگاه امام خمینی
“و بعد آدمی را از دیگر موجودات به واسطه یک لطیفه ربانی و فطرت الهی متمایز کرده اند؛ فطرتی خدایی که آدمیان را بر آن طینت آفرید. و این فطرت به وجهی همان امانتی است که در کتاب عزیز الهی مورد اشاره شده: “انا عرصنا الامانه علی السموات و الارض و الجبال فابین ان یحملنها واشفقن منا و حملها الانسان” (1)؛ ما امانت بر آسمان ها و زمین و کوهها عرضه داشتیم از تحمل آن سر باز زدند و از آن ترسیدند و انسان آن را بر دوش گرفت. و این فطرت همان فطرت توحید خدا در مقامات سه گانه (ذات و صفات و افعال) بلکه فطرت رها کردن همه تعینات و ارجاع همه چیز به او و اسقاط همه اضافات حتی اضافات اسمایی است و فانی کردن همه چیز است نزد او. و هر که به این منزلت نرسد از فطرت خدا خارج شده و در امانت پروردگار خیانت کرده و نسبت به مقام انسانیت و ربوبیت جاهل به نفس خویش و حضرت حق ستم کرده است.
و نزد اهل دل از سابقین نیک سرشت آشکار است که نیل به چنین جایگاه والا و مرتبه بلندی ممکن نیست مگر با ریاضت های روحی و عقلی و با اندیشه های مقدس قلبی پس از آن که جان آدمی از پلیدی های عالم طبیعت پاک و پاکیزه شود چرا که این مقامی است که “لا یمسه الا المطهرون”: جز پاکان را به آن دسترسی نیست و نیل به این مقصود حاصل نشود جز آن که آدمی همت در کسب معارف الهی بگمارد و نظر در آیات و اسمای ربوبی منحصر کند به دنبال آن که انسان شرعی شد بعد از آن که انسان بشری بلکه طبیعی بود.” (2) و در قسمت دیگری می فرماید: “ای نفس ! بدان که تو از مقام جامعیت اسما و برزخیت کبرا ظهور کرده ای و در این دیار غریبه ای و چاره ای جز بازگشت به وطن نداری. پس وطن خویش محبوب دار که این دوستی از ایمان است چنان که سید انس و جن فرموده.” (3) و در موارد دیگر فرموده اند: “در فطرت و خلقت انسان امکان ندارد به غیر کمال مطلق توجه کند و دل ببندد. همه جان ها و دل ها به سوی اویند و به جز او نجویند و نخواهند جست و ثنا خوان اویند و ثنای دیگری نتوانند کرد. ثنای هر چیز ثنای اوست گرچه ثناگو تا در حجاب است گمان کند ثنای دیگری می گوید و در تحلیل عقلی که خود حجابی است نیز چنین باشد.
آن که کمال هرچه باشد می طلبد عشق به کمال مطلق دارد نه کمال ناقص. هر کمال ناقص محدود به عدم است و فطرت از عدم تنفر دارد.
طالب علم طلب علم مطلق می کند و عشق به علم مطلق دارد و همچنین طالب قدرت و طالب هر کمال به فطرت انسان عاشق کمال نامطلق است و در کمال های ناقص آنچه می خواهد کمال آن است نه نقص که فطرت از آن منزجر است و حجاب های ظلمانی و نورانی است که انسان را به اشتباه می اندازد.” (4) “و آنچه توجه به آن شود و دنبال آن هر کس رود چه در علوم و فضایل و فواضل و چه در معارف و امثال آنها و چه در شهوات و هواهای نفسانی و چه در توجه به هر چیز و هر کس از قبیل بت های معابد و محبوب های دنیوی و اخروی ظاهری و خیالی و معنوی و صوری چون حب به زن و فرزند و قبیله و سران دنیوی چون شاهان و امیران و سپهبدان یا اخروی چون علما و دانشمندان و عارفان و اولیا و انبیا علیهم السلام همه و همه عین توجه به واحد کامل مطلق است؛ حرکتی واقع نشود جز برای او و وصول به او...” (5) منبع: نامه های عرفانی امام خمینی
پاورقی
1 ـ سوره احزاب(33)
2 ـ صحیفه امام ج 1 ص 8
3 ـ همان ص 10
4 ـ همان ج 18 ص 443
5 ـ همان ج 20 ص 438