جان ليمبرت گروگان لانه جاسوسي : كارتر اشغال سفارت را پيش بيني كرده بود

جان ليمبرت گروگان لانه جاسوسي : كارتر اشغال سفارت را پيش بيني كرده بود

شاید هیچ یک از دانشجویانی که صبح سرد سیزده آبان ۱۳۵۸ از دیوار سفارت آمریکا در خیابان طالقانی بالا رفتند پیش بینی نمی کرد که این ماجرا به یکی از تاثیر گذارترین وقایع تاریخ سیاسی بدل شود. گروهی که خودشان را دانشجویان مسلمان پیرو خط امام نامیده بودند، در اعتراض به ورود شاه به آمریکا، سفارت ایالات متحده در تهران را اشغال کردند و بیش از ۵۰ دیپلمات و کارمند سفارت را به گروگان گرفتند.
« بروس لينگن » کاردار سفارت آمریکا که در تابستان ۱۳۵۸ به تهران آمده بود  می گوید: "ماموریت اصلی من درایران رساندن این پیام به رهبران نظام جدید بود که دولت آمریکا انقلاب اسلامی را به رسمیت می شناسد. همچنین پس از سنجیدن شرایط ایران در باره صدور مجوز ورود شاه به آمریکابه دولت کشورم هشدار دادم."
این که چگونه بر خلاف نظر دیپلمات های آمریکایی در تهران جیمی کارتر ریس جمهوری وقت آمریکا با تقاضای شاه برای ورود به آن کشور برای درمان بیماری سرطانش موافقت کرد همچنان برای بسیاری از گروگان ها از جمله « جان لیمبرت » رایزن سیاسی سفارت یک معما ست.  آقای لیمبرت در این باره گفت: "وقتی خبر رسید که شاه را راه دادند من با خودم گفتم دیگر کار تمام است و شانس اینکه زنده از اینجا خارج بشویم خیلی کم است. واقعیت این است که بعد ها معلوم شد کارتر خودش هم با ورود شاه مخالف بوده و تحت فشار مشاوران و وزیر خارجه اش تصمیم خود را تغییر داد . او حتی از مشاورانش می پرسد که اگر با ورود شاه سفارت ما در تهران اشغال بشود چه باید کرد؟ هیچ یک از حاضران جوابی نمی دهد."
دانشجویان مسلمان پیرو خط امام ورود محمد رضا شاه پهلوی به آمریکا را در فضای پس از انقلاب با توجه به خاطره بازگشت او به ایران پس از کودتای ۲۸ مرداد، یکی از عوامل اصلی تصمیمشان برای حمله به سفارت می دانند.  اما این حرکت اعتراضی که قرار بود حداکثر ۴۸ ساعت ادامه پیدا کند با حمایت امام خمینی که آن را انقلاب دوم نامید و حضور گسترده مردم و اعلام پشتیبانی بسیاری از گروههای سیاسی به یک بحران پر سر و صدایبین اللملی تبدیل شد که ۴۴۴ روز به درازا کشید. افکار عمومی و رسانه های ایالات متحده هم در این مدت به شدت به سرنوشت دیپلمات های آمریکایی در تهران حساس شده بودند.
« تد کاپل » مجری شبکه تلویزیونی ای.بی.سی که هر شب در برنامه ای ویژه آخرین اخبار گروگان ها را گزارش می کرد، می گوید: "کارتر می دانست که اگر هر چه سریعتر به این بحران پایان ندهد به عنوانی ریس جمهوری ضعیف شناخته خواهد شد."
جیمی کارتر به دلیل همین فشار افکار عمومی و ناامیدی از گشوده شدن این گره کور از طریق گفتگوو میانجیگری؛ دستور عملیات نظامی نجات گروگان ها را صادر کرد. عملیاتی که در همان آغاز در اثر برخورد دو هلیکوپتر و کشته شدن ۸ سرباز آمریکایی در صحرای طبس ناکام ماند.  گویی عملیات طبس تلاش برای حل و فصل این بحران را پیچیده تر کرد اما ابراهیم یزدی وزیر خارجه دولت موقت آن را تنها دلایل به درازا کشیده شدن ماجرای گروگان گیری نمی داند: "افرادی در ایران برای کمک به شکست جیمی کارتر در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا آزادی گروگانها را به تاخیر انداختند."
بدون شک یکی از عوامل مهم پیروزی رونالد ریگان از حزب جمهوریخواه بر جیمی کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا از حزب دمکرات نا توانی او در آزاد کردن گروگان ها بود.
اما تاثیر گروگان گیری به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا محدود نشد. ابراهیم یزدی می گوید روحانیان با استفاده از بحران گروگان گیری رقبای سیاسی خود در دولت موقت را از قدرت بیرون راندند و به تدریج همان گروه های سیاسی چپ؛ ملی گرایان و گروههای مذهبی دیگری را هم که از گروگان گیری حمایت کرده بودند از گردونه فعالیت سیاسی حذف کردند.
« کاترین کوب » یکی از دو گروگان زن که هنوز زنده است، با مرور روزهای سخت گروگانگیری از ابراز همدردی بعضی از دانشجویان دختر گروگان گیر یاد می کند و می گوید گفتگو تنها راه پشت سر گذاشتن تاریخ پر تلاطم گروگان گیری و حوادث پیش و پس از آن است.
« جان لیمبرت » هم گفت: "تنها راه خروج از بن بست روابط دو کشور، سپردن کودتای ۲۸ مرداد و گروگان گیری به کتابهای تاریخ و انجام گفت و گوی مستقیم است."