جريان انتفاضه فلسطين و انديشه حضرت امام خميني(ره)

در ابتدا به برخي از مؤلفه هاي كلي تفكر حضرت امام مانند: اتحاد و همبستگي دنياي اسلام در برابر قدرت هاي شرق و غرب، دشمن شناسي و عمل كردن طبق اسلام واقعي كه توجه به هر كدام از آنها ضامن پيروزي مسلمين در برابر ستمگران است، پرداخته شده و در ادامه موضع خاص ايشان نسبت به فلسطين آمده است. در آخر هم مختصري درباره انتفاضه كه بهترين راه مبارزه عليه رژيم غاصيت صهيونيستي است آمده و به اين نتيجه مهم رسيده ايم كه پيروزي انتفاضه فلسطين، نشانه اين است كه، رهنمودها و پيام هاي حضرت امام به مخاطبان اصلي آن رسيده است.
مقدمه
سخن گفتن از امام خميني(ره) و فلسطين سخن از بزرگترين مرد قرن و مهمترين ماجراي قرن ماست. سخن از مردي نستوه و نيرومند است كه به گفته يك روزنامه نگارغربي: از قرن هفتم ميلادي (صدر اسلام) آمده تا در قرن بيستم جاي گيرد. مردي كه چكيده عدالت مظلوم تاريخ بشري است. 
آيا تصادف است كه مهمترين مسئله اين قرن(يعني تجاوز اسراييل به سرزمين هاي فلسطيني) مورد توجه و نقطه محوري اهتمام و تلاش او باشد؟ يا همان كشمكش و نبرد مقدسي است كه سنت الهي از آن ياد كرده و وعده پيروزي اش را داده است.
آيا تعجب آور نيست كه مردي در فعاليت هايش اين همه اهميت و مركزيت به فلسطين بدهد، حال آنكه از لحاظ جغرافيايي فاصله زيادي با آن دارد؟ چنين توجهي از جانب حضرت امام(ره) به ما مي گويد، فلسطين تنها يك محدوده جغرافيايي نيست، بلكه يك نشانه از جدال حق و باطل است كه قرآن وعده پيروزي آن را داده است. 1
اهميت مسئله فلسطين از نگاه حضرت امام(ره)
امام خميني(ره) در اوج قدرت نظام ستم شاهي، افشاگر روابط پنهان رژيم شاه واسراييل بود و مقابله با خطر اسراييل براي جهان اسلام را بسيار جدي و پي گيرانه دنبال مي كرد.
امام خميني(ره) اولين مرجع تقليد و پيشواي بزرگ مذهبي بود كه مجوز حمايت از مبارزان فلسطيني از محل وجوهات شرعي و زكات و صدقات را صادر كرد و در جريان جنايت رژيم اشغالگر قدس در به آتش كشيدن مسجدالاقصي برخلاف مشي ديگران كه بازسازي مسجد را وجهه همت خود قرار داده بودند، با دورانديشي تمام بر حفظ آثار جنايت اسراييل(به عنوان عامل سمبليك در جهت تحريك و تشويق مسلمانان بر عليه رژيم اشغالگر) تأكيد مي نمودند. ايشان از همان آغاز وجهه اسلامي و بُعد اعتقادي مبارزه با اسراييل را كارسازترين روش براي بسيج ملت مظلوم فلسطين و جلب حمايت امت اسلام از آنان معرفي كرد و اتخاذ مشي هاي ديگري، همچون: تكيه بر قوميت عربي و نگرش هاي ناسيوناليستي و ديگر ايدئولوژي هاي وارداتي و غيراسلامي را انحراف در مسير مبارزه براي آزادي مي دانست.
ايشان به مشكلات دروني جهان اسلام و از جمله ضعف و ناتواني يا وابستگي بعضي از سران كشورهاي اسلامي وقوف كامل داشت، به همين دليل بر آگاهي و شعور عمومي جهان اسلام، منبعث از اصول اعتقادي و مشتركات ايماني و فرهنگي امت و پرهيز از اختلافات فرقه اي تأكيد مي نمود و سران دولت هاي اسلامي را به متابعت از اين جريان فرا مي خواند و معتقد بود كه دولت ها تا آنجا كه با اين شعور و خواست عمومي مسلمانان همسو وهمراه باشند، شأن رهبري و مسئوليت هدايت مبارزه را عهده دار خواهند بود و الا ملت هاي مسلمان مي بايست با آنان همان كنند كه ملت مسلمان ايران با شاه كرد. 2
درك ماهيت طرح استعماري
امام خميني(ره) در پاسخ به نامه دانشجويان مسلمانان مقيم آمريكا و كانادا در سال 1972 م (1351ش) مي فرمايد: »اسراييل با تباني و همفكري دولت هاي استعماري غرب و شرق، زاييده شد و براي سركوبي و استعمار ملل اسلامي به وجود آمد و امروز از طرف همه استعمارگران حمايت و پشتيباني مي شود 3.«
حضرت امام بارها خطر توسعه طلبي اسراييل را گوشزد كرده و خاطر نشان مي ساختند: »همه بايد بدانند كه هدف دولت هاي بزرگ از ايجاد اسراييل تنها با اشغال فلسطين پايان نمي پذيرد آنها در اين نقشه اند كه پناه بر خدا تمامي كشورهاي عربي را به همان سرنوشت فلسطين دچار كنند. 4«
و همچنين فرموده اند: »اگر ملت اسلام بيدار نشوند و به وظايف خود آگاه نگردند، اگر علماي اسلام احساس مسئوليت نكنند و به پا نخيزند، اگر اسلام واقعي كه عامل وحدت و تحرك كليه فرق مسلمانان در مقابل بيگانگان است و ضامن سيادت و استقلال ملل مسلمان و كشورهاي اسلامي مي باشد به دست عوامل و ايادي اجانب و در زير پرده سياه استعماري افروخته گردد، روزهاي سياهت ر و نكبت بارتري براي جامعه هاي اسلامي در پيش است و خطر ويران كننده اي متوجه اساس اسلام و احكام قرآن است. 5 «
حضرت امام اينها را عوامل اساسي تسلط بر سرزمين هاي مقدس اسلامي و انحطاط جامعه بزرگ مسلمانان دانسته اند.
لزوم دفاع از فلسطين
امام خميني (ره) در دفاع از حقوق مظلومين فلسطين در مسير بسيج ملل اسلامي در حمايت از قيام فلسطينيان معتقد بود: »دفاع از نواميس مسلمانان و دفاع از همه حيثيات مسلمانان امري است لازم و ما بايد خودمان را براي مقاصد الهي و دفاع از مسلمانان مهيا كنيم و خصوصاً در اين شرايطي كه فرزندان واقعي فلسطين اسلامي و لبنان اسلامي؛ يعني حزب الله و مسلمانان انقلابي سرزمين غصب شده و لبنان با نثار خون و جان خود فرياد »ياللمسلمين « سر مي دهند، با تمام قدرت معنوي و مادي در مقابل اسراييل و متجاوزين بايستيم و در مقابل آن همه سفاكي ها و دد منشي ها مقاومت و پايمردي كنيم و به ياري آنان بشتابيم. 6 «
حضرت امام(ره) با رويكردي آگاهانه آخرين جمعه ماه مبارك رمضان را روز قدس ناميدند و فرمودند: »روز قدس يك روز جهاني است، روز مقابله مستضعفين با مستكبرين است، روز حيات اسلام است، روزي است كه بايد به همه ابر قدرت ها هشدار بدهيم كه اسلام ديگر تحت سيطره شما و عمال خبيث شما واقع نخواهد شد. 7«
و همين طور فرمودند: »مسئله قدس يك مسئله شخصي نيست و يك مسئله مخصوص به يك كشور و با يك مسئله مخصوص به مسلمانان جهان در عصر حاضر نيست، بلكه حادثه اي است براي موحدين جهان و مؤمنان اعصار گذشته، و حال و آينده، از روزي كه مسجدالاقصي پي ريزي شد تا آنگاه كه اين سياره در نظام هستي در گردش است. و چه ننگ است براي دولت هاي اسلامي كه با در دست داشتن شريان حياتي ابرقدرتهاي جهان بنشينند و تماشاگر باشند كه آمريكا ابر جنايتكار تاريخ يك عنصر فاسد بي ارزش را در مقابل آنان علم كند و با عدها ي ناچيز عبادتگاه مقدس و قبله گاه اول آنان را از آنان غصب نموده و با كمال وقاحت در مقابل همه آنان قدرت نمايي كند. 8 «
»بر عموم دولت هاي ممالك اسلامي و خصوص دول عربي لازم است كه با توكل به خداي متعال و تكيه بر قدرت لايزال همه قوا و نيروي خويش را بسيج ساخته و به ياري مردان فداكاري كه در خط اول جبهه چشم اميد به ملت اسلام دوخته اند بشتابند و براي آزادي فلسطين و احياي مجد و شرف و عظمت اسلامي، در اين جهاد مقدس شركت كنند. 9 «
همچنين ايشان با اختصاص ثلث سهم امام زمان (ع) از وجوهات شرعي به مبارزان فلسطيني و طرح مشكل فلسطين در حج بار ديگر همگان را براي ياري رساندن به فلسطينيان فراخواندند و در اين زمينه مي فرمايند:
»اكيداً شايسته و بلكه واجب است كه قسمتي از وجوه شرعي مانند زكوات و ساير صدقات به مقدار كافي به اين مجاهدان راه خدا اختصاص داد... و كمك به آنان با تمام نيروها و امكانات واجب است. 10 «
و درباره نقش كنگره حج در افشاي طرح هاي خائنانه دشمنان اسلام وتوجه مسلمانان جهان به مسئله فلسطين چنين مي فرمايد: »اعلان برائت از مشركان كه از اركان توحيدي و واجبات سياسي حج است بايد در ايام حج به صورت تظاهرات و راهپيمايي با صلابت و شكوه هر چه بيشتر و بهتر برگزار شود و حجاج محترم ايراني و غير ايراني فرياد كوبنده برائت از مشركان و ملحدان استكبار جهاني و در رأس آنان امريكاي جنايتكار را در كنار خانه توحيد طنين اندازند و از ابراز بغض و كينه خود نسبت به دشمنان خدا وخلق غافل نشوند. 11 «
سرانجام با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران همزمان مبارزات ضد صهيونيستي مسلمانان شدت گرفت و روند مبارزه فلسطيني ها نيز تغيير يافت، زيرا سرنگوني شاه و حاكميت نظام اسلامي در ايران نخستين ضربه مهلكي بود كه اهداف توسعه طلبانه صهيونيست ها را به طور جدي به مخاطره افكند.
تأثير پيام انقلاب اسلامي و رهبري آن بر افكار عمومي آن چنان گسترده بود كه وقتي »انور سادات « معاهده سازش را در كمپ ديويد امضا كرد دولت مصر از جرگه اعراب و حتي از جمع رژيم هاي مرتجع عرب نيز اخراج شد و در انزواي كامل قرار گرفت. لذا طبيعي بود كه پيام انقلاب اسلامي ايران، مسلمانان را تكان دهد و احساسات آنها را برانگيزد و مواضع رهبري انقلاب اسلامي ايران، حضرت امام خميني(ره) مورد توجه مسلمانان مبارز در جهان از جمله مجاهدان فلسطيني قرار گيرد. همين تفكر بود كه غرور ملي و ديني و بيداري اسلامي را در فلسطينيان اوج داد و موجب انتفاضه جديدي در سرزمين هاي اسلامي شد كه هم اكنون اسراييل و حاميانش را بيمناك ساخته است. 12
انتفاضه فلسطين ادامه نهضت بيدارگري اسلامي
انتفاضه يا قيام فراگير فلسطين اشغالي يا آنچه به نام انقلاب ناميده شده اولين جهاد مردم مسلمانان عليه رژيم صهيونيستي اسراييل نيست و طبيعتاً تا محو و از بين بردن اشغالگران، آخرين آن نيز نخواهد بود بلكه حركتي است مردمي و حلقه بارزي است از سلسله زنجيره جهاد تاريخي مردم فلسطين كه از سال 1948 م(1327 ش )تاكنون بعد از گذشت بيش از 5 دهه از تسلط اسراييل غاصب بر اين سرزمين به روش ها و اشكال مختلف در قالب حزبي، گروهي و حركت هاي مردمي و يا اعتصاب ها جريان داشته است و نمي توان آن را به طور كلي از تاريخ فلسطين و مبارزه با دشمن صهيونيستي مجزا كرد. مبارزه اي كه حدود 80 سال پيش عليه سلطه استعمار انگليس شروع شد و مجاهدان برجسته اي هم چون »شيخ عزالدين قسام «، جان خود را در راه جهاد و مبارزه با اشغالگران انگليس فدا كردند و مبارزه آنها با پيكار مقدس »عبدالقادر حسيني « و شهيد »قسطل « و هم رزمانش ادامه يافت.
بعد از اشغال سرزمين فلسطين و اعلام تشكيل دولت اسراييل، ملت فلسطين از مبارزه خويش عليه اشغالگران صهيونيست دست نكشيده و جهاد خود را ادامه داد تا اينكه در سال 1965 نقطه عطفي در مبارزات فلسطين آغاز شد و اولين گروه مسلح فلسطيني به نام »جنبش فتح « به شكل آشكار و علني در غزه شروع به فعاليت كرد و سپس به منظور ايجاد ارتباط و پيوند بين مبارزه مسلحانه و تصميم گيري هاي سياسي زير نظر سازمان آزادي بخش فلسطين قرار گرفت و بعد از آن نيز ديگر گروه هاي مسلح فلسطيني، پا به صحنه كارزار و مبارزه فلسطيني اسراييلي نهادند. اما ديري نپاييد كه مبارزه و جهاد مردم فلسطين قالب و شكل حزبي و گروهي به خود گرفت و با توطئه هايي كه عليه مردم فلسطين از سوي قدرت هاي جهاني غرب و شرق و اسراييل غاصب و حتي برخي كشورهاي عربي انجام شد اين مبارزات در گردونه خودمحوري و حزب گرايي قرار گرفت، بدون اينكه خواست اصلي و حقيقي مردم فلسطين در خط مشي سياسي آن جاي گيرد.لذا جريان هاي سياسي فلسطين به سرعت از مركزيت مبارزه با اسراييل خارج شدند و روز به روز مشكل مبارزه با رژيم صهيونيستي رو به افول و خاموشي گراييد تا جايي كه بعضي گروه هاي فلسطيني كه بر اساس دفاع از حقوق فلسطين و مقابله با رژيم صهيونيستي تشكيل شده بودند، همسو و حتي جلوتر از برخي دولت هاي غربي مذاكره كننده با رژيم صهيونيستي، دم از صلح با اسراييل مي زدند.
فلسطين و جهان اسلام
در پي پيروزي انقلاب اسلامي ايران به رهبري حضرت امام خميني(ره) و از اوايل دهه 80 ، اسلام وارد صحنه مبارزاتي مردم فلسطين شد و از ميان كالبد تقريباً نيمه جان نهضت فلسطين كه رو به سردي گراييده بود مجدداً آتش انقلاب فلسطين روشن و از سال 1987 شعله ور شد و مردم فلسطين كه طي سال هاي 1967 تا 1987 تجارب تلخي را پشت سر گذاشته و راه هاي گوناگون سازمان هاي فلسطيني و دولت هاي عربي را در خصوص صلح و سازش آزموده و شكست طرح هاي سياسي را احساس كرده بودند، دريافتند كه شعارهاي انقلابي رهبران سياسي فلسطين و سران دولت هاي عربي ماهيت خود را از دست داده و طي اين مدت هيچ نشانه اميدي از نابودي رژيم اشغالگر و يا حداقل كم رنگ شدن حاكميت آن در فلسطين وجود ندارد؛ لذا با تجربه پيروزي انقلاب اسلامي ايران اين سخن خداوند در ذهن آنها تجلي يافت كه: »ان الله لايغير ما بقوم حتي يغيروا بانفسهم .«
بدين ترتيب جنبش جديد مردم فلسطين يا »انتفاضه « صرفن ظر از عوامل متعدد شكل گيري آن و بدون هيچ گونه وابستگي گروهي يا سازماندهي قبلي وابسته به دولت هاي عربي، با الهام از انقلاب اسلامي ايران توسط مردم فلسطين در شرايطي آغاز و عنوان انقلاب مساجد را به خود اختصاص داد كه قبح سازش با رژيم صهيونيستي توسط برخي دولت هاي عربي و سازمانهاي فلسطيني مدعي دفاع از حقوق فلسطينيان شكسته شده بود و مبارزه عليه اسراييل جاي خود را به شعارهاي صلح و سازش هاي سرگرم كننده داده بود. در اين ميان حتي مبارزه با اسلام گرايي به بهانه اينكه خطري جدي عليه رژيم هاي عربي خاورميانه است،جايگزين مبارزه با اسراييل و صهيونيسم شد، اما انتفاضه فلسطين به عنوان خالصترين، پاكترين و اثر گذارترين نهضت ضد صهيونيستي در سرزمين هاي اشغالي طي چند دهه اخير مطرح شد و دقيقاً به دليل همين خلوص، انتفاضه برخلاف ساير مبارزات ضد صهيونيستي از نفوذ عميق مردمي برخوردار و رفته رفته فراگير شد. ملت فلسطين نيز با آگاهي از عوامل اصلي انحطاط و شكست اكثر جنبش هاي ضد صهيونيستي به ماهيت شعارهاي ضد اسراييلي دولت هاي عربي پي بردند و ماهيت سر سپردگان و تمام عواملي كه در يك حركت سالم و فراگير ضد اسراييلي نقش بازدارنده ايفا مي كردند برايشان آشكار شد. مردم فلسطين به دنبال كساني بودند كه حقوق حقه ملت را وجه المصالحه منافع سياسي خود قرار ندهند و با اعتقاد كامل به قيام همگاني، عليه رژيم صهيونيستي پا به عرصه مبارزه و جهاد بگذارند. ملت مظلوم فلسطين با چنين جنبشي شخصيت اصلي خويش را به دست آوردند و توانستند درميان ملت هاي مسلمان منطقه كه از ظلم و ستم بي پايان استكبار جهاني و صهيونيسم اشغالگر به ستوه آمده اند جاي خود را باز كنند. در پي تداوم انتفاضه مسجدالاقصي پيروزي هاي شيريني نصيب ملت فلسطين شد. 13
امروز مسئله فلسطين يكي از مهمترين مسايل جهان اسلام است و از سوي ديگر يكي از اساسي ترين چالش هاي سياست خارجي استكبار جهاني به شمار مي رود. در اين ميان نسل نوخواسته فلسطين نه تنها به ذلت تن نداده اند، بلكه با روي آوردن به مايه ها و انگيزه هاي اسلامي، تمسك به ايمان ديني و ورود در عرصه جهاد اسلامي، عزم خود را براي استقامت وايستادگي و مقابله با تجاوزگران صهيونيستي، جزم ساخته اند.
تجربه تاريخي نيز نشان داده است كه مسئله فلسطين در پشت ميز مذاكره حل نشده و كمترين اثر جريان سازش كه استكبار جهاني آن را طراحي كرده، خروج رژيم صهيونيستي از بحران عدم مشروعيت است. بنابراين هرگونه راهكاري كه به گونها ي رژيم اشغالگر را به رسميت شناخته و بر سر حقوق ملت فلسطين معامله كند، پذيرفتني نيست و در حال حاضر راهكار اصلي، همان است كه فرزندان قهرمان فلسطين و جريان انتفاضه در پيش گرفته اند. 14
نتيجه
حضرت امام خميني(ره) با رهنمودهاي خود درباره دفاع از ملت فلسطين با تأكيد بر اتحاد در برابر دشمنان تجاوزگر و تكيه به اسلام واقعي نهضت بيدارگري را در ميان ملت هاي مسلمان پي ريزي كردند. پيام و ارشادهاي ايشان نور اميد را در قلوب مردم مسلمان جهان و به ويژه ملت مظلوم فلسطين شعله ور ساخت و صد البته پيروزي انتفاضه مردم فلسطين و صبر و مقاومت مسلمانان لبنان و مقاومت اسلامي در شكست دادن اسراييل نقطه عطفي در آهنگ غلبه حق بر باطل و اثبات اين مدعاست.
پيروزي انتفاضه بر رژيم صهيونيستي ثابت كرده كه قدرت نظامي اسراييل قادر به درهم شكستن عظمت و شوكت ملتي نيست كه از سرزمين، آزادي و حقوق خود دفاع مي كند، و نيز دستاوردهاي انتفاضه فلسطين ثابت كرد كه انتفاضه و رهبري آن الهام گرفته از روح اسلامي در داخل فلسطين است. همچنان كه به گفته شيخ اسعد تميمي(از رهبران جنبش فلسطين) تا زمان انقلاب اسلامي، اسلام از عرصه نبرد فلسطين غايب بود و انقلاب اسلامي ايران اين حقيقت را كه اسلام تنها راه حل، و جهاد تنها وسيله اصلي براي مبارزه عليه صهيونيسم است را به قيام مردم فلسطين ارزاني كرد. 15
و مگر جز اين است كه اكنون اگر فلسطين سلاح مقاومت و جهاد را بر زمين بگذارد، لعن و نفرين تاريخ و آيندگان را تا ابد همراه خود خواهد داشت؟
پانوشت ها
1. ماهنامه ياد ايام، بهمن 1375 ، شماره 11 ص 106 - 105 .
2. فلسطين ازديدگاه امام خميني(ره)(تبيان)دفترچهارم، ص 3.
3. ماهنامه ياد ايام، بهمن 1375 ، شماره 11 ، ص 108 (نقل ازصحيفه نور،ج 1،ص 186 ).
4. امام دربرابرصهيونيسم، دفترسياسي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي،ص 48 - 47 .
5. فرموده هاي امام درباره فلسطين،ص 124.
6. فلسطين ازديدگاه امام خميني(تبيان)دفترچهارم،ص 133.
7. صحيفه نور،ج 9،ص 277 – 276.
8. جهان اسلام ازديدگاه امام خميني(تبيان)دفترنوزدهم،ص 99.
9. همان،ص 17.
10. صحيفه نور،ج 2،ص 199.
11. فلسطين ازديدگاه امام خميني(تبيان)دفترچهارم ص 148.
12. فصلنامه حضور، بهار 83 ،شماره 48 ،ص 213 – 212 – 208.
13. صفاتاج،مجيد،روزنامه جمهوري اسلامي،انتفاضه فلسطين نهضت ضدصهيونيستي 6/2/1385، شماره 7752.
14. پگاه حوزه،خرداد 1383 ،شماره 136 ص 7.
15. پگاه حوزه،آبان 1383 ،شماره 147 ،ص 9.
منابع و مأخذ
1. امام خميني، صحيفه نور، ج 4.
2. امام خميني، صحيفه نور، ج 5.
3. امام خميني، صحيفه نور، ج 9.
4. امام در برابر صهيونيسم، دفتر سياسي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، به مناسبت روز قدس سال 61.
5. ليليانتال، آلفرد، م (ارتباط صهيونيستي) مترجم ابوالقاسم حسيني. نشر مؤسسه فرهنگي دانش و انديشه معاصر، چاپ اول، پاييز 1379.
6. صفا تاج، مجيد، ماجراي فلسطين و اسراييل، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي 1380.
7. جهان اسلام از ديدگاه امام خميني (تبيان)، دفتر نوزدهم، مؤسسه تنظيم و نشر آثار حضرت امام خميني، چاپ اول، خرداد 1378.
8. فلسطين از ديدگاه امام خميني (تبيان) دفتر چهارم، نشر مؤسسه تنظيم و نشر آثار حضرت امام خميني، چاپ چهارم، تابستان 1378.
9. فرموده هاي امام درباره فلسطين.
10. فصلنامه حضور، نشر: مؤسسه آثار امام خميني، بهار 83 ، شماره 48.
11. فصلنامه حضور، نشر: مؤسسه آثار امام خميني، بهار 84 ، شماره 52.
12. پگاه حوزه، نشر: دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، خرداد 1383 ، شماره 136.
13. پگاه حوزه، نشر: دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، آبان 83 ، شماره 147.
14. ماهنامه ياد ايام، نشر: معاونت مطبوعاتي و تبليغاتي وزارت فرهنگ ارشاد اسلامي، بهمن 75 ، شماره 11.
15. ماهنامه پاسدار اسلام، صاحب امتياز: دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، شماره 278.