حضور نظامی آمریکا در خزر: احتمالات و مخاطرات
ایسنا به نقل از خبرگزاری اینترفکس که این خبر را با عنوان «احتمال حضور نظامی مستقیم آمریکا در خزر بالا گرفت» مخابره کرده، گزارش داد. چارلز والد افزود: آمریکا به زودی به آذربایجان کمک نظامی خواهد کرد. این امر با توجه به مسئله امنیت دریای خزر صورت گرفته و از اهمیت حیاتی در منطقه برخوردار است. وی زمان انجام این کمکها را ژانویه سال ۲۰۰۴ اعلام کرد.[۱]
پیشینه
همکارهای نظامی جمهوری آذربایجان و آمریکا یکی از بزرگترین تهدیدات منطقه خزر و اقدامی در جهت نظامی کردن این دریا بهشمار میرود. طبق قراردادی که میان جمهوری آذربایجان و آمریکا در سال ۲۰۰۲ منعقد شده، آمریکا متعهد به پرداخت کمک ۴/۴ میلیون دلاری به آذربایجان در جهت تجهیز ناوگان دریایی آن کشور شده است. اینتلیجنس آنلاین در ۲۵ آوریل ۲۰۰۲ خبر داد که براساس موافقتنامه دفاعی که در ۲۸ مارس ۲۰۰۲ در باکو میان فرستاده رئیسجمهور آمریکا، میراریکاردل Mira Ricardel معاون وزارت دفاع آمریکا در امور قفقاز و وزیر دفاع آذربایجان «صفر ابیاف» امضا شد، آمریکاییها متعهد شدند «به نام منافع نفتیشان در منطقه» بهعنوان مقدمه، یک کمک نظامی ۴/۴ میلیون دلاری به آذربایجان اعطا کنند. همزمان در ۲۹ مارس ۲۰۰۲، در واشنگتن، نام آذربایجان را در فهرست کشورهایی گنجاندند که فروش اسلحه به آنها مجاز است. از آن پس شرکتهای اسلحهسازی که سالها حق فروش اسلحه به این کشور را نداشتند، حیدر علیاف رئیسجمهور وقت آذربایجان نیز در ۱۶ آوریل ۲۰۰۲ فرمان تشکیل «نیروی امنیتی ویژه» را امضا کرد، وظیفه انحصاری این نیرو حفظ امنیت خط لوله نفت باکو ـ تفلیس ـ جیهان است.[۲]
در هفته دوم آذرماه ۱۳۸۲ دونالد رامسفلد وزیر دفاع آمریکا طی سفری به آذربایجان با الهام علیاف و صفر ابیاف رئیسجمهور و وزیر دفاع این کشور دیدار کرد. رامسفلد پس از این ملاقاتها در یک کنفرانس مطبوعاتی در باکو گفت: ایالات متحده آمریکا بر مناسبات خود با جمهوری آذربایجان ارج مینهد و قصد تقویت آنرا دارد. براساس گزارشی از رادیو آمریکا، واشنگتن سالانه ۳ میلیون دلار برای مقاصد دفاعی ـ نظامی به باکو کمک میکند و آذربایجان با اعزام ۱۲۵ سرباز در مأموریت صلحبانی در عراق شرکت کرده است.[۳]
شبکه خبری بی.بی.سی نیز در همین زمینه گزارش داد: جمهوری آذربایجان که همچنان از شرکای استراتژیک آمریکا در منطقه است، کمکهای نظامی قابل توجهی از آمریکا دریافت کرده است. رامسفلد در این سفر بهخاطر ادامه حمایت آذربایجان از «نبرد با تروریسم»، از این کشور قدردانی کرد و در جریان دیدار با الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان، از مشارکت آمریکا در طرح «مشارکت برای صلح» ـ که به مثابه تخته پرشی برای پیوستن به پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) است ـ سخن گفت و افزود آذربایجان اشتیاق فراوانی برای پیوستن به ناتو دارد. آذربایجان در پی حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به آمریکا قول حمایت داد و در جریان جنگ افغانستان به هواپیماهای آمریکایی اجازه داد از حریم آذربایجان استفاده کنند.[۴] در گزارش بی.بی.سی آمده است: آبهای ساحلی آذربایجان در دریای خزر حاوی میدانهای عظیم نفتی است و واشنگتن نقش عمدهای در کمک به توسعه آنها ایفا کرده است.[۵]
آمریکا و آذربایجان اولین مانور نظامی مشترک خود را در دریای خزر در هفته پایانی مردادماه ۱۳۸۲ انجام دادند. واحد مطبوعاتی وزارت دفاع جمهوری آذربایجان گزارش داده بود که در این رزمایش ۱۸ نظامی آمریکایی، ۴۵ نظامی آذری، دو فروند بالگرد و دو قایق گشتزنی شرکت داشتند. هدف از این مانور، ارتقای سطح آموزش و تجربه نیروی دریایی جمهوری آذربایجان برای محافظت از تأسیسات نفت و گاز باکو در برابر حملات احتمالی تروریستی ذکر شده بود.[۶]
یکماه بعد از آن در هفته پایانی شهرویورماه ۱۳۸۲ (۲۰ سپتامبر ۲۰۰۳) سومین کشتی جنگی گشتزنی ایالات متحده آمریکا به نیروی دریایی جمهوری آذربایجان تحویل داده شد. این کشتی که ۵/۲ میلیون دلار ارزش دارد، قبلا در بندر «ساندیهگو» ایالت کالیفرنیا مستقر بود. کاربری آن گشتزنی، تأمین امنیت، جستوجو، نجات و امداد است و تجهیزات ناوبری و امدادرسانی مدرنی دارد. تحویل این کشتی طی مراسمی رسمی و با حضور مقامات نظامی دو کشور صورت گرفت.[۷] در سال ۲۰۰۱ دو فروند کشتی جنگی گشتزنی از سوی دولت آمریکا تحویل جمهوری آذربایجان شده است.[۸]
پیش از آذربایجان، روسیه در تاریخ اول تا ۱۵ آگوست ۲۰۰۲ اقدام به برگزاری یک مانور بزرگ در دریای خزر کرده بود که در آن ۱۰۰ هزار تن از نیروهای نظامی روسیه همچنین ۶۰ ناو، ناوچه، کشتی و بیش از ۳۰ فروند هواپیمای جنگنده حضور داشتند. همزمان با این مانور، به دستور نورسلطان نظربایف رئیسجمهور قزاقستان، رزمایش نظامی «دریای صلح ۲۰۰۲» از ۱۵ تا ۲۵ مرداد ۱۳۸۱ با حضور یگانهای زمینی، هوایی و دریایی نیروهای مسلح قزاقستان در منطقه «مانگستاو» واقع در دریای خزر برگزار شد. محمد دهقانی از فرماندهان نیروی دریای ایران در مانور روسیه حضور یافت. دهقانی بهعنوان نماینده ناظران ایران در رزمایش روسیه در خزر گفته بود که «نیروهای جمهوری اسلامی ایران قصد دارند در سال آینده (۱۳۸۲) در دریای خزر مانور برگزار کنند. ایران همچنین قصد داشت در جریان این مانور ۴ ناو مستقر در خلیجفارس را وارد خزر کند که روسیه پاسخ رد به آن داد. ترکمنستان در این مانور شرکت نکرد.[۹]
ارتباط منابع انرژی با نظامیگری در خزر
نظامی شدن خزر ارتباط نزدیکی با منابع انرژی این منطقه دارد. طبق بررسی دکتر قربان، کارشناس نفت و گاز و عضو مؤسسه مطالعات دریای خزر در ایران، چاههای اصلی نفت و گاز در دریای خزر، عمدتاً در دو بخش قرار گرفتهاند. یکی در قسمت شمالی و مرزهای نزدیک به قزاقستان و دیگری در قسمت جنوبی نزدیک به آذربایجان. دوسوم نفت خزر در حوزه شمال و یکسوم آن در حوزه جنوبی آذربایجان قرار دارد. در مورد قسمت جنوبی ایران و قسمت شمالی روسیه نیز هنوز بررسیهای دقیقی بهعمل نیامده است. بنابر آمارهای بینالمللی، قزاقستان روزانه حدود ۸۰۰ هزار بشکه و آذربایجان حدود ۳۰۰ هزار بشکه نفت تولید میکنند ولی میتوان پیشبینی کرد که تولید قزاقستان به یک میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه و آذربایجان به ۶۰۰ تا ۸۰۰ هزار بشکه در روز برسد. سه شرکت غربی BP، اکسون موبایل و کوکون فیلیپ در حوزه نفتی آذربایجان در خزر مشغول فعالیت هستند. به پشتیبانی آمریکا، ترکیه و این شرکتها خطلوله انتقال نفتخام آذربایجان به ترکیه و از آنجا به بازارهای جهانی (موسوم به خط لوله باکو ـ تفلیس ـ جیحان) در حال ساخت است.
کشتی اکتشافی B.P در ژوئن سال ۲۰۰۰ در محدوده منطقه نفتی البرز ـ که مورد اختلاف ایران و آذربایجان است ـ با تهدید جنگندههای هوایی ایران مجبور به عقبنشینی به محدوده آبهای ساحلی آذربایجان شد. پس از این حادثه آذربایجان از ترکیه و آمریکا برای تقویت نیروی دریایی خود کمک خواست، همان زمان هواپیماهای ترکیه به درخواست آذربایجان در آسمان منطقه به پرواز درآمدند. همچنین آذربایجان دارای همکاریهای نزدیک نظامی با رژیم صهیونیستی است. آمریکا نیز طرح درازمدت استقرار پایگاه نظامی در آذربایجان را پیریزی کرده است.
جنگ افغانستان و عراق این فرصت را برای آمریکا فراهم کرده تا نیروهایش را در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز نیز مستقر کند. در حقیقت دخالت نظامی آمریکا در این منطقه پس از حوادث ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ شروع شد. در همین راستا، آمریکا هزاران سرباز را به دو جمهوری ازبکستان و قرقیزستان فرستاد. همچنین این کشور مجوز اعزام نیروی بیشتری به تاجیکستان را بهدست آورده و کمکهای لجستیکی فراوانی از قزاقستان دریافت کرده است. در ۱۹ آوریل ۲۰۰۲ هفتهنامه آلمانی فرایتاگ مصاحبهای با ژرژ فریدمن مشاور ارتش آمریکا در امور استراتژیک انتشار داد. وی در این مصاحبه گفت: اکنون هواپیماهای جنگی ما در قرقیزستان مستقر شدهاند. وظیفه آنها این است که در صورت نامطمئن شدن اوضاع در پاکستان بلافاصله مداخله کنند. نیروهای آمریکا علاوه بر آن در کشورهایی همچون گرجستان، فیلیپین و اندونزی پراکندهاند.[۱۰]
روسیه نیز طی ۵ سال اخیر ناوگان دریایی خود را در خزر با ناوها و هواپیماهای شناور و ناوچهها تکمیل کرده است. در شهر کاسپیسک فرودگاه نظامی ساخته است و در آنجا یک تیپ تفنگداران دریایی را مستقر کرده است.[۱۱]
«قاسم زامرت توفایف» وزیر خارجه قزاقستان در آستانه اجلاس سران ۵ کشور ساحلی خزر در ۳ اردیبهشت ۱۳۸۱ در عشقآباد پایتخت ترکمنستان گفته بود: «حضور آمریکا در حوزه دریای خزر پاسخگوی منافع ما در تأمین امنیت ملی قزاقستان است و ما به همکاریمان با آمریکا ادامه میدهیم».
در واقع هر چند قزاقستان بر ضرورت غیرنظامی کردن دریای خزر تأکید میکند، ولی نیروی دریایی خود را در خزر افزایش داده و شامل ۳۰۰۰ نیروی نظامی، ۱۰ ناوچه گارد ساحلی و ۳ هلیکوپتر است.
باکوی آذربایجان تا سال ۱۹۹۲، ستاد ناو گروه خزر متعلق به اتحاد شوروی سابق بود و در نتیجه تقسیم شوروی، آذربایجان صاحب حدود ۲۵ درصد ناوهای روآبی و بخش قابل توجهی از یگان زیردریایی شد. ترکمنستان نیز که رسماً از داشتن نیروی دریایی خودداری کرده، اخیراً از اوکراین ۲۰ ناو سریعالسیر خریداری کرده است. با این حال دارای بزرگترین گروهبندی نیروی هوایی در آسیای مرکزی است.[۱۲]
ایران از گذشته دارای چند کشتی محدود در آبهای دریای خزر بود، از جمله ناو «شاهرخ» که کشتی کوچک و کهنهای بهشمار میآمد و برای استفاده در آموزشگاه درجهداری نیروی دریایی ایران بهکار میرفت و از طریق کانال «ولگا ـ دن» وارد خزر شده بود. همچنین کشتی مسافربری میرزا کوچکخان که از سال ۱۹۸۵ در مسیر بنادر ایرانی به باکو و آستاراخان فعالیت میکند. همچنین ایران در جنوب دریای خزر دارای دو منطقه حفاظتی است که به ترتیب به نیروی دریایی ارتش و نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سپرده شده است. در هفته اول آذرماه ۱۳۸۲ نیز ناوچه پیکان که توسط متخصصان داخلی ایران ساخته شده، در خزر به آب انداخته شده و وارد ناوگان دریایی ایران در دریای خزر شد. امیر دریادار عباس محتاج در مصاحبهای، با اشاره به اینکه ناوچه پیکان به لحاظ فنی یکی از پیشرفتهترین واحدهای موشکانداز تندرو و سریع است و سیستمهای پیچیده آن توسط دانشمندان و متخصصان داخلی ایران ساخته شده است، در پاسخ به سؤالی درباره حضور این ناوچه در خزر با توجه به سیاست جمهوری اسلامی ایران مبنی بر غیرنظامی کردن این دریا گفت: حضور این ناوچه سیاستهای ما را نفی نمیکند. هر کشوری برای حفاظت از منابع خود نیازمند امکاناتی است و حضور ناوچه پیکان هم در این راستا است. وی افزود: بازتاب حضور ناوچه پیکان در نشریات نظامی دریایی اقدامی مثبت و بزرگ قلمداد شده است.[۱۳]
دیدگاهها و نظریات
همانطور که ملاحظه شد مجموع اخبار و رویدادهای مربوط به دو هفته اول آذرماه ۱۳۸۲ درباره نظامیگری در خزر، مورد توجه محافل و رسانهها و خبرگزاریهای مهم قرار گرفته است. در این میان همکاریهای آمریکا و آذربایجان و خبر حضور ناوچه ایرانی پیکان در خزر بازتاب بیشتری یافت. آیتا... هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام طی دیداری با فرماندهان و پرسنل نیروی دریایی گفت: «با شرایطی که در جنگهای گذشته به ما تحمیل شده بود، نتوانستیم در منطقه دریای خزر حضور نظامی درستی داشته باشیم، بنا هم بر این نیست که خزر را نظامی کنیم ولی نباید کمتر از حدی که دیگران حضور نظامی دارند، حضور نظامی داشته باشیم و امیدواریم هیچوقت در این منطقه به استفاده از نیروی نظامی احتیاجی نباشد.[۱۴]
وی با اشاره به اینکه امروز دعوای دو ابرقدرت دنیا به زیردریاها کشیده شده، گفت: البته ما نمیتوانیم در سطح ابرقدرتها در عرصه دریا رقابت کنیم، ولی در سطح منطقه این ظرفیت را داریم.[۱۵]
پس از او نوبت به حمیدرضا آصفی سخنگوی وزارت خارجه ایران رسید ـ که در جلسه مطبوعاتی هفتگی خود با خبرنگاران مورد سؤال قرار گرفت ـ ، او گفت: خزر باید غیرنظامی باقی بماند و همه کشورهای ساحلی آن از هر اقدامی که باعث رقابت نظامی در خزر شود خودداری کنند وگرنه، اگر ایران بهعنوان کشور قدرتمند منطقه بخواهد وارد این رقابتها شود قطعاً از دیگران جلو خواهد زد.[۱۶]
این اظهارات در واقع تا حد زیادی سخنان آیتا... هاشمی رفسنجانی و دریادار محتاج را تلطیف میکرد، شاید در ادامه همین خطمشی بود که فردای آن روز فرمانده نیروی دریایی ایران لازم دید مصاحبه تکمیلی دیگری با خبرگزاری دانشجویان ایران کرده و تصریح کند: «ما به هیچوجه درصدد نظامی کردن دریای خزر نیستیم و از این موضوع اکراه داریم و امیدواریم تحریکات کشورهای فرامنطقهای در دریای خزر با هوشیاری کشورهای ساحلی ناکام بماند. وی افزود: نیروی دریایی اعلام میکند که هیچوقت در جهت نظامی کردن دریای مازندران نیست و از این موضوع اکراه دارد و نگران این مطلب است که با دخالت کشورهای فرامنطقهای، دریای مازندران به دریای نظامی تبدیل شود. ما تا به حال اکیداً از این امر خودداری و سعی کردهایم دریای مازندران را نظامی نکنیم و با حسن روابط، امنیت پایداری را در این منطقه ایجاد کنیم».[۱۷]
بدین ترتیب ایران اولین واکنش را نسبت به همکاریهای نظامی آمریکا و آذربایجان در خزر نشان داده است. البته استدلال آذربایجان از همکاری با آمریکا شنیدنی است. «ژنرال ائلچین قلیاف» فرمانده گارد مرزی جمهوری آذربایجان در مصاحبه با آژانس اطلاعرسانی «آذرتاج» گفت: «کمکهای مالی و تجهیزاتی و تکنولوژیکی دولت آمریکا در خصوص سرویسهای مرزبانی آذربایجان، امکان تأمین امنیت منابع نفت و گاز دریای خزر را به میزان زیادی افزایش میدهد. او همچنین یادآور شد که طی ۳ سال گذشته در زمینه تأمین امنیت مرزهای کشور، همکاری نزدیکی با اداره حفاظت ساحلی ارتش آمریکا داشتهایم».[۱۸]
در نهایت، واکنش روسیه به این نوع همکاریهای نظامی آذربایجان و آمریکا در دریای خزر، بسیار شدیدتر بوده است، برخلاف مرتبه اول که مربوط به مانور نظامی آذربایجان ـ آمریکا در سواحل خزر میشد و روسیه واکنش بسیار سردی نشان داد، اینبار ویکتور کالیوژنی نماینده رئیسجمهور روسیه وارد گود شد و اعلام کرد: «با توجه به تمایل کشورهای خارج از منطقه به حضور نظامی در دریای خزر، روسیه در نظر دارد برای جلوگیری از هرگونه خطر یک نیروی واکنش سریع مجهز به تسلیحات پیشرفته در این دریا مستقر کند. کالیوژنی که در همایش بینالمللی مشکلات و امتیازات حقوقی دریای خزر در مسکو سخن میگفت: همچنین اظهار داشت: سیاستمداران و تاجران در حل مسائل حقوقی دریای خزر از حقوقدانان سبقت گرفتهاند. به گزارش بی.بی.سی روسیه از پیشنهاد سازمانملل درباره غیرنظامی ساختن دریای خزر و تبدیل آن به یک منطقه صلح استقبال کرد و گفت: روسیه برای تأمین امنیت دریای خزر مدرنترین جنگافزارها را در اختیار خواهد داشت. دریای خزر در کنار یک منطقه ناامن قرار گرفته و خطر تروریسم بینالمللی این حوزه را تهدید میکند.[۱۹]
ارزیابی
مسابقه نظامیگری در خزر شروع شده است. روسیه، آذربایجان، قزاقستان، ایران و ترکمنستان هر یک به تناسب تواناییها و امکانات و ظرفیتهای خود در حال تقویت ناوگان دریایی خود در خزر هستند. انگیزه و بهانه هر ۵ کشور ساحلی نیز، دفاع از منافع ملی و اقتصادی خویش در دریای خزر است. روسیه با یک فاصله بسیار زیاد با داشتن بزرگترین ناوگان دریایی منطقه و در اختیار داشتن تنها راه آبی قابل کشتیرانی و دسترسی به آبهای آزاد جهان یعنی کانال «ولگادن» از حق انحصاری در این زمینه برخوردار است، به طوریکه میتوان گفت هیچ تغییر و تحول مهمی در وضعیت ناوگان دریایی کشورهای ساحلی خزر بدون چراغ سبز روسیه صورت نخواهد گرفت. بنابراین میتوان پیشبینی کرد که روسیه از این حق انحصاری در معادلات بینالمللی و بازیهای عرصه قدرت جهانی استفاده کند. از جمله این مسائل میتوان به دریافت کمکهای مالی از غرب، حل مسائلی نظیر چچن، بحرانهای داخلی و همکاری اقتصادی و بینالمللی اشاره کرد. از سوی دیگر آذربایجان و قزاقستان گرچه در محدوده قدرت نفوذ روسیه در منطقه قرار دارند اما این دو کشور دارای گرایش گریز از مرکز قدرتمندی هستند که آنها را بهشدت به سمت غرب و مشخصاً آمریکا سوق داده است. در حقیقت نزدیکی آذربایجان و قزاقستان به آمریکا تا حد زیادی ناشی از مبحث رقابت با روسیه و خروج از تیول نظارتی و نفوذ مسکو است. آمریکا نیز ۳ انگیزه مشخص را از همکاری با آذربایجان و قزاقستان دنبال میکند:
۱ـ حضور در منطقه حیاط خلوت روسیه در چارچوب رقابتهای بینالمللی
۲ـ بهرهگیری از ظرفیتهای نفت و گاز این دو کشور
۳ـ گسترش حیطه نفوذ بینالمللی در منطقه استراتژیک آسیای مرکزی و قفقاز
حضور نظامی آمریکا در منطقه خزر علاوه بر منافع اقتصادی حاصل دستیابی به منابع بکر انرژی در خزر، حلقه محاصرة ایران را نیز تنگتر کرده و از نظر واشنگتن برگهای برنده دیگری در اختیار ایالاتمتحده قرار میدهد تا بهزعم آن کشور در کنترل بنیادگرایی و تروریسم از آن استفاده کند.
نکته دیگری که در این راستا نباید نادیده گرفته شود این است که اگرچه حضور مستقیم نظامی در دریای خزر بهصورت داشتن ناوگان دریایی، از اهمیت فراوانی برخوردار است اما امروزه با توجه به پیشرفتهای تکنولوژی نظامی بهخصوص در زمینه موشکهای دوربرد و هواپیماهای دورپرواز و بمبهای هدایت شونده و سیستمهای راداری و ماهوارهای، داشتن چند پایگاه نظامی در کشورهای اطراف خزر میتواند برای دارندگان این نوع تجهیزات نظامی، اهداف آنها را تأمین کند.
ایران به درستی با درک این نکته که مسابقه تسلیحاتی در خزر، به ناامنی در این منطقه دامن میزند، بر ضرورت غیرنظامی ماندن این دریا تأکید کرده است و پافشاری بر تدوین هرچه سریعتر رژیم حقوقی خزر از همینجا ناشی میشود.
پینوشتها
1. http://www.isna.ir/newscontent.asp?id=313121&lang=p
2. اجلاس خزر و مسابقه در نظامی کردن این دریا ـ ژاله وفا ـ روزنامه انقلاب اسلامی شماره ۵۴۱
3. http://www.voanews.com/Persian, 1382, 9, 12
4. http://www.bbcpersian.com, 1382,9,13
5. Ibid
6. ضیاییپرور، حمید، پادگان خزر، گزیده تحولات جهان، شماره ۱۸، صفحه ۶۹، تهران، انتشارات مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران، شهریور ۱۳۸۲
7. واحدی، الیاس، گسترش همکاریهای نظامی آذربایجان و آمریکا تهدیدی علیه ایران، گزیده تحولات جهان، شماره ۱۹، صفحه ۱۵۵، تهران، انتشارات مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران، مهر ۱۳۸۲
8. همان، صفحه ۱۵۶
9. ضیاییپرور، حمید، همان، صص ۷۱ و ۷۲
10. نشریه فرایتاگ، چاپ آلمان، ۱۹ آوریل ۲۰۰۲
11. ولادیمیر گئورگیف، نشریه «نزاویسیمایاگازتا» چاپ مسکو، ۱۱ آوریل ۲۰۰۲
12. اجلاس خزر و مسابقه در نظامی کردن این دریا، همان، صص ۳ و ۴
13. http://www.isna.ir/newscontent.asp?id=314286&lang=p
14. http://www.isna.ir/newscontent.asp?id=314011&lang=p
15. Ibid
16. جلسه مطبوعاتی سخنگوی وزارت خارجه ایران، تهران، یکشنبه ۹/۹/۸۲ نویسنده این گزارش، خود در جلسه مطبوعاتی سخنگو حضور داشته است.
17. روزنامه خراسان، شماره ۱۵۷۱۸، سهشنبه ۱۱/۹/۱۳۸۲، ص ۴
18. http://www.xeber.net, 2003/08/22
19. رادیو بی.بی.سی ـ بخش شامگاهی ـ ۱۱/۹/۱۳۸۲