انقلاب اسلامی ایران و مسئله فلسطین

در مقالات قبل به برخی از مهمترین تاثیرات جهانی انقلاب اسلامی ایران از جمله «تغییر گفتمان انقلاب و تغییر در نظریه‌های سیاسی غالب در جهان»؛ «تغییر معادلات سیاسی جهان و فروپاشی نظام دوقطبی حاکم بر جهان»؛ «احیای ارزشها و اندیشه‌های ناب اسلامی»؛ «مبارزه با صهیونیسم جهانی»؛ «بازتاب انقلاب اسلامی بر مبارزات شیعیان لبنان» و «تقویت هویت اسلامی مسلمانان» اشاره نمودیم. در این مقاله به بررسی بازتاب انقلاب اسلامی بر جهان اسلام بویژه فلسطین می‌پردازیم.
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، دوران جدیدی از ترکیب دین و سیاست و اعتماد و عدم جدایی این دو مقوله را به وضوح آشکار نمود و «اسلام سیاسی» بار دیگر در عرصه‌ نظریات مربوط به سیاست و حکومت عنوان گردید. انقلاب اسلامی ایران توانست الگوی مناسب و قابل دسترسی برای نظامهای سیاسی که دچار سرخوردگی ناشی از بی‌هویتی دینی بودند ارائه دهد.
انقلاب اسلامی ایران علاوه بر آنکه توانست الگوی مناسب جهت شکل‌گیری حکومت‌های اسلامی ارائه دهد، نیز باعث تغییر و تحول در ایدئولوژی جنبش‌های مبارزاتی بخصوص در سرزمین فلسطین گردید، به گونه‌ای که رهبران این جنبش‌ها به این مسئله اذعان دارند که پیروزی انقلاب اسلامی در ایران توانست تحول بزرگی در روش مبارزاتی آنان و شکل‌گیری جنبش های جدید و به وجود آمدن پیش زمینه‌هایی جهت برقراری یک نظام حکومتی با زیرساخت‌های اسلامی ایجاد نماید(1).
یکی از شعارهای اولیه در نهضت امام خمینی (ره) مسئله‌ دفاع از مظلومان بود که مسئله‌ فلسطین و حمایت از فلسطینیان در صدر این هدف قرار داشت، زیرا که انقلاب اسلامی ایران بر باورهای اسلامی مردم استوار و مسئله‌ فلسطین جزئی از این باورها بود. صهیونیست‌ها نیز از این موضوع آگاه بودند به طوری که ژنرال مالبرانیت که در سال 1340 به جای هرزوگ به ریاست اداره اطلاعات ارتش اسرائیل منصوب شده بود، پس از سفری به ایران و دیدار با مقامات بلندپایه کشوری در بازگشت به بن‌گوریون و گلدامایر توصیه کرد تماسهایی با خارج از محدوده‌ هیئت حاکمه ایران برقرار شود. او متذکر شد که اسرائیل در میان مردم ایران منفور است و باید به آینده بیندیشند(2).
با اوج گیری نهضت مردمی، مبارزه با صهیونیسم و محکوم کردن روابط شاه با اسرائیل یکی از وجوه مبارزه مردمی را تشکیل می‌داد. انقلابیون همواره روابط شاه و صهیونیستها را مذمت کرده و مردم را به کمک مردم فلسطین دعوت می‌نمودند.
سازمانهایی که راه مبارزه با رژیم را برگزیده بودند، دفتر نمایندگی اسرائیل و سایر منابع آن را در ایران هدف حملات خویش قرار می‌دادند(3). در واقع مبارزه با صهیونیست‌ها و اسرائیل، فصل مشترک تمام مبارزین به شمار می‌رفت. در روزهای درگیری مردم ایران با نظام شاه که هنوز افق چندانی برای پیروزی و سقوط حکومت پهلوی روشن نبود، شعار حمایت از مبارزات مردم فلسطین بر زبان مردم جاری بود.
به طور نمونه در راهپیمایی 16 شهریور 1357 مردم تهران که از قیطریه به سوی میدان آزادی صورت گرفت، انبوه جمعیت در بین سایر شعارهای انقلابی و ضد شاه، شعارهایی بدین شرح درباره‌ فلسطین سر دادند: «قم، تبریز، فلسطین»، «امروز ایران، فردا فلسطین».
پس از پیروزی انقلاب، روابط رژیم انقلابی ایران با اسرائیل قطع گردید و سفارت اسرائیل به سفارت فلسطین تبدیل شد. سخنگوی رژیم صهیونیستی نیز اعلام کرد که قطع روابط سیاسی و اقتصادی میان ایران و رژیم صهیونیستی زیانهای فراوانی به اقتصاد این کشور وارد ساخته است(4). دولت جدید ایران نیز از همه اسرائیلی‌ها خواست فوراً ایران را ترک کنند. این حکم اخراج شامل اعضا و هیئت نمایندگی اسرائیل، آژانس یهود و اعضای هواپیمایی اسرائیل (العال) و نمایندگان شرکت‌های مقاطعه‌کار اسرائیلی می‌شد. سفارت فلسطین نیز در اسفند 1358 در محل سفارت اسرائیل گشایش یافت.
زیاد ابو عمرو در کتاب فلسطین و جنبش اسلامی در مورد چرایی و چگونگی تاثیر انقلاب اسلامی در فلسطین، می‌نویسد: «پس از پیروزی انقلاب ایران در سالهای 1979- 1980 بزرگان و فعالین گرایشات دینی در دانشگاهها حضور یافته و جوانان را به شرکت و اهتمام در مسائل سیاسی دعوت می‌کرده‌اند.
چنین دعوتهایی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به وضوح دیده نمی‌شده است… انقلاب اسلامی در زمینه‌های تئوری و عملی برای جنبش جهاد اسلامی از همان ابتدا منبع فکر و الهام بوده است. به نوشته‌ فتحی شقاقی از نظر بنیانگذاران الجهاد، امام خمینی نه فقط سمبل و الهام‌بخش و رهبر انقلاب اسلامی ایران است، بلکه در همه جا این مشخصات را دارد».

پی‌نوشتها:
1- بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، منوچهر محمدی، ص249
2- عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تاریخ روابط خارجی ایران، ج1، صص292- 293
3- غلامرضا نجاتی، تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران، صص413- 428
4- تقویم تاریخ انقلاب اسلامی ایران 56- 58، ص45