تاثیر سرنوشت ساز قیام مردم تبریز در پیروزی انقلاب اسلامی

به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، قیام ۱۹ دی ماه سال ۵۶ مردم قم در اعتراض به یک مقاله توهین‌آمیز، اندک اندک به دست فراموشی سپرده می‌شد و رژیم منحوس پهلوی می‌رفت تا ستون‌های بنای پوسیده استبدادی خویش را بر کالبد ایران محکم کند که توفان دیگری به پاخاست و همه رؤیاهای کاذب طاغوت را به کابوس مبدل کرد، در حالی که برنامه‌ریزان و اطرافیان شاه، چنین پیشگویی کرده بودند که با سرکوب مردم قم، ایران دیگر مطیع رژیم پهلوی است، اما تنها ۴۰ روز بعد از آن حادثه خونین، خون انقلاب و نهضت در رگ‌های دیار آذرآبادگان و زادگاه مبارزان و عالمان یعنی تبریز، جاری شد.

* پیش از آغاز
تبریز نخستین پایتخت شیعه است، مناره‌های مسجد صاحب‌الامر، روزی را که سکه‌ها به نام علی بن ابیطالب (ع) ضرب شدند، نیک به یاد دارد و شاهدی است برجای ایستاده در گذر روزها، ماه‌ها، سال‌ها و حوادث روزگار.
تبریز به مرور خاطرات سال‌های استبداد صغیر می‌پردازد، هنوز صدای ستارخان(سردار ملی) بر در و دیوار این شهر ضبط است که گفت: « من می‌خواهم ۷۲ اقلیم زیر بیرق امیرالمؤمنین و حضرت عباس باشند، شما از من می‌خواهید زیر بیرق روس و انگلیس بروم »،باغشمال به خود می‌بالد که روزی باقرخان( سالار ملی) قدم بر سینة وی فشرده است.
دوشنبه دهم دی ماه سال ۱۲۹۰ شمسی و مصادف با روز عاشوراست، پیکر ثقه الاسلام و هشت تن از یارانش با آقا شیخ سلیم، میرزا ابولقاسم ضیاء‌العلما محمد قلی‌خان، صادق الملک، پسران علی مسیو و مشهدی ابراهیم خیاط توسط قشون روس به دار آویخته شده‌اند، ثقه الاسلام حاضر نشد حملة روس‌ها به تبریز را به رسمیت بشناسد و مجاهدین تبریز را شورشی معرفی کند، وی اقتدار ایران را می‌خواست.
سال‌هاست که پهلوی دوم بر کشور پهناور ایران حکم می‌راند، روز عاشوراست و مردم از راه‌اندازی دسته‌های عزاداری منع شده‌اند، در میدان ساعت شهر (نوبار قاپیسی) سوز و سرما بیداد می‌کند،صدای نالة حزینی فضای میدان را درهم می‌پیچد صدا، صدای «کریم آقا صافی»، شاعر نوحه سرای تبریزی است که می‌خواند:
یوم عاشورا دی یا روز قیامتدور بوگون
یا قیامت عرصه سیندن بیر علامتدیر بوگون
مردم گرداگرد صافی جمع می شوند و دستة عزادای باشکوهی به راه می‌افتد و صافی ادامه می‌دهد:
عالم باطنده ایندی کربلا قان آغلیور
خنجر قاتل باخیر مقتوله هر آن،آغلیور
بیر طرفده زینبه گویا قیامتدور بوگون
و این حکایت تبریز است. دیار شمس تبریزی، قبله گاه مولانا و خانه اهل بیت.‌

* ۲۹درفشی کاویانی علیه ضحاک زمانه
نبض انقلاب سال ۵۷ مردم ایران در قلب خطه آذربایجان ‌تپید و ۲۹بهمن؛ نقطه عطفی در جریان مبازرات مردم تبریز علیه رژیم طاغوت شد که درفشی کاویانی علیه ضحاک زمانه بود.
قیام ۱۹ دی‌ماه سال ۵۶ مردم قم در اعتراض به یک مقاله توهین‌آمیز، اندک اندک به دست فراموشی سپرده می‌شد و رژیم منحوس پهلوی می‌ر‌فت تا ستون‌های بنای پوسیده استبدادی خویش را بر کالبد ایران محکم کند که توفان دیگری به پاخاست و همه رویاهای کاذب طاغوت را به کابوس مبدل کرد، در حالی که برنامه‌‌ریزان و اطرافیان شاه، چنین پیشگویی کرده بودند که با سرکوب مردم قم، ایران دیگر مطیع و چشم و گوش بسته پهلوی است، اما تنها ۴۰ روز بعد از آن حادثه خونین، خون انقلاب و نهضت در رگ‌های دیار آذرآبادگان و زادگاه مبارزان و عالمان یعنی تبریز، جاری شد.
۲۹ بهمن ماه سال ۵۶، نقطه عطفی بود تا با برپایی آیین‌های چهلم قیام شهرها، نهضت خمینی کبیر(ره) به یک قیام و انقلاب سراسری تبدیل شده و به بهار دلنشین پیروزی مردم در دهه فجر سال ۱۳۵۷ ختم شود، بنابراین همچنانکه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و رهبر معظم انقلاب تاکید کرده‌اند، مردم تبریز و آذربایجان‌شرقی، صاحبان اصلی انقلاب هستند و بدینگونه بود که نهال جمهوری اسلامی در سرزمین آذربایجان پا گرفت و سلسله جنبان مبارزه با طاغوت و استبداد و فساد، از روحیه و اراده پرصلابت مردم متدین آذربایجان‌شرقی رنگ واقعیت یافت.
عصر روز ۲۸ بهمن ۵۶، جنب و جوش محسوسی آذربایجان را فراگرفته بود، بازار تبریز در تکاپوی فردا بود، در داخل دانشگاه تبریز نیز برخی دانشجویان برنامه‌ی فردا را در گوش هم زمزمه می‌کردند.
شهید قاضی طباطبایی، روحانی مجاهد و مبارز آن دوران، در نقش روشنگری عالیقدر، همه این حرکت‌ها و جنب‌وجوش‌ها را هدایت می‌کرد، او قصد داشت نخوت و رخوت حاصل از سرکوب قیام خونین مردم شهر قم که استبداد طاغوت را فراگرفته بود بزداید و رؤیای نحس حکومت پهلوی را به کابوسی بنیان‌فکن تبدیل سازد.
«شهید قاضی» مقدمات برگزاری آئین اربعین شهدای شهر قم را با هدف احیای دوباره مبارزه علیه طاغوت فراهم کرد.
مکان این مراسم مسجد قیزللی تبریز در روز ۲۹ بهمن بود.
«قیزللی» یکی از مساجد مرکزی و مهم وقت تبریز بود که به کانون معترضین و مبارزین مبدل شده بود، ساعتی نگذشت که عمال رژیم، از هدف اصلی تجمع‌کنندگان آگاه شدند، بنابر این فرماندار نظامی شهر با گسیل نیروهای خود فروخته خود به محل مسجد قیزللی از ورود عزاداران به داخل مسجد جلوگیری کرد، اما کار به همین جا ختم نشد، چرا که توهین یکی از نظامیان به این مکان مقدس به منزله‌ جرقه‌ای بود که بر انبار باروت زده باشند، «تجلا» آن دانشجوی متعهد و مبارز، سکوت را جایز ندانست و با اعتراض خشمگین خویش، جان خود را به سوی ملکوت پرواز داد تا پیکر خونین‌اش، درفشی باشد کاویانی علیه ضحاک زمانه.
و از این هنگام بود که حرکت آن قطره‌ها به جویباری بزرگ و سپس اقیانوسی عظیم مبدل شد و تمام شهر تبریز را فرا گرفت.
در ادامه مبارزات، پیکر ۱۳ آلاله سرخ دیگر نیز بر زمین افتاد تا به عدد ۱۴ معصوم، ۱۴ پیرو عاشق و شیفته دین و ایمان و ایران، در خون خویش غلطان شوند و چراغ فروزان مبارزه و آزادی خواهی که می‌رفت، روبه افول گذارد، دوباره برافروخته شده و در نهایت بیرق سرخ شهادت، استقلال و دین مداری بار دیگر بر سرتاسر ایران به اهتزاز درآید.
«تبریز» در ۲۹ بهمن ۵۶ ثابت کرد که به راستی پرچمدار عزت‌خواهی و استقلال و دیانت است.

* قیام ۲۹ بهمن به اعتراف آمریکا
حسین نجفی، در کتاب نهضت اربعین که به تحلیل وقایع قیام خونین ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ پرداخته است، درباره قیام ۲۹ بهمن تبریز با اشاره به نقش مردم تبریز در پیروزی انقلاب اسلامی گفت: قیام ۲۹ بهمن به اعتراف آمریکا نهضت ایران را در آستانه پیروزی قرار داد.
وی با بیان اینکه قیام ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ مردم تبریز، اتفاقی نبود افزود: همواره تحلیل‌ها و موضع گیری‌های مختلفی در خصوص رویداد تاریخی قیام مردم تبریز در این روز بیان شده است ولی بنده بر اساس تحقیقاتی که در این خصوص انجام داده‌ام به این نتیجه رسیده‌ام که قیام ۲۹ بهمن مردم تبریز سازماندهی شده بود، نمی‌توان قیامی به این عظمت را که در یک لحظه از شرق به غرب تبریز را فرا گرفت،راهپیمایی عادی خواند.
وی با اشاره به پیام امام خمینی (ره) خطاب به مردم قهرمان تبریز گفت: بر اساس این فرمایش رهبر کبیر انقلاب، نقش آذربایجان بی همتاست و همواره این خطه مبنای زمینه‌سازی‌های سیاسی کشور بوده است، مردم آذربایجان در نهضت مشروطه، مسئله کشف حجاب، موج دستگیری ها همواره اثبات کر‌ده‌ا‌ند که زیر بیرق استبداد نمی‌روند که این خصلت مردم آذربایجان از لحاظ جامعه شناسی قابل بررسی و تحلیل است.
نجفی با اشاره به فضای خفقان سیاسی دهه ۵۰ تا ۱۳۵۵، گفت: در طول این پنج سال شدیدترین نوع خفقان بر فضای سیاسی کشور حاکم بود و فضای اعدام، زندانی کردن مبارزان و دانشجویان بر همه ابعاد مسائل سایه افکنده بود.
وی ادامه داد: با روی کار آمدن « کارتر» از حزب دموکرات در آمریکا، برای اینکه حکومت‌های مستبد دست نشانده آمریکا با خطر فروپاشی مواجه نشوند، سیاست حقوق بشر را در این کشورها در پیش گرفت و تمامی کشورها را ملزم به رعایت منشور حقوق بشر کرد.
مدیر عامل سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تبریز اضافه کرد: رژیم شاهنشاهی نیز که در نقطه انفجار قرار گرفته بود، به دستور شاه میزان آزادی را افزایش داد و در ۱۴ مرداد ۱۳۵۶ (سالگرد مشروطیت) در پیام سالانه خود وعده تغییرات سیاسی جدید را داد و پانزدهم مرداد، جمشید آموزگار را مجری این سیاست جدید خود منصوب کرد، شاه فضای باز سیاسی می‌کند، در حالی که امام (ره) این سیاست را یک توطئه اعلام می دارند.
این نویسنده می‌افزاید: امام خمینی (ره) طرح فضای باز سیاسی شاه را توطئه برای تطهیر رژیم شاه اعلام می‌دارد.
نجفی با اشاره به تحقیقاتی که در این خصوص انجام داده، می‌گوید: شاه با اعلام این موضوع دست به یک خطای استراتژیکی می‌زند، گر چه این موضوع نیز کاملاً سوری و فریبنده بود و شاه قصد داشت با ارائه آزادی‌های سوری به نوعی اعلام دارد که به وجود آمدن فضای اختناق بین سال های ۵۰ تا ۵۵ به دستور شاه نبوده است و ساواک خود چنین فضایی را به وجود آورده بود.
وی ادامه داد: ساواک اول آبان ماه سال ۵۶ سید مصطفی خمینی فرزند امام راحل را با همکاری اداره استخبارات عراق به شهادت می‌رساند.
نجفی خاطرنشان کرد: شهادت فرزند امام مسبب برگزاری مراسم گرامیداشت در تبریز و سایر شهرهای کشور می‌شود و در حقیقت این جلسات در بیشتر موارد با همکاری دانشجویان برپا می‌شد و به نظرم برگزاری این مراسم را می‌توان به نوعی پیش نیاز قیام ۲۹ بهمن تبریز تلقی کرد.
وی می‌گوید: رژیم شاه ضمن هراس از دیدن استقبال مردم در برگزاری این بزرگداشت‌ها و برای ارزیابی میزان مقبولیت مردم ۱۷ دی ۵۶ مطلبی موهن در مورد حضرت امام (ره) در روزنامه اطلاعات چاپ کرد.
نجفی اضافه کرد: جالب است بدانید که تعطیلی حوزه‌های علمیه قم به پیشنهاد فضلای آذربایجانی که در منازل مراجع تقلید جمع شده بودند صورت گرفت.
وی تصریح کرد: عامل اصلی تحریک مردم در قیام ۱۹ دی قم را علمای آذربایجانی بر عهده داشتند و من ارتباط ظریفی بین این قیام و قیام ۲۹ بهمن تبریز می‌بینم، به طوری که ۲۳ دی ماه همان سال، دانشجویان دانشگاه آذربادگان تبریز ضمن برپایی راهپیمایی با ساواک درگیر می‌شوند و پس از این روز موج گسترده‌ای از شعار نویسی بر روی دیوراهای خانه‌ها در تبریز به راه می‌افتد.
این نویسنده تبریزی با اشاره به نقش برجسته روحانیت در مبارزات مردم تبریز می‌افزاید: ۲۷ بهمن ۱۳۵۶ آیت الله قاضی طباطبایی و تنی چند از روحانیون تبریز با صدور اعلامیه‌ای برگزاری مراسم چهلم شهدای قم در مسجد قزللی را اعلام می‌دارند.
وی ادامه داد: ممانعت از برگزاری مراسم چهلم شهدای قم در مسجد قزللی تبریز و وقوع آن بی حرمتی‌ها به مسجد بهانه‌ای برای وقوع قیام تاریخی مردم تبریز شد.
نویسنده کتاب « نهضت اربعین» معتقد است بعد از ظهر ۲۹ بهمن در تبریز حکومت نظامی اعلام می شود و تانک‌ها برای سرکوب قیام مردم وارد خیابان های شهر می شوند.
وی در خصوص بررسی علل این قیام می‌افزاید: موضع گیری رژیم پیرامون قیام مردم تبریز این بود که تعدادی از کمونیست‌ها و افراد خارجی که ایرانی و تبریزی نبودند مسبب این آشوب‌ها بودند در حالی اقشار مختلف مردم و دانش آموزانی که زودتر از موعد مقرر هر روز تعطیل شده بودند، به قیام پیوستند.
نجفی گفت: در این روز حمله به مشروب فروشی‌ها، سینماها و مراکز فحشا نیز از شعله‌های آتش مردم در امان نماندند که این نیز از وجود انگیزه‌های فرهنگی و اجتماعی و مذهبی مردم تبریز خبر می‌داد.
نجفی در ادامه تشریح این وقایع، اقامت مزدوران آمریکایی و کنسولگری آمریکا در تبریز را دلیل اصلی وجود انگیزه ضدامپریالیسی مردم تبریز خواند.
این نویسنده اظهار نظر سرکنسول آمریکا در تبریز را پس از قیام ۲۹ بهمن جالب خواند و گفت: سرکنسول آمریکا در تبریز قیام مردم این شهر را در واژه «نهضت ایران در آستانه پیروزی» لقب داد.
عشرت شایق عضو شورای مرکزی جمعیت ایثارگران نیز درباره قیام ۲۹ بهمن تبریز گفت: مردم مسلمان و غیرتمند آذربایجان که همواره پرچمدار استقلال و آزادیخواهی بوده و در هر برهه از زمان نقش مهم و سرنوشت ساز خود را به اثبات رسانیده‌اند در قیام ۲۹ بهمن چنان ضربه مهلکی به حکومت استبدادی پهلوی وارد ساختند که بیش از یکسال نتوانست به حیات خیانت بار خود ادامه دهد.
شایق خاطر نشان کرد: تبریز به عنوان شهر حماسه و خون با موقعیت استثنایی و حساس خود همیشه کانون تحولات کشور بوده و مردم ولایت مدار این شهر در جریان مبارزات ملت مسلمان ایران در انقلاب اسلامی نیز الگویی از رشادت و ایثار را از خود به نمایش گذاشتند که همان قیام فراگیر مردمی در خیابان‌ها و مبارزه علنی با طاغوت و مظاهر فساد و تباهی بود.
نماینده مجلس هفتم همچنین اظهار داشت: خون شهدای قیام ۲۹ بهمن بیعت دوباره مردم آذربایجان با امام خمینی(ره) به عنوان مرجع دینی و رهبری سیاسی بود و نشان داد که میثاق مردم این سامان با ولایت همیشه استوار و گسست ناپذیر است.

*حرکت‌های بزرگ مردمی بدون تایید مرجعیت امکان‌پذیر نیست
رضا سمندری نویسنده کتاب هویت اجتماعی انقلاب ایران گفت: قیام ۲۹ بهمن نقطه عطفی در تاریخ انقلاب بوده و یک شعار سیاسی نیست، بلکه واقعیتی است که در نگاه صاحب‌نظران بسیار تعیین‌کننده بوده است.
وی با بیان اینکه حرکت‌های مردمی در ایران محور اصلی قیام‌ها و انقلاب‌های بزرگ بوده است، تصریح کرد: در این قیام‌ها که از تاریخ مشروطیت و قبل از آن مشاهده می‌شود نقش مردم بسیار برجسته‌تر شده است.
وی خاطرنشان کرد: این موضوع در حالی است که جابه‌جایی‌های بزرگ در عرصه قدرت نظامی و سیاسی عموماً توسط اشخاص ذی نفوذ صورت می‌گرفته است.
محقق علوم اجتماعی و سیاسی تصریح کرد: ‌در نگاهی به تاریخ مبارزات ملت ایران قیام بر علیه استعمار انگلیس که در قالب اعتراض به قانون انحصار دخانیات بروز یافت بسیار تعیین کننده است، به گونه‌ای که ملت ایران در آن زمان نقش و اهمیت خود در تحولات کلان دریافت.
سمندری با اشاره به نقش روحانیت و مراجع در سازماندهی قیام‌های مردمی تاکید کرد: روحانیت در این زمینه مهم‌ترین نقش را بر عهده داشته، به نحوی که همراهی و رهبری حرکت‌های بزرگ مردمی بدون تایید مرجعیت امکان‌پذیر نبوده است.
وی به قیام مردم تبریز در تاریخ مشروطیت اشاره کرد و افزود: در این حرکت بزرگ مردم تبریز با حضور قهرمانان ملی متعهدی پایبند به مذهب و مرجعیت در صحنه حضور یافتند و دغدغه اصلی مردم نیز قیام بر علیه منکرات مذهبی بود.
مولف مقاله برگزیده در زمینه مسائل اجتماعی و سیاسی با بیان اینکه مردم تبریز در قیام مشروطیت نقشی تمام‌کننده داشتند، تصریح کرد: در این حرکت بزرگ مردم تبریز با حرکتی مهاجرت گونه به تهران ‌‌نیروهای استبداد را ناکام گذاشتند که البته در این حرکت نیز نقش مرجعیت بسیار ملموس و برجسته بود.
نویسند کتاب هویت اجتماعی انقلاب ایران گفت: در تاریخ معاصر ایران و انقلاب اسلامی یک بار دیگر مردم تبریز را در جایگاهی نقش‌آفرین مشاهده می‌کنیم، به نحوی که در مرحله‌ای حساس وارد میدان شده و آتش انقلاب را شعله‌ور کردند.
وی تاکید کرد: اینکه گفته می‌شود، قیام ۲۹ بهمن نقطه عطفی در تاریخ انقلاب است، یک شعار سیاسی نیست، بلکه واقعیتی بوده که در نگاه صاحب‌نظران بسیار تعیین کننده بوده است.
نویسند کتاب هویت اجتماعی انقلاب ایران با بیان اینکه قیام مردم تبریز در آئینه رهبری انقلاب برجسته بوده است، گفت: پیام امام به قیام مردم تبریز نشانگر اهمیت این قیام در پیروزی انقلاب ایران است.
سمندری خاطر نشان کرد: امام در این پیام تاریخی خود مسائل بسیار مهمی را بیان فرموده است و نکات بسیار مهمی که سرشار از عواطف قلبی امام نسبت به این حرکت خروشان است را بیان می‌کند.

* ماه‌های نخستین بعداز پیروزی انقلاب
در ماه‌های نخستین بعداز پیروزی انقلاب، آذربایجان با ناملایماتی روبه‌رو می‌شود، تبریز نیروهایی را در دامن خود پرورده است که این روزها می‌توانند ساز مخالف رهبری نظام نوپای بعد از انقلاب را بزنند.
مهدی بازرگان و بسیاری از دوستان وی در نهضت آزادی اهل تبریزند و سیاست گام به گام آنها، صحنه حاکمیت را به نفع جمهوری اسلامی ترک گفته است. حزب خلق مسلمان، رسماً علم مبارزه مسلحانه و احقاق حقوق آذربایجان در حاکمیت و مرجعیت دینی را برداشته است، اتحاد جماهیر شوروی و رهبران حزب توده به تبریز امیدوارند.
نخستین شعارهای محوری انقلاب در تبریز بر سر زبان‌ها می‌افتد و به همه جای کشور منتقل می‌شود، آیت الله قاضی تا آخرین لحظه زندگی ارتباطش را با امام خمینی(ره) حفظ می‌کند.
نخستین و دومین امام جمعه تبریز، آیت الله قاضی و آیت الله مدنی در حمایت از رهبری امام به شهادت می‌رسند و این بار، آذربایجان شعار دیگری سر می‌دهد که هنوز به گوش می‌رسد: آذربایجان اویاخدی ، انقلابا دایاخدی »

* انقلاب اسلامی تداوم یک اعجاز
در پایان می‌توان چنین نتیجه گرفت، انقلاب اسلامی حرکتی عمیق، پویا و بالنده و در یک عبارت روشن معجزه بود.
اعجاز این حرکت به عنوان چکیده قرن‌ها اندیشه و آرمان الهی اسلامی، بیشتر از این جهت جلوه‌گر شد که تمام تحلیل‌ها و دیدگاه‌های رایج سیاسی را بر هم زد.
رویداد انقلاب اسلامی به تصریح دستگاه‌های خبری جهان، نظریه‌پرداران علوم اجتماعی و سیاسی را شگفت زده کرد و آنها را واداشت که به خطا در پیش‌بینی‌های خود اعتراف کنند، بر همین اساس آنها از این انقلاب به اعجاز در رخدادهای سیاسی تعبیر کردند و گویی این اعجاز مرزها و دامنه‌های خود را با گذشت به سه دهه از وقوع آن برنچیده و هنوز ادامه دارد.
مرور حوادث و جریان‌های سیاسی و اجتماعی جهان در سال‌های پس از انقلاب اسلامی به روشنی این نکته را آشکار می‌کند که گویی بخش اعظمی از این حوادث به نوعی با انقلاب اسلامی پیوند می‌خورند.
نخستین دستاورد جهانی این حرکت به راستی تحقیر آمریکا، به عنوان قدرت برتر بود و دیدیم که چگونه جوانانی که با پشتوانه‌های دینی و اعتقادی به میدان گام نهاده بودند، در نخستین بازتاب‌های انقلاب پیکار مبارزه را به سوی امپریالیزم جهانی هدایت کردند و مبارزه آنها سبب شعله ور شدن آتش کینه‌های فرو خفته جهان سوم علیه امپریالیزم شد.
پرونده انقلاب ایران با همه تلاش‌های پنهان و آشکاری که برای سرکوب آن صورت گرفت، هیچ‌گاه بسته نشد و در هر ورق از این پرونده نام و عنوان یک حرکت و نهضت در جای جای جهان ذکر شد.
اما اساسی‌ترین بعد انقلاب در واقع همان ویژگی‌های اعجازگونه آن بود. تجربه‌های جهانی حاکی از آن است که کشورهای دگرگون شده از انقلاب با گذشت اندک زمانی، دگرگونی یا نشانه‌های انحراف در آنها آشکار می‌شود و یا فشارهای درونی و برونی فرسایش شدید اقتصادی، ریشه‌های انقلاب را می‌خشکاند اما در انقلاب ایران با وجود شدت فشارهای درونی و برونی که بیشتر در قالب محاصره اقتصادی و تحمیل کردن یک جنگ همه جانبه ظاهر شد، نه تنها ریشه های این حرکت عظیم دچار آسیب نشد بلکه همین فشارها، پایه‌های انقلاب را مستحکم‌تر ساخت و بارش هزاران درد و رنج و کاستی، فرزندان انقلاب را آبدیده کرد و طوفان‌های سهمگین نه تنها برگ و بار درخت بارور و بهارآور انقلاب را فرو نریخت، بلکه موجب شد که هر روز جوانه‌های تازه بر شاخ و بازوی این درخت بیشتر بروید.
بر همین اساس جامعه ما که حساس‌ترین دوران سیاسی خود را سپری می‌کند، در رگ‌های خود خونی از جنس اعجاز دارد و این انقلاب که موهبتی الهی بود جامعه ما را در میان جوامع جهانی برتری داد، گویی این موهبت الهی را همانا دست خدا نگاه داشته است.
اینک جامعه ما در تداوم همان اعجاز چشم جهانیان را به تعجب گشوده است زیرا هر روز که رویدادی رخ می‌دهد نتایج و دستاوردهای آن بیش از گذشته آشکار می‌شود.