وقتي قليان ها را شکستند

وقتي قليان ها را شکستند

24 ارديبهشت ماه يادآور قرارداد «1890 رژي» است که در زمان زمامداري ناصرالدين شاه قاجار و توسط يکي از تاجران انگليسي به نام «ماژور جرالد تالبوت» با دولت وقت ايران منعقد شد اما با قيام عمومي که عليه اين قرارداد شکل گرفت و به تحريم تنباکو مشهور شد و نهايتاً قرارداد لغو شد، اولين «مقاومت منفي» در ايران قبل از عصر مشروطيت رقم خورد. اين در حالي است که در دوران تاريخ زندگي بشر «مقاومت منفي» زياد اعمال شده و مي توان گفت بسياري از تحولات و پيشرفت هايي که در کليه شئون پديد آمده نتيجه کار برد اين نحو مبارزه بوده است . «مقاومت منفي» در مسائل سياسي، اجتماعي، تجارتي و غيره ديده مي شود و بايد گفت اين عمل مقدمه تحولات عميق تري است . چنانچه انقلاب کبير فرانسه هم ابتدا جنبه مبارزه منفي داشت.
کنت پولاک نويسنده امريکايي تاريخ سياسي ايران در اين خصوص مي نويسد؛ «نخستين بار در سال 1890، با مشاجره تنباکو، مخالفت هاي نهفته و در آستانه غليان، به صورت جنبش اوليه به منصه ظهور درآمد. هنوز کشور با فقدان پول و نقدينگي مواجه بود و رژيم قاجار به بريتانيا امتياز مي داد. مثلاً به ماژور جرالد تالبوت حق انحصاري فروش تنباکو در کل ايران اعطا شد. قيمت تنباکو، که در ميان ايرانيان مصرف عجيبي داشت، براي مصرف کنندگان داخلي افزايش يافت و از طرفي از تنباکوکاران و صاحبان اراضي کشت تنباکو، محصول آنان با نازل ترين قيمت خريداري مي شد و در واقع خريد و فروش تنباکو، بنا به حق انحصاري آن، مطابق قانون وضع شده ماژور بود. با اعطاي امتياز تنباکو، حساسيت مردم برانگيخته شد. وقتي شرکت سلطنتي تنباکو به شهر شيراز وارد شد، يعني مرکز تجاري تنباکوي ايران، يك روحاني پرشور به نام علي اکبر فلاسيري جهاد عليه شرکت دخانيات را اعلام کرد و جنبش و شورش گسترده و وسيعي توسط او رهبري شد. جنبش تنباکو به سرعت، به جنبشي ملي مبدل شد. بازاريان، طبقه رعايا و روشنفکران به قيام عليه اين امتياز برخاستند و يکي از مراجع برجسته شيعه ، فتواي تحريم تنباکو را صادر کرد. تظاهرات اعتراض آميز، روند رو به افزايشي را طي کرد و در سطح ملي اين بايکوت و تحريم كه حتي بعضي درباريان را نيز به شكستن قليانهايشان واداشته بود ، به شاه فشار آورد تا امتياز را لغو کند . جنبش تنباکو، براي ايران نتايجي دامنه دار با ابعاد وسيع دربرداشت . يکي از آن پيامدهاي مهم، تحريک افکار عمومي عليه اعطاي امتيازات بود و موقعيت بريتانيا به خاطر برچيدن بساط امتيازات سابق به شدت تضعيف شد و مردم با اشتياق ملي گرايانه عليه امتياز رويتر متحد شدند . اين مساله به نمودار شدن بسياري از شکاف هاي بين رژيم قاجار و جامعه ايراني کمک کرد. به طور همزمان روشنفکران، نخبگان، بازاريان، روحانيون و حتي بعضي از طبقه رعايا با علايق و انگيزه مشترک، به راهپيمايي هاي اعتراض آميز دست زدند و توانستند با اتحاد و همبستگي روند کشورشان را تغيير دهند. از اين لحاظ جنبش تنباکو پيام آور اتفاقات جديد آينده ايران بود. »1
مسافرت ناصرالدين شاه به اروپا
فکر انحصار دخانيات يا تاسيس اداره اي به منظور بستن ماليات به دخانيات با آنکه مقرراتي به نام «قانون نامه» براي آن نوشته و به تصويب ناصرالدين شاه هم رسيده بود، به جايي نرسيد تا آنکه در ماه شعبان 1306 هجري قمري ناصرالدين شاه براي سومين بار عزم سفر به اروپا کرد. اين سفر نيز مانند سفرهاي قبل ظاهراً به عنوان ديدن ترقيات کشورهاي اروپايي و مخصوصاً تماشاي اکسپوزيسيون پاريس (نمايشگاه کالا در پاريس) بود ولي در حقيقت مقاصد ديگري داشت که مهم تر از همه ديدار امپراتور روس بود و مي خواست به اين وسيله از فشار و تقاضاهاي وزير مختار آن دولت پرنس الکساندر دالکو رکي بکاهد. هر چند روس ها ابتدا حاضر نمي شدند ناصرالدين شاه از راه روسيه به اروپا برود ولي بالاخره با زحمات شاه و امين السلطان وزير اعظم بعد از دو ماه با اين مسافرت از طريق روسيه موافقت کردند به علاوه در تحريص و تشويق شاه به اين مسافرت، انگليسي ها خيلي دخالت داشتند و توسط ميرزا علي اصغرخان امين السلطان (1325 - 1275 ق) او را به انگلستان مي خواندند. منظور انگليسي ها از اين اصرار آن بود که اولاً مي خواستند به واسطه امتياز تاسيس بانک و تراموا در ايران که تازه به آنها واگذار شده بود (به قول اعتمادالسلطنه) «اظهار امتنان دولت انگليس را روبه رو به بندگان همايون متوجه و معلوم سازند» و ثانياً تقاضاهاي بعدي خود را داير بر گرفتن امتيازات ديگري در همانجا به شاه عرضه دارند
در مدت توقف ناصرالدين شاه در انگلستان انگليسي ها پيشنهادهايي به شاه ايران و وزير اعظم او دادند که از آن جمله امتياز توتون و تنباکوي ايران بود. ماموريت اين کار را به عهده يکي از نزديکان لرد ساليزبوري نخست وزير انگلستان به نام ماژور جرالد تالبوت که مردي شيرين سخن و زيرک بود واگذار کردند. 2
ظاهراً مذاکره درباره واگذاري انحصار توتون و تنباکوي ايران به انگليسي ها در شهر براتين شروع شد زيرا هنگامي که ناصرالدين شاه در نقاط مختلف انگلستان گردش مي کرد، اعتمادالسلطنه با ماژور تالبوت مدت يک هفته در اين شهر اقامت کرد و ماژور تالبوت در اين مدت درباره توتون و تنباکوي ايران و چگونگي انحصار آن در اين کشور از اعتمادالسلطنه تحقيقاتي کرد و اعتمادالسلطنه هم چون در اين موضوع مطالعاتي کرده و نظرياتي داشت صاف و پوست کنده اطلاعات خود را در دسترس او گذاشت . مستر تالبوت با امين السلطان و ديگران وارد مذاکره شد و وقتي دانست آنها به انجام اين امر بي ميل نيستند، احساس كرد با دادن رشوه به شاه و وزير اعظم و ديگر متنفذين خيلي خوب مي تواند به مقصود نائل شود. پس از ورود ناصرالدين شاه و امين السلطان به شهر براتين، مستر تالبوت با هوش و فراستي که داشت به کمک سردرومند ولف وزير مختار انگليس در ايران که در آن هنگام در انگلستان بود مشغول فريفتن امين السلطان شد و با دادن وعده هاي فريبنده او را با خود همراه کرد . امين السلطان هم اين موضوع را با شاه در ميان نهاد و منافع و فوايد اين عمل را به رخ او کشيد و آن را يک «گنج باد آورده » خواند. ناصرالدين شاه که قطعاً فکر ميکرد با پولي که از اين راه به دست خواهد آمد نه تنها هزينه مسافرت را جبران کرده بلکه خرج يک سفر ديگر را هم تامين مي کند، مصمم شد اين امتياز را به انگليسي ها واگذارد . گذشته از اينها در شهر قشنگ براتين که همه چيز مخصوصاً زن هاي زيبايش ناصرالدين شاه را مفتون خود کرده آيا مي شود پيشنهاد به اين خوبي، آن هم از طرف شخصي که دخترش «مقبول» شاه است رد شود؟
به هر ترتيب ناصرالدين شاه، ماژور تالبوت را به ايران دعوت مي کند و قول و وعده مي دهد که امتياز انحصار دخانيات ايران را به او واگذار کند. کساني  که با دادن امتياز دخانيات به انگليسي ها مخالفت مي کردند سه دسته بودند :
1 -  نمايندگان و ماموران دولت روسيه تزاري و ايرانياني که وابسته به آنها بودند.
2 -  تجار ايراني اعم از تنباکوفروش و غيره که اين امتيازنامه باعث ورشکستگي آنان مي شد.
3 -  علماي روحاني و يک عده از وطن پرستان ايران که اين امر را مخالف قوانين شرع و ناقض حيثيت و استقلال کشور مي شمردند.
مهماني سفارت روس
در خلال جنبش مردم ايران که به دنبال صدور فتوي تحريم تنباكو از سوي آيت الله ميرزاي شيرازي درشهرهاي مختلف ايران به راه افتاد و بعضا به کشورهاي ديگر نيز سرايت كرد ، شبي وزير مختار جديد روسيه  دبوتزوف از نمايندگان خارجي و عده اي از رجال ايراني دعوتي به عمل آورد تا در مهماني سفارت روس شرکت کنند. مدير شرکت انحصار دخانيات که در اين وقت شخصي موسوم به ارنستين بود نيز دعوت داشت. جالب توجه آن است که در اين مهماني انواع و اقسام خوراکي ها و مشروبات بود . ليکن سيگار و قليان به هيچ وجه استعمال نشد. مدعوين همه در سفارت روس حضور يافتند ولي هيچ کس نمي پرسيد منظور از اين مهماني بي موقع چيست. فقط وقتي که سفير روس گيلاس خود را بلند کرد و با صداي بلند گفت «به سلامتي اتحاد و اتفاق ملت ايران»، همگي غرق در تعجب شدند و از خود مي پرسيدند در اين هنگام که هر آن خطر بزرگي خارجي ها را تهديد مي کند، انعقاد اين مجلس و گفتن اين جمله آن هم از طرف نماينده رسمي دولتي که مدت ها است با رقيب نيرومند خود مشغول دست و پنجه نرم کردن بوده و هر کدام براي بلعيدن اين کشور نقشه ها طرح کرده اند براي چيست؟ وزير مختار روس وقتي آثار تعجب را در حضار مشاهده کرد، اظهار داشت :
 « اگر اجازه بفرماييد من مي خواهم امشب در اين مجلس مطالب لازمي را خيلي واضح و بي پرده به اطلاع شما برسانم. وزير مختار روس پس از اشاره به وضع نامطلوب موجود گفت قريب يک ميليون اجناس از قبيل قليان و سر قليان چيني و بلور ساخت روسيه که براي فروش به ايران آورده شده در انبارها معطل افتاده و معلوم نيست چه بر سر آنها خواهد آمد. آيا به فروش خواهد رسيد يا نه؟ همچنين عده اي از تجار کشورهاي ديگر که داراي اين قبيل متاع هستند و بيم خسارت کلي و ورشکستگي آنان مي رود و مي دانيم که علت اين پيشامد هم عملي است که برخلاف آيين و شريعت اسلام شده و رئيس مسلمانان هم براي بر هم زدن آن حکم تحريم استعمال توتون و تنباکو را صادر کرده و ما همگي ديديم که چگونه اين حکم منتشر شد و مردم چطور با آنکه از صحت و سقم آن اطلاع صحيحي نداشتند از آن پيروي کردند ، منشاء اين خسارات و خسارات بعدي و باني و باعث ايجاد اين وضع هم معلوم است کيست؛ يک شرکت نفع پرست انگليسي که اکنون هم نماينده و رئيس آن (اشاره به ارنستين) در اين مجلس حضور دارد امتياز نامه اي را که برخلاف دين اسلام است با دولت ايران منعقد کرده است. شما آقايان سفراي محترم که نمايندگان دول معظم اروپا هستيد دقت بفرماييد البته زيان هايي که تاکنون از اين قضيه به اروپاييان وارد شده زياد نيست و اگر دامنه آن بيش از اين کشيده نشود جاي حرفي نخواهد بود. ولي با اوضاع موجود اگر کمپاني رژي معامله را دنبال کند و از آن طرف هم رئيس مسلمانان رويه سخت تري پيش گيرد مثلاً بنويسد چاي هم مثل توتون و تنباکو است فکر مي کنيد چه لطمه اي به تجارت اروپا در ايران وارد مي شود؟ بازرگاناني که اجناس مربوط به آن مثل قند و چاي و سماور و قوري و استکان و نعلبکي و سيني و غيره وارد ايران کرده و مي کنند تکليف شان چه خواهد بود؟ از اينها بالاتر اگر اين مرد مسلم القول حکم تحريم کليه مال التجاره اروپا را صادر کند و بگويد مايحتاج مردم بايد در داخل تهيه شود يا اگر حکم قتل عام خارجي هاي مقيم اين کشور را بدهد آيا عواقب وخيم آن را متوجه هستيد؟ و مي دانيد که ميزان تلفات و خسارات چقدر خواهد بود؟ البته اگر چنين پيشامدي بکند، دولت ايران مسووليتي نخواهد داشت زيرا در بلواي عمومي هر قتلي که واقع شود و هر زيان و خسارتي که وارد آيد کسي را نمي توان مسوول دانست. من که اتباع دولت متبوعه خود را در معرض اين مخاطرات مي بينم شما را از خواب غفلت بيدار کرده و خاطرنشان مي کنم که تا زود است اقدامي بکنيد وگرنه مسوول هر پيشامدي شماها خواهيد بود....»
 صاحب امتياز بيچاره که حرف هاي وزير مختار روس را گوش مي داد سر خود را پايين انداخته و هيچ نمي گفت. سفرا و نمايندگاني که در آنجا بودند همگي گفته هاي نماينده روس را تصديق کرده و ارنستين مدير شرکت را مخاطب قرار داده تيرهاي دشنام و ناسزا به طرف او رها کردند و هر يک او را منشاء اين فتنه دانسته سرزنشش مي کردند و مي گفتند جان و مال ما در خطر است و بايد هر چه زودتر فکري کني يا اين امتيازنامه را لغو کرده دنبال کار خود بروي يا رضاي روساي ديني مردم را جلب کني. ارنستين مي گويد تا به حال دو ميليون تومان براي رشوه و تعارف و ساير وسايل کار داده شده چگونه مي توان دست از اين عمل برداشت؟
وزير مختار روس فوري توي حرفش دويده اظهار کرد اول چرا اين فکر را نکرديد. شماها که مي دانستيد اين قرارداد برخلاف آيين و شريعت اسلام و مخالف قواعد و عرف اين مردم است و بدون رضاي روساي ديني آنها نمي شود اين کار را کرد. حال که شرکت دانسته عمل خلافي کرده بايد اين ضرر را هم متحمل شود و بايد اين امتياز که مانع آزادي تجارت اتباع روس است لغو شود. ديگران نيز حرف وزير مختار روس را تکرار کردند. ارنستين که خود را در معرض اعتراض نمايندگان خارجي و حضار آن مجلس ديد وعده داد که هر چه زودتر (به خيال خود) با دادن رشوه به اين کار سر و صورتي بدهد. که موفق نمي شود... پس از تحريم تنباکو در ايران امپراتور روس براي آنکه نظر آيت الله ميرزاي شيرازي را به خود جلب کند نامه اي در نهايت ادب همانطور که براي پاپ مي نويسند به مرحوم ميرزا مي نويسد و از اقدام او در موضوع تحريم تنباکو سپاسگزاري مي کند و ضمناً مي گويد « من اوامر شما را در ممالک روسيه نسبت به مسلمانان اجرا مي کنم و حاضرم براي پيشرفت مقاصد شما در مملکت ايران هر اقدامي بنمايم. » اين نامه را سرکنسول روسيه در بغداد به سامره مي برد که به ميرزاي شيرازي تقديم کند. سرکنسول روس در سامره دو سه روز در کشتي توقف کرده و تقاضاي ملاقات از ميرزا مي کند ولي مرحوم ميرزاي شيرازي از پذيرايي و ملاقات سرکنسول روس عذر خواست و او را به حضور خود نپذيرفت و به بهانه اينکه آداب نامه نگاري با امپراتور را نمي داند از دادن جواب نيز امتناع کرد و همين قدر پيغام داد که شما از طرف من اظهار امتنان به امپراتور بنويسيد. انگليسي ها که ناظر اعمال رقيب خود بودند به همين مضامين نامه اي از طرف پادشاه انگلستان براي ايشان فرستادند و از طريق کنسول خود پيغام دادند که انتظار جواب ندارند و فقط ممنون مي شوند که ميرزاي شيرازي دريافت نامه را قبول کند.
کشف اسلحه کمپاني رژي
پس از اينکه امتيازنامه لغو شد و فسخ و بطلان آن را رسماً به همه جا اطلاع دادند، چند صندوق که داراي علامت «کمپاني رژي» و به نام صاحب امتياز بود به يکي از گمرکخانه هاي جنوبي ايران رسيد. نماينده صاحب امتياز مي خواست آنها را مثل سابق بدون اينکه ماموران ايران جعبه ها را بازديد کنند از گمرک خارج کرده به تهران حمل کند. ولي ماموران گمرک به اين بهانه که امتيازنامه لغو شده و ديگر نمي توان چيزي را بدون بازرسي از گمرکخانه خارج کرد، اجازه نمي دادند نديده انگليسي ها جعبه ها را از گمرک حمل کنند. هنگامي که جعبه ها گشوده مي شود، معلوم مي شود که اصرار انگليسي ها براي چه بوده است. زيرا جعبه ها پر بود از تفنگ و فشنگ و نارنجک و باروت بي دود و غيره. وقتي اين قضيه به تهران اطلاع داده مي شود از طرف دولت دستور ضبط آنها داده و به سفارت انگليس نيز در اين باره اعتراض مي شود و سفارت انگليس جواب مي دهد که صاحب امتياز را براي اين عمل که بدون اطلاع آنها بوده در سفارت توقيف کرده به انگلستان روانه خواهند ساخت تا در آنجا محاکمه شود. اين موضوع چنانکه گفته شد عکس العمل بدي داشت و در همه جا شهرت دادند که انگليسي ها براي تسخير شهرهاي ايران به اين کار مبادرت کرده اند.
پي نوشت ها
1- کنت پولاک، کتاب «معماي ايراني»، ترجمه عرفان قانعي فرد، فصل اول
2- ابراهيم تيموري، تحريم تنباکو، اولين مقاومت منفي در ايران، تهران 1358، صص 25- 23
* بقیه منابع در دفتر روزنامه موجود است.

 منبع: روزنامه - اعتماد - تاريخ شمسی نشر 26/02/1387