در آمدی بر مبانی اندیشه امام خمینی(ره)

از سوی دیگر، ایشان درحوزه سیاست و امورسیاسی جامعه، دارای آراء و دیدگاه های حائز اهمیتی هستند. همچنین، ایشان رهبر یک انقلاب بزرگ بودند. انقلابی که توانست یکی از رژیمهای استبدادی ودست نشانده را سرنگون سازد ونظامی به نام جمهوری اسلامی جایگزین آن نماید. علاوه بر رهبری انقلاب و تاسیس نظام جمهوری اسلامی، ایشان به مدت 10 سال به اداره، سرپرستی و راهبری این نظام همت گماشت و این مدت، اداره جامعه ونظام سیاسی و تجارب عملی ونظری وی درخلال این مدت نسبتا طولانی، نظرات سیاسی ایشان را به عنوان یکی از مهمترین دیدگاههای اسلامی، مطرح می‌‌سازد.
نیازی به یاد آوری نیست که امام خمینی‌ (ره) از ابعاد شخصیتی مختلفی برخوردار بودند که ایشان را به حق در تاریخ معاصر ایران و اسلام، ماندگار ساخته است. ایشان عارف و فقیهی برجسته بودند که توانستند نخستین حکومت اسلامی بر اساس یک نظریه دینی وفقهی را بنیان نهند. ایشان آثار متعددی در حوزه مباحث عرفان، فقه، فلسفه، کلام و سیاست از خویش به یادگار گذاشته اند. امام، متفکری بزرگ بود که به حوزه های مختلف علمی اشراف داشت و همین ویژگیها از ایشان شخصیتی جامع الاطراف ساخته است واندیشه ایشان را از عمق و غنا و ماندگاری خاصی برخوردار کرده است. از طرف دیگر، امام خمینی، به عنوان یک مصلح دینی در جهان معاصر، الگویی برای مسلمانان محسوب می‌‌شوند، زیرا ایشان تلاش نمودند بین مذهب وسیاست در جهان معاصر، پیوندی مجدد برقرار سازند و جایگاه معنویت و دین گرایی را درجهان معاصراحیا سازند و رابطه تخریب شده دین و دنیا و عقل و دین را بازسازی کنند و مدلی از توسعه و پیشرفت که بتواند انسانیت انسان را ارتقا بخشد و معنویت و پیشرفت را در کنار هم داشته باشند، حمایت نمودند.

مبانی اندیشه امام خمینی(ره)
مبانی فکری و نظری هر اندیشمندی که بیان کننده نحوه نگرش او به جهان ومسائل آن است. ریشه ها و اساس اندیشه های او را درحوزه های گوناگون معرفتی می‌‌سازد. اندیشه های معرفتی خود برآمده از نوع آگاهی و نگرش اندیشمند به جهان ومسائل آن است. بنابراین، هر اندیشه ای که به حوزه معرفتی خاص می‌‌پردازد، بر مبانی وبنیانهایی استوار است و شناخت این مبانی، لازم و راهگشای شناخت هرچه بهتر آن اندیشه واندیشمند است.
از این رو، به فراخور بحث خود، مبانی معرفت شناسی، فقهی وانسان شناسی امام خمینی را به‌طور کوتاه ودر حد وسع خود، مورد مطالعه قرار می‌‌دهیم. البته پرواضح است که اندیشه ایشان، مبانی عرفانی، کلامی وهستی شناسی خاص خود را دارد ولی در اینجا بنا به دامنه بحث حاضر، فقط مبانی معرفت شناسی،فقهی وانسان شناسی را ذکر می‌‌کنیم واین امر،به معنای انکار دیگر مبانی وحوزه های اندیشه ایشان نمی‌باشد. البته نیازی به ذکر نیست که مبانی اندیشه ایشان، در چهارچوب مبانی اسلامی است و ایشان دیدگاه‌های نسبتا‌ مشابهی با دیگر اندیشمندان اسلامی درمورد ابزار شناخت هستی و جایگاه انسان در هستی دارند.

الف - مبانی معرفت شناسی اندیشه امام خمینی(ره)
مبانی معرفت شناسی یا به طور کلی شناخت شناسی، از جمله مهمترین مبانی اندیشه های یک اندیشمند است که بیان کننده طرز نگرش او به مسئله شناخت،ابزارها وروشهای آن، صحت وسقم شناخت ویقینی وغیر یقینی بودن آن و چگونگی رسیدن به حقیقت از طریق ادراک و... است. در نگرش امام خمینی، وحی، فطرت، قلب و عقل و حس انسان، به عنوان منابع شناخت مطرح شده است و از منظر او نیز چون سایر عالمان مسلمان، عقل ادراک می‌‌کند و قلب به مدرکات آن ایمان می‌‌آورد. بنابراین، عقل نه تنها ادراک می‌‌کند و حقیقت امور را در می‌‌یابد، بلکه همراه با اختیار انسان به او قدرت گزینش و انتخاب می‌دهد و در نتیجه انسان اراده می‌‌کند و با اراده خود برمی‌گزیند.
از طرف دیگر امام خمینی به یک منبع شناخت دیگر، که منبع بیرونی ودر عین حال منبع یقینی شناخت برای انسان به شمار می‌‌رود، قائل است. زیرا ایشان، منابع شناخت درونی انسان را به تنهایی کافی نمی‌داند این منبع بیرونی، وحی است که بوسیله انبیاء از جانب خداوند برای انسانها فرستاده می‌‌شود. آرمان اصلی وحی، ایجاد معرفت برای بشر، بویژه شناخت حق تعالی و سایر حوزه هایی است که عقل بشر بدون ارجاع به وحی، امکان دسترسی به آنها را ندارد. پس از آنجایی که ایشان معتقدند، عقل انسان به تنهایی کافی نیست، نیاز به وحی الهی را برای تکمیل شناخت انسان گوشزد می‌‌کنند:
“ما نمی‌توانیم اشیاء را کماهی بنامیم، معنی اش این نیست که ما ماهیات اشیاء را نمی‌توانیم بشناسیم، آن امر سهلی است. کلیاتش را فلسفه می‌‌گوید، بعضی مراتبش را هم اهل عرفان بیان می‌‌کنند. لکن رسیدن به اینکه این چه ربطی است، یا اینها مسائلی است که دست ما از آن تقریبا‌ کوتاه است. “
به‌طور کلی، از دید امام، منابع معرفت شناسی عبارتنداز وحی، عقل، حس (تجربه) و قلب. روش مربوط به وحی، کلام، اجتهاد و فقه بویژه در حوزه منابع دینی یعنی کتاب و سنت است. از دید فقهی، ایشان بر فقه سنتی و اجتهاد جواهری به عنوان شیوه برتر در حوزه استنباط احکام شرعی تاکید داشتند. همچنین ایشان بر ابزار عقل درکنار ابزار فقه و اجتهاد و نیز همراه با آن ومکمل آن تاکید دارند. یعنی عقل، منبع تشخیص حقایق در حوزه فقه نیز محسوب می‌‌شوند. به‌طور کلی و مختصر می‌ توان گفت که در اندیشه امام خمینی، وحی منبع دست اول و یقینی شناخت محسوب می‌‌شود ولی ایشان به عقل انسان نیز تاکید بسیار دارند و آن را به عنوان منبع مهمی در شناخت، مورد توجه قرار می‌‌دهند.

ب-مبانی فقهی اندیشه امام خمینی(ره)
مبانی فقهی و اصولی امام خمینی(ره)،یکی از عوامل مهم تاثیر گذار بر اندیشه سیاسی ایشان هستند و اصولا‌ بدون شناخت مبانی فقهی ایشان نمی‌توان به درک کاملی از اندیشه سیاسی ایشان پرداخت. در این راستا، آگاهی اجمالی از مبانی فقهی اندیشه ایشان برای شناخت هرچه بهتر اندیشه سیاسی ایشان، حائز اهمیت فراوان است.
فقه سیاسی و اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)،مبتنی بر نگرش فقهی و اصولی ایشان می‌‌باشد که متاثر از دیدگاه عقل گرایانه اصولیون است. فقهای شیعه را می‌‌توان به دو گروه اخباری و اصولی تقسیم کرد. در حالی که اصولیون به حجت عقل اعتقاد داشتند. اخباریون ملازمه عقل و شرع را مردود می‌‌دانستند و بر برداشتی متصلب از احکام اسلامی که فاقد هرگونه انعطافی متناسب با زمان و مکان بود، تاکید داشتند. در ستون زیرین، به طور فهرست وار به مهمترین ویژگی‌های فکری فقهای اصولی شیعه از جمله امام خمینی پرداخته وهرکدام را به طور خلاصه توضیح می‌ دهیم.

اعتقاد به حجیت عقل
اصولیون شیعه، عقل را در کنار کتاب، سنت و اجماع، یکی از منابع چهارگانه استنباط احکام شرعی می‌‌دانند. ایشان تحت عنوان قاعده ملازمه عقل وشرع معتقدند که هرچه راعقل به آن حکم کند، شرع نیز طبق آن حکم خواهد کرد و هر آنچه را که شرع حکم کند، عقل نیز آن را تائید می‌‌کند.

اعتقاد به اجتهاد و نقش زمان و مکان در آن
اجتهاد که نوعی توانایی علمی است که شخص می‌‌تواند احکام فرعی را ازاحکام اصلی شرعی استنباط کند، از ویژگی‌های فقهای اصولی است. امام خمینی نیز همواره با تاکید بر ضرورت احیای اجتهاد برای حل معضلات کشور تاکید داشتند که باید به نقش زمان و مکان در اجتهاد توجه بیشتری گردد.

پذیرش اصل تبعیت احکام از مصلحت ومفسده
طبق این اصل، احکام شرعی بر اساس مصالح و مفاسد واقعی و نفس الامری، وضع شده اند و اگر عقل انسانی بتواند برخی از این مصالح را درک کند، می‌‌تواند موضوعات احکام را بر اساس این مصالح تغییر دهد که این امر در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) نیز کاربرد بسیار داشته است.

پذیرش قابلیت انعطاف پذیری احکام بر اساس شرایط
از نظر اصولیون، احکام به احکام اولیه و ثانویه تقسیم بندی می‌‌شوند و از این دیدگاه، در شرایط خاصی مانند اضطرار، عهد و پیمان وحفظ نظام می‌‌توان از احکام ثانویه استفاده کرد که تعیین تحقق این شرایط به عقل واگذار شده است. احکام حکومتی در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) که طبق این اصل استنباط شده اند، قابلیت زیادی در حوزه عمل سیاسی برای اجرای انعطاف پذیر احکام در حکومت اسلامی، فراهم می‌‌کردند.

اعتقاد به حجیت علم احتمالی وطن
طبق این اصل، در مواردی که رسیدن به حکم شرعی قطعی ممکن نیست، می‌ توان به علم احتمالی عمل کرد، این اعتقاد در اندیشه فقهی اصولیون و از جمله امام خمینی(ره) موجب گردید تا در تعیین احکام موضوعات جدید، بعد از تفحص کامل در قرآن وسنت و اجتهاد لازمه، به نتیجه حاصله به عنوان نتیجه ای مورد قبول خداوند، عمل نمایند.

پذیرش بنای عقلاء و عرف در تعیین مصادیق حکم شرعی
امام خمینی، معتقد بودند که اگر ائمه مخالف سیره جدید باشند. حتما باید بیان می‌‌کردند، زیرا آنها آگاه به حال و آینده می‌‌باشند. بنابراین همه سیره هایی که در بیان عرف عقلا در زمان غیبت رایج می‌‌شود، مورد امضای ائمه است، مگر آنهایی که مردود شمرده باشند.

استفاده از اصول عملیه در مواردی که نصی وجود ندارد
در مواردی که اصولیون حکم الهی را کشف نکنند، از اصول عملیه بهره‌ می‌‌‌‌‌‌‌‌گیرند. این اصول عبارتند از:
الف-اصل برائت: یعنی اصل این است که ما تکلیفی نداریم،
ب- اصل احتیاط: بر ما لازم است که طوری عمل کنیم که اگر در واقع تکلیفی وجود دارد، به آن عمل کرده باشیم، ج-اصل تخییر: ما اختیار داریم که یکی از دوتا را به میل خود برگزینیم، د-اصل استصحاب: اصل این است که آنچه بوده، بر حالت اولیه باقی است و خلافش نیامده است.

حوزه فراغ و اباحه
بر اساس این اصل، علاوه بر وجود چهار تکلیف واجب، حرام، مستحب و مکروه، حوزه دیگری نیز وجود دارد که از آن تحت عنوان مباحات، یاد می‌‌شود که در حیطه آن، آدمی به عقل خود واگذار شده است. نتیجه این تفکر این است که در تفکر اصولیون و امام خمینی، بخش وسیعی از راهکارها، به بنای عقلا ومصالح تعیین شده از سوی آنها، واگذار شده است که مصلحت اندیشی، واقع گرایی و انعطاف پذیری را در مواجهه با تمدن جدید آسان تر کرده و قدرت انطباق بیشتری به افراد می‌‌دهد. همان‌طور که گفته شد، به این حوزه، مباحات یا حوزه فراغ یا مالانص فیه نیز اطلاق می‌‌شود که در اندیشه امام خمینی نیز شاهد گسترش و کاربرد بیشتر این حوزه بوده‌ایم.

ج-مبانی انسان شناسی امام خمینی(ره)
امام خمینی، انسان را درکلیت هستی و به عنوان بخش اساسی آن مورد توجه قرار می‌‌دهد. در این نگاه انسان به عنوان آفریده خداوند متعال در نظر گرفته می‌‌شود که به دلیل برخورداری از عقل و توان اندیشیدن، و با توجه به برخورداری از آزادی، توان تصمیم گیری وانتخاب راه را دارد. به این دلیل ایشان، نقش اساسی وبسیار مهمی برای انسان قائل هستند و می‌‌فرمایند:
“ باور انسان، اساس تمامی امور است. ”
از نظر ایشان، انسان مقامی بسیار بلند مرتبه دارد و ما فوق تمام موجودات قرار داشته و توانایی رسیدن به بلندترین قله های کمال و سعادت و مراتب معنوی و روحانی را داراست.
انسان یک حد مافوق حیوانی و یک مراتب مافوق حیوانی، مافوق عقل (دارد) تا برسد به مقامی که نمی‌توانیم از آن تعبیر کنیم، و (از) آن آخر مقام تعبیر می‌‌کنند..... ” کالالوهیه”
امام خمینی(ره)،انسان را اسم اعظم الهی و عالم صغیر وعصاره هستی می‌‌داند، که از فطرتی پاک، خالص وخدادادی برخوردار است که همچنین از ابعاد گوناگون نباتی، حیوانی، معنوی، تجرد باطنی وصفت عقل و بالاتر از آن، برخوردار است. پس امام، نگاهی همه جانبه به انسان دارند و ابعاد مختلف وجود انسانی را مورد توجه قرار می‌‌دهند وکرامت و ارزش خاصی برای انسان و انسانیت قائل هستند.
از این رو، انسان از منزلت و جایگاهی بس والا در کل هستی بهره‌مند است. انسان اساسا خلیفه الله و جانشین خداوند بر روی زمین است وموجودی است عظیم، با فطرتی پاک، خداگونه واستعدادهایی که توانایی رسیدن او را به سعادت ابدی و حقیقی دارند. مقام خلیفه اللهی انسان، به روشنی، گویای منزلت ذاتی، فطری، حقیقی و نهایی انسان هست.
هیچ موجودی مثل انسان نیست... این مختصات انسان است که حق تعالی او را با جمیع اوصاف و صفات مقدس خودش ایجاد کرده وهمه چیز در او هست.

منابع:
- صحیفه امام: مجموعه آثار امام خمینی (ره(:) بیانات، پیام ها، مصاحبه ها،احکام، جازات شرعی و نامه ها.) ناشر: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)
- محمد حسین جمشیدی، اندیشه سیاسی امام خمینی، تهران، پژوهشکده امام خمینی وانقلاب اسلامی،معاونت پژوهشی، 1385.
- یحیی فوزی،اندیشه سیاسی امام خمینی، قم، دفتر نشر معارف، 1384