تفاوت‌های انقلاب اسلامی ایران با قیام‌های منطقه

برخی با اشاره به فاصله‌ی سی‌ساله حوادث اخیر منطقه از انقلاب اسلامی ایران، الگوگیری این كشورها از انقلاب اسلامی را امری بعید تلقی می‌كنند؛ تحلیل شما درباره این مسئله چیست؟
حوادث اخیر منطقه باید بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اتفاق می‌افتاد؛ اما دشمن با دو اقدام توطئه‌آمیز مانع از حركت دومینوی انقلاب در منطقه شد. اقدام  اول اینكه صدام را به جنگ علیه ایران وادار كرد تا ایران مشغول جنگ شود و از سویی مانع انقلاب در قطعه دوم دومینو یعنی عراق شد.

اقدام دیگر، ایجاد طالبان و القاعده بود كه گسترش دومینوگونه‌ی انقلاب را متوقف كرد. در طول این سه دهه هم با بهره‌گیری از انواع توطئه‌ها، جنگ‌های نرم و سرد كه آخرینش همین فتنه 88 بود كوشیدند تا از استقرار كامل انقلاب اسلامی در ایران جلوگیری كنند اما موفق نشدند.
مردم مسلمان منطقه كه شاهد این تحولات بودند احساس كردند این حركتی كه سال 57 در ایران شكل گرفت و ادامه پیدا كرد، یك قدرت غیرقابل شكست است. چرا آن‌ها نتوانند چنین قدرتی داشته باشند؟
 مهم‌ترین تفاوت به مسئله رهبری برمی‌گردد؛ در انقلاب اسلامی ایران، رهبری از مردم فرسنگ‌ها جلوتر بود و مردم به دنبال او می‌دویدند، اما در این انقلاب‌ها بر عكس است و رهبران  هرچه می‌دوند به مردم نمی‌رسند.

 چه شواهدی مبنی بر الهام‌گیری مردم منطقه از انقلاب اسلامی ایران وجود دارد؟
شباهت‌های بسیار زیادی بین انقلاب اسلامی ایران و حوادث اخیر وجود دارد كه حاكی از الهام‌بخش بودن انقلاب اسلامی برای مردم منطقه است. اول اینكه این حركت‌ها مانند انقلاب اسلامی ایران كاملاً مردمی و برخاسته از توده مردم است؛ حركتی چریكی و یا كودتای نظامی نیست و به طبقه خاصی مانند روشنفكران یا كارگران اختصاص ندارد.

دومین محور شباهت، حضور جوانان در میدان مبارزه است. سومین تشابه، رنگ و جلای مذهبی در این قیام‌ها است. مردم بعد از اقامه نماز جمعه با شعار الله‌اكبر، حركت‌های خود را شكل می‌دهند و نمی‌توان به این حركات رنگ ناسیونالیستی عربی زد.

چهارمین تشابه در شیوه‌ی مبارزه است. تمام این ملت‌ها مبارزه را با دست خالی و بدون سلاح آغاز كردند. البته مردم در برخی كشورها مانند لیبی مجبور شدند كه دست به سلاح ببرند ولی همان‌ها هم روز اول بدون سلاح آمدند.
نكته بعد اینكه معترضان سعی كردند با ارتش و نیروهای مسلح درگیر نشوند و آن‌ها را با مسائل عاطفی به خودشان جذب كنند. همچنان‌كه در انقلاب اسلامی ایران، امام تا آخر اجازه نداد مردم دست به سلاح ببرند و می‌فرمود كه ارتشی‌ها برادران شما هستند، شما به جای گلوله به آن‌ها گل بدهید. این شباهت‌ها، نكاتی است كه ملت‌های منطقه از انقلاب اسلامی ایران الگو گرفته‌اند.

 اما به نظر می‌رسد بین انقلاب اسلامی ایران و تحولات اخیر كشورهای منطقه تفاوت‌های معناداری هم وجود دارد.
بله، مهم‌ترین تفاوت به مسئله رهبری برمی‌گردد؛ در انقلاب اسلامی ایران، رهبری از مردم فرسنگ‌ها جلوتر بود و مردم به دنبال او می‌دویدند؛ اما در این انقلاب‌ها بر عكس است؛ رهبران احزاب و تشكل‌ها و حتی رهبران مذهبی فرسنگ‌ها از مردم عقب هستند و هرچه می‌دوند به مردم نمی‌رسند.

تفاوت دیگر، الگو نداشتن انقلابی‌های ایران و الگو داشتن مردم كشورهای منطقه است كه تا حدی خلأ نداشتن رهبری را پر می‌كند. در آن دوران از ما می‌پرسیدند كه «آقا شما دنبال كدام نظام هستید؟» ما می‌گفتیم نظام پیغمبر اسلام‌(ص) و علی‌ابن‌ابی‌طالب‌(ع)؛ كه آن‌وقت به چشم كسی كه دچار توهم شده به ما نگاه می‌كردند. ما واقعاً الگوی معاصر نداشتیم. اما این ملت‌های منطقه الان الگو دارند و الگویشان انقلاب اسلامی ایران است.

همین‌طور تفاوت‌هایی مربوط به اقتضائات كشورها وجود دارد؛ زیرا هركشور، شرایط خاص خودش را دارد. كشوری مثل لیبی شرایط ژئواستراتژیك بسیار مهمی دارد. در یك قدمی اروپا است. كشور فقیری مثل یمن هم با وجود آنكه در باب‌المندب قرار گرفته، اما اهمیتش از این لحاظ به اندازه لیبی نیست. بحرین نیز كشور بسیار كوچكی است كه تمام جمعیتش به هشتصدهزار نفر هم نمی‌رسد اما ناوگان پنجم آمریكا در این كشور قرار دارد و اكثریت مردمش شیعه هستند.
 عنصر قدرت جمهوری اسلامی، جامعه‌ی ولایی است كه از سه محور مردم ولایت‌مدار، رهبری ولایی و مكتب ولایی تشكیل شده است. انقلاب اسلامی به وسیله‌ی این جامعه‌ی ولایی پیروز شد و با آن از توطئه‌های سخت‌افزاری و نرم‌افزاری مصون ماند.

 چه عنصری باعث شده تا قشرهای مختلف مردم در كشورها، وارد عرصه مبارزه شوند؟
برخورد با سلطه و استكبارستیزی، وجه مشترك همه‌ی این اتفاقات است. علت این استكبارستیزی هم، آگاه شدن جوامع، افزایش درك، شعور و دانش افراد و به‌خصوص رشد سرعت ارتباطات است؛ كما اینكه حضرت امام(ره) هم در همان سال‌های 41 و 42 كه قیام آغاز شد این روزها را ‌دیدند و گفتند كه جنگ شرق و غرب توخالی و پوشالی است و جنگ واقعی بین مستكبرین و مستضعفین است. تحولات اخیر هم جزئی از همان جنگ مستكبرین و مستضعفین است كه در حال تكامل می‌باشد؛ همان جنگی كه در قرآن نیز به موضوع آن اشاره شده است.

جوامع امروزی دیگر حاضر به پذیرش سلطه نیستند و این معنا هرگونه سلطه‌ی فرهنگی، نظامی، اقتصادی و سیاسی را شامل می‌شود. مردم می‌خواهند خودشان باشند، آزاد باشند و خودشان تصمیم بگیرند. این حالت حتی به كشورهای اروپایی هم سرایت كرده است و مردم در برخی از این كشورها علیه سلطه اقلیت صاحب ثروت قیام كرده‌اند. البته انگیزه مسلمانان برای مقابله با نظام سلطه به دلیل خاصیت استكبارستیز این مكتب از دیگران بیشتر است.

در اندیشه سیاسی برادران اهل‌سنت هم، حاكم مسلمان، هركسی كه باشد، حتی اگر ظالم باشد، «اولوالامر» محسوب می‌شود و اطاعت از او واجب است. اما امروز مردم در كشورهای عربی در مقابل بن‌علی، مبارك و... قیام كردند، حال آنكه براساس عقیده‌ی آن‌ها قیام علیه حاكم جائز نیست. این تابوی غلط در حال فروریختن است، زیرا جوان نمی‌تواند خودش را قانع كند كه اطاعت از یك فاسق فاجر و ستمگر مانند اطاعت خدا و پیغمبر(ص) باشد.

 به نظر شما كدام عناصر اندیشه‌ی سیاسی انقلاب اسلامی برای دیگر كشورها بیشتر قابل استفاده است؟
عنصر قدرت جمهوری اسلامی، جامعه‌ی ولایی است كه از سه محور مردم ولایت‌مدار، رهبری ولایی و مكتب ولایی تشكیل شده است. انقلاب اسلامی به وسیله‌ی این جامعه‌ی ولایی پیروز شد و با آن از توطئه‌های سخت‌افزاری و نرم‌افزاری مصون ماند. جنگ تحمیلی و فتنه‌های گوناگون را چه نیرویی مهار كرد؟ مردم ولایت‌مدار بودند كه تحت رهبری ولی‌فقیه وارد میدان شدند. ما باید این رمز و راز پیروزی را كه تا به امروز حفظ شده به دنیا نشان دهیم.

بر خلاف تصور برخی افراد، انقلاب ما ثابت كرد هر كسی كه از این جامعه‌ی ولایی زاویه بگیرد، بدون اینكه صدمه‌ای به هسته‌ی اصلی قدرت انقلاب كه همان جامعه‌ی ولایی است وارد كند، خودش آسیب می‌بیند. به همین دلیل، امروز با وجود گذشت چهار نسل از انقلاب اسلامی، شاهد جوانانی هستیم كه از جوان‌های نسل اول انقلاب بسیار انقلابی‌تر هستند و این نشانه استحكام و اقتدار جامعه‌ی ولایی است.

 یكی از هشدارهای رهبر انقلاب خطاب به مردم مصر این بود كه مبادا دشمن رانده شده، از راه دیگری وارد شود. زمینه‌های بازگشت دشمن از نظر شما چیست؟
دو آسیب این تحولات را تهدید می‌كند؛ یكی رهبری و دیگری مكتب. الآن این خلأها وجود دارد و ممكن است در حركت‌های مردمی انحراف ایجاد كند. حركت‌های مردمی كه در منطقه رخ‌داده فاقد رهبری است. رهبران، دیر از خواب بیدار شدند در نتیجه همان‌طور كه رهبر انقلاب فرمودند هر كسی تلاش می‌كند در این تحولات نفوذ كند و خطر موج‌سواری دشمن وجود دارد؛ كمااینكه در تونس و مصر هنوز همان ساختار قدیمی حفظ شده و لازم است كه این ساختار شكسته شود و تحولات بنیادین صورت بگیرد تا انقلاب به معنای واقعی محقق شود.

 
 
  مهمان: دكتر منوچهر محمدی
مؤلف كتاب «آینده نظام بین‌الملل و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران»
________________________________________
گفتگو از: حسن صدرایی عارف