پیشگامى زنان در نهضت امام خمینى (ره)

براى این منظور تعدادى از بانوان در میدان توپخانه و بازار، میان سربازانى که براى سرکوب مردم آمده بودند میوه و شیرینى پخش مى‏کردند تا بدین ترتیب آنان را به نهضت متمایل نمایند و از برخورد با تظاهرکنندگان باز دارند. این اقدامات براى بازداشتن ارتشى‏ها از سرکوب مردم، در برخى از نقاط تهران مؤثر بود. در قم زنان به نشانه اعتراض به تبعید و حبس امام مانند افرادى که فرزندان خود را از دست داده باشند، مى‏گریستند. در یکى از معابر زنان پیشاپیش مردان در حال حرکت بودند و چون معترضین وارد صحن مطهر حضرت فاطمه معصومه (س) شدند، گروهى دیگر از بانوان در حالى که تصویر امام را در دست داشتند به آنان ملحق گردیدند، پس از مدتى اقامت در صحن، حاضران از حرم بیرون آمدند، دویست مترى جلو نیامده بودند که مأموران به آنان یورش بردند و چون زنان در صف اول بودند، تعدادى از آنان کشته و عده‏اى به شدت مجروح گردیدند. (1) در این میان زنان ساکنان محله چهارمردان نقش عمده‏اى داشتند، امام خمینى (ره) در این باره فرمود: «نام بزرگ چهارمردان در فداکارى و جان‏نثارى در تاریخ عالم ثبت شد، نام بزرگ بانوان ایران ثبت شد، نام بزرگ بانوان قم ثبت شد، بانوان چهارمردان پیشرو این نهضت اسلامى بودند، رشد سیاسى خودشان را اثبات کردند، نهضت را راهنمایى کردند.» (2)
اصولاً بانوان در تهییج مردان و مقاومت آنان مؤثر بودند. یک شیرزن قمى به بهانه اینکه مى‏خواهد آن سوى خیابان برود از مأمورى که جنایاتى در تظاهرات مرتکب شده بود، کمک خواست و تا وى به آن بانو نزدیک شد، او دشنه‏اى از زیر چادرش بیرون آورد و آن مأمور را به هلاکت رسانید. (3) در خمین در ماتم دستگیرى رهبر نهضت، زنان خاک و کاه مخلوط کرده بر چادرهاى خود مى‏ریختند و بر سر مردم مى‏پاشیدند و با ناله شعار مى‏دادند: «یا مرگ یا خمینى» وقتى مأموران براى متفرق کردن تظاهرکنندگان آمدند، زنان با آنان درگیر شدند. (4) در شیراز مردم که تعداد زنان آنان قابل توجه بود، به پیروى از دستورات علما و اعتراض به دستگیرى امام و یورش به منزل آیت‏اللَّه دستغیب در مسجد جامع عتیق، جمع شدند که پس از مدتى تحصن و شعار دادن به سوى مسجد نو حرکت کردند و در خیابان‏هاى اطراف به تظاهرات پرداختند و با پلیس درگیر شدند که تعدادى و از جمله چندین زن، به شهادت رسیدند. (5)
اولین راهپیمایى مستقل زنان در 17 دى 1356 و در شهر مقدس مشهد برگزار گردید، زیرا رژیم شاه هر سال در سالگرد کشف حجاب در سراسر کشور مراسم، مجالس و رژه‏هایى توسط زنان ترتیب مى‏داد و تبلیغات منفى گسترده‏اى علیه حجاب اسلامى به راه مى‏انداخت و سعى مى‏کرد به هر نحوى بى‏حجابى و عوارض سوء آن را به زنان مسلمان تحمیل کند، علما و در رأس آنان امام خمینى (ره) به این حرکت اعتراض کردند، امام خمینى تأکید کردند: چرا جشن هفده دى را آزاد مى‏گذارند، اینها وسیله منفوریت است، منفور نکنید، ما نصیحت مى‏کنیم این هفده دى را به وجود نیاورید. ترقیات مملکت به هفده دى نیست. (6) با اوج گرفتن نهضت، زنان به صف معترضان و مخالفان این جشن وقاحت‏آمیز پیوستند. زنان خراسان در این حرکت پیش قدم و فعال شدند و در شکلى گسترده و آشکار به مخالفت با جشن هفده دى پرداختند. هنگامى که این مراسم با حضور تعدادى از زنان وابسته به دستگاه ستم و ایادى رژیم در میدان شاه مشهد در حال برگزارى بود، زنان با حجاب کامل از خیابان امام رضا (ع)، آیت‏اللَّه شیرازى و بالاى خیابان، دست به راهپیمایى زدند و بر ضد رژیم کشف حجاب شعار دادند و خواستار پایان دادن به این گونه مراسم مفسده‏برانگیز شدند، این تظاهرات به آرامى و بدون دخالت مأموران انجام گردید. (7) زیرا کارگزاران سلسله پهلوى نمى‏خواستند در روزى که آن را روز «آزادى زن» نامیده‏اند، به جنایت و رسوایى افزون‏تر بپردازند. این تظاهرات بر شهرهاى دیگر اثر گذاشت و به گزارش روزنامه دى ولت چاپ بن، صدها زن ایرانى در شهرستان‏هاى ایران به مناسبت چهل و دومین سال کشف حجاب، خواستار حجاب کامل شدند. (8)
در همین روز هفده دى 1356، در روزنامه اطلاعات مقاله‏اى با عنوان ارتجاع سرخ و سیاه در ایران، به قلم احمد رشیدى مطلق و به دستور شخص شاه درج گردید که در آن به امام خمینى (ره) و نهضت اسلامى اهانت شده بود. مردم قم در اعتراض به این مقاله وهن‏انگیز قیام 19 دى را بوجود آوردند که موجب گسترش قیام در مناطق دیگر گردید، در تظاهرات مزبور زنان چادرى با صلابتى خاص در حمایت از رهبرى نهضت شعار مى‏دادند. در آن موقع دبیرکل وقت سازمان ملل متحد هم به ایران آمده بود، و ساواکى‏ها مى‏خواستند چنان بمباران تبلیغاتى راه اندازند که این مقام بین‏المللى
متوجه واقعیت‏ها نگردد. سوژه اصلى عکاسان ساواک در وهله نخست، زن‏هاى چادرى بودند که در راهپیمایى نوزده دى مى‏توانستند مقاصد اصلى شاه را در تصاویر بیان کنند، مأموران امنیتى در ارائه گزارشى به دبیرکل سازمان ملل مزورانه گفتند وقتى شاه اعطاى آزادى و دموکراسى را در برنامه‏هاى خود قرار داد، بلافاصله در قم علیه آزادى زن قیام کردند و آنان را مجبور به پوشیدن چادر و نفى تمام ترقى‏هاى آریامهرى ساختند، اگر چه در آغاز کورت والدهایم (دبیرکل) این گزارش‏ها را مورد تأیید قرار داد اما وقتى خبرگزارى‏هاى جهان وقایعى از گسترش نهضت امام خمینى (ره) و نمونه‏هایى از جنایات رژیم پهلوى را در سرکوبى زنان به جرم آزادگى و رشد سیاسى و همگامى با قیام اسلامى منتشر کردند، دیدگاه وى اصلاح گردید، روند حوادث بعدى نیز این
دروغ‏گویى و گزارش‏هاى جعلى را به اثبات رسانید. (9) در روز 29 بهمن 1356 و در اربعین شهداى قیام 19 دى قم، تعداد قابل توجهى از زنان جهرم در محکومیت جنایات رژیم، مقابل بازار شهر اجتماع کردند و علیه سیاست‏هاى غلط رژیم شعار دادند که با دخالت مأموران شهربانى متفرق شدند. در رفسنجان نیز دانش‏آموزان دختر اقدام به راهپیمایى کردند و در دفاع از امام خمینى (ره) و مخالفت با رژیم پهلوى شعارهایى دادند که پلیس به آنان یورش برد و تعدادى را دستگیر و بقیه را متفرق ساخت. (10)
در 25 اردیبهشت 1357، تعدادى از زنان شهر ساوه در حالى که نقاب بر صورت گرفته بودند و پرچمى را که بر روى آن نوشته بود ما پیرو قرآن هستیم حمل مى‏کردند، در خیابان به تظاهرات پرداختند. شعارهاى آنان چنین بود: ما پیرو حکومت اسلامى هستیم، ما فاطمیان ساوه قانون خودساخته حکومت ستمکار ایران را براى آزادى زنان
نمى‏خواهیم. مأموران به آنان یورش بردند و دست‏اندرکاران اصلى را دستگیر و بقیه را پراکنده ساختند. (11)
در 11 شهریور 1357 زنان شهر زنجان با جمعیت چند هزار نفرى که همگى به طور کامل حجاب را رعایت مى‏کردند به مناسبت شهادت یک دانش‏آموز در خیابان‏هاى شهر دست به راهپیمایى زدند که مردم شهر ایشان را همراهى کردند و بر روى آنان گلاب پاشیدند. روحانیان شهر براى همدردى با زنان، نماز جماعت را تعطیل کردند و از رفتن به مساجد خوددارى کردند. این تظاهرات چنان تأثیرگذار بود که در شهرهاى دیگر علما مى‏کوشیدند زنان را به پیروى از آنان وادار کنند. (12) در کاشان هزاران نفر از بانوان در 12 شهریور 1357 از مسجد حبیب بن‏موسى راهپیمایى گسترده و با شکوهى را آغاز کردند و غالب خیابان‏هاى شهر را زیر پا نهادند. (13)
با شکوه‏ترین نماز عید فطر در تهران برگزار گردید. روزنامه کیهان ضمن درج تصویرى از زنان نمازگزار در این روز نوشت: این نخستین بار است که نماز عید فطر در خیابان‏ها برگزار مى‏شود و زنان مسلمان هم در خیابان نماز مى‏گذارند. (14)
در تظاهرات 17 شهریور که منجر به حادثه خونین کشتار وسیع مردم در میدان ژاله گردید، زنان شجاعتى ویژه از خود بروز دادند که امام خمینى (ره) در تجلیل از آنان، از این بانوان به شیرزنان تعبیر کردند. شب هفتم شهداى هفده شهریور، در بهشت زهراى تهران برگزار شد در این مجلس سوگوارى، مردان چون حلقه‏اى زنان داغدیده را محاصره کرده بودند و عده‏اى از مردان آنان را گلباران مى‏کردند و شعار مى‏دادند اى مادر مقاوم ما به تو افتخار مى‏کنیم، زنان بر سر مزار عزیزان خود به جاى گریه و ناله سخنرانى مى‏کردند و شعارهاى انقلابى مى‏دادند مادرى مى‏گفت: اى خمینى عزیز بگو تا من خونم را نثارت کنم، دیگرى مى‏گفت اى پسرم مرا نزد خداوند روسفید کردى، این شهادت بر تو و من مبارک باشد. (15)
در تظاهرات تاسوعا و عاشوراى تهران انبوه جمعیت به سوى میدان آزادى در حال حرکت بودند. نشریات وقت درباره حضور زنان در این راهپیمایى با شکوه نوشتند: در روز تاسوعا اکثر زنان با چادر در حالى که موى سر را تا حد پیشانى پوشانده بودند در صفوف منظم با در دست داشتن تصاویرى از امام و شعارهاى مختلف به راه افتادند، صفوف منظم زن‏ها را جوانان در حالى که دست‏هاى خود را به هم زنجیر کرده بودند همراهى و هدایت مى‏کردند. در روز عاشورا تعداد زنان نسبت به روز قبل، سه برابر افزایش یافت. (16)
امام خمینى (ره) در اعلامیه‏اى خطاب به مردم ایران، ترتیب دادن یک راهپیمایى پر شور در اربعین حسینى را وظیفه ملى و شرعى تلقى کردند. (17) مردم صبح روز اربعین در سراسر کشور به پیام امام، لبیک گفتند، در تهران سیل عظیم جمعیت بساط رژیم ستم‏شاهى را به سوى انهدام و زوال پیش مى‏برد. روزنامه کیهان نوشت در راهپیمایى دیروز تهران هیچ کس چادر را که لباس ملى و در پیوند با فرهنگ اسلامى ماست نشانه عقب ماندگى تصور نکرد، چرا که صدها هزار زن به ما ثابت کردند دستان پر توان آنها مهیاى یارى برادران خود بوده است، دیروز به هیچ طریقى نمى‏توانستیم دریابیم زنان شرکت‏کننده در راهپیمایى زیادترند یا مردان. آنان در حالى که کارت انتظامات را داشتند، دوش به دوش مردان به سازماندهى راهپیمایى پرداخته بودند. (18) در راهپیمایى 28 صفر (7 بهمن 1357) تهران، حدود پانصد هزار نفر زن حضور داشتند. شعارهاى آنان در این تظاهرات صلابت مردان را تعقیب مى‏کرد، آنان با نظمى کامل و جدا از مردم در این حرکت مهم سیاسى مذهبى حضور داشتند. (19)

نویدهاى امیدوارکننده‏
بسیج فراگیر و حضور فعال زنان در انقلاب به عنوان یک قشر تاثیرگذار دو بعد عمده داشت، نخست اعتراض به دیدگاه منفى موجود نسبت به شخصیت زن، دوم درخواست وضع مطلوب که آن را در کلام امام خمینى (ره) به عنوان تبلور اندیشه ناب اسلامى به عینه مشهود مى‏دیدند. همین نگرش مثبت، زمینه‏ساز تغییر کارکرد زنان از نقش حاشیه‏اى و پیرامونى در جامعه به نقش کلیدى مرکزى و در متن بود. امام اجازه تصویر شى‏ءگونه را از زن به هیچ فردى نمى‏داد و بر نقش مکمل زن و مرد در بناى جامعه تأکید مى‏نمود، از دیدگاه رهبر کبیر انقلاب، در نظام اسلامى زن مى‏تواند به عنوان یک انسان در ایجاد یک جامعه اسلامى مشارکتى مؤثر داشته باشد، اما تأکید مى‏نمود اسلام مى‏خواهد حیثیت و احترام زن حفظ گردد، شخصیت خود را به دست آورد و از این وضعیت بیرون آید، اسلام زن را تا حدى ارتقاء مى‏دهد که بتواند مقام انسانى را در جامعه باز یابد و از حد شى‏ء بودن بیرون آید و متناسب با چنین رشدى است که مى‏تواند در ساختمان حکومت اسلامى، مسئولیت‏هایى را به عهده گیرد. آن روح قدسى یادآور شد زن باید در مقدرات اساسى مملکت دخالت کند، شما (بانوان) همان گونه که در نهضت‏ها نقش اساسى داشته‏اید و سهیم بوده‏اید اکنون هم باید در پیروزى سهیم باشید و فراموش نکنید که هر موقع اقتضا کند، قیام کنید. مملکت از شماست، انشاءاللَّه باید مملکت را بسازید، ما مى‏خواهیم زن به مقام والاى انسانیت برسد. زن باید در سرنوشت خودش دخالت داشته باشد. دوره اختناق مى‏خواست زنان جنگجوى ما را ننگ‏جوى بار آورد ولى خدا نخواست.
امام ارتقاء و انحطاط هر جامعه‏اى را به شخصیت و نقش زنان مرتبط مى‏داند. زن مربى جامعه است. از دامن زن انسان‏ها پیدا مى‏شوند. مربى انسان‏ها زن است. سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است. امام در جاى دیگر متذکر مى‏گردد در دو برهه از تاریخ به زنان ستم گردید یکى در جاهلیت قبل از ظهور اسلام و دیگرى در قرن معاصر. در هر دو قرن زنان‏ها مظلوم بودند، آن وقت اسلام آنها را از فساد بیرون آورد و در این زمان امیدواریم که اسلام باز دست آنها را بگیرد و از غرقاب ذلت‏ها و مظلومیت‏ها نجات دهد.
در آستانه پیروزى انقلاب اسلامى آن معمار بزرگ نظام اسلامى تصریح فرمود:
"اسلام به هر دوى آنها (زن و مرد) حق تعیین سرنوشت را داده است، یعنى اینکه باید از همه آزادى‏ها بهره‏مند باشند. آزادى انتخاب کردن، انتخاب شدن، آزادى آموزش خویشتن و کار کردن و مبادرت به هر نوع فعالیت‏هاى اقتصادى. (20)
طبق اصل سوم قانون اساسى، دولت جمهورى اسلامى ایران موظف است در جهت تأمین آزادى‏هاى سیاسى و اجتماعى، مشارکت عموم مردم در تعیین سرنوشت سیاسى، اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى خویش، رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه براى همه مردم در تمام زمینه‏هاى مادى و معنوى گام بردارد و حقوق همه جانبه افراد اعم از زن و مرد را تأمین کند و طبق اصل 20 قانون اساسى همه افراد شامل مرد و زن به طور یکسان در حمایت قانون قرار دارند و در اصل 21 آمده است دولت موظف است حقوق زنان را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامى تضمین نماید و امور زیر را انجام دهد:
ایجاد زمینه‏هاى مساعد براى رشد شخصى زن و احیاى حقوق مادى و معنوى او، حمایت از مادران بخصوص در دوران باردارى و حضانت فرزند و حمایت از کودکان بى‏سرپرست، ایجاد دادگاه صالح براى حفظ کیان و بقاى خانواده، ایجاد بیمه خاص بیوه‏گان و زنان سالخورده و بى‏سرپرست و... (21)
پیرو تأکیدهاى امام و فراهم آمدن بسترهاى لازم بانوان ایران که در شکل‏گیرى انقلاب اسلامى و استقرار نظام جمهورى اسلامى مشارکتى مؤثر و مفید داشتند، بانوان در همه‏پرسى‏ها و رأى‏گیرى‏ها همپاى مردان حضور پر شور داشتند، در جنگ تحمیلى و دفاع مقدس بار سنگین تدارکات جبهه‏ها و برخى وظایف دیگر را بر دوش گرفتند، شرکت در بسیج نظامى و اجتماعى، فراهم ساختن کمک‏هاى مادى و شرکت در ستاد پشتیبانى جنگ و حمایت معنوى از سلحشوران از جمله این نقش‏هاى ارزنده مى‏باشد، حضور زنان در عرصه‏هاى مدیریتى آن هم در سطح کلان مثل نمایندگى مجلس شوراى اسلامى، انتخابات سراسرى شوراهاى شهر و روستا نیز درخور توجه و بسى تعمق است، پس از پیروزى انقلاب اسلامى چندین گروه، تشکل، نهاد و سازمان که مختص زنان است شکل گرفت، برخى از آنها در آستانه پیروزى نظام اسلامى شکل گرفتند مثل نهضت زنان مسلمان که مدتى بعد تعطیل شد. اما جامعه زنان انقلاب اسلامى پایدار ماند، برخى شکل‏هاى سیاسى دیگر عبارتند از انجمن همبستگى زنان (تأسیس 1371) مؤسسه زنان (تأسیس سال 1359)، جمعیت زنان جمهورى اسلامى ایران (تأسیس سال 1356)، جامعة الزینب (تأسیس سال 1365)، مرکز مطالعات و تحقیقات زنان، انجمن خیریه بانوان و شوراى همبستگى بانوان کشورهاى اسلامى از دیگر سازمان‏هاى مختص این قشر است، از گروه تشکل‏هاى دولتى باید به کمیسیون امور بانوان و بسیج خواهران و شوراى فرهنگى اجتماعى زنان اشاره کرد که تشکیلات اجرایى نهاد اخیر به نام دفتر امور زنان در سال 1370 تأسیس شد و در سال 1376 با هدف ارتقاى تشکیلات و ساختار آن به مرکز امور مشارکت زنان تغییر نام پیدا کرد و اکنون با عنوان مرکز امور بانوان و خانواده نهاد ریاست جمهورى مشغول فعالیت است، اشتغال زنان در بخش‏هاى علمى، تحقیقاتى، فرهنگى، اجتماعى، دانشگاهى آن هم در سطوحى عالى نیز از نشانه‏هاى شایستگى‏ها، لیاقت‏ها و توانایى‏هاى فکرى، فنى زنان مى‏باشد. (22)

پى‏نوشتها:
1) قیام 15 خرداد 1342 به روایت اسناد دهنوى، ص‏125 - 119، چ‏3، ص‏2.
2) جایگاه زن در اندیشه امام خمینى، ص‏169 - 168.
3) مجله پاسدار اسلام، ش‏308، ص‏36.
4) خمین در انقلاب، محمدجواد مرادى‏نیا، ص‏48.
5) یاران امام به روایت اسناد ساواک (شهید دستغیب)، ص‏123 - 119.
6) جایگاه زن در اندیشه امام خمینى، ص‏232.
7) هفت هزار روز تاریخ ایران، ج‏2، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامى، ص‏778.
8) همان، ص‏779.
9) قیام قم حماسه مقاومت و فداکارى، مجله پاسدار اسلام، سال‏24، ش‏277، ص‏39.
10) انقلاب اسلامى به روایت اسناد ساواک، ج‏3، ص‏7 و 53.
11) همان، ص‏651.
12) همان، ج‏10، ص‏381.
13) نقش زنان در نهضت امام خمینى، ص 116.
14) کیهان، 14 شهریور 1357، ش‏10556.
15) گام به گام با انقلاب، اکبر خلیلى، ص‏10 و 19.
16) روزنامه اطلاعات، 16 دى 1357، ش 15752.
17) نک: صحیفه نور، ج‏3، ص‏139 - 138.
18) روزنامه کیهان، سوم بهمن ماه 1357، ش 10617.
19) همان، 18 بهمن 1357، ش‏10623.
20) در جستجوى راه از کلام امام (دفتر سوم زن)، ص‏34 - 16.
21) نک: قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران.
22) نک: حقوق سیاسى اجتماعى زنان قبل و بعد از پیروزى انقلاب اسلامى، بخش سوم، مشارکت سیاسى زنان در گذر تاریخ ایران، بخش هشتم.