خیزش تبریز

در چهلم شهدای قیام خونین طلاب قم، خیزش مردم تبریز بزرگ‌ترین ضربه‌ای بود که به‌طور ناگهانی و غیرمنتظره برسلطنت 50ساله پهلوی وارد آمد و سرمشقی شد برای مردم شهرهای دیگر ایران. 1
کنسول آمریکا در تبریز پس‌از قیام تبریز نتیجه‌گیری کرد که این قیام: «دروازه‌ها را برای نیروهای مذهبی و اجتماعی که به‌سادگی آرام نخواهند شد، باز کرد.”2
خبرگزاری‌های خارجی قیام تبریز را بسیار خونین تلقی کردند که نسبت‌به تظاهرات مذهبی قبلی در قم وسیع‌تر بود. 4 قیامی که نمونه‌ای درخشان در استفاده سیاسی از سنت‌های شیعی بود. 5
در این قیام بود که برای نخستین‌بار پس‌از قیام 15خرداد 42 ارتش مستقیماً به‌سرکوبی مردم پرداخت، ولی اولین نمونه‌هایی از پیوستن ارتش به ملت مشاهده گردید. 6 تظاهرات چهلم قیام تبریز جنبه تقریباً سراسری در کشور پیدا کرده بود. مردم اصفهان، شیراز، یزد، جهرم و اهواز کشته‌هایی دادند و مراسم چهلم آنها در 10/1/57 باعث تظاهرات و تجمع‌های بیشتری در داخل و باعث توجه جدیدی در خارج به فجایع و وقایع ایران گردید. 7
چون این قیام با برنامه‌ریزی دقیق و قبلی دانشجویان مسلمان مبارز دانشگاه تبریز و روحانیت پیرو خط امام به‌ رهبری آیت‌الله قاضی بود چنان ازگستردگی و عمقی برخوردار بود که مأموران ساواک هرچند روز شنبه، وضعیت شهر را غیرعادی ارزیابی کرده بودند، اما از پیش‌بینی قیامی به این عظمت به‌دلیل همان برنامه‌ریزی دقیق عاجز ماندند. 8
هرچند قیام تبریز همراه با تخریب و آتش‌سوزی و قهر انقلابی بود ولی مسوولان رژیم نتوانستند به مردم تبریز نسبت غارتگری بدهند.
دانشجویان مبارز مسلمان در این قیام نقش مهمی در نظم دادن به آن ایفا نمودند و سعی داشتند به عنوان سردمدار و هدایت‌کننده مردم، از خرابکاری بی‌هدف درجریان عمل جلوگیری نمایند و مردم را از هرگونه غارت بازدارند.
مردم به بانک‌ها حمله می‌کردند، اما یک قطعه اسکناس هم برنمی‌داشتند. هرجا بانکی درطبقه زیرین خانه مسکونی قرار داشت فقط به شکستن شیشه آن اکتفا می‌کردند. هیچیک از وسایل اماکن عمومی موردتعرض واقع نشد اتومبیل‌های مردم درکنار خیابان‌ها سالم بود، ولی وسایل نقلیه دولتی و حزبی موردحمله قرار می‌گرفت. به هیچ مدرسه و یا مرکز فرهنگی آسیبی نرسید. 9
در این بین عناصری از ساواک میان مردم بودند و سعی داشتند که حرکت اصیل مردمی را منحرف کرده و آنها را به خرد کردن مغازه‌های عادی و معمولی بکشانند. اما هدایت دانشجویان، تلاش آنها را خنثی کرد. در یک قسمت دیگر که عناصری ساواکی مردم را تشویق به خردکردن پرورشگاه کودکان می‌کردند. چند دانشجو با رفتن به جلوی نرده‌های پرورشگاه خود را سپر قرار دادند و با فریادهای بلند مردم را آگاه کردند و به آنها فهماندند که این افراد مشوق حمله‌به پرورشگاه، مأموران ساواک هستند. 10
نمونه‌های دیگر این‌گونه اقدامات ساواکی‌های میان مردم که با اقدام به‌موقع دانشجویان که تظاهرات را رهبری می‌کردند خنثی شد، موارد زیر است:
الف: موقعیکه یک صف طولانی از مردم پس از آتش زدن کتابخانه آمریکاییان ازمقابل بیمارستانی عبور می‌کرد یک نفر شعار می‌دهد، بیمارستان را بسوزانند. اما بلافاصله یکی از رهبران تظاهرات طی سخنان کوتاه توضیح می‌دهد که این محل، محل بستری شدن بیماران است، نباید آن را آتش زد و سپس مردم را به ادامه راه دعوت کرد و به دنبال آن مردم با نظم و آرامش ازجلوی بیمارستان گذشتند حتی ازدادن شعار برای رعایت حال بیماران خودداری کردند.
ب: هنگامیکه مردم تظاهرکننده به خیابان پهلوی سابق رسیدند ازمقابل دبیرستان فردوسی و سینمای فرهنگیان و خانه معلمان می‌گذشتند یکی‌از همان عناصر ساواکی پیشنهاد سوزاندن خانه معلمان و سینمای فرهنگیان را می‌داد. یکی‌از دانشجویان با بیانات کوتاهی، فرق این مراکز فرهنگی را با مؤسسات متعلق‌به امپریالیسم و رژیم وابسته، توضیح داد. یادآوری کرد که این مراکز به برادران معلم و فرهنگیان مبارز و سخت‌کوش متعلق است. بنابراین نباید به آن تعرضی صورت گیرد. 11
ج: اشاره جالبی در اسناد لانه جاسوسی آمریکا به نظم انقلابی موجود در قیام وجود دارد: در گفتگویی که میان اسقف ارمنی‌های تبریز و کنسول آمریکا در تبریز صورت گرفته اسقف توضیح داده است که چگونه یکی‌از تحت‌الحمایه‌هایش یعنی هنرمند ارمنی که گالری یا استودیوی کوچکش در نزدیکی مرکز اولین درگیری بود، قبل از اینکه گالریش را ببندد خود را مواجه با گروهی از مردم مبارز دیده بود. به دستور رهبران مسلمان و چند روز قبل از قیام کلیه مغازه‌ها و مراکز تجاری تعطیل گردیده بودند، اما هنرمند ارمنی این دستور را نادیده گرفته بود. یکی از رهبران گروهی از مردم تظاهرکننده نگاهی به مغازه وی انداخته و به گروهش گفته بود که: «او یک هنرمند است... ولش کنید» و بعداز تذکر به آن مرد ارمنی دایربر اینکه مغازه‌اش را بسته به خانه‌اش برود، بدون تعرض به آن به بانک نزدیک گالری حمله می‌کنند. اسقف ارمنی‌های تبریز در روز قیام به طور دائم با خانواده‌های ارمنی که درسطح شهر پخش هستند درتماس بوده وی حتی از بصیرت و احتیاط مردم مبارز درتعجب بوده است. 12

عوامل گسترش، انگیزه و قیام و جوانب قیام
عواملی چند دست به دست هم داد تا این قیام که بدون تردید یکی از بزرگترین حرکت‌های توده خلق مسلمان علیه رژیم شاه بود روی دهد، 13 در زیر به چند مورد از این عوامل اشاره می‌رود:
برنامه قبلی قیام که با دقتی خاص درعرض چندساعت تمام شهر تبریز را فراگرفت به طوریکه نیروهای امنیتی رژیم از کنترل اوضاع عاجز شدند.
پس از اظهارعجز ساواک و شهربانی به دستور شاه، پادگان تبریز مسوول سرکوب قیام مردم شد ولی تعداد بسیار زیادی از سربازان و افسران جزء حاضربه اجرای آن نشدند. اخبار مقاومت ده‌ها سرباز ازگشودن آتش برروی مردم بعداً منتشر شد. حتی شایع بود هفتادنفر پاسبان را به جرم همکاری با مردم تیرباران نموده‌اند. 14 این دو عامل یعنی خارج شدن کنترل اوضاع از دست ساواک و شهربانی از یکسو و مقاومت پادگان تبریز ازسوی دیگر به این قیام و انقلابیون فرصت داد تا آنچه را که پیام و هدف قیام بود به نحو کامل اجرا نمایند. نظریه ساواک در این مورد چنین بود که:... «در این میان چنانچه از علل اجتماعی، سیاسی، مذهبی و اقتصادی تبریز گذشته، مقصر واقعی در ایجاد و تشدید این حادثه موردنظر باشد، می‌توان ناتوانی، بی‌تصمیمی، جبن و دستپاچگی و ترک محل خدمت رئیس سابق شهربانی آذربایجان را عامل اساسی و مؤثر دانست.”15
از عوامل دیگری که در گستردگی حرکت سراسری انقلاب مؤثر بود به حضور زنان در صحنه مبارزه، می‌توان اشاره کرد. «برای اولین بار زنان در مشهد به عنوان اعتراض به روز 17دی راهپیمایی می‌کنند... این حرکت تشویقی می‌شود که در جریانات بعدی خانم‌ها شرکت می‌کنند و به حرکت‌های انقلابی دامن می‌زنند.”16
حضور گسترده زنان چه در قیام خونین 19دیماه قم و چه در قیام تکبیرگویان 29بهمن تبریز در چنان حدی بود که هرگز تا به آن روز دیده نشده بود. 17
عوامل مهم دیگری که هم در قیام قم و هم در قیام تبریز در گسترش و گستردگی نهضت مؤثر بود حضور دانش‌آموزان و نوجوان بود. در ساعت12 روز 29بهمن تبریز که قیام درجریان بود ناگاه با تعطیلی مدارس هزاران نوجوان به خیابان‌ها ریخته و به قیام پیوستند و کثرت و عظمت دوچندانی به نهضت دادند، 18 نیروهای تازه‌نفس پرحرارتی که جای شهدای این قیام اسلامی را پرمی‌کردند.
برخی از نویسندگان علی‌رغم اینکه انگیزه مذهبی را نیز مهم شمرده‌اند، سعی دارند که به این قیام انگیزه قومی و ملیتی بدهند که... «قیام تبریز قیام یک ملیت ستمزده علیه رژیمی که پنجاه سال براین ملیت ستم کرده‌اند...”19 بوده است.
قیام تبریز به رهبری آیت‌الله قاضی طباطباییو حمایت سایر روحانیون و دانشجویان مسلمانو مبارز دانشگاه تبریز بود
یا خانم نیکی. آر. کدی وجود تمایلات استقلال‌طلبانه و خودمختاری‌طلبی مردم آذربایجان را مطرح می‌سازد. «احساسات و اعتقاد (تاحدی درست) بعضی از آذربایجانی‌ها که آن خطه را دولت مرکزی به دست فراموشی سپرده و درنتیجه وجود تمایلات استقلال‌طلبانه و خواهان خودمختاری در آنها، نیز حرکت مزبور را تغذیه کرد.”20
اما آنچه که در تاریخ آذربایجان بیش از هرعامل دیگر نقش‌آفرین بوده، انگیزه مذهبی می‌باشد. تأکید و پافشاری براصول مذهبی درمیان مردم آذربایجان نکته‌ای است که حتی دشمنان انقلاب اسلامی نیز به آن معترف هستند: «تنها چیزی که درمورد حادثه تبریز می‌توانیم بگوییم این است که این واقعه تجلی احساسات مذهبی بوده است.”21
هرچند انگیزه قومی را نمی‌توان به طورکلی نادیده گرفت اما در آذربایجان همواره تابع مذهب‌تشیع بوده است. نمونه تاریخی جالب آن حکومت پیشه‌وری است مردم آذربایجان علی‌رغم تمام مظالم و مفاسدی که حکومت پهلوی داشت، چون این حکومت وابسته‌به شوروی با مبانی مذهبی و اعتقادی آنها تباین داشت با عدم‌حمایت از آن، این حکومت به راحتی سقوط کرد و در این ماجرا ارتش و محمدرضا نقش اساسی نداشتند. 22 مهمترین عامل سقوط آنها نداشتن مشروعیت مذهبی درمیان مردم آذربایجان بود.

پی‌نوشت‌ها:
1. محمود حکیمی، حماسه انقلاب، قم، انتشارات امید، بی‌تا، صص65.
2. روزشمار انقلاب اسلامی، ص40.
3. اسناد انقلاب اسلامی، جلد4، ص462 (از اعلامیه حوزه علمیه مشهد درباره چهلم شهدای تبریز.)
4. گروه تحقیقات سروش، تقویم تاریخ انقلاب اسلامی، تهران، سروش، 1369، صص6665.
5. نیکی. آر. کدی، ص414.
6. مهدی بازرگان، انقلاب ایران در دوحرکت، چاپ سوم، تهران، نهضتآزادی، 1363، ص28.
7. همان، ص28.
هرچند نمی‌توان منکر حضور دانشجویان با گرایش چپی در فعالیت‌های ضدرژیم، خصوصاً هواداران مجاهدین خلق آن روز شد بایستی توجه داشت سازماندهی و هدایت این قیام توسط دانشجویان مسلمان و روحانیت بوده است.
8. فرازهایی از تاریخ انقلاب، صص3130.
9. رضا براهینی، ص57.
10. درباره قیام حماسه‌آفرینان قم و تبریز، ص76.
11. بهروز خاماچی، صص372371.
12. روزشمار انقلاب اسلامی، صص5352.
13. محمود حکیمی، ص6.
14. جاودان باد خاطره قیام خونین تبریز، ص25.
15. فرازهایی از تاریخ انقلاب، ص35.
16. جواد منصوری، سیر تکوینی انقلاب اسلامی، چاپ اول، تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، 1373، ص263، چاپ دوم، وزارت امورخارجه، 1376، ص311.
17. نیکی. آر. کدی، ص419.
18. بهروز خاماچی، ص368.
19. رضا براهینی، ص65.
20. نیکی. آر. کدی، ص419.
21. روزشمار انقلاب اسلامی، ص44.
22. حسین فردوست، جلد اول، ص153.