حیات علمی و آثار قلمی شهید آیت الله قاضی طباطبایی
اگر از آثار ایشان نقدی به عمل میآمد نه تنها ناراحت نمیشد، بلكه ناقد را بهبزرگی و احترام میستود و اگر در مقابل نقد جوابی داشت، با ادب و احترام جواب آنایراد را میداد و در پایان برای موفقیت روزافزون وی دعا میكرد. نمونهای از ایناخلاق علمی وی را در پاسخ به نقد دكتر ابوالقاسم گرجی، در مورد غلطهای چاپیتفسیر «الجوامع الجامع» ایشان میتوان مشاهده كرد. ایشان در جواب محترمانهاش،ضمن تجلیل از خدمت علمی و فرهنگی وی، محترمانه دلیل میآورد كه بیماری،بستری بودن در بیمارستان مهر، تحت نظر بودن و تبعید به عراق باعث این خطاها بوده است. در پایان نیز با صفای خاصی آرزوی چاپ جلد دوم تفسیر تصحیحیایشان را از خداوند میخواهد.
مراتب علمی
یكی دیگر از ابعاد شخصیتی آیتالله قاضی طباطبایی، بعد علمی ایشان است. ازویژگیهای قابل توجه وی، دارا بودن مقام برجسته در زمینة علوم اسلامی توام باپیشقدمی در مبارزات نهضت اسلامی است. همه تلاشهای وی در حوزههای علمیهتبریز، قم و نجف آثار متعددی است كه از ایشان در شاخههای مختلف اسلامی(رجال، كلام، فلسفه، تاریخ، تفسیر) بر جای مانده است. گذشته از این آثار كه هر یكدر جای خود قابل توجه و دقت است، ایشان در مجامع علمی اسلامی (داخل وخارج) نیز اعتبار و مقام ارجمندی داشت.
چاپ مقالات متعدد وی در مجلات معتبر عربی، چون العرفان و المواهب ورسالة الاسلام، حكایت از سطح علمی بالای ایشان داشت. با توجه به این امر كهوی آذربایجانی و زبان مادریش آذری بود و زبان عربی، زبان دوم وی به شمارمیرفت. در سفری كه سردبیر و مدیر مسئول مجلة العرفان به ایران داشت. در تبریز بهدیدار آیتالله قاضی رفت. در سفری دیگر كه دكتر محمدباقر صدری مهربانیدر سال 1351 ه. ش به كشورهای اسلامی (از جمله به مصر) داشت، از جانب آیتاللهقاضی نامهای به دانشگاه الازهر مصر برده بود. در جواب نامه، دانشگاه الازهر از ویبرای تدریس در آن مركز علمی دعوت به عمل آورده بود. در سال 1348 ه. شهنگامی كه وی در تبعید در بافت كرمان به سر میبرد، از طرف دانشگاه مشهدكنگرهای به مناسبت هزاره شیخ طوسی (ره) تشكیل شد از وی هم برای شركت و ایرادسخنرانی و ارایه مقاله دعوت به عمل آمد، امّا با ممانعت ساواك موفق به شركت درآن كنگره نشد.
پیش از معرفی اجمالی آثار قلمی ایشان، لازم است چند ویژگی از خصوصیاتعلمی او را در اینجا ذكر كنیم تا دلیل راه پویندگان علوم اسلامی باشد:
الف) از اقدامات وی تصحیح كتب فراموش شده و نسخ خطی برخی از بزرگانشیعه امامیه است. ایشان در تصحیح این متون به كلیه منابعی كه در دسترس بود یاامكان مراجعه داشت رجوع میكرد و با دقت و موشكافی خاصی به مقابلهمیپرداخت و سرانجام متنی قابل اعتماد و اعتنا در اختیار محققان قرار میداد. اغلباین نسخ خطی از كتابخانه اجدادی ایشان بود.
ب) ایشان در آثار تحقیقی خویش تأكید خاصی بر تهیه فهرست اعلام داشت. درآثار تحقیقی ـ تاریخییی كه از ایشان به چاپ رسیده است، با تلاش شخص ایشان(نه ناشر كتاب) فهرست اعلام (اماكن، اشخاص، قبایل و كتب) تهیه شده است. بهجرأت میتوان گفت كه او یكی از معدود علمایی است كه در تحقیقات خویش، بهروال مذكور عمل كرده است. بر اهل تحقیق پوشیده نیست كه فهرست اعلام چهارزشی دارد.
ج) دیگر از ویژگیهایی علمی ایشان، احترام و تجلیل اهل علم بود. آیتالله قاضیاحترام بیاندازهای برای علما و دانشمندان و دانشپژوهان قایل بود. با اغلب محققاننامی اسلامی (چه آذربایجانی و چه غیر آن) سابقه دوستی و محبت و مودّت داشت.با اینكه از بسیاری از علما، اجازات متعددی داشت، امّا چندان مورد اعتماد مراجعدیگر بود كه تدوین برخی آثار مهم خویش را به وی محول میكردند.
از جمله محققان و دانشمندانی كه آیتالله قاضی از آنها در خلال آثارش به بزرگییاد كرده است، میتوان از این بزرگان نام برد: آیتالله كاشف الغطاء مرحوم آیتالله آقابزرگ طهرانی، مرحوم سیدجلالالدین محدث ارموی، مرحوم میرزا جعفر سلطانالقرایی، مرحوم آقا میرزا محمدعلی مدرس تبریزی، مرحوم آیتالله حاج میرزاعباسقلی واعظ چرندابی، مرحوم آیتالله شهید امام موسی صدر، مرحوم آیتالله شهید سیدعبدالحسین دستغیب، مرحوم آیتالله شهید سیدمحمدباقر صدر، مرحومآیتالله علامه عبدالحسین امینی، مرحوم علامه سیدمحمدحسین طهرانی، مرحوماستاد حسن قاضی طباطبایی، مرحوم عبدالعلی كارنگ و... آیتالله شهید مرتضیمطهری هرگاه به تبریز سفر میكرد، در منزل وی میهمان میشد.
د) اگر از آثار ایشان نقدی به عمل میآمد نه تنها ناراحت نمیشد، بلكه ناقد را بهبزرگی و احترام میستود و اگر در مقابل نقد جوابی داشت، با ادب و احترام جواب آنایراد را میداد و در پایان برای موفقیت روزافزون وی دعا میكرد. نمونهای از ایناخلاق علمی وی را در پاسخ به نقد دكتر ابوالقاسم گرجی، در مورد غلطهای چاپیتفسیر «الجوامع الجامع» ایشان میتوان مشاهده كرد. ایشان در جواب محترمانهاش،ضمن تجلیل از خدمت علمی و فرهنگی وی، محترمانه دلیل میآورد كه بیماری،بستری بودن در بیمارستان مهر، تحت نظر بودن و تبعید به عراق باعث این خطاهابوده است. در پایان نیز با صفای خاصی آرزوی چاپ جلد دوم تفسیر تصحیحیایشان را از خداوند میخواهد.
ه) ایشان علاقه خاصی به كتاب و كتابخوانی داشتند بهگونهای كه هر كتابجدیدی را كه به دست میگرفت در جایش نمیگذاشت مگر آنكه كاملاً مطالعه كردهباشد. بعد ازتهیه كتاب آن را صفحه شماری میكرد و سپس در صورت امكان تمامنوشتههای كتاب را بدقّت میخواند و تك تك موضوعات را مورد بررسی و تحقیققرار میداد. هر كجا احتیاج به رد یا توضیح داشت، علامت میگذاشت و در حاشیههمان صفحه نظرات اصلاحی و توضیحی خود را مینوشت.
و) ایشان در مطالعه كمتر خسته میشدند به طوریكه گاه تا هفت یا هشت ساعتدر روز مطالعه میكردند و یا مینوشتند و دراین مورد حوصله بسیاری داشت.
ز) او برای نگهداری كتاب اهمیت زیادی قایل بود و هر كتابی را كه تهیه میكرد بهشكل مطلوب و زیبایی جلد میگرفت ودر قفسههایی موضوعبندی شده قرار میداد.
ح) ویژگی برجسته دیگر ایشان، عفت قلم و پاكنویسی وی بود. در هیچ یك ازآثار ایشان، حتی در گفتار، اهانت و دشنام به كسی یافت نمیشود.
ط) صداقت و راستگویی و حقیقتنویسی ویژگی دیگر آثار وی است.
ی) احترام وی به دیگران در بعد علمی نیز مشوق طلاب و محصلان جوان بود. اگرطلبهای جوان روی منبر بود و او وارد مجلس میشد در این حال چنان با دقت وآرامش به سخنان وی گوش میداد كه گویی برای اولین مرتبه است كه چنین مطلبی رامیشنود؛ در حالی كه از نظر خود طلاب آن موضوع بسیار پیشپاافتاده بود. با اینحال این برخورد برای طلاب جوان تشویق بزرگی بود.
ك) ایشان علاقه بسیار زیادی به خریداری نسخ خطی و چاپی داشت.
كتابخانه آیتالله قاضی طباطبایی
میراث علمی و فرهنگی این خاندان كهنسال، كتابخانهای مهم بود كه از اجداد اهل علمش به آیتالله قاضی منتقل شده بود. متأسفانه سالها قبل بر اثر سیل تبریز، قسمتیاز كتابخانه (حدود 3000 جلد كتاب) از بین رفت. باقیمانده كتابهای خطی بالغ برهزار جلد میشود كه هر یك در جای خود نسخهای قدیمی و گاه منحصر بفرد از آنكتابهاست.
خود ایشان سالها قبل فهرست قسمتی از این كتابخانه را تهیه و به نزد مرحومآیتالله آقا بزرگ طهرانی مؤلف «الذریعه» ارسال داشت.
علاوه بر نسخ خطی، تعداد قابل توجهی از فرامین، اسناد حقوقی، قبالجات ونامههای دوستانه و مكاتبات رجال سیاسی ـ مذهبی آذربایجان از دوران كریمخانزند تا دوران حیات آیتالله قاضی وجود دارد كه در نوع خود منحصر بفرد و قابلتوجه است. به جرأت میتوان گفت قسمت مهمی از تاریخ مبهم آذربایجان درلابهلای این اسناد نهفته است.
وی بنا بر علاقه فراوانی كه به كتاب داشت، كتابخانه اجدادی را توسعه داد. درزمان شهادت آیتالله قاضی طباطبایی، حدود بیست هزار جلد كتاب چاپی (چه بهصورت سنگی و چه بهصورت سربی و حروفی) كه اغلب آنها چاپ نخستین اینكتابها در شهرهایی چون نجف، قاهره، بیروت و حیدرآباد دكن است گردآورده بود. باتوجه به علاقه ایشان به شاخههای علوم اسلامی، كتابهای این كتابخانه حول محورعلوم اسلامی بود. بزرگانی چون، میرزا جعفر سلطان القرایی، عبدالعلی كارنگ، دكترسیدحسن قاضی طباطبایی و... به آنها مراجعه كردهاند. مرحوم عبدالعزیز طباطبایی(1308 ـ 1374 ش) فهرستی از نسخ خطی این كتابخانه تهیه كرده است، لیكنفهرست كامل این كتابخانه نیست.
اگر خواسته باشیم آثار بر جای مانده وی را طبقهبندی كنیم، چنین میتوان تقسیمكرد:
1ـ تألیفات: ثمره پژوهش و مطالعه و تحقیق وی است. آثاری همچون «تحقیقدرباره اول اربعین سیدالشهدا (ع)» و یا كتاب «خاندان آل امیر عبدالوهاب»
2ـ تصیحات: آثاری كه به تصحیح و تعلیق و تلاش ایشان از بزرگان شیعه، چونابنالثلج بغدادی، جمال مقداد، و شیخ طوسی، یا سید جزایری به چاپ رسیده است.
3ـ تعلیقات و مقدماتی كه ایشان به برخی از آثار استادان خود چون آیتاللهكاشف الغطاء (ره) و یا دوستانش نگاشته است.
4ـ مقالات متعددی كه درزمینههای گوناگون به زبان عربی در مجلات لبنان،چون«العرفان» و «المواهب» به چاپ رسیده است.
5ـ تقریرات دروس استادانی كه در محضر درسشان تلمذ نموده است.
6ـ رسایل و مقالات متعددی كه در موضوعات مختلف و با توجه به شرایط ونیازهای جامعه نگاشته است.
پس از این طبقهبندی، نوشتار وی را میتوان به دو قسمت عمدة الف) چاپ شدهب) چاپ نشده، تقسیم كرد.
الف: آثار چاپ شده
1ـ تعلیقات بر كتاب «الفردوس الاعلی» تألیف مرحوم آیتالله العظمی كاشفالغطاء. موضوع كتاب پیرامون نهضت امام حسین (ع) و تفسیر برخی از آیههای قرآنمیباشد. چاپ اول آن در نجف و چاپ دوم آن در سال 1332 در تبریز انتشار یافتهاست.
2ـ «جنة المأوی» این اثر نیز از آثار گرانبهای آیتالله كاشف الغطاء میباشد كهآیتالله قاضی طباطبایی به امر استادش به جمعآوری آن پرداخت. امّا تكمیل و انتشارآن بعد از وفات استاد صورت گرفت. یكی از مواردی كه موجب افتخار آیتالله قاضیطباطبایی بود، انتشار این اثر از طرف ایشان میباشد.
3ـ تعلیقات بر مجلدات «الانوار النعمانیه» اثر سید نعمتالله محدث جزایری كه درچهار جلد در تبریز، به زبان عربی منتشر شده است.
4ـ مقدمه مفصل مشتمل بر تحقیقات و تصحیحات بر متن با تعلیقات بر تفسیر«جوامع الجامع» اثر شیخ طبرسی (ره) صاحب تفسیر كبیر مجمع البیان، كه این تفسیردر سال 1342 به خط مرحوم طاهر خوشنویس تبریزی و با هزینة مرحوم حاج آقابالاكلاهی تبریزی چاپ شد. چونایشان در هنگام نشر این كتاب، زندان قزلقلعه تهران زندانی بود و بعد در بیمارستان مهر تهران تحت نظر مأموران ساواك قرارگرفت و سپس به عراق تبعید شد، نتوانست بر تصحیح كامل آن نظارت داشتهباشد.
5ـ تعلیقات بر دوفصل از كتاب «اسلام صراط مستقیم» مورگان كه در تبریز چاپشده است.
6ـ مقدمه و تعلیقات تحقیقی بر ترجمه كتاب «علم امام (ع)» اثر شیخمحمدحسین مظفر كه در سال 1349 در تبریز چاپ شد.
7ـ مقدمه و تعلیقات و تصحیحات همراه با اضافات بر كتاب «انیس الموحدین»اثر حاج ملامهدی نراقی (1128 ـ 1209 ه. ق) كه در سال 1352 ه. ش در تبریز بهچاپ رسید.
8ـ كتاب «تاریخ الائمه(ع)» اثر شیخ ابن ابی الثلج بغدادی متوفی به سال 325 ه.ق كه با تعلیقات و مقدمه ایشان و با مساعدت مالی مرحوم ناصرالدین قمی، در سال1327 ش در قم به چاپ رسیده است. این كتاب از نظر قدمت اولین اثر چاپ شده ویاست.
9ـ «آثار تاریخی آیتالله طباطبایی حكیم (قدس سره)» كه پس از رحلت آیتاللهحكیم و بنا به تقاضای برخی متدینین تبریزی نوشت و در سال 1348 ش منتشرشد.
10ـ «تحقیق درباره اول اربعین سیدالشهدا (ع)» از جمله تألیفات تحقیقی وبرجسته وی همین اثر است كه درسال 1352 ش در 681 صفحه به چاپ رسید. نظر بهاهمیت زیاد این كتاب تا چندین نوبت به چاپ رسید. آیتالله قاضی طباطبایی دراین تحقیق به بیش از پانصد كتاب تاریخی و تحقیقی مراجعه و با دلایل محكم وقطعی استدلال میكند كه اُسَرای واقعه كربلا در همان اربعین اول به زیات قبر امامحسین(ع) مشرف شدهاند. در این اثر مطالب بسیار جالبی پیرامون نهضت امامحسین (ع) و ابعاد مختلف آن مطرح شده است.
11ـ «تحقیق در ارث زن از دارایی شوهر» كه از بیانات وی تهیه و با مقدمهفرزندشان، حجتالاسلام سیدمحمدتقی قاضی طباطبایی، در 142 صفحه برای باردوم در سال 1356 به چاپ رسید. لازم به توضیح است كه این كتاب در جواب یكی ازوكلای تبریزی به نام زاخری نوشته شده است كه مطالبی خلاف حقوق اسلامی درمورد ارث زن مطرح كرده بود.
12ـ تصحیح و تعلیق بر كتاب «اللوامع الالهیّة فی المباحث الكلامیه» تألیفجمالالدین مقداد (ره) متكلم توانای شیعه متوفی به سال 826 ه. ق. این اثر به زبانعربی در سال 1356 و با هزینة «حاج حمید آقا كیمیایی» از تجار خَیّر تبریز به چاپرسید.
13ـ مقدمه بر كتاب «صحائف الابرار» اثر آیتالله العظمی كاشف الغطاء(ره) اینكتاب در سال 1387 ه . ق به خط مرحوم طاهر خوشنویس منتشر شده است.
14ـ مقدمه بر كتاب «تنقیح الاصول» اثر حاج میرزا محمدرضا آقا طباطبایی (ره)متوفی به سال 1337 ش كه در سال 1371 ه. ق/ 1330 ش در چاپخانة حیدریه نجفچاپ شده است.
15ـ مقدمه بر كتاب «مرآت الصلواة» اثر مرحوم حاج میرزا حسن ناصرزاده، واعظمشهور تبریز كه بهچاپ رسیده است.
16ـ مقدمه كتاب «علم امام(ع)» اثر آیتالله سیدمحمد حسین طباطبایی (علامه)كه در تبریز نشر شده است.
17ـ مقدمه بر كتاب «العقاید الوثنیه فی الدیانته النصرانیه» اثر محمدطاهر التنیر.این اثر برای بار اول به سال 1330 ه. ش در بیروت چاپ شد. برای بار دوم در سال1391 ه. ق در 167 صفحه در تهران چاپ شده است.
18ـ مقدمه بر «كتاب معجزه و شرایط آن» كه چاپ شده است.
19ـ مقدمه بر پیام آیتالله العظمی محمدهادی میلانی (ره) به كنگره نمایندگانانجمنهای اسلامی دانشجویان مسلمان مقیم اروپا در شهر لندن. ژانویه 1965/ شعبان1383/ دی ماه 1342. این مقدمه موقعی كه ایشان در تهران تحت نظر بودند نوشته وچاپ شده است.
20ـ مقدمه بر كتاب «آداب النفس» اثر مرحوم علامه سیدمحمد عیناثی (ره) كه درسال 1380 ه. ق/ 1339/ش در تهران چاپ شده است.
21ـ مقدمه بر ترجمه كتاب «نمونههای اخلاقی دراسلام» اثر آیتالله شیخ محمدحسین كاشف الغطاء. چاپ اول آن در سال 1337 ش در تبریز و چاپ سوم آن درمهرماه سال 1358 میباشد.
22ـ ترجمه «مسایل قندهاریه» از فارسی به عربی، به امر استادش آیتالله كاشفالغطاء كه در كتاب «الفردوس الاعلی» چاپ شده است.
23ـ «رسالهای در ترجمه احوال آخوند ملا عبدالرزاق لاهیجی». گرچه این رسالهخطی است لیكن به دلیل استفادة زیادی كه از آن در مقدمه كتاب «گوهر مراد» (بهكوشش زینالعابدین قربانی) شده است در آثار چاپ شده نام برده شد.
24ـ مقدمه بر كتاب «افاضة الغدیر» اثر شیخ الشریعه الاصفهانی (ره) كه چاپ شده است.
25ـ مقدمه بر كتاب «فوائد الاصول» كه تقریرات مرحوم نائینی (ره) میباشد و درسال 1368 ه. ق منتشر شد.
26ـ نامهای مانند مقدمه بر كتاب «الغدیر» علامه امینی (ره) كه در سال 1372ه.ق چاپ شده.
27ـ سئوالاتی توسط آیتالله سیدمحمدتقی آل هاشم، به نام «روضات الجنان» ازآیتالله قاضی طباطبایی كه در سال 1390 ه. ق انتشار یافته است.
گذشته از این آثار، تعداد قابل توجهی مقاله درموضوعات مختلف، به زبان عربیاز وی در مجلات عربی العرفان، المواهب و رساله الاسلام به چاپ رسیده است كهامكان تهیه فهرست آنها میسر نشد. ان شاء الله در مجموعه مقالات وی، كه در حالجمعآوری است، منتشر خواهد شد.
ب: آثار چاپ نشده
1ـ «خاندان آل امیر عبدالوهاب»: یكی از تألیفات مهم آیتالله قاضیطباطباییاست كه در تاریخ خاندان سادات عبدالوهابیه آذربایجان میباشد.
2ـ «سفرنامه بافت»: هنگامی كه وی در بافت تبعید بود، سفرنامهای از خاطراتخود در مورد نهضت علما و مسایلی را كه از سوی مخالفان نهضت (ساواك ومحافظهكاران) مطرح میشد، به قلم آورد. نظر به اینكه این مطالب بهوسیله شخصیكه رهبری نهضت آذربایجان را عهدهدار بوده و در سال 1347 (اوج اتفاقات وجریانات) نوشته شده است، از منابع اولیه و مهم بهشمار میرود. مأموران ساواكاحتمال میدادند كه وی مشغول تدوین كتابی است كه در آن مطالبی را علیه حكومتو رژیم بیان میكند.
3ـ «كتاب الفوائد و فیها الفوائد و النفائس»: این رساله نیز در ایام تبعید ایشان دربافت كرمان به رشته تحریر در آمده است، كه شامل هفتاد فایده و به زبان عربیمیباشد.
4ـ «رساله فی اثبات وجود الامام (ع) فی كل زمان»: موضوع كتاب از اسم آنمشخص است. این رساله در ایام اقامت اجباری در بافت نگارش یافته است.
5ـ «فصل الخطاب فی تحقیق اهل الكتاب»: به زبان عربی درخصوص اهل كتاباست.
6ـ «كتاب السعادة فی الاهتمام علی الزیاره»: به زبان عربی میباشد.
7ـ رساله «هل یجوز زیارة قبر الحسین(ع) مع تحمل المشقات اَوْلا' ؟»: آیا زیارتقبر امام حسین(ع) با وجود تحمل مشقات واجب است؟ كه به زبان عربی است.
8ـ كتاب «حدیقه الصالحین فی احوال جمیع من الماضین والحاضرین»
9ـ رسالة «دفع شبهات وارده از خرم دره راجع به علم امام (ع) و امام زمان (عج وارواحنا فدا).» به فارسی
10ـ رساله «فی شرك اهل الكتاب و نجاستهم» به زبان عربی.
11ـ رساله در «المباهله» به زبان عربی
12ـ رسالة «الاجتهاد و التقلید» به عربی.
13ـ كتاب دینی ـ علمی «فی العقاید و الكلام مع التوضیح و البسط فی المقال» بهعربی.
14ـ رساله «اوقات الصلواة فی القرآن الكریم» به عربی.
15ـ رساله «دلالت آیة تطهیر بر اهل بیت (ع)» به زبان فارسی.
16ـ كتاب «صدقات اهل بیت(ع)» به زبان فارسی.
17ـ كتاب «قضا در اسلام» به زبان فارسی.
18ـ «رساله در نماز جمعه» به زبان عربی.
19ـ «المباحث الاصولیه، تقریرات جمع من الاساتیده»، تقریر دروس استادانش بهزبان عربی.
20ـ «حواشی بر كفایة» آخوند خراسانی (ره)، به زبان عربی.
21ـ «حواشی بر مكاسب» شیخ مرتضی انصاری (ره) به زبان عربی.
22ـ حواشی و تعلیقات بر كتاب «كنز العرفان» اثر جمالالدین مقداد (ره) به زبانعربی.
23ـ حواشی بر «نسب و شجرهنامه خاندان طباطبایی تبریز، با شرح حالمختصر»، اثر مرحوم علامه سیدمحمد حسین طباطبایی (ره). ایشان ضمن تهیهنسخهای برای خود، بر آن حاشیه و تعلیق نوشته است.
24ـ تقریرات درس اصول و فقه آیتالله سیدمحمد حجت كوهكمری(ره): به زبانعربی.
25ـ «رساله در مسئله ترتّب»
26ـ رساله در شرح و تحقیق درباره حدیث شریفق «من صام یوماً فی سبیل اللهتعالی كان كَعَملق سقنتة صومقها»
27ـ «رساله در جواب بعضی اعتراضاتی كه از خراسان آمده است»، به زبان فارسی
28ـ تحقیق و تعلیق بر كتاب «انوار الملكوت فی شرح الیاقوت»
29ـ حواشی و فتاوی بر كتاب «منهاج الصالحین» كه كتاب فقهی مرحوم آیتاللهالعظمی حكیم (ره) میباشد.
30ـ مقالات فارسی در موضوعات مختلف
31ـ آخرین تألیفی كه از آیتالله قاضی طباطبایی بر جای مانده است، چكیدةخطبههای نماز جمعة ایشان پس از پیروزی انقلاب میباشد. در واقع آیتالله قاضی،با وجود مشغله فراوان، پس از هر نماز جمعه خلاصهای از موضوعاتی را كه به آنپرداخته بود، مینوشت. موضوع ولایت فقیه از جمله مسایل بحث شده توسط ایشانمیباشد كه دارای نكات جالب توجه است.
32ـ تنظیم و تدوین مطالب منبرهای وی در چندین دفتر توسط خود ایشان ویاغلب از سخنرانیهای خود نوار تهیه میكرد ـ بوسیله ضبط صوت ریلی ـ در طول هفتهیك مرتبه به سخنرانی قبلی كاملاً كوش میداد و با آگاهی از مطالب جلسه بهسخنرانی میپرداخت.
33ـ نوشتههای منظم به صورت «كشكول»، در چند دفتر.