انقلاب اسلامي و مواجهه با نسل سوم

1 انقلاب اسلامي از آغاز شكل گيري تاكنون ،نسل هاي متعددي را پشت سر گذاشته و در سال هاي اخير، شاهد كاربردبرخي اصطلاحات ،نظير (نسل سوم )، (تفاوت نسل ها) و (شكاف ياانقطاع نسل )، در برخي مطبوعات و محافل فرهنگي هستيم . اينكه نسل سوم چيست و از چه ويژگي ها و خواسته هايي برخوردار است و آيامسئله شكاف نسلي در جامعه ما واقعيت داشته و براي جلوگيري از بروزآن چه بايد كرد؟ موضوع اصلي نوشته حاضر است كه تلاش شده ، بااستفاده از نظرات كارشناسان و صاحب نظران ، به بررسي آن پرداخته شود.

تعريف نسل
اختلافات فردي و گروهي و نيز توضيح فرهنگ و منافع و رفتار، به اندازه (طبقه اجتماعي ) اهميت دارد. منظور از واژه نسل ، فاصله ميان تولد والدين و تولد فرزندان است كه معمولا سي سال گرفته مي شود يعني سه نسل در صد سال يا يك قرن .2

تفاوت نسل ها
از ديدگاه روان شناختي و جامعه شناختي ، بين بينش ها، منش ها وخواسته هاي دو نسل ، تفاوت وجود دارد  به صورت طبيعي ، هيچ نسلي آينه تمام نماي آرمان هاي نسل قبل ، به ويژه انعكاس دهنده خصلت هاو منش هاي آنها نيست . هر نسلي شرايط و خصوصيات رواني اجتماعي خاص خود را دارد كه قطعا جنبه هاي مثبت و منفي را در بر مي گيرد.تحول اقتضا دارد كه نسل جديد در منش ، خصلت و بينش ، تابلوي نسل قبل نباشد  به خصوص با توجه به اينكه سرعت تحولات در تمامي عرصه هاي زندگي بشري ، شتاب فزاينده و رو به تزايدي يافته است   ازاين رو تفاوت نسل ها بيشتر از گذشته ، احساس مي شود3 و حالت مخاطره آميز اين وضعيت ، شكاف و گسست نسلي است كه به معناي دورشدن تدريجي دو يا سه نسل پياپي از يك ديگر، از حيث جغرافيايي ،عاطفي ، فكري ، و ارزشي است و وضعيت جديدي را ايجاد مي كند كه اصطلاحٹ گسست نسل ها ناميده مي شود. در اين وضعيت ، غالبانوجوانان و جوانان مي كوشند، تا آخرين پيوندهاي وابستگي خود را ازوالدين يا نسل بالغ بگسلند و اغلب در اين راه ، به گردن كشي وطغيانگري مي پردازند.4 بر روي يك لوح سنگي كه از تمدن هاي قديم به دست آمده ، نوشته شده است كه نسل جوان ما نسلي نظام گسيخته است ، نظام گسيخته عمل مي كند و اين مسئله ممكن است كه تمدن مارا بر باد دهد.5
مجموعه تفاوت هايي كه ميان دو نسل وجود دارد عبارت است از:
1. تفاوت در آرمان ها و هدف هاي دو نسل .
2. تفاوت در مفاهيم دو نسل .
3. تفاوت در الگويابي و گروه هاي مرجع .
4. تفاوت در اصطلاحات روز مره دو نسل .
5. تفاوت در ظاهر، پوشش و نوع سخن گفتن در ميان دو نسل .
6. تفاوت در انتظار از زندگي و به تبع آن تفاوت در سبك زندگي 6.
همچنين تفاوت ها و ويژگي هاست كه نوعي ماهيت جديد، تازه ومتفاوت از نسل هاي گذشته را براي نسل جديد ايجاد مي كند. درشكل گيري اين فاصله و تفاوت ميان نسل ها، عوامل گوناگوني نقش دارند كه برخي طبيعي (نظير اقتضائات سني ) و برخي ناشي از شرايطخاص جامعه و جهان كنوني است .7

نسل هاي انقلاب اسلامي
انقلاب اسلامي از آغاز شكل گيري تاكنون ، با چهار نسل مواجه است :
1. نسل اول ،كساني هستند كه در سال 1342 جوان بودند و بخشي ازعمر خود را در مبارزه با استبداد رژيم منفور سابق گذراندند و به همراه امام (ره ) موجب به وجود آمدن انقلاب اسلامي شدند و جمهوري اسلامي را تشكيل دادند. اين نسل را مي توان فداكارترين مجموعه وفادار به آرمان هاي انقلاب نام نهاد كه در دشوارترين روزهاي انقلاب ،مديريت جامعه را به عهده گرفت و به رغم چالش ها و توطئه هاي گوناگون ، موفق شد كه انقلاب را از مسير انحراف نجات دهد.
2. نسل دوم كه پرورده نسل اول است ، كساني هستند كه موتور حركت انقلاب اسلامي بودند و جنگ تحميلي را اداره كردند و با كمترين امكانات ، توانستند بر ارتش مزدور صدام پيروز شوند و حماسه هاي جاودانه اي از خود به يادكار بگذارند و در واقع نسل انقلاب و جنگ نام دارند. اين افراد كساني هستند كه تجربه پيروزي انقلاب 1357 را دارند وبا تجربه جنگ وارد ميدان سازندگي شدند و در ارائه طرح هاي كلان عمراني كه كشور پس از جنگ به آن نياز داشت ، ساختار مديريتي نظام را به عهده گرفتند و در حال حاضر، بيشتر مسئولان و مديران جامعه ازاين نسل هستند.
3. نسل سوم ، فرزندان نسل دوم هستند و تجربه پيش از انقلاب ،انقلاب و جنگ را ندارند.
4. نسل چهارم ، فرزندان نسل سوم هستند. اينها نسلي هستند كه درواقع در آينده به نسل تبديل خواهند شد و در حال حاضر كودك هستند وتقريبا ده سال ديگر، در عرصه جامعه ظاهر خواهند شد.8

ويژگي هاي نسل سوم
وضعيت كلي جوانان كشور نشان مي دهد كه 70 درصد جمعيت جامعه ،زير 30 سال و 35 درصد آنها در گروه سني جوانان قرار دارند  اگر سن جوان را بين 15 تا 28 سال تعريف كنيم ، 25 ميليون جوان داريم كه به عنوان يك سرمايه بسيار عظيم ، بخش مهمي از جامعه كنوني را شكل داده ، 20 سال آينده كشور نيز در اختيار همين جوانان نسل سوم انقلاب است . از اين رو، شناخت صحيح اين نسل و ويژگي هاي آنان ، از اهميت بسيار ويژه اي برخوردار بوده و ضرورت توجه به آن را در بخش هاي سياستگذاري و اجرايي كشور خاطر نشان مي سازد.
دريك دسته بندي ، ويژگي هاي نسل سوم عبارت است از:
1. به لحاظ شخصيتي ، هويتي شكل يافته تر و مستقل تر دارند.
2. در توجه به مظاهر ديني ، گزينش گرند و مظاهر اساسي را ترجيح مي دهند و بيش از آنكه به مظاهر ديني تكيه كنند به جوهر و گوهر دين تكيه دارند.
3. بيشتر ترجيح مي دهند، آن گونه كه هستند، ديده شوند و كمتر به پنهان كاري در رفتارها تمايل دارند.
4. با خوش بيني ، به تعامل با جهان و فرهنگ هاي مختلف مي انديشند.
5. بيشتر واقع گراست و طرح و برنامه هاي فردي و اجتماعي را بيشتر ازنسل گذشته ، با ملاك قابليت در دسترس ، عملي بودن ، راهگشا بودن مي سنجد.
6. بر خلاف دسته اي ازبرداشت هاي جامعه شناسي سياسي ، اين نسل براساس تجارب تاريخي ، به جدايي دين از سياست تمايل نشان نخواهد داد، بلكه به تعديل ارتباط آن دو تمايل دارد.9
7. از سياست زدگي گريزان است   بي آنكه به احزاب و افراد سياسي وابستگي جناحي داشته باشد، خود جوش در جهت تداوم انقلاب اسلامي گام بر مي دارد و بي درگيري در مجادلات سياسي ، به رشد وتوسعه خدمتگذاري مردم همت مي گمارد.
8. تمايل زيبايي شناختي و هنري اين نسل ، در مقايسه با نسل گذشته بيشتر است .
9. صميمي تر و راحت با ديگران مراوده و معاشرت مي كند.
10. ويژگي هاي اين نسل ، پويايي و روحيه انتقادگري است كه درمقابل انحرافات احتمالي و كجروي ها به سرعت از خود واكنش نشان مي دهد و بدون توسل به خشونت ، خطاها را اصلاح مي كند.
11. مدار حركت اين نسل بر شناخت ، تجزيه و تحليل حوادث سياسي جهان ، موضع گيري صحيح و مقابله سريع با تهديدات بيگانگان استواراست . شرايط جهاني ، انفجار اطلاعاتي و گردش سريع اطلاعات ، پويايي و قدرت تحليل بالايي به اين نسل بخشيده است .
12. ميزان تبعيت و تأثير پذيري نسل سوم از ديگران بسيار بالاست  در نتيجه نسل سوم به الگوي مناسب نياز دارد.
13. اين نسل به فرهنگ و سنت هاي ايراني علاقه مند است . همچنين به دين و اخلاق پاي بند است و ابعاد فرهنگي ، هنري و زيباشناسي فرهنگ ايراني براي آنها بسيار جذابيت دارد.

نسل سوم و انقلاب اسلامي
بررسي واقعيات موجود پيرامون نسل هاي انقلاب اسلامي ، روشن گراين نكته مهم است است كه بخشي از تفاوت هاي موجود بين نسل ها،كاملا طبيعي است . آرمان ها، نيازها و احساسات نسل جوان هرجامعه اي ، با نسل پيش متفاوت است   به اين معني كه معمولا نسل هاي جديد، بخش هايي از ديدگاه هاي نسل هاي قبلي را تعديل مي كنند ياتغيير مي دهند و برخي مواقع اين تغيير و تعديل ها، بسيار جدي است .اين تفاوت اگر به درستي شناخته شود و با شيوه هاي صحيح با آن برخورد گردد، نه تنها عارضه اي به دنبال نخواهد داشت كه موجب پختگي و ارتقاي نسل هاي آينده خواهد شد.
بخش ديگري از اين فاصله ، نه تنها طبيعي كه مطلوب است و نشانه تحول خواهي ، نوگرايي و سرزندگي نسل جوان است . چنان كه از امام صادق (عليه السلام ) نقل شده است كه فرزندان خود را نه براي امروز،بلكه براي بيست سال آينده تربيت كنيد  يعني در واقع بيست سال بعد،مانند امروز نخواهد بود و فضاي معنايي بيست سال بعد نيز با فضاي معنايي امروز تفاوت خواهد داشت . بنابراين ، دگرگوني در نسل هاي بعدي تا اندازه زيادي طبيعي خواهد بود  اما اگر شكاف نسل ها را به معني انقطاع و انقلاب نسل ها بدانيم ، يعني اينكه پديده نسل ها، ممكن است از مسير سيلان عادي خود خارج شود و در شرايط خاص ، دچاردگرديسي ناگهاني شود و اين دگرديسي به گونه اي باشد كه بتوان از كلمه انقلاب در نسل ها استفاده كرد كه در آن تمام مفاهيم ، گزاره ها، سليقه هاو غيره به طور ناگهاني تغيير مي يابند، در آن صورت به قطع مي توانيم ادعا كنيم كه اين امر، يك واقعيت نيست ، بلكه يك توهم بيش نخواهدبود، چرا كه انقلاب در نسل ها زماني است كه هنجارها و ارزش هاي قديمي از بين بروند و ارزش هاي جديد هم وجود نداشته باشد. آنگاه جامعه دچار انقلاب مي شود. اين امر در جمهوري اسلامي قابل تصورنيست و نخواهد بود. مقام معظم رهبري در تبيين رابطه نسل سوم باانقلاب اسلامي مي فرمايند:
(يكي از حرف هايي كه امروز، محور جنگ رواني دشمن است      كه لازم است آن را بگويم      اين است كه مي گويند نسل سوم انقلاب ، از ايده هاي انقلاب جدا شده است    بعد به دنبالش يك فلسفه هم مي گذارند  مثل همه فلسفه هاي قلابي و دروغين و جعلي كه فقط براي توجيه يك حرف دروغ و غلط درست مي كنند، تا كسي جرأت نكند بگويد، اين حرف غلطاست . مي گويند اين حرف متكي به يك فلسفه است    آن فلسفه چيست ؟آن فلسفه اين است كه همواره در همه انقلاب ها، نسل سوم از آن انقلاب رو برگردانده اند€حرف دروغ ، حرف غلط ،حرف چرند   كدام انقلاب ها رامي گوييد؟ در سال 1789 در فرانسه انقلاب شده   اما نه نسل سوم ، نه نسل دوم ، بلكه همان نسل اول از انقلاب برگشتند   بعد از چهار، پنج سال ، يك حركت عليه انقلابيون اول به وجود آوردند و سه ، چهار سال قدرت را قبضه كردند  باز بعد از چهار، پنج سال عليه آنها فعاليت شد. به سال 1802 كه رسيد، آن چنان ماهيت اين انقلاب دگرگون شده بود كه كسي مثل ناپلئون ، توانست بيايد و تاج پادشاهي را روي سرش بگذارد     بعد هم تا نزديك به هشتاد، نود سال رژيم هاي سلطنتي     البته سلطنت هاي گوناگون و سلسله هاي مختلف      در فرانسه پا بر جا بودكه دائما در حال جنگ و ابتذال و فساد بودند   آن انقلاب به نسل سوم كه هيچ ، به نسل دوم هم نرسيد  چون پايه هاي انقلاب پايه هاي سستي بود. امروز بعد از گذشت دو قرن ، بعضي ها در جمهوري اسلامي ، خجالت نمي كشند مي آيند، ايده هايي كه در زمان خودش يك انقلاب را نتوانسته بود، به سامان برساند، با تيتر درشت به انقلابيون ايران تقديم مي كنند انقلابيوني كه توانسته اند، عظيم ترين انقلاب را با پايه هاي مستحكم به وجود بياورند و سال هاي متمادي آن را در مقابل طوفان ها حفظ كنند.
انقلاب اكتبر شوروي هم به نسل سوم نرسيد  هنوز شش ،هفت سال ازپيروزي انقلاب نگذشته بود كه استالينيسم سر كار آمد    حكومت به اصطلاح كارگري كه براي طبقات ضعيف تشكيل شده بود، به حكومت استبداد مطلق فردي تبديل شد   بنابراين مسئله نسل دوم و سوم و اين حرف ها نبود  همان اوايل كار، همه چيز از دست رفته بود. اين كدام فلسفه است ، با كدام انقلاب تطبيق شده و در كجا تجربه شده كه نسل هاي سوم انقلاب ، از انقلاب بر مي گردند؟ نخير، اين بسته به اين است كه ايده آن انقلاب چه باشد. اگر ايده هاي يك انقلاب بتواند، نسل دوم و سوم و دهم را به خاطر اصالت و صحت خود قانع كند، آن انقلاب عمر ابدي خواهد داشت . ايده هاي انقلاب اسلامي ، ايده هايي هستند كه عمر ابد دارند. عدالتخواهي ، هيچ وقت كهنه نمي شود  آزادي خواهي واستقلال خواهي ، هيچوقت كهنه نمي شود  مبارزه با دخالت بيگانگان ،هيچ وقت كهنه نمي شود  اينها چيزهايي است كه هميشه براي نسل هاجاذبه دارد   مطمئن باشند، همان شور و هيجان و ايمان و عواطفي كه در نسل جوان آن روز وجود داشت و توانست آن كار را بكند، در اين نسل جوان هم موجود است )10.

خواسته هاي نسل سوم
اگر نسل سوم درك شده ، مشكلات و نيازهايشان شناخته شود و بسترمناسبي براي رفع خواسته هايشان فراهم گردد، مجال خود شكوفايي خواهند يافت . كاوشي گذرا در متون روان شناسي ، بيانگر اين واقعيت است كه نسل جوان و نوجوان ،داراي نيازهاي خاصي هستند كه از اين قرار است : نياز به دوستي و مهرباني ، امنيت وآسايش ، احساس تعلق ،مقبوليت و احترام ، استقلال ، قدرداني ، داشتن هدف مشخص در زندگي ،احساس هويت و شناخت خود، احساس رشد، كمال و خود شكوفايي ،معنويت و مذهب 11.
از ديدگاه (آبراهام مزلو) ،نيازهاي انساني اهميت نهادي داشته وداراي سلسله مراتب هستند.( سلسله مراتب نيازها) ي مزلو، شامل نيازهاي : فيزيولوژيكي (طبيعي )، ايمني ، تعلق و عشق ، حرمت (عزت نفس و احترام ) و خود شكوفايي هستند و براي رسيدن به اين (خودشكوفايي )، نخست بايد با فراهم بودن شرايط اجتماعي ، اقتصادي وسياسي مناسب ، جوان از درگيري با نيازهاي رده هاي پايين تر رها شود،تا بتواند به نيازهاي عالي فكر كند.12اگر به صورت دقيق تر، بخواهيم نيازها و خواسته هاي نسل سوم راشناسايي كنيم ، مي توانيم اين نيازها را در سه بعد فرهنگي ، اقتصادي اجتماعي و سياسي دسته بندي كنيم .

نيازهاي فرهنگي
نسل سوم ، همه نيازهاي نسل هاي قبلي ، از نيازهاي پايه اي سطح اول تا نيازهاي عالي انساني را داراست   ولي اگر اين نيازها را اولويت بندي كنيم ، مهم ترين آنها اين است كه يك جوان ، نياز دارد تا به رسميت شناخته شود و او را باور كنيم . نياز دارد كه شنيده شود و در عصر كنوني كه عصر تكنولوژي و سرعت است ، به مسائل فكري ، عاطفي رواني وشخصيتي وي توجه بيشتري شود.جوان به اقتضاي خصلت غريزي وطبع جواني ، در طلب آگاهي ، نشاط و آزادي و زيبايي است .در قرآن كريم ، متجاوز از ششصد بار به علم و آگاهي توصيه شده است  اما در بيان راه و هدف از تحصيل علم هيچ محدوديتي جز خير و صلاح انسان ها در اين جهان و سعادت ابدي در آن جهان وجود ندارد  از اين روآگاهي و شناخت صحيح پيرامون تمامي موضوعات ، از مسائل ديني گرفته تا مسائل مربوط به جامعه ، حق و نياز نسل سوم است و (بايد بااطلاع رساني به جا، درست ، صادقانه و مهربانانه ، نسل سوم انقلاب را ازحوادث پيش از انقلاب و جريانات پس از آن آگاه كرد.13.
منظور از آزادي ، رهايي از قيد و بندهاي اخلاقي نيست   آزادي ، برترين ساز و كار فعال كردن همه توانايي ها و ظرفيت هاي انساني است . به گفته امام موسي صدر، (آزادي حقيقي ، دقيقا رهايي از عوامل فشار خارجي وعوامل فشار داخلي است و به تعبير امام علي (ع ): (من ترك الشهوات ،كان حرا)  يعني آزاده كسي است كه شهوات را ترك كند   آزادي والاترين شيوه براي شكوفا كردن قابليت ها، ظرفيت ها و استعدادهاي جامعه است   ).14شادي ، نشاط و تفريحات سالم هم ، موجب فعاليت بيشتر و بهتر انسان مي شود  چون در حالت انبساط و شادي و نشاط كار انسان بهتر پيش مي رود  چه كار بدني ، چه كار روحي و چه كار فكري . اگر فرح و انبساطي باشد كه طبعا از حصول نعمتي و مطلوبي حاصل مي شود، موجب اين مي شود كه انسان به فعاليت بيشتري بپردازد  بديهي است كه منظور ازنشاط، عيش و طرب هاي تهوع آور نيست .
آفرينندگي كه از صفات ذات باري است و در وجود انسان به وديعه نهاده شده است ، در هنر به معناي عام آن تجلي مي يابد. هر توليد هنري كه تجلي روح آفريدگاري انسان است ، نمي تواند از زيبايي بي بهره باشد.خلق يك تابلوي زيبا، ايجاد يك كالاي نفيس و دلاويز، تصنيف يك سمفوني با شكوه يا يك سروده دل انگيز و نيز بنياد يك بناي مسحوركننده و يك اثرهوش ربا و نظاير آن ، تماما جلوه هايي از روح زيبايي خلاقيت انسان است .15

نيازهاي اقتصادي و اجتماعي
نسل سوم ، به برقراري عدالت ، استقلال و آباداني كشور مي انديشد وبراساس تحقيقات ، ازدواج ، اشتغال ، تامين مسكن ، ادامه تحصيل ،رسيدن به مدارج بالاي علمي ، و ساير خواسته هاي اوليه براي تشكيل يك زندگي معقول و آبرومند، از ابتدايي ترين خواسته هاي اين نسل است .16

نيازهاي سياسي
نسل سوم ، نسلي سياسي و خواستار مشاركت و ايفاي نقش بيشتر درجامعه است   نسل امروز، به بركت استقلال و آزادي پديد آمده از انقلاب اسلامي ، نه تنها در فضاي مدارس و دانشگاه ها حضوري فعال و موثردارد، بلكه در عرصه هاي سياسي و اجتماعي جامعه ، انتخابات متعددخبرگان رهبري ، رياست جمهوري ، نمايندگان مجلس ، شوراها و  حضوري تعيين كننده دارند. اين نسل كه در دوران پر شور و تحرك پس از پيروزي انقلاب رشد كرده ، حضور در عرصه هاي مختلف اجتماعي ودخالت در تعيين سرنوشت كشور را حق خود مي داند و با توجه به جمعيت به شدت رشد يافته خود، با استفاده از آزادي و اختياري كه از مواهب انقلاب به اوست ، بيش ترين نقش را در بسياري تصميم گيري هاي مبتني بر آراي مردم دارد.17
اين نسل اكنون 65 تا 70 درصد از جامعه ايراني را تشكيل مي دهد ودر آينده ، بدنه اصلي نظام را به وجود خواهد آورد، و به دليل برخورداري ازقدرت تحليل و آگاهي به تحولات سياسي ، اميد مي رود كه بهتر از دونسل پيشين ، كشور را در جهت تحقق اهداف انقلاب اداره كند.18
از نگاه انديشمندان سياسي يكي از معيارهاي نهادمندي يك سازمان يا نظام سياسي ، پشت سر گذاشتن نسل هاي پي در پي است و (هر چه يك سازمان مسئله جانشيني مسالمت آميز را بيشتر پشت سر گذاشته باشد و رهبري بيشتري را به خود ديده باشد، درجه نهادمندي آن نيزبيشتر است ) 19.از سوي ديگر، چشم انداز 20 ساله ، در حقيقت سندي است كه دو نسل گذشته آن را تنظيم كرده اند  ولي بايد با كمك نسل سومي ها آن را پياده كرد. در نهايت كساني كه بايد در اين 20 سال آن را تحقق بخشند،همين جوان هاي امروز هستند.

آسيب شناسي
نسل سوم كه پس از انقلاب رشد كرده است ، داراي تمايلات ، آمال وآرزوهايي هستند كه مقداري با تمايلات نسل انقلابي و پيش تر از آن متفاوت است   به عبارت ديگر، اگر چه جوانان هنوز به انقلاب و مباني آن وفادار هستند  ليكن اين اميد تا زماني است كه واقعيت ها و انتظارات آنها تا حد قابل ملاحظه اي تحقق يابد  در غير اين صورت تضميني وجود ندارد كه به آنچه شعار و هدف اصلي انقلابيون نسل اول انقلاب بوده است ، وفادار بمانند. نسل فعلي از انقلاب اسلامي انتظاراتي دارد كه مهم ترين آنها تأمين نيازهاي مادي و معنوي آنهاست . حال چنانچه اين نسل در سال هاي آينده ، به صورتي گسترده وارد سيستم اجرايي وسياسي كشور شود و نظام مبتني بر انقلاب ، نتواند پاسخ گوي نيازهاي مادي و معنوي آنها باشد، شبهات و دغدغه هاي فكري و روحي آنها را به نحو شايسته پاسخ ندهد و با نسل انقلابي و جنگ ديده ، ارتباط عاطفي وروحي صحيحي نداشته باشد، آيا در باور و اعتقاد خود به انقلاب اسلامي ترديد نخواهند كرد؟20
در هر صورت ، براي جلوگيري از اينكه انقلاب اسلامي در اثر تحول وتبديل نسل عامل انقلاب ، دچار آسيب نشود، نخست بايد به همين واقعيت ، يعني تحول كمي و كيفي جمعيت نوجوان و جوان جامعه توجه وآگاهي پيدا كنيم . گام بعدي شناخت صحيح نسل كنوني جوانان ونيازهاي واقعي آنان است   براي شناخت جوانان امروز، بايد با آنان معاصر شد و فهميد كه در ذهن نسل جوان امروز چه مي گذرد  آنان چه پرسش هايي دارند و چه نگراني ها و دغدغه ها و حساسيت هايي ؟
پرسش هاي ذهني جوانان امروز،همان پرسش هاي جوانان بيست وسي سال پيش نيست . در مباحث اعتقادي و ديني ، آنچه ديروز شبهه محسوب مي شد، از اذهان محو شده و در عوض شبهات جديد بسياري پديد آمده كه بايد در دفاع از اسلام و انقلاب اسلامي بدان پاسخ داده شود. علاوه بر ذهن جوانان ، زبان آنان نيز عوض شده و بايد با آنان بازبان خودشان صحبت كرد. بايد دانست كه زبان جوانان امروز از طريق چه عواملي شكل مي گيرد و ساخته مي شود  بخش عظيمي از جوانان امروز، به شدت تحت تاثير اموري از قبيل هنر و ورزش قرار دارند و بدون آگاهي از اين امور، آگاهي از ذهن و زبان جوانان ممكن نيست .21
وظيفه ديگر بر عهده دو نسل اول انقلاب اين است كه خود در نظر وعمل انقلاب باقي بمانند و ارزش هاي انقلاب را در وجود خود و درزندگاني و رفتار خود، بر پايه همان شعارهاي اصيل انقلاب حفظ كنند تانسل سوم انقلاب را در وجود نسل انقلاب كننده ، به صورت عيني وواقعي ديده و آن را الگوي خود قرار دهد. چنان كه استاد مطهري مي فرمايد: (اگر نسل سوم ما بين گفتار و كردار رهبران ديني تضادي ببيند، نمي تواند به انديشه و فكر آنان اعتماد كند و از آنان پيروي نمايد،پس بايد براي هدايت و رهبري نسل سوم ، گام هاي نظري و عملي برداريم تا بتوانيم نسل سوم را با مسائل ديني آشنا سازيم ).22
وظيفه مهم ديگر نسل ديروز آگاه ساختن هر چه بيشتر و هر چه دقيق تر و صحيح تر نسل امروز، از حقايق و واقعيات مربوط به انقلاب اسلامي است . نسل سوم بايد بداند كه در سال هاي ستم شاهي بر وطن او چه گذشته ، چرا پدرانش انقلاب كردند و صدها هزار نفر جان خود رافداي انقلاب كرده اند. او بايد ضمن آگاهي از توطئه هاي ديروز و امروزانقلاب ، با دستاوردهاي درخشان انقلاب در عرصه هاي مخلفت فكري ،فرهنگي ، سياسي ، اقتصادي ، اجتماعي ، صنعت ، تكنولوژي و امنيت ورفاه عمومي كه به همت و تلاش خستگي ناپذير مردان و زنان اين مرز وبوم در شهرها و روستاهاي كشور پديد آمده ، با خبر شود. همچنين ضعف ها، كاستي ها و اشكالات را بشناسد و خود را براي تحقق هر چه بهتر اهداف انقلاب اسلامي ، در جهت شكوفايي و پيشرفت مادي ومعنوي ميهن اسلامي عزيزمان آماده سازد. بالاخره اينكه براي تأمين نيازهاي مادي و معنوي نسل سوم ، برنامه ريزي هاي جامعي لازم است ، وتمامي سياست هاي خرد و كلان بايد در جهت شكوفا كردن ابعاد مثبت شخصيتي نسل سوم باشد. سياست هاي نظام بايد به گونه اي باشد كه بتواند، حداقل ها را براي تشكيل يك زندگي آبرومند، فراهم سازد  البته در سال هاي اخير، جهش هاي بسيار خوبي در اين زمين صورت گرفته  ليكن نيازمند شتاب بيشتري است .

پي نوشت ها:

1. ر.ك : ده گفتار، مرتضي مطهري   دنياي جوان ، علامه سيد محمدحسين فضل الله ، ترجمه مجيد مرادي ، ص 106.
2. فرهنگ علوم سياسي ، علي آقا بخشي ، تهران : چاپار، 1383، ص 267.
3. مفاهمه بين نسلي ، دكتر علي اصغر كاكوجويباري ، بازتاب .
4. پرورش فرزند در عصر دشوار، بنجامين اسپاك ، ص 259.
5. جوان و بحران هاي اجتماعي ، مرتضي منطقي ، تجربه غرب وايران .
6. شكاف نسلي يا تفاوت نسلي ، امين بزرگيان ، نشريه نامه ، شماره 39.
7. ر. ك : شكاف ، فاصله يا تحول ؟، علي ذوعلم ، حلقه نقد و پاسخ .
8. شكاف نسل ها  واقعيت يا توهم ؟، علي اختر شهر، حلقه نقد و پاسخ .
9. ر.ك : مفاهمه بين نسلي ، دكتر علي اصغر كاكوجويباري بازتاب .
10. بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در جمع دانشجويان و اساتيددانشگاه صنعتي امير كبير، 9/12/1379.
11. ر.ك : نيازهاي نسل نو، گفت و گو با دكتر احمد بر جعلي ، مجله حديث زندگي ، ش 17.
12. همان و ر.ك : روانشناسي خودباوري و ارتباط آن با موفقيت ، تقي ابوطالبي احمدي ، تهران : وحيد، 1382.
13. آيت الله جوادي آملي ، بازتاب ، بهمن .
14. صيانت از آزادي ، امام موسي صدر.
15. نازطلبي جوان ، صادق طباطبايي ، سايت بازتاب ، 10/8/1383.
16. سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران ، مركز تحقيقات ،مطالعات و سنجش برنامه اي و ر.ك : جوانان ، اسير چالش هاي ناشي ازسوء برنامه ريزي    منبع : خبرگزاري مهر 24/5/1383.
17. تحول جمعيتي جوانان جامعه ايران ، غلامعلي حداد عادل ،آسيب شناسي انقلاب اسلامي ، تهران : نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه صنعتي شريف ، 1379، ص 431.
18. نسل سوم ، احمد اسماعيل تبار  خانواده سبز، ش 81.
19. سامان سياسي در جوامع دستخوش دگرگوني ، ساموئل هانتينگتون ، ترجمه محسن ثلاثي ، تهران : نشر علم ، 1375، ص 26.
20. جوانان و آينده انقلاب ، علي اكبر آقايي ، كتاب راه انقلاب ، ص 426.
21. تحول جمعيتي جوانان جامعه ايران ، غلامعلي حداد عادل ،آسيب شناسي انقلاب اسلامي ، تهران : نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه صنعتي شريف ، 1379، ص 435.
22. مرتضي مطهري ، ده گفتار، تهران : صدرا.