خون مدرس در رگ های نمایندگان مجلس

از زمان صدور فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه در 14 مرداد 1285 نزدیک به 105 سال می گذرد. یعنی بیش از یک قرن است که ما در ایران مجلس داریم. نظام پارلمانتاریستی به منظور تحدید استبداد متکی بر پایه های اصیل شریعت مقدس از همان ابتدا مستظهر به حمایت علما، روحانیت و روشنفکران بود. البته پارلمان در مقاطع مختلف تاریخی در 15 سال آخر دوره مشروطه یعنی فاصله سالهای بین 1285 تا 1299 ( کودتای رضاخان)، دوران پهلوی اول و دوم و در نهایت در دوران جمهوری اسلامی تغییرات کمی و کیفی بسیاری پیدا کرده است. مجالس 15 سال آخر دوران 151 ساله قاجار عملا به پایگاه فراماسون ها، انگلوفیل و روسوفیل ها تبدیل شده بود و تنها معدودی از نمایندگان مثل آیت الله شهید مدرس درد کشور و مردم را داشتند و همین دردمندی و تعهد باعث شد که بتوانند مقابل مطامع استعمارگران قد علم کنند و به عنوان نمونه اجازه ندهند تا قرارداد ننگین 1919 تصویب شود. قراردادی که مالکیت و سرقفلی ایران را در حوزه های مالی و نظامی یک جا به استعمار پیر انگلستان واگذار می کرد. ایادی استعمار در پوشش نمایندگان ملت درمجلس اول قانون اساسی نوشتند که 51 اصل آن رونویسی از قوانین اساسی کشورهایی نظیر فرانسه، بلغارستان و بلژیک بود که همان زمان مورد اعتراض نمایندگان و منتخبین علما و روحانیت قرار گرفت و در نهایت منجر به تدوین متمم قانون اساسی مشتمل بر 105 اصل در سال 1286 شد. در دوران اختناق و دیکتاتوری پهلوی اول نمایندگان به شدت تحت فشار بودند و در همین دوران بود که رضاخان قلدر نقش و حضور پر رنگ مرحوم مدرس را تاب نیاورد و تحت حمایت و هدایت مستقیم انگلیسی ها دستور شهادت این روحانی بزرگوار را صادر کرد. در دوره پهلوی دوم به جز در فاصله سالهای 1320 تا 1332 مجلس نقش چندان پررنگی نداشت. در همین 12 سال که رضاخان از کشور تبعید شده بود و دیکتاتوری محمدرضا هنوز مستقر نشده بود. مجلس سرمنشا خدمات بزرگی به کشور شد که از آن جمله می توان به مخالفت با اعطای امتیاز نفت شمال به روسها بر اساس تعهدی که قوام السلطنه به آنها داده بود تا راضی شوند بعد از جنگ جهانی دوم خاک ایران را ترک کنند، مخالفت با قرارداد الحاقی و استعماری گس- گلشائیان، و یا تصویب قاطع طرح ملی شدن صنعت نفت در 29 اسفند 1229 اشاره کرد که در نهایت منجر به روی کار آمدن دکتر مصدق شد. اما پس از کودتا 28 مرداد و آغاز دوران خودکامگی محمدرضا پهلوی باز مجلس در ایران به محاق رفت و عده ای وکیل السلطنه در مجلس حضور داشتند و مجالس عمدتا فرمایشی بودند و نمایندگان شهرها حتی پیش از برگزاری انتخابات مشخص می شدند. نمونه عینی این رویکرد فرمایشی و از بالا به پایین در جریان معرفی نماینده مردم دماوند و فیروزکوه در یکی از ادوار مجلس پهلوی رخ داد که حتی قبل از اینکه آرا شمرده شود به طور رسمی نماینده این حوزه انتخابیه توسط رسانه ها اعلام شدند و مامورانی که قرار بود صندوق های رای را به مرکز بر شمارش بیاورند همانجا آرای مردم را به رودخانه
می اندازند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به تئوری متمایز و عنایت ویژه مردمسالاری دینی به ضرورت اداره کشور بر مبنای اراده ملت فصل جدیدی در نظام پارلمانی ایران آغاز شد و جایگاه مجلس ارتقای ویژه ای یافت به گونه ای که به تعبیر بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی "مجلس در راس همه امور است."
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در دیدار با نمایندگان هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی در همین باره فرمودند: "قانون نرم افزار حرکت عظیم هر کشور است و قانونگذاری برای هر کشور و ملتی فی نفسه مهم است ، اما برای کشوری همچون جمهوری اسلامی ایران و ملت بزرگی نظیر ملت ایران که راه نوینی را درمقابل بشر گشوده است ، از اهمیتی بسیار فراوان تر برخوردار می شود." ایشان با تبیین تفاوت نگاه های موجود در نظام ها و دموکراسی های رایج در جهان با بینش اسلامی افزودند: "در نگاه اسلامی، ولایت مختص پروردگار است و این ولایت تنها از مجاری الهی که در اسلام تعیین و براساس کتاب و سنت در قانون اساسی بر آن تأکید شده ، قابل اعمال و مورد قبول است که با این نگاه و بینش، نمایندگی ملت به ولایتی که برخاسته از ولایت الهی است تبدیل می شود و به همین علت، قوانینی که تصویب می شود برای همه لازم الاجرا است."در حقیقت قواعد تصمیم گیری در مردمسالاری دینی که همان روح الهی و مردم گرای حاکمیت است و در قانون اساسی کشور متجلی است به کلیه فعالیتهای سیاسی شکل می دهد و جلوه ای بدیع از سرسپردگی در آستان ملکوتی و ذات ربوبی پروردگار را در جهان مادی امروز به نمایش می گذارد.
البته در ادوار مختلف مجلس شورای اسلامی پس از پیروزی انقلاب اسلامی برخی فراز و نشیب ها وجود داشته اما قدر متیقن اینجاست که ساختار مجلس در ایران روز به روز در حال تکامل است و مایه برکات زیادی برای فرهنگ سیاسی ایران شده است. امروز انتظار این است که در این ساختار الهی و ربوبی که مقام معظم رهبری نقشه کلان آن را تبیین فرمودند هر یک از نمایندگان به تنهایی یک مدرس باشند و سمبلی از یک نماینده معتقد و ملتزم به پیوند دیانت و سیاست باشند. نماینده ای که مدرس گونه در برابر استعمار و استبداد سینه سپر می کند و دردم مردم را با تمام پوست و گوشت و استخوان خود حس می کند. اقدام انقلابی اخیر مجلس شورای اسلامی در کاهش سطح روابط با دولت انگلیس و اخراج سفیر روباه پیر استعمار یکی از آن نمونه هایی است که هر ناظر بی طرفی را امیدوار می کند که هنوز خون مدرس در رگ های نمایندگان مجلس می جوشد.