پاداش اخلاص امام(ره)
اخلاص درعمل دریچههای رحمت الهی را میگشاید و توفیقات را روزافزون و عزت را ارتقایی دوچندان میبخشد.
چند روز پیش یکی از علمای برجسته به نکته بسیار مهمی درباره پاداش امام در اخلاص عمل اشاره کردند و فرمودند: پاداش اخلاص عمل امام، رهبری حضرت آیتالله خامنهای به مردم است. غور درحوادث 21سال گذشته و نحوه عبور نظام اسلامی از گردنههای پرپیچ و خم آن، مؤید این ادعاست.
زمینههای دریافت این پاداش را خداوند از زمان حیات حضرت امام مهیا نمود و موانعی را که میتوانست مسیر حرکت را در جاده دیگری قرار دهد برطرف نمود. اخلاص امام(ره) بردرستی مسیر آینده انقلاب اسلامی اثر گذاشت و سه مؤلفه اساسی که مانع این پاداشدهی بود برطرف نمود:
1ـ عزل آیتالله منتظری، 2ـ حذف مرجعیت درشرایط رهبری درآن زمان، 3ـ اشاره مستقیم امام(ره)، عناصر اصلی هستند که خداوند بهعنوان مقدمه پاداش امام(ره) در بیان و تصمیم وی جاری و ساری نمود. حضرت امام در حوزه وظایف و اختیارات حکومت ولی فقیه را همشأن و همتراز رسولالله میداند و بهعنوان یک اسلامشناس، به خوبی میداند که «یجعلالرساله» در چه کسی و چگونه محقق میشود. در جامعه اسلامی نه رهبران دینی نیاز به تملق دارند و نه خصایص مسلمانی اجازه تملقگویی را به پیروان امام میدهد. اما باید بین رهبری بعد از امام(ره) و جمله «با دلی آرام و قلبی مطمئن و ضمیری امیدوار به فضل پروردگار از خدمت خواهران و برادران مرخص میشوم»، رابطهای برقرار نمود.
مگر میشود که حضرت امام نسبت به سرنوشت آینده میراث گرانبهای خویش بیتفاوت بوده باشد؟ مگر رسولالله اینگونه بود؟ بنابراین هدیه رهبری جامعالشرایط، در دنیای پیچیده امروزی نمیتواند در راستای الطاف الهی به حضرت امام و ملت او نباشد. خداوند بزرگ اراده کرده است که حاصل زحمات امام و سالها زجر و آوارگی و تبعید از یکسو و «حوادث کمرشکن» بعد از پیروزی از سوی دیگر در دادن پاداش به امام متمرکز شود و جامعه اسلامی مدنظر امام در پرتوی رهبری هوشمندانه و هنرمندانه بعد از امام(ره) «دل آرام» و «قلبی مطمئن» امام را همچنان آسوده نگه دارند. قطعاً شرایط مقام معظم رهبری از شرایط دوران امام بسیار سختتر بوده است. همانگونه که امیرالمؤمنین با پیچیدگیهایی مواجه شد که در زمان رسولالله سابقه نداشت.
یکی از این پیچیدگیها حوادث سال گذشته بود. عبور از آن فقط در پرتو رهبری هوشمند و متصل به حق، امکانپذیر است. رهبری که با اشاره وی صدها هزار نفر بعد از 25 خرداد صحنه خیابانها را ترک نمودند و میلیونها نفر در 9دیماه بدون اشاره وی و با استنباط از مطالبه وی به خیابانها آمدند تا «دل آرام امام» و «قلب مطمئن» وی همچنان آرام و مطمئن باشد و شیرازه جامعه اسلامی در محور ولایت منسجم بماند و همه توطئهها، خصومتها و کینهتوزیها در سایه اشاره رهبری الهی خنثی گردد.
آنان که مدعی انحصاری حضرت امام(درحوزه روحانیت) هستند نیک میدانند که علل قرار نگرفتنشان در شعاع قضاوت امام(ره) برای رهبری آینده نظام چه بود. بنابراین قلب امام با گرایش به نزدیکان آرام و مطمئن نبود بلکه تقوی و مدیریت و زمانشناسی و اخلاص را ملاک رهبری آینده میدانست و در بین نزدیکان انگشت اشاره وی اینگونه نمایان شد که «شما (آیتالله خامنهای) در بین دوستان چون خورشیدی میدرخشید.» امام(ره) نیاز به تملقگویی زیردستان نداشت. این باور قلبی آن مرد الهی بود و ثمره آن درستی و حقانیت، اکنون قابل لمس و رؤیت است.
اگر مدعیان امام با عینک امام بنگرند، آنگاه آلودگیها و منیتها گم خواهد شد و همه زیر این پرچم الهی به استمرار آرامش و اطمینان قلبی امام کمک خواهند نمود. شرط آن نگاه اعتقادی مجدد به این فرموده امام است که: «ولایت فقیه چیزی نیست که آن را خبرگان درست کرده باشند.»