ماجراي گروگانگيري

ماجراي گروگانگيري

در تاريخ اول آبان 1358 تعداد زيادي از مردم در جلوي سفارت آمريکا در تهران تظاهرات مي کنند و خشم خود را با فريادهايشان عليه آمريکا نشان مي دهند. سه روز بعد تعدادي از دانشجويان که ظاهرا در تظاهرات مذکور شرکت داشتند در دانشگاه اميرکبير براي نشان دادن عکس العمل لازم در مقابل پذيرش شاه توسط آمريکا تجمع کرده و تصميم مي گيرند که تظاهراتي را در روز 13 آبان که مصادف با حمله ارتش رژيم شاه به دانشگاه تهران در سال قبل و روز دانش آموز بود سازماندهي کرده و عليه شاه در مورد سرقت اموال و دارايي و ثروت به چپاول رفته کشور وزجر و شکنجه مخالفان سياسي اش دادخواهي کنند. متعاقب آن در روز 13 آبان ماه 1358 و به دنبال پذيرش شاه ازسوي آمريکا سفارت ايالا ت متحده آمريکا در تهران توسط دانشجويان عضو انجمنهاي اسلا مي تسخير مي شود.
ساعت 10 و 30 دقيقه  صبح روز 13 آبان ماه خيابان آيت الله طالقاني وضع خاصي دارد. گروهي- حدود 400 نفر- در حالي که طول خيابان را طي مي کنند به سوي سفارت آمريکا در حرکتند. هنگامي که به مقابل ساختمان مي رسند بلا فاصله از دروديوار سفارت بالا مي روند . جمعي هاج و واج به اين صحنه نگاه مي کنند و از هم مي پرسند چه شده است؟ خيابان بند مي آيد، جوانها تندوتيز يکي پس از ديگري از گوشه و کنار سفارت به داخل مي روند در حالي که هرکدامشان روبندي به صورت و عکس امام(ره) را به سينه دارند. سفارت به تسخير دانشجويان پيرو خط امام در مي آيد و آنان در اطلاعيه خود سفارت آمريکا را لانه جاسوسي خواندند و اعلام کردند ما به پيروي از موضع قاطعانه امام در مقابل آمريکاي جهانخوار به منظور اعتراض به دسيسه هاي امپرياليستي سفارت سابق آمريکا را در اختيار گرفتيم تا از اين طريق اعتراض خود را به گوش جهانيان برسانيم.
تسخيرلانه جاسوسي آمريکا داراي اهميتي فراوان بود چنانکه رهبرکبير انقلاب آن را انقلابي بزرگتر از انقلاب اول ناميدند و هدف اصلي دانشجويان پيرو خط امام انجام يک کار سمبليک در اعتراض به رفتار قيم مابانه آمريکا نسبت به انقلاب ايران بود. اما با تاييد امام و تبديل اين اعتراض ملي به يک خبر بين المللي، اين اقدام، آثاري در ابعاد يک انقلاب برجاي گذاشت و به حق انقلاب دوم نام گرفت. مهمترين تاثير داخلي تسخير سفارت سابق آمريکا استعفاي دسته جمعي دولت موقت به رهبري مهندس مهدي بازرگان بود. گرچه با توجه به اينکه دولت بازرگان ديگر توانايي همگام شدن با سيل خروشان و هيجان زده ملت را نداشت تسخير سفارت و ماجراي گروگانگيري درتهران تنها به صورت عامل تسريع کننده استعفاي دولت موقت درآمد. همانطور که مهندس بازرگان در کتاب انقلاب در دو حرکت تصريح مي کند دولت موقت از نظر مسووليت اداري و سياسي مملکت و حفظ حقوق نمايندگان و اتباع خارجي برطبق تعهدات بين المللي نمي توانست مخالف نمايندگان اين عمل نباشد و چون قبلا تصميم به استعفا گرفته بود هيچ گونه اعلاميه و اقدامي دراين زمينه ابراز نکرد. با اين وجود تاثيرات جهاني اين اقدام بسيار عميق تر از تاثيرات داخلي آن بود آنچنان که جهانيان روز 13 آبان 1358 را همچون 22بهمن 1357 به خوبي به ياد دارند. خيلي از تحليلگران سياسي و نظريه پردازان عرصه روابط بين الملل، انقلاب ايران را پيش بيني مي کردند  اما هيچکس تسخير سفارت يکي از دو قطب قدرت جهان را هيچگاه به مخيله خويش راه نمي داد و حتي گمان نمي کرد به مانند زماني که ايالات متحده تصميم مي گرفت چه کسي درايران برمسند قدرت بنشيند روزگاري برسد که ايران قادر به تعيين سرنوشت انتخابات رياست جمهوري آمريکا باشد. آزادي گروگانها حتي در پايان دوره رياست جمهوري کارتر نيز حکايت از سقوط او و حزب دموکرات مي کرد. اما مجلس شوراي اسلامي دقيقا زماني شرايط خود را براي آزادي گروگانها اعلام کرد که ديگر فرصت تبليغات از دست رفته بود. بدين ترتيب همانطور که هميلتون جردن (رئيس ستاد کاخ سفيد در دوران کارتر) نيز در کتاب خاطراتش به نام «بحران»مي نويسد: « صبح سه شنبه بسياري از افراد نامصمم چون تحملشان به آخر رسيده بود با عصبانيت به خيابان آمدند و راي خود را عليه دموکرات ها به صندوق ريختند.» سرانجام 17 ژانويه 1981(مصادف با 27دي ماه 1359) پس از شکست عمليات دلتا در صحراي طبس مذاکرات ايران و آمريکا براي آزادي گروگانها به نتيجه رسيد و طبق توافق نامه اي قرار شد قدم به قدم همراه با رفع انسداد دارايي هاي ايران در آمريکا گروگانهاي آمريکايي نيز آزاد شوند. بعد از امضاي متن بيانيه الجزاير از سوي وارن کريستوفر معاون وقت وزارت خارجه آمريکا در 19 ژانويه، ايران گروگانها را 444 روز پس از تسخير سفارت، پنج دقيقه قبل از 9 شب به وقت تهران و درست سه دقيقه پس از پايان رياست جمهوري جيمي کارتر آزاد کرد تا او بتواند خبر آنرا در آخرين نطق خود در مراسم تحليف رياست جمهوري ريگان اعلام کند وريگان موفق شود در اولين نطق رياست جمهوري اش آزادي گروگانها را ناشي از اقدامات خود بداند. البته نبايد از ذکر اين نکته بسيار مهم غافل بود که امام خميني(ره) ضمن اعلام شرايط چهارگانه که عبارت بود از: استرداد دارايي شاه، لغو درخواست هاي مربوط به خسارات توسط آمريکا، رفع توقيف دارايي هاي ايران در آمريکا و تعهد آمريکايي ها داير بر عدم دخالت درامور داخلي ايران، اجراي امر را بر عهده مجلس شوراي اسلامي گذاردند و مجلس نيز که بعد از دوماه افتتاح شد همان شرايط امام خميني را تاييد کرده و دولت شهيد رجائي را مامور مذاکره و اجراي تصميمات متخذه کردند.   گروگان ها آزاد شدند اما تسخيرکنندگان اصلي سفارت  آمريکا هيچ نقشي در پايان امر نداشتند. دکتر معصومه  ابتکار مترجم دانشجويان در کتاب «تسخير» در اين باره مي نويسد: ما دانشجويان هيچ گاه در اجراي فرآيند آزادسازي دخالت نداشتيم. هيچ کس با ما مشورت نکرد و ما را در جريان نگذاشت. تنها پس از تکميل همه کارها بود که بهزاد نبوي رئيس گروه کاري مجلس در ماجراي گروگانگيري درخواست ملاقاتي از رهبران ما براي بحث درباره جزئيات آزادي گروگان ها به عمل آورد. در آن جلسه مودبانه از ما پرسيد درباره اين توافق چه نظري داريد  ولي چون قبلا تصميم ها اتخاذ  شده بود در پاسخ تنها لبخند زديم. آري، ماجرا  پايان يافته بود اما سرانجام جنبش دانشجويان پيرو خط امام هنوز معلوم نبود. گروهي سياسي به نام دانشجويان مسلمان پيرو خط امام تاسيس شده بود. کساني که  با فکر تشکيل حزب مخالف بودند استدلال مي کردند اين گروه ها هرگز با چنين نيتي گرد هم نيامده اند . بدين ترتيب  در نهايت اکثر دانشجويان به اين نتيجه رسيدند كه بهترين راه براي جنبش اعلام انحلال آن است. 
اکنون که در دهه چهارم انقلا ب واقع شده ايم گروهي از تسخيرکنندگان سفارت سابق آمريکا در تهران يا به  مرور زمان جذب در قدرت شده اند  و عده اي نيز استحاله شده و عده ديگري نيز توبه سياسي کرده اند!