اسلام در برابر استعمار و اشغالگري

اسلام در برابر استعمار و اشغالگري

يك نگاه كوتاه به تاريخ معاصر عراق و يك كاوش مختصر از جريان بزرگترين مقاومت و مبارزه اي كه امت اسلامي در اوائل قرن بيستم در مقابله با اشغالگران انگليسي در آن سرزمين آغاز كردند ، عوامل تغافل و تجاهل سلطه گرايي را آشكار مي كند.
  استعمار در دو قرن اخیر
تاريخ روابط بين الملل در دو قرن اخير هميشه با دو عامل تغافل و تجاهل همراه بوده است. اين غفلت و جهل از آنجا ناشي مي شود كه نيروهاي استكباري حقانيت و قدرت هاي غيرملموس مردم و كشورهاي مورد تهاجم خود را درنظر نمي گيرند و انگيزه هاي سلطه گرائي چشم آنان را به واقعيت ها و عوامل اجتماعي محيط كور مي كند. تجددگرائي (مدرنيته) و فن آوري همان قدر كه مسير و ديدگاه ها و زيرساخت هاي نوين ايجاد مي كند همان اندازه نيز به علت محدوديت هاي فكري، معرفتي و تعصبات ذاتي خود از درك حقايق عالي غفلت مي ورزد و اين به يك نوع تجاهل و خشكي مغز منجر مي شود كه به صورت پرده اي درون را از برون دورتر مي كند.
در عصر ما، جنگ به صورت يك بازي درآمده است، حقايق و واقعيات تلفات جنگ و اشغالگري و مصيبت هاي وارده به مردم و مقاومت آنان در رويارويي با قدرت هاي موجود به صحنه انگاره سازي تبديل گرديده است و پوشش روزانه ولي غيركامل اين وقايع به صورت تصوير جايگزين تاريخ شده است. يكي از اين تصاوير و شبهات مفهوم «تاريخ فوري» يا «تاريخ آني و لحظه اي» است. نه تنها حد متوسط افق آگاهي و سواد تاريخي شهروندان جامعه مدرن ما از چندسال تجاوز نمي كند، بلكه گذشته و تاريخ به طور كلي از گفتمان دولتمردان و دست اندركاران حاكم بر سرنوشت ما حذف شده است. تعجب نيست كه بسياري از انسان هاي امروز از واقعيات و آنچه كه با آن آشنايي دارند دورافتاده و بيزارند و هرآن به جستجوي آنچه كه بديهي و واضح است گرايش دارند.
يك نگاه كوتاه به تاريخ معاصر عراق و يك كاوش مختصر از جريان بزرگترين مقاومت و مبارزه اي كه امت اسلامي در اوائل قرن بيستم در مقابله با اشغالگران انگليسي در آن سرزمين آغاز كردند اين عوامل تغافل و تجاهل سلطه گرايي را آشكار مي كند. اين تجربه تاريخي و سياسي هم چنين نشان مي دهد كه چگونه دنياي اسلام و رهبري طبقه روحانيون متفكر و مجاهد عراق و ايران در يك جبهه واحد نقشه هاي استكبار جهاني آن روز را برملا كرده و با امپراتوري انگليس و ابرقدرت روز و حكومت هاي دست نشانده آن دست و پنجه نرم كردند.
در تيرماه 1299 شمسي هجري مطابق با ژوئيه 1920 ميلادي مردم عراق به رهبري مرجع تقليد آن زمان آيت ا...العظمي ميرزامحمدتقي شيرازي عليه استعمار بريتانيا و اشغالگران انگليسي آن سرزمين قيام كردند. كشور مسلمان عراق كه تا آغاز جنگ جهاني اول به عنوان يكي از ايالات متعلق به امپراتوري عثماني اداره مي شد در اين جنگ مورد حمله قواي انگليسي قرار گرفت. امپراتوري انگليس به منظور حفظ منافع استعماري خود در هند و در راستاي گسترش نفوذ بيشتر خود در خاورميانه به بهانه آزادي اعراب از يوغ امپراتوري عثماني عراق را اشغال كرده و سران اعراب به ويژه شريف حسين حاكم حجاز را عليه عثماني ها به جنگ تحريك كرد و طولي نكشيد كه اعراب مسلمان با عثماني هاي مسلمان به زدوخورد پرداختند. در قراردادي كه اداره مستعمرات انگليس در لندن با شريف حسين منعقد و امضا كرده بود، قرار بود پس از خاتمه جنگ جهاني و پيروزي متفقين عليه عثماني ها، اعراب استقلال خود را به دست آورده و يك كشور واحد عربي كه شامل عراق و سوريه و اردن و فلسطين و لبنان و حجاز باشد تحت پادشاهي شريف حسين به وجود آيد. ولي اين قرارداد با شريف حسين چيزي جز يك حيله استعماري نبود و درحقيقت سران ملي گراي اعراب و رؤساي طوائف عربي فريب امپراتوري انگليس را خورده و به تله افتاده بودند. با شكست عثماني ها و پايان جنگ جهاني اول در 1918 ميلادي طبق قرارداد پاريس، كشورهاي عربي به اشغال قواي انگليس و فرانسه درآمدند و در سال 1921 با موافقت «جامعه ملل» عراق و فلسطين و اردن تحت قيمومت امپراتوري انگليس و سوريه و لبنان تحت اداره امپراتوري فرانسه قرار گرفتند.
مبارزه مردم مسلمان عراق براي اخراج قواي اشغالگر انگليسي و تاسيس يك نظام مستقل اسلامي در آن كشور از آغاز جنگ جهاني اول تحت رهبري علماي حوزه هاي علمي نجف، كربلا و كاظمين آغاز گرديد و در دهه 1920 با حوزه علمي قم ارتباط پيدا كرد. آيت ا...العظمي محمدتقي شيرازي در فتواي خود اعلام كرد هيچ مسلماني نبايد فرد غيرمسلمان را به عنوان حاكم خود انتخاب كند و از تمام ساكنان عراق چه شيعه و چه سني و حتي مسيحي و يهودي دعوت كرد كه براي مبارزه با قواي اشغالگر انگليسي در يك صف متحد به مبارزه پردازند. در قيام بزرگ سال 1920 كه عليه استعمار انگليس صورت گرفت و آسيب فوق العاده اي به قواي اشغالگر انگليسي وارد شد، درحدود بيست هزارنفر از مردم عراق قتل عام شدند و اين يكي از بزرگترين مصيبت هايي بود كه بيگانگان به مردم عراق وارد كردند. در يادداشتي كه وزارت خارجه انگليس در 15 دسامبر 1922 به طور سري درباره احساسات مردم عراق تهيه كرده، آمده است كه اگر كناره گيري دولت انگليس از امور عراق معلوم شود «90درصد مردم اين كشور از ترك ها پشتيباني كرده و 10درصد بقيه نيز از عراق خارج شده و در كشورهاي همجوار عليه انگليس مبارزه خواهند كرد.» تصميم انگليس به ادامه اشغال خود در عراق و مبارزه با حوزه علميه نجف دلائل مختلفي داشت: عقب نشيني در عراق، منافع انگليس در اردن و قشون فرانسه در سوريه را به خطر مي انداخت و از تصرف فلسطين جلوگيري مي كرد و علاوه بر اينها هرگونه ضعف انگليس در عراق به بسيج و اتحاد مسلمانان در حجاز، مصر و عراق منتهي مي شد.
بالاتر از همه با اكتشاف منابع نفتي در ايران و عراق، امپراتوري انگليس به اهميت استراتژيكي انرژي جهت سوخت ناوگان و زيرساخت هاي صنعتي خود واقف بود.
آيت ا...العظمي شيرازي در اواخر سال 1920 به رحمت ايزدي پيوست و بلافاصله آيات عظام شريعت اصفهاني و ميرزامحمدحسين نائيني از حوزه علميه نجف، رهبري مبارزات مردم عراق را عليه استعمار بريتانيا و اشغالگران انگليسي به ترتيب به عهده گرفتند. وقتي كه قواي وهابي به تحريك خارجي ها جنوب عراق را مورد حمله قرار دادند و نگراني فوق العاده اي بين مردم به وجود آمد، اصفهاني و نائيني هردو به آيت ا...شيخ محمدمهدي خالصي كه يكي از مراجع تقليد مقيم كاظمين بود تلگراف كرده و از او جهت تجمع عمومي و مذاكره در كربلا دعوت كردند. در همايش عظيمي كه در آن زمان در كربلا تشكيل شد بيش از سيصدهزارنفر از مردم و بيش از دو هزاروپانصد نفر از رؤساي طوايف مختلف عراق براي مبارزه با انگليس و پشتيباني از رهبري علماء شركت و با صدور بيانيه اي تائيد كردند كه به مقاومت و مبارزات خود عليه هرگونه دخالت بيگانگان در امور عراق ادامه خواهند داد.
اعتراضات و مقاومت عراق
مبارزات مردم عراق عليه اشغالگران انگليسي به قدري دامنه دار و محكم بود كه امپراتوري انگليس جهت جلوگيري از انقلاب اسلامي عراق تصميم گرفت از قيمومت رسمي عراق دست كشيده و فيصل يكي از فرزندان شريف حسين را به پادشاهي عراق منصوب كند. بدين ترتيب عراق به ظاهر از قيمومت به يك نظام و كشور سلطنتي تحت نفوذ لندن منتقل شد ولي طبق قراردادي كه انگليس با فيصل در سال 1922 ميلادي امضا كرد تمام حقوق و مزاياي متعلق به امپراتوري انگليس در باطن حفظ گرديد. انتصاب فيصل به پادشاهي و تاسيس نظام سلطنتي توسط انگليس نه تنها از نارضايتي ها و مقاومت مردم نكاست بلكه شعله اعتراضات و مقاومت را عليه دست نشاندگان لندن گسترش داد.
قرارداد منعقده بين فيصل و انگليس به لندن اجازه مي داد كه مشاوران دولتي عراق از طرف انگليس انتخاب شوند و امور مربوط به روابط خارجي، ماليه و دارايي و ارتش عراق در دست امپراتوري بريتانيا باقي بماند. براي اينكه چنين قراردادي مشروعيت پيدا كرده و صورت قانوني به خود بگيرد مقامات انگليسي و فيصل تصميم گرفتند مجلس نمايندگان تشكيل دهند ولي ضربت اوليه به سلطنت فيصل موقعي وارد شد كه آيات عظام حوزه هاي علميه عراق شركت در انتخابات براي تشكيل چنين مجلسي را تحريم كردند. فتواي مشترك شريعت اصفهاني، ميرزامحمدحسين نائيني و شيخ مهدي خالصي شركت مردم عراق را در اين انتخابات منع كرد زيرا چنين انتخاباتي تحت شرايط نفوذ انگليس نامشروع و غيرقانوني محسوب مي شد.
عدم سازش علما با فيصل و درخواست خروج انگليس از عراق و غيرقانوني بودن انتخابات از نظر مراجع تقليد در نجف و ساير شهرهاي عراق مانند كربلا و كاظمين باعث شد كه به دستور و فشار مقامات انگليسي دو تن از روحانيون عراق، شيخ محمد خالصي زاده (يكي از فرزندان آيت ا...حاج شيخ مهدي خالصي) و سيدمحمد صدر (يكي از فرزندان آيت ا...سيدحسن صدر) به ايران تبعيد شوند و در تابستان 1923 خود آيت ا...حاج شيخ مهدي خالصي به حجاز فرستاده شد. در اعتراض به خروج و تبعيد اين روحانيون، آيات عظام شريعت اصفهاني و نائيني به همراه عده زيادي از روحانيون تصميم گرفتند كه عراق را ترك كرده و به حوزه قم در ايران مهاجرت كنند. مهاجرت دسته جمعي علماي عراق به قم احساسات ضدانگليسي را در ايران و عراق افزايش مي دهد و اين آغاز تشكيل كميته هاي ضداشغالگري در ايران و اعتراض به تروريسم انگليس در عراق است. ورود علماي عراق به ايران مصادف با دوران تاسيس حوزه علميه قم تحت رهبري آيت ا...العظمي شيخ عبدالكريم حائري است. اين دوره هم چنين مصادف با تبعيد احمدشاه قاجار به اروپا و فعاليت رضاخان پهلوي معروف به سردار سپه براي تغيير سلطنت و جابجايي قدرت در ايران است.
مرجعیت مجاهدین
مجاهديني مانند آيت ا...سيدحسن مدرس نيز در ايران از انعقاد قرارداد 1918 ايران و انگليس در زمان وثوق الدوله جلوگيري كرده و با ديكتاتوري رضاخان به مبارزه مي پردازد. فعاليت ضداستعماري و سياسي بسياري از علماي بزرگ ايران مانند آيت ا...سيدابوالقاسم كاشاني و آيت ا...العظمي سيدشهاب الدين مرعشي نجفي همگي با مبارزه عليه اشغالگران انگليسي در عراق آغاز گرديده و آبياري شده است.
امپراتوري انگليس در دو دهه آغاز قرن بيستم به طور بي سابقه اي از اتحاد علماي عراق و ايران و هم چنين از اتحاد امت اسلامي دو كشور وحشت داشت و يادداشت هاي وزارت خارجه انگليس و نظريات ماموران انگليسي در تهران و بغداد اين موضوع را تاييد مي كند. تجاوزات خصمانه نظامي انگليس و به طور كلي قدرت هاي اروپايي در دهه 1920 عليه امت اسلامي در خاورميانه و منطقه آفريقاي شمالي، ظهور حكومت هاي ديكتاتوري و فاشيستي مانند رضاخان پهلوي در ايران و كمال آتاتورك در تركيه، تقسيم سرزمين هاي عربي به واحدهاي كوچك «ملت- دولت»، و انتصاب خاندان هاي سلطنتي و رژيم هاي دست نشانده مختلف در اين كشورها، همگي به منظور سركوب نهال هاي مردم سالاري و جلوگيري از پرورش و تشكيل هرگونه نظام انقلابي اسلامي بود كه احتمال مي رفت الگوهاي تجويزشده غرب را به چالش طلبد.
علي رغم اعلام استقلال عراق توسط انگليس در 1932ميلادي، الگوي نظام سلطنتي كه امپراتوري انگليس پس از اشغال عراق و دوران قيمومت براي آن كشور تجويز كرده بود نتوانست مشروعيتي كسب كرده و دوام يابد. در 1958ميلادي رژيم پادشاهي عراق در نتيجه شورش گروهي از افسران ارتش آن كشور منقرض گرديد و اين آغاز دوران حكومت حزب بعث و ملي گرايان عراق بود كه با خون ريزي ها و كودتاهاي مختلف و ستمگري هاي مداوم تا رژيم صدام حسين و حملات آمريكا و انگليس به آن كشور ادامه پيدا مي كند.
در آغاز قرن بيستم انگليس بزرگترين و قدرتمندترين امپراتوري دنيا بود. در 1920 ميلادي وقتي كه قواي انگليس اشغال عراق را تكميل كردند، در لندن سياستمداري پيدا نمي شد كه باور كند كه اين امپراتوري در حقيقت درحال افول است. تا چه حد سياستگذاران امروز آمريكايي از مسيري كه امپراتوري انگليس در عراق طي كرد اطلاع صحيح دارند؟ و يا اينكه سياستمداران امروزي انگليس، آمريكا را به سرابي مي كشند كه خود يكبار تجربه كرده اند؟ آيا وحدت امت اسلامي بين ايران و عراق محكم تر خواهد بود؟ آيا جنبش امت اسلامي بهترين و عالي ترين نمونه تحرك جامعه مدني نيست؟
  
 منبع:  keyhannews.ir