آیت‌ الله العظمی میرزا هاشم آملی

در یکی از روزهای سال ۱۳۲۲ ق(۱۲۷۸) ش در دامنه زیبا و پر طراوت کوههای سر به فلک کشیده البرز در روستای پُردمه لاریجان در هفتاد کیلومتری شهر آمل در خانه سادة مرحوم میرزا محمد، کودکی به دنیا آمد که دست تقدیر زعامت و مرجعیت را برایش رقم زده بود. دوران کودکی را در دامان پاک پدر و مادر باتقوایش پشت سرنهاد و بالیده و پس از فراگیری قرآن و تحصیلات ابتدائی با استعداد سرشار و عشق به تحصیل علوم دینی که او را از خود بیخود کرده بود به فراگیری ادبیات عرب و مقدمات علوم نزد مرحوم آقا سیدتاج و آقای شیخ احمد آملی پرداخت و تا سطوح را در همان شهر فرا گرفت.
آیت‌الله آملی سیزده ساله بود (۱۳۳۴ ق) که برای ادامة تحصیل به حوزة پررونق تهران عزیمت کرد و به مدرسه علمیه سپهسالار که زیرنظر آیت‌الله مدرس اداره می‌ شد شتافت و مورد توجه و عنایت ویژه آن بزرگوار قرار گرفت و این مدت دوازده سال به طول انجامید، کیفیت آشنایی و بذل توجه مرحوم شهید مدرس به ایشان را از زبان خودشان بشنویم:
تا سیزده سالگی در آمل بودم و بعد به تهران آمدم جوان غریبی در شهر بودم، نزد مرحوم استاد شیخ حسین نوائی برخی علوم عربی را فرا گرفتم و در مدرسة سپهسالار سکونت داشتم. این مدرسه بسیار نامنظم بود پس از مدتی مرحوم مدرس عهده‌دار مدیریت آنجا شد و تمام آقازاده‌هائی را که اهل کار و تدریس نبودند از مدرسه اخراج کرد و امتحانات سختی را برای ورود به مدرسه قرار داد، وقتی به من برخورد فرمود: چه می‌خوانی؟ گفتم اسفار می‌ خوانم عجب کرد و پرسید: تو با این سن اسفار می‌خوانی! گفتم: بلی، وقت امتحان روشن می‌ شود او از من امتحان گرفت و من خیلی خوب از عهده برآمدم. از آن به بعد مورد توجه مرحوم مدرس قرار گرفتم و حجرة مناسبی به من داد که به تنهایی از آن استفاده می‌ کردم و ماهی پنج تومان برایم مقرری تعین کرد و به خادم مدرسه هم گفته بود تا در شستن لباسها و تهیه خوراک به من کمک کند.
آنقدر خوشحال شده بودم که شاید آن شب از خوشحالی خوابم نبرد، مجدانه مشغول تحصیل بودم، درس فلسفه، رسائل، مکاسب و مقداری از درس خارج را در تهران فرا گرفتم: از اساتید معظم له در تهران می‌توان از حاج سید محمد تنکابنی، مرحوم نظر پاک، آقا شیخ محمدعلی لواسانی و میرزاطاهر تنکابنی و آیه‌اله حاج میرزا ابوالحسن شعرانی و آیه اله شاه آبادی را نام برد.
 
آیت‌ الله العظمی میرزا هاشم آملی
آیت الله میرزاهاشم آملی پس از پشت سرنهادن سطوح عالیه، در سال ۱۳۴۵ ق (۱۳۰۵ ش) برای بهره‌وری از خرمن فیض آیت‌اله العظمی حائری به قم آمد و در درسهای فقه و اصول آیت اله مؤسس، و در کنار آن به درس آیات عظام حجت کوه کمره‌ای و شاه آبادی، و حاج شیخ محمد علی حایری قمی حاضر شد و در مدت شش سال از محضر آنان بهره‌ها برد و مبانی علمی خویش را استوار ساخت او در این مدت، فقه، اصول، رجال، حدیث فلسفه و عرفان را نیک آموخت و این درسها را با حضرات آیات سیدمحمد محقق داماد و سید یحیی یزدی و حاج میرزا حسن یزدی به مباحثه نشست.
مرجع فقیه در سال ۱۳۵۱ ق، پس از اخذ اجتهاد از دو استاد بزرگوارش آیت اله حایری و آیت اله حجت برای بهره‌وری از محفل پر رونق درسی بزرگان حوزه نجف رهسپار آن دیار شد و پس از زیارت مرقد مطهر باب علم نبی امیرالمؤمنین علی (ع) و طلب توفیق از آن حضرت در مدرسه بزرگ آخوند، سکنا گزید و در درس فقه و اصول آیه اله سیدابوالحسن اصفهانی حاضر شد و ابواب طهارت و حج و بیع را از ایشان فرا گرفت و همزمان در درسهای آیات عظام نائینی و آقا ضیاء عراقی نیز شرکت جست و علاوه بر درس اصول، ابواب فقهی صلات و اجاره و غصب و بیع و قضا را از آقا ضیاء عراقی و معاملات را از میرزای نائینی فرا گرفت.
ایشان پس از مدتی مورد توجه بسیار مرحوم آیت الله آقا ضیاء عراقی قرار گرفت تا بدانجا که از نزدیکان و اصحاب استنقای ایشان گردید و در تدوین حاشیة دوم محقق عراقی بر عروه الوثقی نقش به سزایی داشت. معظم له خود می‌فرمود: ارتباط مرحوم آقا ضیاء عراقی با من بیش از ارتباط استاد با شاگردش بود، بسیاری از اوقات پس از درس همراه ایشان بودم و اشکالات خود را تصحیح می‌کردم حتی برخی از شبها در منزل آقا ضیاء می‌خوابیدم ایشان نیمه شبی مرا بیدار کردند و فرمودند: فکری به ذهنم رسیده است آن را بنویسید. و نیز می‌فرمود: علاقه مرحوم آقا ضیاء به ما به حدی بود که تا زمانی که ما در درس ایشان حاضر نمی ‌شدیم درس را شروع نمی‌ کردند حتی ما شاگرد خانگی آقا ضیاء بودیم ما درس ایشان را سر حرف می‌آوردیم تا بفهمیم مطلب استاد چیست.
مرحوم آیت الله العظمی میرزاهاشم آملی در طول ۳۱ سال تلاش پیگیر و خستگی ناپذیر خویش (۱۳۳۰-۱۳۶۱ ق) توانست علوم رایج حوزه‌های علمیه را مانند ادبیات، فقه، اصول، فلسفه، هیئت، رجال، درایه، اخلاق، عرفان، منطق و حکمت نظری را از محضر اساتید نام‌آور قم و تهران و نجف کسب نماید و قله‌های علم و ایمان را فتح کند. برخی از آن مردان بزرگ عبارتند از آیات عظام و حجج اسلام:
۱- حاج شیخ عبدالکریم حایری یزدی (۱۲۷۶-۱۳۵۵ ق) صاحب دررالاصول و کتاب الصلواه.
۲- حاج میرزا حسین نائینی (۱۲۷۳-۱۳۵۵ ق) صاحب قاعده لاضرر و تنبیه الامّه.
۳- آقا ضیاءالدینی عراقی (۱۲۷۸-۱۳۶۱ ق) صاحب شرح تبصره المتعلمین و کتاب القضاء.
۴- سیدابوالحسن اصفهانی (۱۲۸۴-۱۳۶۵ ق) صاحب وسیله النجاه و ذخیره العباد.
۵- میرزامحمد علی شاه آباد (۱۲۹۲-۱۳۶۳ ق) صاحب رشحات البحار و شذرات المعارف.
۶- سیدمحمد حجت کوه کمری (۱۳۱۰-۱۳۷۰ ق) صاحب مستدرک المستدرک و جامع الاحادیث و الاصول.
۷- میرزاابوالحسن شعرانی (۱۳۲۰-۱۳۹۳ ق) صاحب ترجمه شرح تجرید و نشر طوبی.
۸- حاج سیدمحمد تنکابنی (۱۲۷۷-۱۳۵۹ ق) صاحب ایضاح الفرائد.
۹- حاج شیخ محمدعلی هایری قمی (۱۲۹۹-۱۳۵۸ ق) صاحب حاشیه بر کفایه و ردّ وهابیّت.
۱۰- میرزا مهدی آشتیانی (۱۳۰۶-۱۳۷۲ ق) صاحب «رساله در وحدت وجود و قاعده الواحد».
۱۱- میزا یداله نظر پاک کجوری تهرانی (۱۲۹۶-۱۳۶۳ ق).
۱۲- میرزا طاهر تنکابنی (۱۲۸۰-۱۳۶۰ ق) نویسنده حاشیه بر قانون.
آیت اله العظمی آملی در پی سالها تحصیل و فراگیری دانش به چنان مقامی دست یافته که نامش زبانزد علماء و فضلای حوزه نجف گردیده بود و مجلس درس و آکنده از مشتاقان علم گشته و لذا سالیان دراز به تدریس سطوح عالیه و خارج فقه و اصول اشتغال ورزید معظم له در طول تحصیل در حوزة درس مرحوم نائینی و آقا ضیاء عراقی به تدریس سطح و پس از وفات محقق عراقی به تدریس خارج فقه (کتابهای بیع و صلات) و خارج اصول (چهار دوره) روی آورد و شاگردان بسیاری را پرورش داد و این تا سال ۱۳۸۰ ق که در قم مستقر گردید، ادامه یافت.
مرجع فقیه پس از سی سال اقامت در جوار مرقد امیرالمؤمنین علی(ع) در سال ۱۳۸۰ ق به عزم دیدار اقوام و صلة ارحام و سکونت در حوزة علمیه قم که آوازة آن تحت زعامت آیت الله العظمی بروجردی در جهان طنین افکن شده بود. رخت سفر بربست و راهی ایران شد، فضلای حوزه علمیه با ورد ایشان به قم، مقدمش را گرامی داشتند و از اینکه یکی از برترین شاگردان محقق عراقی و صاحب تقریرات درس وی را در میان خویش می‌دیدند شادمان شده و گرد شمع وجودش حلقه زدند.
معظم له با استقرار در قم، به تدریس خارج فقه و اصول روی آورد و بیش از سی سال ابواب گوناگون فقه چون، طهارت، صلات، بیع، خیارات و شش دورة کامل اصول را تدریس نموده و تشنگان دانش و معارف اهل بیت(ع) را از سرچشمه زلال علوم خویش سیراب ساخت، ایشان در آغاز، در مدرسه خان و پس از تبیعد حضرت امام خمینی در آبان ۱۳۴۳ در شبستان مسجد اعظم و در جوار مرقد مرحوم آیت اله العظمی بروجردی به تدریس خارج طهارت و معاملات (بیع و خیارات) و صلات پرداخت و عصرها نیز به آموزش خارج اصول دست یازید.
 
آرامگاه آیت‌ الله العظمی میرزا هاشم آملی در حرم حضرت معصومه (س)
استاد معظم آیت اله حاج شیخ محمدعلی اسماعیل‌پور – که یکی از قدیم‌ترین شاگردان استاد به شمار می‌رود – دربارة کیفیت تدریس مرحوم آیت‌اله العظمی آملی می‌گوید.
از آنجا که استاد ما اصولی بسیار ماهری بودند، درس فقه ایشان آکنده از تحقیقات اصولی بود و دیدگاه خویش را با ذکر تحقیقات اعاظم علمای پیشین و معاصر خود ذکر می‌کردند ایشان هر وقت وارد مطلبی شده و بحث را آغاز می‌کردند تحقیق آن مطلب را از همان اول بیان می‌کردند و تا آخر هم بر روی آن مبنا ایستادگی کرده و ادله مخالفین را به نقدی کشید، معظم له در تدریس خود نظرات موافق را کمتر نقل می‌نمود و اگر از بزرگان مطلبی نقل می‌کرد بیشتر برای نقد و بررسی بود آقا خودشان را مقید کرده بودند که قبل از تدریس حتماً درس را مطالعه و یادداشت نموده و دفترچه‌ای داشتند که بحثها را در آن تنظیم کرده و بعد به جلسه درس تشریف می‌آوردند.
آقا به ساعت آغاز و انجام درس بسیار مقید بودند و حتی برای محظورات شاگردان زمان درس را تغییر نمی‌دادند و به رفع اشکالات شاگردان نیز اهتمام می ‌ورزیدند، ‌ایشان خود را در فقه و اصول فدا کردند و هر چه داشتند در غالب این دو علم پیاده کردند معظم له همیشه تأکید داشتند که روی فقه و فقاهت که مبنای اسلام و مرکز ثقل علوم اهل بیت است کار کنید، روش آن بزرگوار این بود که بیشتر به فکر کردن در اطراف مطلب مورد بحث خود اهمیت می‌داد، ایشان در رویه فکری پیرو شیخ انصاری بوده و در فهم و جمع روایات ائمه اطهار(ع) در احکام الهی دقت تام می‌نمود. آنجا که درس اصول معظم له به مباحث فلسفی مربوط می ‌شد بهتر از عهده بر می ‌آمدند مثلاً در بحث طلب و اراده، جبر و اختیار قاعده ‌الواحد لایصدر منه الّا الواحد بسیار جالب بحث می ‌نمودند، درس ایشان یک درس جامع اصولی و فلسفی بود.
مرحوم آیت الله العظمی آملی از پس تدریس سالیان دراز در حوزه‌های علمیه نجف اشرف و قم شاگردان بسیاری را در محفل درس خود پرورش داد، و آنان را به سرمنزل مقصود رسانید شاگردانی که هم اینک از اساتید و علمای بزرگ حوزه‌های عملیه بشمار می‌رود. و مدار تدریس و تألیف و تحقیق در حوزه‌ها بر وجود آنان می‌گردد.
نام برخی از شاگردان آن بزرگ که در نجف و قم از محضرش بهره برده‌اند: حضرات آیات میرزا جواد آقا تبریزی، مکارم شیرزای، جوادی آملی، آذری‌ قمی، سیدجعفر کریمی، محمدی گیلانی، لنگرودی، محمدهادی معرفت، سیدعلی محقق داماد یزدی، فیض، اسماعیل‌پور، قمشه‌ای، صالحی مازندرانی، قافی یزدی، پایانی، مجلسی اصفهانی.
شاگردان مرحوم آیت اله میرزاهاشم آملی در خلال تحصیل دست به قلم بوده و به ثبت و ضبط گفتار استاد پرداختند و از همین رهگذر است که فشرده سخنان ایشان همین اینک در دسترس دانش پژوهان قرار دارد برخی از تقریرات درس معظم له که به چاپ رسیده عبارت است از:
۱- المعالم الحاثوره فی‌ الطهاره: تقریرات درس طهارت (۶ جلد) نوشته محمدعلی اسماعیل‌پور .
۲- کشف الحقائق: تقریرات درس بیع و خیارات (۴ جلد) نوشته سید جعفر کریمی.
۳- مجمع‌ الافکار و مطرح الانظار: تقریرات کامل درس اصول از آغاز تا پایان درس تعادل و تراجیح (۵ جلد) نوشته محمدعلی اسماعیل‌پور قمشه‌ای.
۴- منتهی الافکار: تقریرات مباحث الفاظ (۱ جلد) نوشته محمدتقی مجلسی.
۵- تقریر الاصول: تقریرات مباحث الفاظ، نوشته ضیاءالدین نجفی.
۶- تحریرالاصول: تقریرات مباحث استصحاب و تعادل و تراجیح نوشته سیدعلی فرحی قمی.
 
اقامه نماز بر پیکر مطهر آیت‌ الله العظمی میرزا هاشم آملی توسط آیت‌ الله العظمی وحید خراسانی
آیت اله العظمی آملی در راه نشر و گسترش دانش آل محمد(ص) از هیچ کوششی فروگذار نکرد بیش از پنجاه سال به تدریس علوم اهل بیت همت گماشت و در کنار تدریس، به تألیف و تحقیق نیز دست یازدید و هماره بیش از تدریس مباحث طرح شده را به زیبائی نگاشته و پس از آن به القای درس می‌پرداخت که برخی از تألیفات ایشان از رهگذر همین خصیصه اکنون برجای مانده است، آنها عبارتند از:
۱- کتاب الطهاره ۲- کتاب الصلاه ۳- کتاب الصوم ۴- کتاب الرهن و الاجاره ۵- کتابُ العین ۶- خیارات ۷- رساله فی النیه ۸- تقریرات درس صلاه مرحوم آیت الله العظمی حایری ۹- تقریرات درس فته آیت الله آقاضیاء عراقی (صلات، اجاره، غصب، بیع و قضا) ۱۰- توضیح المسائل ۱۱- مناسک حج ۱۲- حاشیه بر عروه الوثقی ۱۳- بدایع الافکار، تقریرات درس اصول مرحوم محقق عراقی (۴ جلد) ۱۴- تقریرات درس اصول مرحوم آیت الله العظمی سیدابوالحسن اصفهانی ۱۵- حاشیه بر شرح چغمینی در علم هیئت ۱۶- حاشیه بر التحصیل بهمینار در حکمت منطق.
سرانجام آیت الله آملی پس از ۹۱ سال تلاش و کوشش در جهت احیاء و بزرگداشت شعائر دینی و پشت سر نهادن سکته ای ناقص و یک دوره بیماری، در عصر روز جمعه چهارم رمضان المبارک ۱۴۱۳ ق (۷ اسفند ۱۳۷۱ ش) بدرود حیات گفت و جهان علم و تقوا و فضیلت را در سوگ خویش عزادار ساخت. با اعلام خبر درگذشت ایشان، سیل اعلامیه ها و پیامهای تسلیت از سوی مراجع معظم تقلید، رهبر عالیقدر انقلاب، علمای اعلام، رؤسای قوای سه گانه، شخصیتها، نهادها، سازمانها، انجمنها و هیآت مذهبی صادر شد و همه از مقام و مراتب علمی آن شخصیت بزرگ تجلیل به عمل آوردند.
پیکر پاک آن اسوه علم و تندیس ایمان، عصر روز شنبه هشتم اسفند ۱۳۷۱ با حضور نمایندگان مقام معظم رهبری، و بیوت آیات عظام، تنی چند از وزیران و نمایندگان مجلس شورای اسلامی، شخصیتهای سیاسی و مذهبی کشور، بر روی دست دههاهزار نفر از علما و فضلای حوزه علمیه و مردم سوگوار قم و آمل به سوی صحن مطهر حضرت معصومه (س) تشییع شد و پس از اقامه نماز به امامت آیت اللّه وحید خراسانی، در مسجد بالاسر حرم مطهر حضرت معصومه به خاک سپرده شد.