بیت امام در تمام ایران ممتاز هستند

آیت الله جلالی خمینی در گفت‌وگو با خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی جماران در آستانه‌ی اربعین بانوی بزرگ انقلاب، ضمن تصحیح مصاحبه پیشین خود به تشریح ویژگی های شخصیتی خانم امام پرداخت و گفت: من در مصاحبه ای گفته بودم که طلاجات باقی مانده از امام خمینی(س) که در اختیار خانم امام بود و توسط حاج احمدآقا در اختیار اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم قرار داد، از نذورات بود، اما پس از انتشار مصاحبه یکی از افراد موثق که از هر جهت برای من حجت است، به من اطلاع داد که این طلاجات نه از وجوهات شرعیه بوده است، نه از نذورات. بنده این خبر را تصحیح می کنم.
 

وی در ادامه همسر حضرت امام خمینی را اسوه استقامت خواند و اظهار داشت: در بزرگواری خانم امام همین بس که طلاجاتی که در اختیار ایشان بودند و اجازه مصرف در آنها را داشتند و می توانستند هر طور که صلاح می دانستند مصرف کنند، اما زهد و تقوای ایشان به گونه ای بود که آنها را تحویل آیت الله لنکرانی دادند.


وی با بیان اینکه همسر امام خدیجه زمان بود ، گفت: همانطور که خدیجه همسر پیامبر(ص) تا آخرین لحظه فداکاری کرد و آن مشکلات را در شعب ابی طالب متحمل شد، خانمی که از او به عنوان ملکه بطحا تعبیر می شد، در آن سه سال سنگ به شکمش می بست. وقتی جبرائیل به پیامبر(ص) نازل می شد عرض می کرد، یا پیغمبر خدا می گوید سلام مرا به خدیجه برسانید. خدیجه ثقفی نیز در همه مشکلات با آن همه تبعید و زندان در کنار امام بود.
 

خدیجه زمان ما سه داغ بزرگ دید داغ رحلت امام، داغ شهادت حاج آقا مصطفی، آن پسری که امید اسلام بود و اگر می ماند در راس مراجع قرار داشت و داغ رحلت حاج احمد آقا که معین و یار وفادار امام بود و به صورت کامل در خدمت امام  بود  و در مقابل امام خضوع داشت و خانواده امام را در برابر دشمنی هایی که می خواستند هر طور شده به این خانواده ضربه بزنند، با کیاست حفظ کرد.
 

جلالی خمینی افزود: همانطور که امام مرد استثنایی بود، خانم امام هم زن استثنایی بود، آن بردباری را از کسی سراغ نداریم. ایشان هرگز بعد از انقلاب خواسته ای از حکومت نداشت.


وی از دعوت خانم امام به خمین به عنوان یکی از خاطرات ماندگار خود یاد کرد و اظهار داشت: فکر می کنم اولین باری بود که خانم به خمین آمده بود.مردم با استقبال بی نظیری او را وارد خمین کردند و تجلیل خوبی از ایشان شد به طوری که به همسر من گفته بود من مسافرت های زیادی رفته ام فرانسه، عراق، مکه،  آلمان و ... اما هیچ سفری برای من مثل خمین خوش نگذشت. خانم در آنجا برای اولین بار یک مصاحبه با سیمای اراک کرد. بعد ازآن نشنیدم که با جای دیگری مصاحبه کند.
 

جلالی خمینی افزود: خانم امام یک شخصیت ممتازی بود. گاهگاهی می آمدند منزل ما. ایشان عین امام رفتار می کرد. بقدری شمرده و عمیق صحبت می کرد که آدم دلش می خواست فقط گوش دهد.


وی با برشمردن ویژگی های خانواده امام گفت: بیت امام در تمام ایران ممتاز هستند شاید اینچنین خانواده ای با اینهمه تدین ، نظم و معتقد و پایبند که همه همه اینها مرهون زحمات همسر امام بود، پیدا نشود.
 

جلالی خمینی در خصوص رحلت همسر امام اظهار داشت: من خیلی ناراحت شدم از اینکه این خانم زمانی فوت کرد که حقش آن گونه که باید و شاید ادا نشد. البته مقام معظم رهبری با آن نماز باشکوه و آن جلسه باشکوه خیلی احترام گذاشت خوب بود. اما می بایست یاد این خانم که مادر انقلاب است، بیشتر از این ها گرامی داشته می شد.
 

وی به رابطه خانم امام با مردم ایران به خصوص زنان پرداخت و خاطرنشان ساخت: ایشان بانوی اول ایران بودند و رابطه خوبی با مردم داشتند. در جلسات مختلف شرکت می کرد و صرف حضورش در جلسات برای خانم ها سرمشق بود. خانواده شهدا او را الگوی خود می دانستند.
 

جلالی خمینی در خصوص رابطه خانم امام با امام گفت: رابطه امام با همسرش بر اساس اصول اسلامی بود. امام مرد متعهد، پایبند و متدینی بودند. آنچه اسلام دستور داده بود پیاده می کردند. امام می نشست سر سفره اگر خانم نمی آمدند غذا نمی خورد. این احترام به خانوده است که از اسلام نشأت می کرد. خانم هم در مقابل احترام زیادی به امام می گذاشت. همسر من با خانم امام ارتباط زیادی داشت. نه من و نه همسرم کوچکترین گلایه ای از خانم امام نشنیدیم.


وی به ذکر خاطره ای از خانم امام از زمان رحلت حاج احمدآقا پرداخت و گفت: شب نهم رحلت حاج احمدآقا از طریق همسر خودم از خانم امام درخواست ملاقات کردم تا به ایشان تسلیت بگویم. ایشان اجازه دادند که من خدمتشان برسم. وقتی رسیدم خانم مصطفوی هم کنارشان نشسته بود. به همسر امام گفتم: «رحلت حاج احمدآقا برای ما خیلی سخت بود ولی یک چیزی این مشکلات را جبران کرد و احترام مردم بود تشیع جنازه حاج احمدآقا باشکوه تر از تشییع جنازه مراجع بود. بحمدالله چراغ خانه روشن است خداوند فرزندی مانند حجت الاسلام و المسلمین سیدحسن آقا به ایشان داده است که که آن سخنان بلند و بزرگ را زمان رحلت ایشان گفت» یک دفعه دیدم خانم مصطفوی برگشت و گفت: «آقای جلالی آن موقعی که حسن در مرقد این حرف را می زد خانم تلویزیون نگاه می کرد مادر گفت: « تن صدای حسن تن صدای احمد است اما هیبتش هیبت امام است.» یک زن که جوان از دست رفته و باید شیون و زاری کند ببینید چقدر قشنگ و زبینده حرف می زند.