خاطره‌نگاري جمعي

مستندسازی خاطرات جمعی یک ملّت از کوشش‌ مفیدی است که باعث هویت‌سازی و هویت‌یابی اجتماعی می‌گردد. به‌ویژه اگر از طریق تاریخ‌نگاری شفاهی، خاطرات لایه‌های زیرین جامعه و مردم کوچه و بازار ثبت شود؛ این امر باعث می‌گردد که در کنار تاریخ رسمی، بخش‌های دیگر فرهنگ جامعه نیز حفظ شود و در آینده مورد استفاده، اصلاح، یا قضاوت قرار گیرد. مقالۀ زیر به نکته‌های درخور توجهی در این زمینه اشاره کرده است.
 
تاريخ شفاهي (Oral History) روشي نوين در بين محققان تاريخ و علاقه‌مندان در ايران به شمار مي‌رود، هرچند سابقة فعاليت مراكز تاريخ شفاهي، كه تعداد آن بسيار محدود مي‌باشد، به بيش از دو دهه مي‌رسد.[1] بررسي نحوة شكل‌گيري اين مراكز و دامنة فعاليت آن‌ها نشان مي‌دهد كه جهت‌گيري و سمت و سوي عمدة فعاليت آن‌ها در چهارچوب مصاحبه با رجال، نخبگان يا فعالان شاخص در زمينه‌هاي مختلف مي‌باشد و به‌اصطلاح تاريخ شفاهي از بالا (Top to Buttom) را دنبال مي‌كنند.[2] اين نگاه به تاريخ شفاهي را مي‌توان با مرحلة اول رشد و گسترش آن در دنيا مقايسه نمود كه بين سال‌هاي 1960 ــ 1948 رخ داد[3] و قالب بيشتر مصاحبه‌ها در چارچوب مصاحبه با رجال شاخص با اولويت تاريخ سياسي بود.
نگاهي نقادانه به وضعيت فعلي تاريخ شفاهي در كشور مشخص مي‌سازد كه اين روش مهم پژوهشي و تاريخي، كه به خاطر ماهيت ميان‌رشته‌اي خود مورد توجه علوم مختلف مانند تاريخ، جامعه‌شناسي، علوم اجتماعي و... قرار دارد، هنوز از حصار خاطرات فردي، خودنوشت‌ها يا پروژه‌هاي جمعي محدود بيرون نيامده و از جنبة مهم آن، كه همانا تاريخ اجتماعي و كاركرد جمعي آن مي‌باشد، غفلت شده است. يكي از ابعاد اساسي و كاركردهاي مهم تاريخ شفاهي كه امروزه انجمن‌ها، مؤسسات، آرشيوها و محققان تاريخ شفاهي در دنيا به آن توجه نموده‌اند کارکرد جمعي خاطرات در جامعه است؛ به ويژه گروه‌هايي از جامعه كه كمتر در ديد عموم قرار گرفته‌اند. همان‌طوركه پل تامسپون[4] تاريخ‌شفاهيدان جامعه‌شناس معتقد است، تاريخ شفاهي شناساندن گروه‌هايي از لايه‌هاي زيرين جامعه مي‌باشد كه ناديده گرفته مي‌شوند و درگير كردن آن‌ها در كشف حقايق است؛[5] به نحوي كه آن‌ها بتوانند در ساختن تاريخ خودشان مداخله كنند و مورخ محسوب گردند.[6] اين درگير كردن از آن رو اهميت دارد كه خاطره‌نگاري جمعي و جمع‌آوري خاطرات گروه‌ها در شكل‌دهي، هويت‌يابي و بازسازي اجتماعي براساس تجربيات افراد سهم اساسي دارد؛[7] خاطراتي كه نظريه‌پرداز‌هاي تاريخ شفاهي به آن، به عنوان بخشي از فرهنگ جامعه كه بايد حفظ شود و به آينده منتقل گردد، توجه نموده[8] و در شناسايي و درك زمينه‌هاي گوناگون آن و مستند كردن نقاط ضعف و قوتش كوشيده‌‌اند.[9] نكته‌اي كه قبل از ورود به بحث اهميت خاطره‌نگاري جمعي شايستة بررسي مي‌باشد اصطلاح تاريخ رسمي (Dominant History) و تاريخ غيررسمي مي‌باشد.
منظور از تاريخ رسمي آن دسته از مباحثي است كه رسانه‌ها، كتب و كليه ابزارهاي در دست سياست حاكم، تبليغ يا به آن استناد مي‌كنند و ممكن است ماهيت ايدئولوژيك و انعطاف‌ناپذيري نيز داشته باشد.[10] قطعاً گروه‌هايي كه در چارچوب تعاريف رسمي و قرائت‌هاي واحد اين نوع نگرش نمي‌گنجند، آثاري از آنان نيز بر جاي نمي‌ماند يا به صورت ناقص و محدود در جامعه پراكنده مي‌شود. اينجاست كه تاريخ شفاهي به علت دامنة معنايي و كاركردهاي گستردة خود مي‌تواند تعارض بين تاريخ و اهداف سياسي و... را حل نمايد[11] و بدين صورت شكل ديگري از تاريخ، كه به اصطلاح تاريخ غير رسمي ناميده مي‌شود، مطرح گردد.
همان‌طوركه گفته شد، تاريخ شفاهي به علت ماهيت بین رشته‌ای که در جامعه دارد، می‌تواند حوادث روزمره، حوادث ثبت‌شده و نشده در گذشته، موضوعات اجتماعي مختلف، بافت جمعيت شهرها، مردم‌شناسي، خاطرات خانوادگي، آداب و رسوم، فولكلور و... را دربرگیرد و آن را تشریح، تحلیل و تبیین نمايد. بدیهی است که این‌ها موضوعاتي است كه جمع و جامعه با آن درگير مي‌باشد و لازم است تمام لایه‌های برین و زیرین آن موشکافی شود. و این مهم، جايگاه خاطره‌نگاري جمعي را در تاريخ شفاهي آشكار مي‌سازد.[12] اين تأثيرگذاري در ارتباط بين خاطرات فردي و اجتماعي و استفاده از آن در زنده كردن خاطرات گذشته در حال و بهره‌برداري از آن‌ها در فرهنگ‌سازي و هويت‌سازي به منظور ايجاد تعادل و در جستجوي زيستي بهتر متبلور مي‌گردد.[13]
خاطره‌نگاري جمعي در برقراري ارتباط بين جوامع كوچك همگون[14] يا ايجاد همسازگاري بين گروه‌هاي ناهمگون با جامعة مادر مؤثر است؛[15] ارتباطي كه از طريق مجموعه‌هاي ضد و نقيض و همگون از ارتباطات جامعه با گذشته و تقويت مجموعه‌هاي تاريخ شفاهي حاصل می‌شود.[16] به همان نسبت كه اين سبك از تاريخ‌نگاری همواره دامنه‌هاي موضوعي جديد را مطرح مي‌كند و رهيافت‌هاي نو را پيش روي محققان و پژوهشگران قرار مي‌دهد، مي‌توان از آن در ساخت تاريخ حرفه‌اي و غيرحرفه‌اي استفاده نمود.[17] اصطلاح تاريخ حرفه‌اي و غير حرفه‌اي از مباحث مورد اختلاف در ميان مورخان مي‌باشد؛ بين آن‌هايي كه نوشتن تاريخ را به تفكرات و اما و اگرهاي ديدگاه‌هاي خاص منحصر مي‌دانند و آن‌هايي كه به عموميت تاريخ معتقدند و در شمار طرفداران تاريخ شفاهي به شمار مي‌روند.
تاريخ‌نگاري‌هاي جمعي به علت ماهيت گستردة خود با مشكلاتي روبه‌روست كه آن را در قبال كاركرد خود دچار ضعف مي‌نمايد. جدا از اين ايراداتي كه در بحث مورد اعتماد نبودن خاطرات و ضعف منابع شفاهي مطرح مي‌گردد،[18] محدود كردن زمينه‌هاي كاري تاريخ شفاهي، با توجه به گفتمان‌هاي رايج و غالب در جامعه به‌ويژه زماني كه به ايدئولوژي ممزوج مي‌باشد، بحث انتقال صحيح خاطرات از گذشته به حال و آينده را دچار خدشه مي‌نمايد،[19] خصوصاً زماني كه اين خاطرات استفادة كاربردي در زمان حال داشته باشد. بااين‌حال تاريخ شفاهي به خاطر طبيعت فعال، ماهيت سيال و گسترة موضوعي متنوعي كه دارد وظيفة خطيري را بر عهدة تاريخ شفاهيدانان، به عنوان اطلاع‌رسانان تاريخي به مردم، گذاشته است. اعتقاد به اينكه بسياري از وقايع و حوادث تاريخي ــ اجتماعي بدون برجا گذاشتن نشانه‌اي از بين رفته يا تأثيرات محدودي از خود بر جاي گذاشته‌ و اين تأثيرات محدود به وسيله تعداد كمي از افراد كه آن را مشاهده يا تجربه نموده‌اند منتقل و به خاطر آورده شده و قسمت كمي از حجم خاطرات ثبت و نگهداري مي‌گردد كه همين مقدار نيز در آرشيوها به صورت محدود در اختيار محققان قرار مي‌گيرد[20] مشخص مي‌سازد چه مقدار كمي از اطلاعات به دست استفاده‌كنندگان مي‌رسد و در نظر بگيريم اگر اين اطلاعات بخواهد از كانال‌هاي رسمي ثبت و ضبط شود چه مقدار ممكن است ريزش اطلاعات وجود داشته باشد. زماني كه صحبت از فرهنگ و تاريخ يك كشور مي‌شود تمام اجزاي آن از پايين‌ترين طبقات تا بالاترين افراد، گروه‌هاي مختلف سياسي موافق يا مخالف، اقليت‌هاي ديني، انجمن‌هاي مذهبي، اجتماعي و... را در جامعه شامل مي‌شود و سياست‌هاي متناسب براي انتقال آن بايد با كنار گذاشتن محدوديت‌ها انجام شود.[21]جايگاه مؤسسات و مراكز غيردولتي يا انستيتوهاي تخصصي در اينجا بارزتر مي‌شود؛ به ويژه زماني كه آن‌ها مي‌توانند فارغ از هرگونه گرايش‌ها يا كاركردهاي سياسي، با اهداف فرهنگي وظايف خود را انجام دهند و زمينه‌هاي حفظ اطلاعات وقايعي را فراهم نمايند كه ممكن است هيچ‌گاه از تريبون‌هاي رسمي راجع به آن صحبت نشود يا از امكانات ملّي دولتي برخوردار نگردد.
در واقع از ويژگي‌هاي مهم خاطره‌نگاري جمعي ارتباط با مردم عادي، گروه‌ها، حوادث، روش‌هاي زندگي و مهاجرت‌هايي است كه امكان دارد به دليل بي‌سوادي، ممانعت دولت‌ها، سهل‌انگاري‌ها يا فشارهاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي، دربارة آن‌ها نوشته‌اي نيامده باشد.[22] ماهيت غيرآكادميك بودن تاريخ شفاهي، به‌رغم همة نظريه‌هايي كه براي تئوريزه كردن آن داده مي‌شود، در عين حالي كه به روش‌مند بودن آن در وقايع‌نگاري تاريخي خللي وارد نمي‌آورد،[23] اين امكان را فراهم مي‌آورد كه بسياري، خودآگاهانه به مستندسازي تاريخ خود اقدام نمايند و رهيافت جديدي را براي درك بهتر جامعه و تاريخ فراهم سازند. از كاركردهاي دیگر مهم خاطره‌نگاري‌هاي جمعي آسان‌سازي تاريخ است. يكي از مشكلات فراروي علم تاريخ كه اقبال نسبت به آن را دچار مشكل نموده، مسألة سطحي بودن كتاب‌هاي عمومي در تاريخ و مشكل بودن فهم كتاب‌هاي باارزش براي عموم مي‌باشد. در واقع يكجانگري منابع به نحوي كه هم اطلاعات دقيق و باارزش تاريخي داشته باشد و هم براي جامعة مخاطبان خود جذاب باشد كار مشكلي است كه كمتر در كشور ما به آن توجه شده است. به همين دليل است كه درس تاريخ در مدارس ما در سطوح مختلف در وضعيت مطلوبي برقرار ندارد و ميزان ياد نگرفتن و درك نكردن آن با درسي مانند رياضي در يك رديف مي‌باشد. اين زنگ خطري براي نسل آيندۀ ما به شمار مي‌رود كه نتوانند بين گذشته، حال و آيندۀ خود ارتباط برقرار كنند و آن‌ها را با هم تلفيق نمايد. نداشتن درك صحيح از گذشته، فقدان واقع‌نگري نسبت به حال و ناتواني براي انتقال گذشته و حال به آينده گسست‌هاي فرهنگي را به‌وجود مي‌آورد كه پيامدهاي منفي زيادي را در جامعه ايجاد مي‌كند. ايجاد رابطه‌اي منطقي براي زنده‌سازي تاريخ گذشته و آوردن حقايق تاريخي در قالب‌هاي جذاب تلويزيوني يا انتشاراتي، ميزگردهاي جمعي، بازنگري در كتب درسي مدارس، چاپ كتب خاطرات مستند به حقايق و مدارك تاريخي، انجام دادن طرح‌هاي متعدد در زمينه‌هايي كه كمبود اطلاعات وجود دارند مي‌تواند بسياري از مشكلات را كاهش دهد، و از مواردي است كه مي‌تواند جايگاه تاريخ شفاهي را پر رنگ‌تر نمايد، و از آن به عنوان پلي بين ناگفته‌هاي گذشته و طالبان حقيقت در حال استفاده شود تا در آينده ابهامي باقي نماند.
تاريخ شفاهي مي‌تواند دركي انتقادي از گذشته فراهم نمايد؛ دركي كه عموم را براي شركت و تأثيرگذاري در آفريدن تاريخشان درگير سازد[24] و به آنان در برگرداندن لحظات حساس و فراهم‌آوري تصور دورنمايي از تاريخ گذشته‌ كمك نمايد.[25]  علاوه بر كاركرد عمومي تاريخ شفاهي، مي‌تواند بنا به اهداف و نيات استفاده‌كنندگان، ماهيت حكومتي نيز در خاطره‌نگاري جمعي وجود داشته باشد. هرچند بسياري از طرح‌‌هاي تاريخ شفاهي را در خارج از كشور، بخش خصوصي انجام مي‌دهد، پشت آن حمايت‌هاي مالي حكومتي وجود دارد كه البته نمي‌توان به ديد منفي نسبت به اين مسأله نگاه كرد. بسياري از حكومت‌ها، به ويژه كشورهاي مهاجرپذير، با معضلات بسياري در زمينة مهاجرت مردم از ساير كشورها مواجه‌اند و براي رفع اين معضل از نظر مباينت‌هاي فرهنگي، كه ممكن است به رويارويي بين فرهنگ‌ها منجر شود، طرح‌‌هاي تاريخ شفاهي بسياري را انجام مي‌دهند. به طور نمونه استراليا در چند سال اخير يكي از كشورهاي مهاجرپذير به شمار ‌آمده كه با معضلاتي مانند تفاوت‌هاي فرهنگي دو جامعة متفاوت مواجه بوده و به منظور كاهش اين التهابات، به اجراي طرح‌‌هاي تاريخ شفاهي در مورد مهاجران اقدام نموده كه نمونۀ بارز آن ورود مهاجران افغاني و ساخت برنامه‌هايي دربارة آن‌هاست.
علاوه بر مهاجران، اقليت‌هاي مذهبي نيز، به عنوان گروه‌هاي اجتماعي قدرتمند و تأثيرگذار بر جامعه، اهميت ويژه‌اي در اولويت‌هاي تاريخ شفاهي دارند. دولت‌ها با حمايت از اين مجموعه خاطره‌نگاري، ضمن شناسايي و مستندسازي وضع موجود آن‌ها، موارد اختلاف و نارضايتي‌ها را شناسايي مي‌كنند و در رفع يا كاهش سطح آن مي‌كوشند كه اين مسأله از كاربردهاي مهم تاريخ شفاهي در زمان حال مي‌باشد. در نهايت مي‌توان گفت كه تاريخ شفاهي راهي براي دموكراتيك كردن تاريخ است.[26] و همين جمله گوياي اهميت بسزاي تاريخ شفاهي مي‌باشد.
 
نتيجه:
در اين مجال كوتاه سعي شد تا اندكي از اهميت خاطره‌نگاري جمعي و جايگاه آن در جامعه بررسي شود و در قالب اصطلاحاتي از قبيل تاريخ رسمي و غير رسمي، تاريخ حرفه‌اي و غير حرفه‌اي، تاريخ‌نگاري فردي و تاريخ‌نگاري جمعي مورد واگويه قرار گيرد. تاريخ شفاهي تعامل فرهنگي مستقيم بين افراد مختلف جامعه است كه عمل‌ها و عكس‌العمل‌هايي برهم دارند، و مي‌تواند تأثيرات بسياري در جنبه‌هاي مختلف سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي داشته باشد. به ويژه در جوامعي مانند جامعة ما كه فرهنگ شفاهي رواج بيشتري نسبت به مكتوب كردن خاطرات دارد مي‌تواند بسيار به كار رود. درگير كردن افراد يك گروه از جامعه در سرنوشت تاريخي خود و مستندسازي اطلاعات تاريخي آن‌ها، ضمن اينكه قسمتي از تاريخ يك قوم را حفظ مي‌نمايد، بعضي از شبهات را در مورد خاطرات فردي نيز از بين مي‌برد. اين ويژگي فرهنگ جامعۀ ما كه نوعي خودسانسوري و تا حدودي بزرگ‌بيني را به همراه دارد باعث مي‌شود خاطرات را هميشه با نوعي وسواس و دقت ضبط نماييم و انجام دادن كارهاي گروهي مي‌تواند تأثيرات منفي احتمالي را در مستندسازي‌هاي تاريخي كاهش دهد. به علاوه زمينه‌هاي كارهاي ضبط خاطرات جمعي در كشور ما به علت دارا بودن فرهنگ غني و موقعيت خاص جغرافيايي و سياسي بسيار فراهم است و شايد بسياري از موضوعاتي كه كشورهاي ديگر به صورت مجزا در طرح‌‌هاي تاريخ شفاهي خود انجام مي‌دهند ما بتوانیم به صورت يكجا انجام دهيم و از آن‌ها استفاده كنيم.
آداب و رسوم، فولكلور، تاريخ اجتماعي، مشاغل، اقليت‌هاي نژادي، حوادث و وقايع سياسي، گروه‌هاي سياسي، احزاب، انجمن‌ها، موزه‌ها، مستندسازي محلات و شهرها، مهاجران و صدها موضوع ديگر مي‌تواند به عنوان موضوعات اصلي مورد توجه طرح‌‌هاي ضبط خاطرات جمعي قرار گيرد. خاطرات، ضمن مستندسازي گذشته و استفادة تحقيقاتي در حال، زمينة فراهم‌آوري اطلاعات دقيق براي برنامه‌ريزي در آينده را فراهم مي‌نمايد. نبايد از ياد ببريم كه تاريخ شفاهي، به علت محدود نبودن در چارچوب قرائت‌هاي رسمي و تعريف‌شده، امكان انتقال سادة اطلاعات باارزش از طريق ابزار در دسترس، و جامعيت در سطوح ديگر، قابليت‌هاي بسياري در ثبت و ضبط و انتقال هويت يك نسل از جامعه به نسل بعدي به منظور بسترسازي براي برنامه‌ريزي‌هاي بلندمدت فرهنگي دارد و مي‌توان هم‌زمان از آن، هم در چارچوب كانال‌هاي رسمي و هم غيررسمي استفاده نمود.
 
پي‌نوشت‌ها

 
________________________________________
* كارشناس تاريخ شفاهي.
[1]ــ از مراكز مهم تاريخ شفاهي كه هم‌اكنون در ايران فعاليت مي‌كنند مي‌توان به سازمان اسناد ملّي ايران، مركز اسناد انقلاب اسلامي، دفتر ادبيات انقلاب اسلامي، مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران و سازمان كتابخانه‌ها، موزه‌ها و مركز اسناد آستان قدس رضوي اشاره نمود. براي اطلاع بيشتر در مورد اين مراكز رك: ابوالفضل حسن‌آبادي، تاريخ شفاهي در ايران، مشهد، سازمان كتابخانه‌ها، موزه‌ها و مركز اسناد آستان قدس رضوي، صص 16 ــ 12
[2]ــ به طور مثال مركز اسناد انقلاب اسلامي در مورد انقلاب اسلامي و بيشتر با رجال، دفتر ادبيات انقلاب اسلامي در مورد انقلاب اسلامي، سازمان اسناد با نخبگان در زمينه‌هاي متنوع، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌هاي معاصر با رجال و نخبگان سياسي دورة پهلوي اول و دوم مصاحبه مي‌نمايند و فقط آرشيو تاريخ شفاهي كتابخانه مركزي آستان قدس تنوع بيشتري در اين زمينه دارد و در زمينه‌هاي اجتماعي نيز كارهايي مانند مشاغل و محلات انجام داده است.
[3]ــ اولين نسل تاريخ شفاهيدانان حرفه‌اي به وسيلة آلن نوينز (Allan Nevins) و لوييز استار (Luis Star) رهبري شدند كه بر جمع‌آوري مجموعه‌هاي نوشته‌نشده از افراد مشهور و اطلاعات ناگفته از آنان براي آينده تأكيد مي‌كردند.
David K.Dunway, The Interdisciplinarity of Oral History,  Come in Oral History An Interdisciplinarity Anthology, Edited by David K.Dunway and willa K.Baum, Second Edition, Altamira press, 1996, p8
[4]ــ پل تامسون از بزرگان تاريخ شفاهي و پايه‌گذاران استفاده از تاريخ شفاهي در تحقيقات جامعه‌شناسي مي‌باشد و آثار با ارزشي را از خود به جاي گذاشته است. از ميان آثار مهم او مي‌توان به «Voice of the Past» اشاره نمود كه او در سال 2007 به چاپ رساند.
[5]- The Oral History Reader, Edited By Robert Perks and Alistar Thompson, second Edition, London, Routhadge, 2006, p. 32
اين نوع تاريخ، كه اصطلاحاً از آن با عنوان Oral History from Below نام برده مي‌شود، از دهة 1960 به بعد شروع شده و روزبه‌روز تكامل بيشتري يافته است.
[6]- Popular Mernory Group, Popular Memory Theory, Politics, Method, come in Oral History Reader, p. 46
[7]- Veronica Sale, the Meaning oF Remembering in the Citizenship Construction- Northeastern Migrants Which Went up the Social in Saopaulo, come in Crossroads of History, Experience, Memory, Orality, (X1 th International Oral History Conference) International Oral History Association in Collaboration with Department of History At Boqazici University Istanbul, Turkey, 2000, Volume1, p. 284
[8]- Elizabeth Laporsky Kennedy, "Telling Tales, Oral History and the Construction of Pre-stonewal History, come in Crossroads of History, Experience, Memory, Orality,( X1 th International Oral History Conference) International Oral History Association in Collaboration with Department of History At Boqazici University Istanbul, Turkey, 2000, Volume1, p. 278
[9]- L. Passerini, "Italian Working-Class Culture Between the Wars", International journal of Oral History, 1980, Vol. 1, p. 4-27.
[10]- Popular Memory Group, Popular Memory, Theory, Politic, Method, p. 45
[11]- Ibid, P. 49
[12]- The Oral History Reader, Edited by Robert Perks and Alistar Thompson, p. 15
[13]- Anzak Memories, Putting Popular Memory Theory into Practice in Austeria, Come in Oral History Reader,  p. 245
[14]- Paul Thompson, Voice of the Past, Third Edition, Oxford University Press, 2000, p. 15
[15]- Punso Afolayan, Re-Presenting the Past to Re-Present the Present History, Social Memory and Politics in Modern Nigeria, Come in Crossroads of History Experience, Memory, Orality, Volume2, p. 675
[16]- J. Chesneax, Past and Future or What Is History, London, Thames, Hudson, 1978, p. 11
[17]- Popular Memory Group, Popular Memory Theory, Politics, Method, p. 20
[18]- William Culter Accuracy in Oral History Interviewing Historical Methods Newsletter, 1970, no. 3, pp. 1.11
[19]- Satya Jit Gupta "Oral History of Casual work in a Third World City" Live Experience of Calcuttas Urban Port, Come in Crossroads History, Experience, Memory ,Orality, p. 252
[20]- Donald Ritchie, Doing Oral History, Oxford University press 2003, p. 1
[21]- Paul Thompson, Voice of the Past, p. 10
[22]ــ ابوالفضل حسن‌آبادي، همان، ص 20
[23]- http://www. Fib. Uba.ar/ Institues/ ragnani/ historal – iohahtml
[24]- Ronald Gerele "Preface" Envelopes of Sound: the Art of Oral History, 2nd ed Chicgo: Precedent Publicating, 1985, P. 85 
[25]- Frisch, Michael, "Oral History and Hard Times, In a Shared Authority: Essays on the Craft Meaning of Oral and Public History (Albany. NY: Statue University of New York Press, 1990, p.11
[26]- Ronald J. Gerele, Interviewed by Studs Tarkel, Its Not the Song, It’s the Singing: Panel Discussion on Oral History, Ronald J. Gerele Envelopes of Sounds the Art of Oral History ,2nd , ed. chicagos precedent publishing, 1985 , P. 87