حکومت مطلوب از دیدگاه امام (ره)
هدف از نگارش این مقاله، بررسی حرکت نوین امام خمینی (ره) به عنوان آغازگر مبارزه با حکومت ظلم، در جامعه سنتی آن روزگار است. پیداییش اندیشه مبارزه با رژیم، طلیعه دوران تازهای از تکاپوی فکری و سیاسی امام خمینی (ره) است که با جستجوگری در مسیر استقرار حکومت اسلامی تکامل مییابد. امام در اولین بیانیه سیاسی خود در اردیبهشت 1323، طی نامهای خطاب به عموم علما خواستار قیام و خیزش آنها در مقابل دستگاه حاکم هستند. سالهای 1320 تا 1326 سالهایی است که پهلوی دوم تازه زمام امور را به دست گرفته و پایههای حکومتش قدرت چندانی نداشت؛ امام (ره) با علم به این مسئله تلاش میکنند تا با تحریض و تحریک علماء، شرایط را برای مبارزه با رژیم فراهم آورند. ایشان با یادآوری ظلمهایی که در دوره رضاخان بر اسلام و مردم روا شده، خطر تکرار این فجایع را هشدار میدهند و چاره کار را قیام برای خدا در مقابل ظلم عنوان میدارند. ایشان در ادامه، دلایل بدبختی مسلمانان و ملت ایران را تشریح میکنند و در قسمت دیگری، مسئولیت سنگین علما و روحانیان را برشمرده و عواقب زیانبار غفلت سیاسی آنها را متذکر میشوند. در ادامه، ایشان صریحاً علمای اسلام و جامعهاسلامی را به قیام عمومی فرا میخوانند.
اهداف امام (ره) از صدور این بیانیه را میتوان به چند دسته تقسیم کرد:
1. عدم بیتفاوتی امام نسبت به وضع موجود
2. لزوم وحدت در جامعه اسلامی
3. به صدا در آوردن زنگ خطر و بیدار باشی برای جامعه اسلامی
4. ایجاد حکومتی مبتنی بر عدل، دین و مردم
در بحث عدم بیتفاوتی حضرت امام نسبت به وضع موجود، این امر را باید خاطر نشان کرد که امام(ره) نمیتوانست در برابر حاکمیتهای جائر جامعه آن روز مسلمانان که آمیزه ای بغرنج از تعطیلی احکام دین و رویآوردن به قوانین غربی مغایر با روح اسلام بود، سکوت کند. به علاوه نمیتوانست به بهانه نبود شرایط و امکانات لازم برای تشکیل حکومتی مبتنی بر اسلام، وضع موجود را برتابد و به عنوان نظارهگری بیاعتنا به اوضاع بنگرد. چه اینکه، از نگاه او جامعیت دین و احکام اسلامی که هیچ بعدی از ابعاد گسترده و متزاید زندگی اجتماعی و سیاسی بشر را فرو گذار نکرده است به دلیل غفلت مسلمانان سبب دریوزگی دولتها و انحرافات گسترده در کلیه شئون حیات اجتماعی شده است. بدیهی است که در این وضعیت امام بیشتر همت خود را مصروف برجسته نمودن ابعاد حقوقی دین، برنامههای انسان سازانه و قوانین هدایتگرانه آن بنماید تا توان بالقوه مذهب را در سر و سامان دادن به جامعه انسانی و مناسبات اجتماعی بدون در نظر گرفتن شکل حکومت نشان دهد(1). نمونهای از این اهداف را میتوان به شکل آشکار در آغاز بیانیه حضرت امام دید، ایشان در ابتدا به این آیه شریفه اشاره کردهاند:
«قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادا»
خدای تعالی در این کلام شریف، از سرمنزل تاریک طبیعت تا منتهای سیر انسانیت را بیان کرده و بهترین موعظههایی است که خدای عالم از میان تمام مواعظ انتخاب فرموده و این یک کلمه را پیشنهاد بشر فرموده، این کلمه «قیام» تنها راه اصلاح در جهان است(2).
در بحث لزوم وحدت در جامعه اسلامی ایشان تاکید بر این امر داشتند که از حرکتهایی که منتهی به منافع شخصی است بپرهیزید و قیام برای خدا را در راس همه امور قرار دهید حتی در بخشی از بیانیه خود این چنین میفرمایند: «خودخواهی و ترک قیام برای خدا ما را به این روزگار سیاه رسانده و همه جهانیان را بر ما چیره کرده و کشورهای اسلامی را زیر نفوذ دیگران درآورده. قیام برای منافع شخصی است که روح وحدت و برادری را در ملت اسلامی خفه کرده. قیام برای نفس است که بیش از دهها میلیون جمعیت شیعه را به طوری از هم متفرق و جدا کرده که طعمه مشتی شهوت پرست پشت میزنشین شدند. قیام برای شخص است که یک نفر بی سواد را بر یک گروه چندین میلیونی چیره میکند که حرث و نسل آنها را دستخوش شهوات خود کند»(3).
از آنجا که استیلای ظلم و جور بر سرنوشت مسلمانان به هر شکل ممکن در منابع اصیل فکر دینی نفی گشته و هر گونه قیام قهرآمیز علیه آن مجاز و روا شمرده شده، آشکار شدن پیوندهای استوار خاندان پهلوی با منافع غرب تقریباً برای امام مبرهن شده بود.
بنابراین ایشان معتقد بودند که با وجود چنین شرایطی جامعه اسلامی نیازمند یک اتحاد و انسجامی دو چندان در برابر حکومتی است که با عدم مشروعیت همراه بوده و براندازی آن از اوجب واجبات است. به صدا در آوردن زنگ خطر برای جامعه اسلامی را باید به عنوان یکی از مهمترین اهداف امام از صدور چنین بیانیهای دانست. پیرامون این مسئله میتوان این گونه بیان داشت که این اقدام، شخصیت و موضع سیاسی ایشان را بیش از پیش آشکار کرد و به تدریج زمینه حضور عدهای از یاران همفکر را در جمع شاگردن ایشان فراهم آورد. این اشخاص کسانی بودند که هسته اصلی اقدامات انقلابی سالهای بعد را تحت رهبری معظمٌله، تشکیل دادند. امام با هوشیاری خطراتی را که به علت وابستگی رژیم به غرب بر پیکره جامعه اسلامی وارد میشد حس میکرد و با آگاه نمودن تودهها نسبت به فجایع صورت گرفته شجاعانه اساس و بنیان حکومت را به چالش میکشید.
در آخر ایجاد حکومتی مبتنی بر عدل، دین و مردم را میتوان یکی دیگر از اهداف امام از نگارش این بیانیه دانست؛ هدفی که خود بنیانگذارش شد. خمینی کبیر که بنیان اندیشه سیاسیاش را توحید و خداباوری تشکیل میدهد، در خصوص مطلوبیت حکومت نه تنها به نوع و ماهیت آن توجه نموده است بلکه ماهیت حکومت مطلوب مورد نظر را بر اساس سه رکن اساسی عدل الهی حاکم بر جهان هستی، مسئله خلافت و جانشینی انسان در زمین و وحی (دین الهی) ترسیم نموده است(4). بر همین مبنا شاخصهای برتر حکومت مطلوب از دید ایشان عبارتند از: عدالت، مردمی بودن و اسلامی بودن.
* پینوشتها در دفتر روزنامه موجود است.