انقلاب اسلامی شاهکار امام خمینی (ره)

چه اینکه انقلاب صنعتی مغرب زمین با رویکرد نفی کارکرد سیاسی و اجتماعی دینداری و انکارنقش و تاثیر کارآمد آن درحوزه زندگی خود را از حیث نظر و عمل محدود به دنیای ملموس و محسوس توجیه نمود و درنتیجه نسبت گرایی فلسفی مبنای معرفت شناسی و سکولاریسم و لیبرالیسم اساس مناسبات اجتماعی و اقتصادی و اومانیسم تکیه گاه انسان شناسی در فرهنگ مغرب زمین گردید.
نظام سرمایه داری غرب که براساس دنیاگرایی و انسان محوری شکل به انکار هرگونه تاثیرخارج از اراده انسان همت گماشت و دین و معنویت را از حوزه زندگی اجتماعی انسان مطرود ساخت. نگرشی که دین را مربوط به گذشته و دوران سنت قلمداد می کرد و آن را افیون توده ها و ملت ها برمی شمرد و بر ارتجاعی بودن دین تاکید داشت و ناتوانی و سستی آن را در رابطه با انسان تبلیغ می نمود.
درچنین شرایطی که فضای غالب جهانی با چنین تفکری سیطره یافته بود فریاد حق طلبانه ملت مسلمان و غیور ایران به رهبری مرجعیت دینی و زعامت این مرد الهی، التهابی سخت بر این فضا و تفکر سیطره یافته بوجود آورد و دنیا را متوجه عظمت حرکت و تفکری شگرف نمود.
پیروزی این جنبش بزرگ اسلامی که از عمق اعتقادات دینی ملتی مسلمان، آرمانگرا و تکامل پو سرچشمه می گرفت بار دیگر این حقیقت را آشکار ساخت که ایمان و اعتقاد دینی و برترین سکوی حرکت انسان به سوی رهایی و آزادی و عدالت خواهی است به گونه ای که پایان عصر بیستم عصر دین و دینداری لقب گرفت.
در واقع حقیقتی که زمینه های تشکیل دولت انتظار که هدف والای پیامبر و ائمه هدی نیز بود و جریان تشیع سالها در رسیدن به آن مبارزه می کرد آن هم درعصری که به فراموشی و نشدنی این تفکر در بین تفکرات و ایده های جهانی تبدیل گردیده بود بوجود آورد.
انقلاب شکوهمند اسلامی شاهکار این مرد الهی برجهانیان ثابت کرد نه تنها دین افیون ملت ها نیست بلکه پیوند ناگسستنی با روح و روان بشر داشته و همواره می تواند بزرگترین حماسه ها را بیافریند به گونه ای که قدرت آفرینی و اثرگذاری انقلاب اسلامی درجهان اسلام موجی از بیداری و خیزش در میان مسلمانان بوجود آورد و درعرصه سیاست جهانی رقیبی جدی برای استکبار جهانی محسوب گردید. در واقع حضرت امام با پشتوانه عظیم فکری و اعتقادی، نگاهی دیگر نسبت به جهان، انسان ومناسبات اجتماعی و سیاسی بوجود آورد که این حرکت به استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران منجر گردید و اندیشه دینی واعتقاد اسلامی را احیا نمود و از پیرایه ها و اندیشه های انحرافی و انزوای سیاسی واجتماعی رهایی بخشید.
برهمین اساس استکبار جهانی از ابتدای تشکیل انقلاب اسلامی تاکنون با استفاده از روش ها و شیوه های مختلف، درصدد مقابله با این جریان و حرکت فکری برآمد تا با استفاده از حربه های مختلف، با القاء ناکارآمدی نظام اسلامی و عدم توانایی برای رفع مشکلات این جریان و تفکر الهی و مردمی را که بعنوان بسترساز حکومت عدل الهی و ادامه جریان تحقق ولایت بر زمین مطرح می باشد ناکام معرفی نماید. از این رو از جمله دلایل بسیاری از جوسازی های سیاسی و روانی آمریکا و کشورهای غربی در تحمیل جنگ8 ساله، ایجاد ناتوی فرهنگی، راه اندازی پروژه ایران هراسی، پیگیری جنگ نرم و دیگر اقدامات غیردموکراتیک و غیرانسانی قابل برآورد است که با گسترش موج آزادی خواهی و استقلال طلبی با صدور انقلاب اسلامی ایران در کشورهای مختلف جهان و کشورهای فرامنطقه ای آفریقا، آمریکای لاتین و... ناکامی آمریکا و صهیونیزم بین الملل در راه ادامه سیاستهای ایران ستیزانه خود بدنبال داشته است و همین مسئله حقیقت و پویایی جریانی که براساس آرمان های اسلامی، انقلابی و مردمی شکل گرفته است را آشکار می سازد.
از این رو از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی از مهمترین دغدغه ها و نگرانی های حضرت امام حفظ این حرکت الهی که همان اسلام و انقلاب بود می توان اشاره نمود بطوریکه ایشان در این باره می فرمایند: «مبادا این سرمایه عظیمی که محصول سالها تجربه و تلاش در عسرتها و فراز نشیب ها بوده است، در مسیر زندگی روزمره به فراموشی سپرده شود.» ایشان بعنوان معمار انقلاب اسلامی همیشه بر این نکته توجه داشتند که «باید همه ایران این توجه را داشته باشد. و به خصوص آنجاهایی که در معرض این است که خدای نخواسته یک آسیبی ببیند نهضت» (صحیفه امام ج11 ص363)
برهمین اساس از مهمترین تأکید حضرت امام در مراقبت و استمرار این حرکت و خیزش مردمی که در رویارویی با تهدیدات فرا روی نظام اسلامی که در هر دوره از عمر انقلاب نیز قابل بهره برداری است به موارد زیر می توان اشاره نمود که گویای جهان بینی وسیع و آینده نگری در کلام این بزرگ مرد تاریخ که همچون نسخه و دوای هر دردی در ادامه حیات انقلاب کارگشا خواهد بود.

توطئه ها و لزوم بیداری و حفظ هوشیاری
از مهمترین موضوعاتی که حضرت امام این معمارکبیر نظام همیشه بر آن تأکید داشته اند «لزوم بیداری و حفظ هوشیاری» در شرایط تهدید و توطئه که با روش های مختلف در طول حیات انقلاب اسلامی شکل گرفته است می توان اشاره نمود. موضوعی که مقام معظم رهبری نیز بعنوان ادامه دهنده راه این مرد الهی بعنوان بصیرت و بیداری مردم و نخبگان در شرایط فتنه بارها بر اهتمام بر آن تأکید نمودند. از این رو حضرت امام در خصوص ایجاد توطئه و فتنه ها در مسیر انقلاب و القاء ناکارآمدی نظام لزوم بیداری و هوشیاری را مهمترین عامل در حفظ این جریان معرفی می نمایند:
«از مشکلاتی که ما مواجه هستیم، همین استفاده توطئه گرهاست از احساسات جوانهاست. این توطئه گرها که دیدند شکست خورده اند و نمی توانند با ملت ما به مبارزه برخیزند، برای اینکه ملت یکپارچه در مقابل آن قدرتهای بزرگ ایستاد و پیش برد، حالا در صدد این برآمدند که از این احساسات پاک جوانهای ما استفاده هایی به نفع خودشان بکنند و جوان های ما غافل از این هستند. از جمله استفاده هایی که اینها می خواهند بکنند این است که: «این تحولی که حاصل شد، این انقلابی که شد، اینهم چیزی نشد». این درسطح کشور با تبلیغاتی که آنها دارند، منتشر می کنند و مقصد آنها این است جوان های ما را از آن راهی که رفتند مأیوس کنند». (صحیفه امام، ج10، ص515)
«شما هوشیار باشید که بسیاری از این اشخاص که بین مردم افتادند و تبلیغات سوء می کنند و می خواهند که نهضت ما را به شکست برسانند. شما دوستان، برادران من آگاه و بیدار باشید و نگذارید اخلال گران بین شما رخنه کنند؛ اینها عمال اجانب هستند، اینها بنا دارند که باز مسائل را به سالهای قبل برگردانند، اینها به نظر من می آید که عمال آمریکا هستند و می خواهند که همان مسائل را، همان چپاولگری را، همان سلب آزادی و سلب استقلال را دوباره به ایران برگردانند. اگر شما دوستان و همه اقشار ملت بیدار نباشید، من خوف دارم که خدای نخواسته به شکست برگردیم. (صحیفه امام ج7 ص17-16)
«می خواهند نهضت را از طریق خودش منحرف کنند می خواهند شما را سرگرم کنند به مسائل دیگری غیر از مسائل اساسی  این را من، من باب اتفاق نمی دانم، اهانت به بعضی احکام اسلام و اهانت به من و شکایت متعدد از اموری که در کشور می گذرد من باب اتفاق نیست، نقشه است توطئه است. نقشه برای اینکه شما را از راه مستقیمی که دارید، از این نهضتی که دارید، منحرف کنند و به امور دیگر غیر از این مهم منصرف کنند. ملت ایران باید با هوشیاری این توطئه ها را خنثی کنند. دراین روزها اجتماعاتی می شود ازطرق مختلفه می خواهند ایجاد نفاق کنند، ایجاد هیاهو کنند. ملت باید با کمال خونسردی این توطئه ها را و این شیطنت ها را خنثی کند. اگر شما سرگرم کارهای دیگر بشوید، اگر راجع به مسائل تفرقه افکن، توجه کنید. از مسائل اصلی باز می مانید.» (صحیفه امام، ج9، ص: 67)
«باید دراین وقتی که از همه اوقات برای ایران حساس تر است، علمای ایران و سایر اقشار، جوانان محترم، دانشگاهها، دانشجوها، طلاب علوم دینیه، بازاریها، سایر اقشار، دهقان، کارگر توجه داشته باشند به اینکه شیاطین در کمینند. و اگر خدای نخواسته غفلت بشود و این ریشه های پوسیده باز رشد کنند بین جامعه، زحمت ها هدر می رود. الان چیزی نیستند لکن هوشیاری نباشد اگر جلوگیری نشود، ممکن است که رشد کنند.» (صحیفه امام، ج7، ص: 540)

حراست از جایگاه ولایت فقیه و رهبری
دیدگاه امام خمینی(ره) درباره نقش و جایگاه ولایت فقیه بعنوان راز ماندگاری این حرکت الهی و مردمی که در پایان قرن بیستم در رویارویی با تفکرات کمونیستی و لیبرالیسمی پا به عرصه ظهور نهاد بیش از پیش حائز اهمیت است؛ چرا که در برابر دسیسه و توطئه های گوناگونی که در طول گذشت این سه دهه از عمر انقلاب به چشم می خورد بیشترین نقش و تاثیر را در دفع و خنثی سازی این توطئه ها برعهده داشته است؛ بنحوی که نظریه پرداز آمریکایی «فوکویاما» راز ماندگاری و اوج پرواز فرهنگ شیعه را وجود عنصر ولایت دانسته و هرگونه اقدام، ضربه به این فرهنگ و از بین بردن این جریان در حال اوج را ضربه به اصل ولایت و کمرنگ کردن ولایت مداری در مردم دانسته است. چرا که نقش رهبری و ولایت فقیه مؤثرترین عامل در مدیریت چالش ها و نابسامانی ها به حساب می آید. به طوریکه وجود جایگاه رهبری باعث خنثی شدن توطئه های طراحی شده علیه نظام اسلامی بوده است؛ جریانی که در طول تاریخ ایران نیز از سوی مرجعیت شیعه در قبال اقدامات و قراردادهای ننگین حکمرانان بی لیاقت با دول استعماری بارها به چشم خورده است. به گونه ای که در برابر هرگونه تجاوز و چپاول صدای اعتراض به استعمار از سوی مرجعیت شنیده می شود و دست ولایت درآن دیده می شود؛ مانند امتیاز تنباکو و دیگر قراردادهای ننگین علیه منافع کشور. لذا می بینید حضرت امام با آگاهی، بصیرت و روشن بینی الهی خود بهترین اصل در اصول قانون اساسی را اصل ولایت فقیه دانسته اند و دراین باره می فرمایند: پشتیبان ولایت فقیه باشید به تا مملکت شما آسیبی نرسد، و درجایی دیگر می فرمایند: «... من به همه ملت، به همه قوای انتظامی اطمینان می دهم که امر دولت اسلامی اگر با نظارت فقیه و ولایت فقیه باشد، آسیبی بر این مملکت وارد نخواهد شد».

حفاظت وصیانت از اسلام
با مطالعه در سیره عملی و نظری امام از دیگر توصیه های این مرد الهی درخصوص پایداری و استمرار این حرکت صیانت از اسلامیت نظام است. موضوعی که به عنوان شعار اسلامی این جریان و خیزش مردمی در رویارویی با تفکرات و اندیشه های لیبرالیسم و کمونیسم باعث حضور تفکر واندیشه ای جدید در میدان رقابت برای سعادت و کمال انسانی مطرح گردید. در اندیشه ایشان یکی از ارکان اساسی مشروعیت نظام، اسلامی بودن است. لذا چه پیش از برقراری جمهوری اسلامی و چه بعد از آن همواره اسلامیت آن را بعنوان قوام و پایداری این حرکت عنوان نموده اند و بر حفظ وصیانت و حراست از اسلام اهتمام ورزیده اند و هدف از همه دشمنی ها را نیز دشمنی با اسلام دانسته اند...
«شما می دانید که این نهضت با قدرت اسلامی و با قوت ایمان پیش برد؛ و گرنه ما در مقابل آنها چیزی نداشتیم و آنها همه چیز داشتند. ما قدرت ایمانی داشتیم شما جوانها با قدرت ایمان این نهضت را تا اینجا آوردید به پیروزی رساندید. این قدرت ایمان را حفظ کنید. این نهضت را باقوه اسلام و با توجه به اسلام حفظ کنید و به پیش ببرید. اگر خدای نخواسته به اینجا که ما آمدیم سستی پیش بیاید، یا تفرقه پیش بیاید، یا مخالفت های قشرها پیش بیاید، خوف آن است که دشمن ها با هم متحد بشوند و برما غلبه کنند. آن وقت است که باز اسلام را کنار می زنند و بر ما حکومت می کنند؛ همان حکومت جابرانه. لیکن اگر این ایمان را حفظ کنید و این وحدت را، همه با هم باشیم وهمه به سوی اسلام باشید، هیچ قدرتی به شما پیروز نخواهد شد. (صحیفه امام، ج 9، ص: 222)
«من هیچ خوفی از جنگ ندارم و شما هم ندارید و ملت ما هم ندارند، لکن آن خوفی که هست که من برای شما که می خواهید افسر باشید و درجبهه ها بروید و با کفار جنگ کنید باید تذکر بدهم ]این است[ که نقشه های حساب شده درکار است برای شکستن اسلام. مقصد اصیل این است که اینها چون از اسلام سیلی خورده اند و با قدرت الله اکبر آنها را از ایران بیرون کرده اند و دست چپاولگرها را کوتاه کرده اند. لهذا دشمن اصلی اسلام است، نه ارتش است، نه روحانیت است و نه جمهوری اسلام و نه حکومت اسلامی و نه آنهایی که در راه اسلام دارند فداکاری می کنند. دشمن اصلی اینها نیستند، دشمن اصلی اسلام منتها با یک نقشه حساب شده دارند پیشروی می کنند (صحیفه امام، ج 13، ص: 347-345)
«اینک که به توفیق و تایید خداوند، جمهوری اسلامی با دست توانای ملت متعهد پایه ریزی شده و آنچه در این حکومت اسلامی مطرح است اسلام و احکام مترقی آن است، بر ملت عظیم الشان ایران است که در تحقق محتوای آن به جمیع ابعاد و حفظ و حراست آن بکوشند که حفظ اسلام در رأس تمام واجبات است»

برخورداری از پایگاه قوی مردمی
حضرت امام (ره) در تداوم حرکت انقلابی برخورداری از پایگاه مردمی و حمایت آنان را که همواره به دو رکن اسلامیت و جمهوری اشاره کرده اند و تخلف از آن را جایز ندانستند تاکید داشته اند. مقام معظم رهبری نیز به شکل گیری حکومت اسلامی بر دو پایه الهی و مردمی (جمهوری اسلامی) تاکید ورزیده اند. از دیدگاه حضرت امام (ره) «حکومت جمهوری اسلامی هم یک حکومت است مثل سایر حکومت ها ولکن قانونش قانون اسلامی است» از این رو ایشان همیشه دغدغه مردم و آحاد جامعه را به عنوان پدر و رهبر جامعه داشته اند و طبق نص صریح قانون اساسی و تاکید امام خمینی (ره) اراده مردم در اداره امور جامعه باید دخالت داشته باشد و بدون تکیه حکومت بر اراده و رأی مردم مشروعیت حکومت مورد تأمل خواهد بود.
«جلب نظر مردم اموری است که لازم است، پیغمبر اکرم جلب نظر مردم را می کرد. دنبال این بود که مردم را جلب کند، دنبال این بود که مردم را توجه بدهد به حق. شما هم باید دنبال همین معنا باشید، دولت باید دنبال همین معنا باشد، ارتش باید همین معنا را داشته باشد، پاسدارها باید همین طور باشند  این را باید، این پشتوانه را باید حفظش بکنید. اگر این پشتوانه خدای نخواسته، یک وقتی از دست ما برود همه ما از بین خواهیم رفت و اسلام هم دستخوش باز یک مسائل دیگر می شود» (صحیفه امام، ج 17، ص: 252-251)
از این رو ایشان در تداوم حرکت انقلاب همواره مردم را ذی حق دانسته و مسئولان را نسبت به ادای حقوق مردم سفارش نموده اند که مهمترین این موارد شامل حق تعیین سرنوشت، آزادی اراده و انتخاب، تامین رفاه و آسایش مردم و اعتبار رأی اکثریت مردم می توان اشاره نمود که در این باره می فرمایند: «حکومت اسلامی ما متکی به آرای مردم خواهد بود».