تاملي در باب پيروزي انقلاب كبير اسلامي

پس از فتح ايران توسط مسلمين، تاريخ كشور به مدت ۶ قرن عنوان اسلامي پيدا كرد اگر چه فاقد محتواي اسلام بود و دو سلسله قاجار و پهلوي پايان بخش حكومت هايي بودند كه پس از پيدايش اسلام و پيش از پيروزي انقلاب اسلامي ظاهر شدند.
۲) در طول ۱۳۵ سال حكومت قاجار و ۵۷ سال سلطنت پهلوي يعني نزديك به دو قرن، كشور ايران به طور مستقيم تحت تسلط سياست هاي قدرت هاي استعماري قرار داشته و با پيمودن سيري قهقرايي به وسيله اي براي بازي سياسي ابر قدرت ها تبديل گشت. اين در حالي بود كه مقارن همين سال با پيروزي انقلاب كبير فرانسه، تحول صنعتي در اروپا و كشورهاي استعمارگر آغاز شده بود. در اين ميان با افزايش ظلم و استبداد، در سال هاي ميانه دهه ۱۳۵۰، ناراحتي و نارضايتي مردم اوج گرفت و ملت ايران با رهبري حضرت امام خميني(ره) بزرگترين حادثه قرن بيستم را رقم زدند. پيروزي انقلاب كبير اسلامي از يك سو معادلات سياسي جهاني را برهم زد كه تا امروز آثار آن قابل لمس و ادراك است و از سوي ديگر يكي از استوارترين رژيم هاي وابسته جهان را كه از حمايت هاي قدرت هاي بزرگ برخوردار بود ريشه كن نمود و در كشوري چون ايران با اهميت اقتصادي و استراتژيك خاص خود، تحول سياسي، اجتماعي و مردمي عظيمي به وجود آورد.
۳) انقلاب اسلامي داراي مفاهيم خاصي است كه امام خميني(ره) با رهبري حكيمانه و فرزانه خويش، آن را به پيروزي رساندند و به اين ترتيب در بهمن ماه ۱۳۵۷ خروش دوباره اسلام از سرزمين ايران آغاز شد.
مفاهيم انقلاب اسلام را مي توان به طور خلاصه شامل حفظ اسلام، حفظ قرآن، احياي احكام دين مبين اسلام و احيا و رشد ارزش هاي والاي مكتب گرانسنگ اهل بيت(ع) بيان كرد. انقلاب اسلامي، اسلام را باوري ديگر به عنوان يك قدرت تعيين كننده در سطح جهان مطرح نمود و چشم انداز وحدت جهان اسلام، گريز از سلطه و ايستادگي در برابر استعمار كهنه و نو و ايجاد قطب سياسي جديد در جهان را به امت اسلام نويد داد.
انقلاب اسلامي براي بازگرداندن غرور جريحه دار شده مسلمانان، نجات امت اسلام از چنگال استعمارگران و بيداري ملت را به ارمغان آورد. احيا روحيه پرورش و تربيت اسلامي، عدالت گستري و شهامت آفريني در مردم مبارز و مسلمان از ديگر ويژگي هاي انقلاب اسلامي است. به اين ترتيب خروش مردم مسلمان ايران با رهبري مقتدرانه حضرت امام خميني(ره) بزرگترين انقلاب قرن بيستم را پديد آورد.
انقلاب اسلامي ايران آخرين انقلاب در قرن بيستم بود و از نظر موقعيت تاريخي در زماني به وقوع پيوست كه فلسفه حاكم بر جوامع گوناگون بر اصول اومانيستي و اگزيستانسياليستي متكي بود و بشر با شتاب خود را آماده مي كرد تا وارد عصر فرانوگرايي و فرا صنعتي شود. از اين رو انقلاب ايران اگرچه در برگيرنده تقريبا همه مولفه هاي ظهور يك انقلاب از ديدگاه جامعه شناختي است ، اما از منظر ماهيت با انقلاب هاي مشهورجهان چون انقلاب كبير فرانسه در سال ۱۷۸۹ و انقلاب ۱۹۱۷ روسيه تفاوت هايي دارد.
۴) انقلاب شكوهمند اسلامي ايران بازتاب هاي وسيعي از نظر منطقه اي و بين المللي در پي داشت سقوط نظام شاهنشاهي، استقرار يك دولت ديني، مشاركت وسيع مردمي، به هم خوردن تعادل قوا در خليج فارس و خاورميانه و به چالش طلبيدن ابر قدرت هاي شرق و غرب، حساسيت توجه ملت ها و دولت ها را برانگيخت و انظار جهاني را متوجه اين انقلاب نمود. از اين رو انقلاب اسلامي بلوك بندي ها و نظام دو قطبي تثبيت شده در نظام بين المللي را در هم ريخت و با وجود تضاد عميقي كه بين دو ابرقدرت حاكم بود، آنها را ودار به سازش و اتخاذ مواضعي واحد نمود و تحولات عمده اي در سطح جهان پديد آورد.
۵) كارشناسان جهاني پس از پيروزي انقلاب اسلامي، ابعاد اين انقلاب عظيم را چنين بيان كردند:
ايجاد شعور و آگاهي در مردم و بسيج وسيع توده ها. ايجاد حركت هاي هماهنگ در مردم پس از سالها ركود و ايستايي. ايجاد تعاون و همياري و دوستي پس از سالها دوري از هم و بيگانگي مردم. ايجاد تحول در نسل جوان و پاك ساختن آن از احساس پوچي و تباهي، دميدن روح تلاش و فعاليت در آنان و راندن جوانان از منجلاب هاي رژيم شاه پهنه هاي درخشان حماسه آفريني و ايثار. ايجاد حس اعتماد به نفس در جوانان و ارتقاي شخصيت و ابراز آن در تمامي قشرهاي اجتماعي. ايجاد مكتب خودسازي مجدد و تولد دوباره جامعه بر پايه معيارها و ارزش هاي اسلامي و انقلابي. ايجاد مكتب شناخت وسيع مشكلات و مسائل بشري در درون جامعه. دگرگون ساختن بنيادين و تجديد ارزش هاي فراموش شده جامعه.
۶) تحليل گران و صاحبنظران، بر اين باورند كه فروغ انقلاب اسلامي كه پس از صدر اسلام مهمترين و ريشه دارترين حادثه در تاريخ اسلام است، همه درخشندگي ها و فرازهاي برجسته تاريخ اسلام را در بر داشت و جايگزين تمامي الگوهاي پيشين تاريخ گرديد. از ديگر سو انقلاب اسلامي خط بطلاني بر همه سراب هايي كه متفكران سرخورده و پيروان مكاتب شرق و غرب دنبال مي كردند كشيد و آغاز دوران حركت آفريني اسلام در جهان را مژده داد. اين انقلاب در مقايسه با انقلاب هاي ديگر جهان از يك سلسله ويژگي ها و امتيازات اصولي برخوردار است كه از حيث فرهنگ، دانش و تئوري انقلاب آن را در رده بالاي پديده هاي سياسي بزرگ و انقلاب هاي مهم جهان قرار داده است. عناصري چون ماهيت ايدئولوژيكي، قدرت هاي رهبري و عمق تحولات ناشي از آن موجب گرديد كه بسياري از صاحبنظران در تئوري هاي انقلاب در كشورهاي اسلامي تجديد نظر كرده و الگوهاي جديدي را مورد تجزيه و تحليل قرار دهند.
۷) با مروري بر تاريخچه شكل گيري انقلاب اسلامي و حوادث پيش آمده در اين زمينه دو عنصر سازنده بيش از ديگر عناصر در پيروزي انقلاب اسلامي نقش ايفا نمودند؛ يكي فتواها و منشورهاي امام خميني(ره) بود و ديگري قاطعيت اعجاب انگيز ايشان؛ كه در خصوص هريك مختصري در ذيل بيان مي شود:
الف) فتواها و منشورهاي امام(ره):
فتواها و منشورهاي آن امام بزرگوار باعث بيداري مردم مي باشد. مردم با شنيدن فتواها و اعلاميه هاي امام خود، كارها را تعطيل كرده، به خيابانها ريخته و تا مرز شهادت پيش مي رفتند. يكي از خدمات بزرگ امام راحل به اسلام و تشيع امت اسلام، اين بود كه حوزه فتوا را بازتر فرمودند و مسائل سياسي و اجتماعي و انقلابي را دركالبد فتوا كه خاص مسائل عبادي و بيشتر عبادي فردي بود، جاي دادند و اين اقدام بزرگ، چون از مقام علمي شامخ و اخلاص ديني مايه ها داشت به خوبي جا افتاد و ثمربخش شد.
چنين است كه شخصيت ممتاز امام خميني(ره) جلوه اي خاص از آگاهي به خود مي گيرد، شخصيتي كه براي نشر آگاهي در ميان مردم و بسيج آنان، دادن فتواهاي انقلابي و حركت آفرين، به كسي جز خود نياز ندارد.
ب) مواضع قاطع:
قاطعيت اعجاب برانگيز حضرت امام خميني(ره) يكي ديگر از عناصر سازنده فجر انقلاب اسلامي است. قاطعيت همواره از داشتن هدف و ايمان به آن سرچشمه مي گيرد و در همه مصلحان بزرگ تاريخ بويژه پيامبران اين صفت سترگ هميشه ملاحظه شده است. پيامبران در راه مبارزه با طاغوت هاي زمان خويش، با صلابتي عظيم پاي به ميدان نهاده اند كه نمونه برجسته آن مبارزه حضرت ابراهيم(ع) با نمرود و حضرت موسي(ع) با فرعون است.
اين رسالت خدايي در كوبيدن جباران، كه بايد از قاطعيتي ويژه برخوردار باشد، پس از پيامبران، به امامان انتقال يافت و سپس به عالمان رباني دين رسيد. در انقلاب اسلامي ايران، نمونه والاي اين قاطعيت را حضرت امام(ره) از خود نشان دادند. قاطعيتي كه بارها براي ديگر دست اندركاران مبارزات سياسي نگراني آفريد و آنان را متزلزل ساخت. اما اين مرد خدا استوار و توفنده بر طاغوت زمان شوريد و به راه خويش ادامه داد، تا انقلاب به پيروزي رسيد.
۸)انقلاب اسلامي با سطح وسيع، ريشه هاي عميق و تمام ويژگي هاي خود به عنوان يك پديده اجتماعي، معلول عوامل بسياري است. عواملي چون ايمان و عقيده، اسلامي بودن و معنويت، قدرت رهبري و نفوذ معنوي در زمره مهمترين عواملي بودند كه ايجاد و تشكل و يكپارچگي قيام گسترده مردم را پديد آوردند. اين تشكل و يكپارچگي، همه اقشار ملت را برگرفت و همه جريانات سياسي را تحت پوشش خود قرار داد. اسلام با ايجاد اين يكپارچگي نقش عمده اي در جذب و تحرك بخشيدن نيروهاي مومن و استوار برعهده داشت و مردم با اعتقاد به امامت و تداوم آن و قبول رهبري حضرت امام خميني(ره) اصل ولايت فقيه را تجلي بخشيدند.
۹) سالروز پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي در حقيقت فجر صادق و طلوع نور و روشنايي بر پهنه ظلمت و سياهي طاغوت و طاغوتيان است و روزي است كه طلوع خورشيد عشق در آسمان ايران اسلامي تابيدن گرفت. مردم همراه با امامشان براي محروميت زدايي و تحقق عدالت اجتماعي قيام كردند تا شهد شيرين عدالت علوي را بچشند و بر عدالت و آزادي سلام دهند.
چه مسعود و مبارك است روزي كه جهان از دغلبازي ها و فتنه انگيزي ها پاك شود و حكومت عدل الهي بر سراسر گيتي گسترش يابد و منافقان و حيله گران از صحنه خارج شوند و پرچم عدالت و رحمت حق تعالي بر بسيط زمين افراشته گردد و تنها قانون عدل اسلامي بر بشريت حاكم شود. كاخ هاي بيداد فرو ريزد و آنچه غايت انبيا عليهم صلواه الله و اوليا عليهم السلام بوده تحقق يابد و بركات حق تعالي بر زمين نازل شود واينك پس از ۲۸ سال آيا انقلاب اسلامي توانسته است در محروميت زدايي و تحقق عدالت علوي موفق عمل نمايد، خود جاي تامل داشته و بحث جداگانه اي را مي طلبد كه پرداختن به آن در اين مقال نمي گنجد واميد است صاحبنظران در آينده به دور از حب و بغض به مقوله ياد شده بپردازند.
۱۰) اين انقلاب كبير، روح تازه اي به كالبد جوانان دميد و آنان را به دلاورمرداني مبدل ساخت كه از هيچ قدرتي هراس نداشته و ندارند و براي تحقق حكومت الهي با واژه “شهادت” آشنا شدند و با نثار خون خود، به صف شهيدان تاريخ اسلام پيوستند. جانفشاني جوانان اين مرز و بوم يكي از عوامل مهم پيروزي انقلاب اسلامي به شمار مي آيد. حضور گسترده جوانان اين مرز و بوم در لحظه لحظه هاي انقلاب يكي از مهمترين عناصر اين پيروزي بزرگ بود.
جوانان با اهداي خون خويش، هر روز و هر شب نهال تازه پا گرفته انقلاب را آبياري كردند تا به درختي تنومند تبديل شود و سايه گستر امت اسلامي باشد. به اين ترتيب نسل جوان به نسلي خودباور تبديل شد و توانست تصميم بگيرد و حماسه آفريني نمايد و امروز نسل جوان كشور به مدد خودباوري شان، وظيفه خطير سازندگي جمهوري اسلامي را بر دوش دارند و با حضور در صحنه هاي مختلف علمي، سياسي، اجتماعي، فرهنگي و هنري در پي كسب حماسه نويني ديگر هستند كه به طور قطع در آينده اي نه چندان دور موجب حيرت و تحسين كارشناسان جهاني خواهند شد.
۱۱) استاد معزز جناب آقاي محمدرضا حكيمي در كتاب پر ارزش تفسير آفتاب خود مي نويسد: “يكي از عناصر برجسته و والايي كه در ساختن انقلاب اسلامي عظيم ايران نقشي شگرف داشت، شخصيت رهبر كبير انقلاب بود. امام خميني(ره) از نظر عناصر تكوين دهنده شخصيت از واقعياتي برخوردار بود كه در رهبري عظيمي كه خداوند برايشان مقدر كرده بود، بسي درخور و شايسته بود.
امام از نظر علم و عمل، درك وسيع اسلامي و تقواي اصولي، در حد يكي از بزرگترين شخصيت هاي اسلامي در ميان عالمان بزرگ اسلام در طول تاريخ اين دين است. جامعيت امام خميني(ره) در علوم اسلامي، تهذيب نفس، پاكي اخلاقي، شور و شوق مناجات و سلوك قلبي، زهد و اعراض از دنيا و متاع دنيا، شجاعت كم مانند از نوع شجاعت پيامبران، اراده قاطع، بيداري سياسي و درك زماني، شناخت جامعه و مشكلات آن، درك دردها و مشكلات بشري، نفرت بيكران از ظلم و ظالم، قدرت نفس وابراز شخصيت در برابر جباران، هوش بيكران در شناخت دسيسه ها و نيرنگها، قطع علاقه از هر چه غير از حكمت و حقيقت است، اطلاع سازنده از ابعاد علمي و دستورات اقدامي اسلام، صلابت چهره، دلنشين بودن سيما، حسن هيئت ظاهر، نفوذ عميق و خدايي نگاه كه حاكي از صدق و پاكي عميق قلب است، الهي بودن نيت و سجاياي والاي ديگر در امام بزرگوار وجود داشت. اينها حاكي از عنايت خاص حق تعالي بود كه در اين برهه از تاريخ اسلام، براي حفظ دين و دفاع از حقوق محرومين حضور اين انسان بزرگ را در حيات بشري مقدر كرده بود.
به خوبي پيداست كه در رابطه جامعه با رهبر، اين ويژگي ها چه تاثيري هم از نظر مبادي ظاهري وهم از نظر مبادي باطني دارد. آيا اگر قاطعيت امام(ره) نبود، اين انقلاب به اين اوج و شكوه مي رسيد؟ اگر اخلاص امام نبود آيا نفوذ كلام ايشان كه جهانيان را نفوذ خارق العاده خوانده بودند، تحقق مي يافت؟
بنابراين در هر انقلابي مي توان شخصيت رهبري با نفوذ و محبوب را مشاهده كرد كه در بسيج نيروهاي مبارز انقلابي و هدايت آنها تا پيروزي انقلاب نقش موثري دارد. ولي رهبري در انقلاب اسلامي مسئله اي بالاتر از اين مقام و منزلت است. صداقت، صراحت، شجاعت، از جان گذشتگي، صلابت، قاطعيت، مقام عرفاني، وارستگي، شخصيت والاي علمي و فقاهتي و سادگي معني دار زندگي امام در ارائه اين الگوي رهبري موثر بوده است. ولي آنچه امام خميني(ره) را به عنوان يك اسوه رهبري در جهان قرار داد و به وي نقش برتر از يك رهبر انقلاب بخشيد، اين است كه نداي امام از قلب فرهنگ و از اعماق تاريخ و از ژرفاي روح ملت مسلمان ايران برخاست. مردم او را آئينه تمام نماي فرهنگ و هويت اسلامي تحقير شده خود ديدند و در شخصيت والاي او ذوب شدند. امام(ره) به اين ملت شخصيت داد و ايران اسلامي را از انزوا خارج و وارد صحنه سياسي جهان نمود.
۱۲) بدون ترديد انقلاب اسلامي ايران، نعمت بسيار ارزنده و در واقع هديه الهي و يك تحفه غيبي است كه با تكيه به ايمان، جهاد و شهادت انقلاب اسلامي را از دسايس زورمداران زرپرست و عوامل نابخرد استكبار جهاني دور داشت. بررسي هاي تاريخي و ارزيابي جامعه شناسان نشان مي دهد كه لااقل در يك قرن قبل از پيروزي انقلاب اسلامي، فرهنگ اصيل و مذهبي ايرانيان به دليل دسيسه هاي پيچيده بيگانگان سياست باز و عوامل خود فروخته آنان، خدشه دار شده و از مسير رشد و تعالي بازمانده بود.
با وقوع انقلاب اسلامي تغييرات اساسي و زيرساختارهاي فرهنگي كشور به وجود آمد و نظام ارزشمند آن در سايه ايمان استوار و تكيه مستمر بر پديده هاي والاي جهاد و شهادت دگرگون شد. از اين رو مصلحان جهاني، انقلاب اسلامي ايران را يك انقلاب فكري و فرهنگي اعلام مي كنند. اكنون پس از گذشت ۲۸ سال از آن روزهاي عشق و شيدايي و حضور در تظاهرات ميليوني مردم مسلمان ايران و سپس سال هاي دفاع مقدس و سازندگي وآباداني آن نهال نورسته، به درختي تناور و تنومند تبديل شده است كه قطعا با هدايت هاي سالم و صحيح مسئولان عالي رتبه دلسوز نظام اسلامي در خدمت به مردم اين مرز و بوم، ساليان متمادي سايه گستر امت اسلامي خواهد بود.
البته به اين نكته نيز بايد اذعان نمود كه ملت ايران براي مشاركت هاي سياسي مطلوب راه درازي در پيش روي دارد؛ چرا كه در برابر ۲۵۰۰ سال نظام حكومتي سلطنتي مطلقه اكنون تنها ۲۸ سال است كه نظام جديد جمهوري آزموده مي شود. بنابراين بايد با تامل، به نقايص موجود و كاستي ها نگاه كرد چرا كه انتظارات بيش از حد، جامعه را محكوم به مطلق انديشي مي كند. به هرحال اراده عمومي در انقلاب اسلامي طي نزديك به سه دهه گذشته وجود داشته و اين اصول با مشكلات زيادي پياده شده است.
ضمن اينكه بايد پذيرفت تفاوت هايي ميان نظام جمهوري اسلامي و دموكراسي در ايران و نظام هاي غربي وجود دارد. چنين تفاوت هايي را نه ضعف بايد انگاشت و نه قدرت، بلكه بايد با توجه به شرايط داخلي جامعه آنها را ارزيابي كرد. در يك كلام بايد گفت كه اين حماسه قرن بيستم پيروزي انقلاب كبير اسلامي ايران رويدادي فرخنده و واقعه اي تاثيرگذار، مهم و بس حيرت انگيز براي جهانيان بود.