روايت 444 روز

روايت 444 روز

ماجراي تسخير سفارت آمريکا وکشف اسناد جاسوسي ابر قدرت وقت دنيا در امور داخلي ايران ، 444 روز طول کشيد. ما اينجا برايتان يک دور کل ماجراي اين 444 روز را به صورت مستند روز به روز وساعت به ساعت تعريف کرده ايم .
ماجراي تسخير سفارت آمريکا وکشف اسناد جاسوسي ابر قدرت وقت دنيا در امور داخلي ايران ، 444 روز طول کشيد.اولش دانشجوها مي خواستند براي نشان دادن خشمشان از دولت امريکا که به شاه فراري ايران اجازه داده بود تا از محاکمه واجراي عدالت فرار بکند، يک اقدام نمادين انجام بدهند.اما بعدبا حمايتي که مردم وامام ازحرکتشان کردند وحتي امام خميني آن را «انقلاب دوم»و «بزرگتر از انقلاب اول»خواند؛ ماجرا به يک رويداد حيثيتي تبديل شد ودانشجوها با خودشان قرار گذاشتند که کم نياورند.
داستان اين يک سال وخورده اي که در آن «دانشجوهاي پيرو خط امام» درسشان را بالاي سرگروگان هايشان مي خواندند وفقط براي امتحان دادن وانتخاب واحد به دانشگاه مي رفتند ، شايد يکي از هيجان انگيزترين ماجراهاي دانشجويي باشد که يک نفر در طول زندگي اش مي تواند تجربه بکند.
ما اينجا برايتان يک دور کل ماجراي اين 444 روز را به صورت مستند روز به روز وساعت به ساعت تعريف کرده ايم.بعد به حواشي اين ماجرا وتاثيراتي که درسياست ، انتخابات دوکشور، امور مذهبي، واتيکان والبته پنتاگون داشته است پرداخته ايم.  بالاخره 444 روز پنجه انداختن در پنجه يک ابر قدرت ،چيزکم حاشيه اي نيست.
13روزمانده به شروع: محمد رضا پهلوي وارد آمريکا مي شود ودر بيمارستاني در نيويورک بستري مي شود.جودي پاول، سخنگوي کاخ سفيد علت ورود شاه به آمريکا را «اصول وعواطف بشر دوستانه» اعلام مي کند.
12روز مانده به شروع: از همان روز اول آبان ، تظاهرات مردمي عليه اقدام دولت آمريکا شروع مي شود. مردم تهران در برابر ساختمان سفارت آمريکا تظاهرات مي کنند.اين تظاهرات چندين روز به طول مي انجامد. دولت موقت  وشوراي انقلاب هم دربيانيه هايي جداگانه از آمريکا مي  خواهند شاه را براي محاکمه دراختيار ايران قرار دهد.
پنج روز مانده به شروع: پنج دانشجوي جوان، درساختماني روبه روي دانشگاه تهران جمع شده اند.درجمع شوراي مرکزي اولين دوره دفتر تحکيم وحدت ، يکي از دانشجويان به نام ابراهيم اصغر زاده خبر مي دهد که امريکايي ها درحال خارج كردن اسناد محرمانه خود  از فرودگاه مهر آباد هستند. قضيه پناه دادن آمريکا به شاه هم که هست. پيشنهادي مطرح مي شود که براي نشان دادن اعتراض ، سفارت را چند ساعتي تسخير کنند ، بچه هاي علم وصنعت مي گويند مطمئن نيستند که امام با اين کار موافق باشد.
يک روز مانده به شروع:  از جمع دانشجويان تحکيمي، آنها که موافق اين طرح بوده اند، جلسه اي را در دانشگاه شريف ترتيب مي دهند اعضاي انجمن هاي اسلامي چند دانشگاه تهران هستند. حبيب الله بي طرف صحبت  مي کند مي گويد « مي خواهيم يک کار درست وحسابي بکنيم يک خورده  هم خشونت دارد، کفش کتاني بپوشيد، دخترها هم چادر سرشان کنند تا بتوانند وسايل را زير چادرشان قايم کنند.»
روز اول: 13 آبان 1358/ 4 نوامبر 1979: ساعت ده صبح است .خيابان   طالقاني (که هنوز اسمش تخت جمشيداست) وضع عادي خود رادارد .  قرار است دانشجوها دراعتراض به امريکا وياد 13 آبان 57 ؛ تظاهرات کنند. حدوداً 420 نفر هستند .پاي سفارت که مي رسند، انگار که فيلم را روي تند بزنند اول چند تا پلاکارد مي رود بالا به نشانه علامت شروع .بعد چند نفر از ديوارها مي روند بالا.در را از داخل باز مي کنند ودانشجوها وارد محل سفارت مي شوند . درسفارت هيچ مقاومت جدي صورت نمي گيرد و به  راحتي همه جا دست بچه هاي دانشجو مي افتد .روي بازوبند اين  جوان ها نوشته «دانشجويان پيرو خط امام» وروي سينه شان هم عکس امام است. باران دارد مي بارد.
دانشجوها همان روز اول پنج اطلاعيه صادر مي کنند .حرفشان اين است که امريکا شاه را به ايران برگرداند تا آنها هم گروگان ها را آزاد کنند. تعداد گروگان ها 56 نفر است.شش نفر هم همان اول به بيرون سفارت فرار کرده بودند.
روز دوم : درب پشت گاو صندوق سفارت را دانشجوها نصف شب مي توانند باز کنند .اما پشت اين در ، گاوصندوق نبود، ساختمان دبيرخانه بود که ده نفر هم تويش مانده بودند وهمين طور که مرتب داشتند اسناد را رشته رشته ونابود مي کردند. تعداد گروگان ها 66 نفر مي شود . ماجرا هم از طريق حجت الاسلام موسوي خوئيني ها به اطلاع امام(ره) مي رسيد . امام خميني (ره) حرکت دانشجويان را مورد تأييد قرار مي دهد براي خود دانشجويان پيغام مي فرستد که « همانجا بمانيد که خوب جايي را گرفته ايد » ودرسخنراني اش مي گويد: « امروز در ايران باز انقلاب است.انقلابي بزرگ تر از انقلاب اول، دراين انقلاب شيطان  بزرگ آمريکاست ».امريکا اعلام مي کند که شاه متحد و مورد حمايت اوست وحاضر به تحويل او به ايراني ها نيست.
روز سوم:سيد احمد خميني به نمايندگي از امام (ره) درجمع دانشجويان حاضر مي شود ودريک مصاحبه مطبوعاتي شرکت مي کند. او مي گويد « از نظرما، دانشجويان ماسفارت کشور ديگري را اشغال نکرده  مرکز جاسوسي امريکا را گرفته اند. وانبوه کاغذهاي رشته رشته شده رابه  دوربين ها نشان مي دهد . او مي گويد « من برادر دانشجويان پيرو خط امام هستم.» دولت موقت وشوراي انقلاب موافق ادامه ماجرا نيستند و فقط امام از دانشجوها حمايت مي کند.امام ومردم. مردم از همان اولين ساعت هايي که خبر اشغال درشهر پيچيد، به جلوي سفارت آمدند ودرحمايت از دانشجوها تظاهرات کردند. عصر همين روز، دولت موقت مهندس بازرگان استعفا مي دهد.ازطرف امام،  شوراي انقلاب مامور اداره کشور مي شود.
روز چهارم:  دفتر کارتر اعلام مي کند که او به قم خواهد رفت وبا«آيت الله» ديدار خواهد کرد ومسائل قابل حل است. امام (ره) بلافاصله بيانيه  مي دهند تا قبل از تحويل شاه به ايران هيچ ديداري با هيچ مسوول آمريکايي نخواهد داشت.
روز نهم: جيمي کارتر که همه تلاش هاي ديپلماتيکش به بن بست خورده ، دستور متوقف کردن واردات نفت ايران را مي دهد.
روز11: به دستور کارتر تمام دارايي هاي ايران در بانک هاي آمريکا توقيف مي شود.
روز14: امام(ره) از دانشجويان مي خواهد گروگان هاي زن وسياهپوست را اگر متهم به جاسوسي نيستند آزاد کنند.
روز 16 28 :آبان (19 نوامبر) :دانشجويان سه گروگان را آزاد مي کنند. دو تفنگدار  سياهپوست ويک منشي زن . ده گروگان ديگري که قرار است روز بعد آزاد شوند، دريک مصاحبه مطبوعاتي شرکت مي کنند . براي اولين بار«خواهر مري» (معصومه ابتکار) به عنوان يکي از دانشجويان پيرو خط امام (ره) جلو دوربين مي رود.
روز  18: درحالي که خيابان هاي اطراف سفارت لبريز از حضور مردم در حمايت از دانشجويان است، بني صدر ، کفيل وزارت امور خارجه مي گويد « نمي شود تا ابد گروگان ها را نگه داشت وامريکا نه تسليم تحقير واگذاري مردي بيمار به رژيم جمهوري اسلامي ايران مي شود ونه از به خطر انداختن 50 يا 60 شهروندش براي نگه داشتن اين مرد بيمار راضي است.»
روز20:  يکي از گروگان ها اقدام به فرار مي کند ؛ اما ناموفق است.دانشجوها که فکر نمي کردند ماجرا اين قدر طولاني بشود تازه دارند به اقدامات امنيتي فکر مي کنند.
24روز: شوراي امنيت سازمان ملل با 15 رأي بر آزادي فوري گروگان ها تأکيد مي کند، حتي شوروي هم به اين طرح رأي مثبت مي دهد.
روز26: آمريکا به ديوان داوري لاهه شکايت مي برد. مسوولان دادگاه لاهه اعلام مي کنند مطمئن نيستند بشود دولت ايران را محکوم کرد، چون که اين کار را مردم ونه دولت انجام داده اند.
روز27: دانشجويان اسنادي از دخالت هاي امريکا در امورداخلي ايران در رابطه با وقايع کردستان را جلوي دوربين هانشان مي دهند.قرار است برنامه اعلام اسناد به دست آمده هر شب ادامه داشته باشد. اين اسناد آنهايي هستند که آمريکايي ها موفق به نابودي شان نشده بودند، يا توسط  دانشجويان بازسازي شده بودند
ازروز بعد هم دانشجو ها با گروگان ها  قرار مي گذارند مسوولان بخش هاي فني سفارت درس ها را به آنها آموزش بدهند. امتحانات پايان ترم نزديک است.
روز38:  به دستور سايروس ونس: وزير خارجه آمريکا ، 138 نفر ازماموران سياسي ايران بايد ظرف پنج روز خاک امريکا را ترک کنند.
روز 41: پس از چهار روز مذاکرات محرمانه بين  آمريکا و پاناما، شاه به طور موقت به پاناما پناهنده مي شود، حتي دانيل اورتگاي ديکتاتور هم مي داند که نبايد با طناب امريکا توي چاه برود.
روز 45: سه کشيش سياهپوست امريکايي به سفارت آمده اند تا مراسم کريسمس اجرا شود.
روز 58:  شوراي امنيت در آخرين روزهاي سال 1979 ميلادي با 11 رأي موافق وبي هيچ مخالفي وبا امتناع روسيه وچکسلواکي از رأي دادن تصويب مي کند که ايران بايد تا هفتم ژانويه (18 دي 58)، گروگان ها را آزاد کند واگر گروگان ها آزاد نشوند، شوراي امنيت قطعنامه شديدتري صادر مي کند . همزمان کورت والدهايم  دبيرکل سازمان ملل ، به ايران مي آيد.
روز 59: امام خميني(ره) حاضر به ملاقات با والدهايم نمي شود.روزنامه هاي ايران هم ، با عکسي قديمي از او استقبال مي کنند ودر آن عکس والدهايم را كه بر دست اشرف پهلوي  خواهر شاه  بوسه مي زند انتشار مي دهند. سه روز بعد والدهايم به نيويورک برمي گردد و دربازگشت به شوراي امنيت پيام مي دهد که اعمال زور عليه ايران تنها به تشديد مقاومت آنها مي انجامد او مي گويد «ايراني ها سرسخت ترين مردمي هستند که تا به حال ديده ام».
روز 69: درجلسه جديد شوراي امنيت مک هنري نماينده امريکا دعاوي خود را عليه ايران اقامه مي کند واز شورا تقاضا مي کند که براي حفظ صلح بين المللي قطعنامه مورد درخواست ايالت متحده مبني بر تحريم اقتصادي ايران به تصويب برساند. پيشنهاد امريکا راي نمي آورد اما آمريکا اعلام مي کند که  يک طرفه به قطعنامه تصويب نشده عمل خواهد کرد وايران را از لحاظ اقتصادي تحريم مي کند.
روز 71:  24 دي ماه شوراي انقلاب به کليه خبرنگاران امريکايي دستور مي دهد ، به دليل انتشار «گزارش هاي غير واقعي » خاک ايران را ترک کنند.
روز 86:  شش عضو سفارتخانه امريکا که  همان روز اول موفق به فرار شده بودند، با کمک دو مامور سيا که درهيات يک گروه فيلم برداري به ايران آمده بودند، فراري داده مي شوند آنها دراين مدت به سفارت هاي انگليس ، سوئد ودانمارک پناه برده بودند و هيچ کدام حاضر به نگهداري از آنها نشده بودند تا اينکه آخر سر سفارت کانادا به آنها پناه داده بود. درآمريکا تيم تبليغاتي کارتر اين فرار را يک پيروزي به حساب مي آورند .
روز 92: دراولين انتخابات رياست جمهوري ، ابوالحسن بني صدر برنده مي شود اودراولين مصاحبه بعد از انتخابات  تأکيد مي کند: «حاضر نيستم که با دانشجويان مسلمان حکومتي موازي را قبول کنم» امام (ره) همچنان پشتيبان دانشجوهاست.
روز 103: کورت والدهايم خبر  مي دهد که ايران وآمريکا موافقت کرده اند يک کميسيون پنج نفره از طرف سازمان ملل مامور رسيدگي به اتهامات شاه ومحاکمه او شوند.  خبر را بني صدر تأييد مي کند.
هيأت تحقيق سازمان ملل به تهران مي آيد . کميسيون خواستار ديدار با گروگان هاست اما دانشجو ها ملاقات هيأت باگروگان ها را کاري انحرافي خوانده واعلام کردند  گروگان هاتنها برگ برنده  ايران در مبارزه امريکا هستند. 17 روز بعد (21 اسفند) والدهايم اعلام مي کند فعاليت کميسيون به آينده موکول خواهد شد. صادق قطب زاده، وزير خارجه اصرار دارد که درهمين مرحله گروگان ها به او سپرده شوند اما دانشجوها اعلام مي کنند که به او اعتماد ندارند. بعدها مشخص شد که خود قطب زاده با آمريکايي ها درارتباط بوده است .
روز 140:  کارتر در 26 مارس 1980 (چهارم فروردين 1359) نامه اي محرمانه خطاب به امام (ره) مي نويسد واعلام مي کند : « ما آماده پذيرش حقايق جديد که مولود انقلاب ايران است، مي باشيم. اين امر همچنان هدف و آرزوي ماست، زيرا من تصور مي کنم که ما هدف واحدي را که صلح جهاني وبرقراري عدالت براي همه ملل است، تعقيب مي کنيم » امام (ره) دستور مي دهد نامه کارتر در سطح عموم منتشر شود. درآمريکا انتشار اين نامه يک افتضاح سياسي براي کارتر به حساب مي آيد که تا به حال اجازه هيچ مذاکره اي را به هيچ کس نداده بود. برژينسکي مشاور امنيت ملي کارتر بلافاصله پس از افشاي نامه کارتر اعلام مي کند: « آمريکا بايد به مقامات ايراني بگويد که مهماني تمام شده ».  درهمين روز شاه مخفيانه وارد قاهره  پاتيخت مصر شد .
روز 145:  بني صدر پيشنهاد مي کند که شخصاً به ماجرا خاتمه بدهد، به شرطي که آمريکا از تحريم اقتصادي عليه ايران دست بردارد. دانشجوها اعتراض مي کنند که اين ايران است که شرط دارد.
روز 153:  مراسم عيد پاک گروگان ها با حضور کشيش هاي امريکايي انجام مي شود مراسم از تلويزيون هاي جهاني به طور زنده پخش مي شود.
روز 154:  کارتر روابط ديپلماتيک با ايران را قطع مي کند.به علي آگاه (کاردار سفارت ايران در واشنگتن) وديپلمات هاي ديگر 36 ساعت فرصت داده مي شود تا ايالات متحده را ترک کنند. اما درتهران جشن برپا شده است. امام خميني (ره) از کارتر به خاطر قطع رابطه با ايران تشکر مي کند ومي گويد: « قطع روابط به اين معناست که امريکا از نفوذ درايران قطع اميد کرده است».
روز 161:  امام خميني(ره) درجواب نامه پاپ ژان پل دوم که خواستار ميانجيگري دراين مساله شده بود، نامه اي مي نويسد: « آن عاليجناب نگران نباشد . ملت اسلامي ايران از مشکلاتي که در قطع روابط به وجود مي آيد ، استقبال مي کند».

روز 171: هشت هلي کوپتر _ RH53 از ناو وينسنس پرواز کردند وشش هواپيما سي - 130 ترابري نيز از فرودگاهي مخفي درمصر به پرواز درآمدند تا «عمليات دلتا» را آغاز کنند. آنها ماه ها در صحراهاي جنوب غربي آمريکا براي ماموريت ويژه خود، تمرين کرده بودند. هلي کوپتر ها درهمان ابتدا به علت اشکالاتي مثل ترک برداشتن پره هاي آلومينيومي مجبور به بازگشت به ناو هواپيمابر شدند. ساعت 12/50 دقيقه شب اولين هلي کوپتر به کوير پشت طبس رسيد وآخرين هلي کوپتر هم پس از يک ساعت به محل ملاقات آمد؛ مهندس پرواز هلي کوپترها را بررسي کرد وبه چارلي بک ويت (فرمانده عمليات) گفت توفان شن سيستم هيدروليک يکي از شش هلي کوپتر باقيمانده را هم از کار انداخته عمليات عملاً شکست خورده بود.با پنج هلي کوپتر نمي شد 90 کماندو و30 گروگان را از ايران خارج کرد.«خدايا، ما شکست خورديم.» کارتر با توقف عمليات موافقت مي کند. ساعت دوبامداد است. خلبان يکي از هلي کوپترها حدود هفت هشت متر در هوا بلند مي شود تا به طرف ديگري نزديک يکي ازترابري ها برود. همان طور که به آن طرف کج مي شد پره اش مخزن بنزين هواپيما C-130 را مي شکافد کوير غرق در آتش مي شود. شعله هاي آتش را مي شود از کيلومترها آن طرف تر ديد. به زودي همه جهان متوجه مي شوند. خبرگزاري ها اعلام مي کنند: « واشنگتن - کاخ سفيد نيمه شب جمعه در بيانيه اي اعلام کرد که عمليات نظامي جسورانه اي که براي نجات گروگان هاي آمريکايي درتهران طرح شده بود به علت  نقص فني  لغو شده و برخورد دو هلي کوپتر آمريکايي روي زمين درصحراي ايران به مرگ هشت خدمه منجر شده است».
روز 176:  سايروس ونس وزير خارجه آمريکا در اعتراض به عمليات نظامي عليه ايران استعفا مي دهد.
روز 178:  يک هفته بعد از شکست عمليات نجات، دانشجويان  گروگانها را به نقاط مختلف ايران انتقال دادند تا اگر باز هم حادثه مشابهي اتفاق افتاد، ماموران گروه نجات نتوانند همه را يک جا پيدا کنند.
روز 260:  به علت مشکلات امنيتي دوباره گروگان ها به تهران باز گردانده شدند و در خفاي کامل ، اين بار به سفارتخانه نرفتند وچند بار جايشان عوض شد، زندان کميته، زندان اوين وجاهاي ديگر.
روز 280: درتاريخ 11 ژوئيه 1980 ، کنسول يار 28 ساله ريچارد آي کوئين که دستگير وبه گروگان گرفته شده بود به دليل نشانه هاي بيماري ام اس آزاد شد.
روز 296: شاه دريک بيمارستان نظامي درقاهره مي ميرد. با اقدامات آمريکا، ديگر هيچ کس اميدوار نيست مردن شاه تسريعي درروند آزاد سازي گروگان ها داشته باشد.
روز 312: بالاخره امام خميني(ره) شروط چهارگانه اي را براي آزادي گروگان ها اعلام مي کند بازگرداندن دارايي هاي شاه تعهد به عدم مداخله در امور ايران، آزاد کردن دارايي هاي ايران در امريکا ولغو ادعاهاي امريکا عليه ايران.شرط دوم ظاهراً آسان است.ادموند ماسکي (وزير امور خارجه آمريکا) مي گويد ايالت متحده استقلال ايران را به رسميت مي شناسد اما درباره باقي شرايط، آمريکا نظري نمي دهد.
روز 322:  31شهريور 59، جنگ ايران وعراق رسماً شروع مي شود در حالي که گروگان ها از ترس بمباران هاي تهران نمي توانند راحت بخوابند ،جمع 40 نفره اي از دانشجويان راهي جبهه ها مي شوند که بعدها بسياري از آنها شهيد مي شوند.
روز 349:  کارتر دريکي از نطق هاي انتخاباتيش  اعلام مي کند اگر گروگان ها آزاد شوند تمام محدوديت هاي اقتصادي عليه ايران را لغو خواهد کرد.
روز 366: يکي از مسوولان گفته بود: «اگرايالت متحده شرايط ما را بپذيرد، گروگان ها مي توانند دوشنبه (شب انتخابات آمريکا) از ايران پرواز کنند.» اما کارتر آن قدر تعلل کرد تا انتخابات را به رقيبش رونالد ريگان باخت .هفته نامه آلماني اشپيگل دراين باره نوشت: روزگاري بود که امريکا مي توانست تعيين کند چه کسي درهر نقطه از جهان به حکومت برسد، اما امروز آيت اللهي درايران هست که همه چيز حتي نتيجه انتخابات امريکا را تعيين  مي کند» .
روز 380: وارن کريستوفر، معاون وزارت امور خارجه آمريکا اعلام مي کند که آمريکا کليات شروط چهار گانه ايران را پذيرفته اما بر سر جزئيات هنوز توافق نکرده ايم. کارتر از الجزاير مي خواهد واسطه ايران وامريکا شود. اومي گويد : « ما مي گوييم مي خواهيم با شرايطي موافقت کنيم که با قوانين آمريکا معارض نباشد.» ظاهراً برگرداندن اموال ايران ، جزو اين شرايط نيست.
روز 415: گروگان ها دومين کريسمس را هم در اسارت سر مي کنند و هنوز آمريکا جواب دقيقي به خواسته هاي ايران نداده است.
روز 431: بالاخره کارتر موافقت مي کند 70 درصد وجوه نقدي بلوکه شده ايران را  يک روز پيش از آزادي گروگان ها به حساب بانک مرکزي يکي از کشورهاي اروپا واريز کند . او مي خواهد ماجرا در چند روز باقيمانده رياست جمهوري خودش تمام شود.
روز 439:  چند ساعت بعد از اينکه بهزاد نبوي، وزير مشاور در امور اجرايي دولت ايران متن موافقت نامه را در تهران امضاء مي کند وارن كريستوفر نسخه انگليسي آن را در الجزاير امضا مي کند. همه چيز براي آزادي گروگان ها مهياست اما ايالات متحده آزادي گروگان هارا با افزودن کلمه اي خارج از متن فارسي توافقنامه به متن انگليسي آن، به تعويق مي اندازد.گروگان ها از فرودگاه مهرآباد مجدداً به بازداشتگاه باز گردانده مي شوند. آن كلمه «حتي المقدور » است و جمله با افزودن اي كلمه چنين مي شود: آمريکايي ها سندي را امضا کرده اند که طبق آن بايد اموال ايران را حتي المقدور  برگردانند.
روز 443:  کارتر يک روز بيشتر وقت ندارد. او با انتقال 10 ميليارد دلار از دارايي هاي ايران به بانک مرکزي انگليس موافقت مي کند. «واشنگتن پست» فرداي اين روز نوشت « انقلابيوني که شاه را تا دم مرگ دنبال کرده بود، تاآخرين دقايق رياست جمهوري کارتر، او را عذاب دادند. »  بالاخره درلحظاتي که کارتر رئيس جمهور نبود ، هواپيماي الجزايري با 52 آمريکايي مهرآباد را ترک کرد. هواپيما درميان شعار «مرگ برآمريکا» ي مردم، از ايران رفت ودرتاريکي شب گم شد. پنج دقيقه به نه شب به وقت تهران بود که ماجراي بزرگ ترين گروگانگيري تاريخ تمام شد.

چهارشنبه، 12 آبان ماه ، 1389