Mi6 عامل انفجار سفارت ايران در لندن
ماجراي اشغال و سپس انفجار سفارت جمهوري اسلامي ايران در ارديبهشت سال 1359 از جمله رويدادهاي مهمي است كه هيچگاه از پرونده روابط خصمانه دولتمردان انگليسي با جمهوري اسلامي ايران حذف نخواهد شد.
در 6 روز پر تب و تاب در ارديبهشت سال 1359 يعني از روز دهم تا پانزدهم آن ماه سفارت جمهوري اسلامي ايران در لندن به اشغال گروهي متشكل از شش مرد مسلح درآمد و 26 نفر از جمله 17 كارمند سفارتخانه، 8 نفر مراجعهكننده و يك مأمور نگهبان انگليسي به گروگان گرفته شدند. در طول اين حادثه، دو تن از اعضاي فعال و انقلابي ايران جان باختند و بر اثر حملة يك گروه كماندوي انگليسي به سفارتخانه، اشغالگران اصلي از بين رفتند و ساختمان سفارتخانه به صورت نيمهويران بر جاي ماند. شش مرد مسلحي كه دست به اشغال سفارتخانه زده بودند همگي از بغداد آمده بودند. توجهي مختصر به تاريخ وقوع حادثة اشغال سفارتخانة ايران در لندن، نكات ديگري را مطرح ميكند. دقيقاً پنج روز بعد از شكست حملة آمريكا در تاريخ پنجم ارديبهشتماه 59 به صحراي طبس، سفارت ايران در دهم ارديبهشتماه 59 به اشغال شش مرد مسلح درآمد. همچنين چند روز قبل از آن، سفارت انگليس در تهران با اقدامي برقآسا و ناگهاني تخليه شد و ديپلماتهاي انگليسي به سرعت ايران را ترك كردند. يعني سفارت ايران در لندن هنگامي به اشغال درآمد كه خيال دولت انگليس قبلاً از بابت احتمال مقابله به مثل ايرانيها آسوده شده بود و بنا بر اعترافات صريح مقامات آمريكايي، تنها رئيس دولت اروپايي كه در جريان حمله آمريكا به صحراي طبس قرار داشت مارگارت تاچر بوده است.
موقعي كه آمريكا براي نجات اعضاي سفارت خود در تهران راه نظامي را انتخاب كرد، مسائل ديگري را نيز مورد توجه قرار داد و طرحهايي براي اجرا آماده كرد تا در صورت پيروزي يا شكست چنين حملهاي بتواند پيامدهاي قضيه را نيز تحت كنترل داشته باشد. چنانچه حدود دو ماه و نيم بعد يعني در هجدهم تيرماه 59 كودتاي نوژه و در سي و يكم شهريورماه 59 حمله عراق به وقوع پيوست. حادثه سفارت ايران در لندن در آن زمان حالت يك داروي تسكيندهنده را براي آمريكاييها به همراه داشت.
شش جوان عرب اشغالگر ادعا داشتند كه حكومت جمهوري اسلامي به سركوب خلقهاي غير فارس پرداخته و مايل نيست خودمختاري عربستان (خوزستان) را به رسميت بشناسد. آنها همچنين ميگفتند رژيم جديد ايران ضمن ناديده گرفتن حقوق اعراب بخصوص از نظر زبان ميخواهد باز هم سلطة فارسها را ادامه دهد و اقوام گوناگون را از به كار گرفتن زبان خودشان بازدارد.
البته اين ادعا بسيار مسخره به نظر ميآيد چرا كه اصل 15 و 16 قانون اساسي، زبان عربي را زبان دوم ميداند و حتي در اصل 15 حق اقوام گوناگون براي استفاده از زبانهاي رايج خودشان محفوظ مانده است.
هدف اصلي از برنامهريزي براي اشغال سفارت ايران در لندن هرچه كه بوده، نهايتاً نه حكومت انگليس توانست با بزرگنمايي گروههاي كماندوي خود سيل اعتراضات و اعتصابات مردمش را متوقف سازد و نه آمريكا توانست مسئلة اشغال سفارت خود در تهران و آثار ناشي از شكست نظامي در صحراي طبس را به ميل خويش ترميم كند و نه رژيم صدام توانست خود را در دل اعراب ايراني جا كند.
شش نفر مهاجمي كه به سفارت ايران حمله نمودند نام گروهشان را « شهيد محيالدين ناصر» گذاشته بودند و نام عمليات را «الشهيد» ناميدند. آنها محيالدين ناصر را نخستين مبارزي ميدانستند كه به خاطر عربستان در 1963 كشته شده بود. علي تنها بازماندة مهاجمان كه بازداشت شده بود طي يك مصاحبه گفت: يك افسر ارتش عراق به نام سامي محمدعلي با نام مستعار روباه، يكي از برنامهريزان اصلي سازمان سياسي خلق عرب در خوزستان، گروه را رهبري ميكرده است.
او گفت، در هفته اول فروردينماه 59 براي اين شش عرب گذرنامه عراقي با ويزاي انگليسي صادر شد و آنها در روز 31 مارس (11 فروردينماه 59) در حالي كه هر كدام حدود چند صد پوند انگليسي در جيب داشتند عازم لندن شدند و سامي هم با آنها آمد و تا آخرين لحظات آنها را توجيه ميكرده است. در پايان علي به حبس ابد محكوم شد.
در 1376 ش. يك مأمور سابق سازمان پليس مخفي انگليس (MI6) فاش ساخت كه در حادثه اشغال سفارت ايران، پليس اسكاتلنديارد طراح و برنامهريز اصلي بود. اين مأمور انگليسي كه خود در زمان وقوع حادثه مشاور رئيس پليس اسكاتلنديارد بود گفت: «اشغال سفارت و مرگ ديپلماتهاي ايراني را رئيس MI6 طرحريزي كرده و اجراي آن را به چند تروريست عراقي كه دستپرورده سازمان اطلاعاتي انگليس بودند واگذار نمود.»