واكاوي ماجراي طبس، معجزه صحرا

واكاوي ماجراي طبس، معجزه صحرا

شايد از همين رو هم باشد كه خاطره پنجم ارديبهشت سال ۱۳۵۹ براي مردم ايران فراموش نشدني و به ياد ماندني است. ۲۴ سال پيش در چنين روزي حمله نظامي آمريكا به صحراي طبس، با دخالت عوامل غير انساني به شكست آنان منتهي شد و اهميت اين روز براي مردم ايران همين مسأله نابودي و ناكامي يكي از پيچيده ترين عملياتهاي نظامي آمريكا است كه علت شكست آن حادثه اي بود كه هرگز كسي آنرا پيش بيني نمي كرد.
در اين عمليات نيروهاي آموزش ديده آمريكايي با ۱۳۲ تفنگدار، هشت بالگرد و شش هواپيماي باري به صحراي طبس وارد شدند. آمريكايي ها در ظاهر به بهانه آزادسازي و نجات گروگان هاي خود به كشورمان آمده بودندو تنها چيزي كه پيش بيني نكرده بودند طوفان شني بود كه گريبان آنها را گرفت و آنها در وسيع ترين بيابان ايران زمين گير كرد.
عمليات طبس در بالاترين سطح و با استفاده از زبده ترين كارشناسان و متخصصان جنگي آمريكا طراحي شده بود و به استناد مدارك قرار بود اين عمليات به عنوان ضرب شستي به انقلابيون جوان براي آزاد سازي گروگان ها به كار آيد و بهانه اي باشد براي گسترش نا آرامي هاي داخلي، حركت هاي تجزيه طلبانه در داخل كشور و حتي بسياري از تحليل گران معتقدند كه هدف اصلي ماجرايي كه منجر به حادثه طبس شد اقدام به كودتا و باز گرداندن قدرت به خاندان پهلوي بود. اين در حالي بود كه نيروهاي جمهوري اسلامي ايران درخصوص اين عمليات هيچگونه آمادگي و اطلاعي نداشتند و تا پس از فاجعه از جريان بي اطلاع بودند. با اين حال طوفان شن در كوير ايران به عنوان مخفي ترين سلاح طبيعي كه از چشم كارشناسان آمريكايي پنهان مانده بود كار خودش را كرد و چريكي ترين عمليات نظامي ارتش آمريكا در خاك ايران را خنثي كرد و حكومت نوپاي جمهوري اسلامي با كمترين تلفات و تنها با دادن يك كشته - شهيد محمد منتظر قائم - شكست تلخي را براي خبرگان نظامي آمريكا رقم زد.
طبس كجاست ؟
طبس با ۳‎/۴ ميليون هكتار عرصه هاي بياباني پهناورترين شهرستان بياباني كشور است. ده درصد اراضي بياباني كشور در طبس قرار داردو اين بيابان مرموزدر شمال شرقي مركز استان يزد واقع شده است. در بيابان طبس شرايط ويژه اي وجود دارد كه با ساير مناطق بياباني ايران قابل مقايسه نيست. غلظت املاح و نمك هاي موجود در خاك، وجود شترهاي سرگردان، شدت گرماي هوا و وجود ضعف هاي اقتصادي و پراكندگي سكونت گاه هاي انساني در منطقه، كار در عرصه هاي بياباني طبس را با دشواري مضاعفي مواجه ساخته است.
از طرف ديگر وزش بادهاي غالب همراه با ذرات شن و ماسه همواره مشكلات فراواني را براي اراضي كشاورزي، مناطق مسكوني، تأسيسات اقتصادي و راه هاي مواصلاتي به وجود مي آورد و بسياري از آبادي ها در دل همين بيابان به كوير تبديل شده اند. با اين همه طبس را بيابان نشين اطراف آن قطره زلال كوير مي نامند.
طبس، دهمين شهرستان استان يزد محسوب مي شود و منطقه اي است محدود در دل دشتهاي كوير مركزي و لوت با وسعتي حدود ۵۵ هزار كيلومتر مربع كه از دير باز حضور و مقبوليتي براي يزد و يزديان داشته است. سبك معماري، حضور فرهنگي و محورهاي خوب رفتاري مردم اين دومنطقه وحدت و همپارچگي ريشه اي بين آنان را حكايت مي كند.
 
«طبس » روي نقشه
اين شهرستان از شمال و شرق به استان خراسان، از شمال غرب به استان سمنان، از غرب به استان اصفهان و از جنوب به استان كرمان محدود مي شود. «طبس» در ۵۵درجه و ۲۰دقيقه تا ۵۸درجه و ۱۵دقيقه طول شرقي و ۲۹درجه و ۶دقيقه تا ۳۵درجه و ۸ دقيقه عرض جغرافيايي واقع شده است. متوسط ارتفاع آن از سطح دريا ۶۹۰متر واز مهمترين ارتفاعات آن ارتفاعات «شتري» است كه در مشرق شهرستان امتداد يافته است. بلندترين قله اين ارتفاعات ۲۹۰۰متر ارتفاع دارد. وسعت اين شهرستان ۵۵هزار و۴۶۳ كيلومترمربع است كه ۹۵درصد از كل مساحت شهرستان، شامل عرصه هاي منابع طبيعي است. آب وهواي اين شهرستان، گرم وخشك و كويري و در بعضي نقاط كوهستاني و سرد است. طبس، حدود ۶۰هزار نفر جمعيت دارد.
دركتاب نزهة القلوب درباره طبس نوشته شده: «طبس گيلكي شهري است كوچك و از اقليم سيم است، در هفت روزه راه يزد است و هوايش گرم است به غايت و خرما و ترنج بسيار است و در خراسان غير از آن جاي ديگر نيست و آبش از چشمه است مقدار دو آسيا گردان آب باشد، حصاري محكم دارد و در جوار آن علف نيست و چند پاره ديه از توابع آن است. »
طبس، قطره زلال كوير، باقدمتي سرزده به ۲۰۰۰ سال، حوادث تاريخي بسياري به خود ديده است. طبس، در زمان عمربن خطاب، توسط سربازان اسلام، به صلح گشوده شد. اين شهر، زماني، در آغاز جهانگيري تركان سلجوقي، مطيع سلطان سنجر مي شود و زماني در اواخر دوره تيموريان و نيز دوره صفويه موردحمله مكرر ازبك ها قرار مي گيرد. در زمان قاجار و رضاشاه به صورت حاكم نشيني اداره مي شود و قلمرو آن گاه تا فراتر از كرمان را شامل مي شود. اين شهر، درسال ۵۷ به دست قهر طبيعت با زلزله اي به ويراني كشيده مي شود و با ماجراي سقوط هلي كوپترهاي آمريكايي در سال ۱۳۵۹ اين شهر به عنوان يكي از تاريخي ترين شهرهاي ايران در دوران معاصر نام خود را در ذهن انقلابيون جاودانه مي كند.
انگيزه هاي آمريكايي
در ۲۰ فروردين، ۱۳۵۹ آمريكا رابطه سياسي خود با ايران را قطع كرد. اين اقدام در شرايطي صورت مي گرفت كه لغو طرح كاپيتولاسيون در ۲۳ ارديبهشت ۵۸ به سال ها قدرت نامحدود آمريكا در ايران پايان داده بود. تسخير سفارت آمريكا در ۱۳ آبان ۵۸ و به دنبال آن افشاي اسناد دخالت هاي بيش از اندازه آمريكا در امور داخلي ايران و تلاش هاي اين كشور براي شكست دادن انقلاب اسلامي نوپا نيز بر خشم انقلابيون عليه آمريكا افزوده بود و ديگر عملاً حضور اين كشور در ايران منطقي محسوب نمي شد.
قطع رابطه سياسي آمريكا با ايران، بر خلاف انتظار اين كشور، مورد استقبال ايران واقع شد. بدين ترتيب بود كه آمريكا تصميم گرفت براي آزاد سازي گروگان هاي خود به جاي فشار سياسي، دست به حمله نظامي مستقيم بزند. اين اقدام فوق سري آمريكا هم در ۵ ارديبهشت ۵۹ با طوفان شن در صحراي طبس و از بين رفتن تجهيزات نظامي اين كشور و بر جاي گذاشتن چند كشته ناكام ماند.
براي واكاوي علت حضور كماندوهاي آمريكايي در كويري ترين صحراي ايران بايد به تأثيرات به شدت منفي ماجراي اشغال سفارت آمريكا و گروگان گرفتن كاركنان اين سفارت در سال ۱۳۵۸ بازگشت و اوضاع وخيمي كه كارتر رئيس جمهور وقت آمريكا براي شركت در انتخابات رياست جمهوري دچارش شده بود را مد نظر قرار داد. ناتواني دولت كارتر در پايان دادن به ماجراي گروگانگيري باعث شده بود تا او تمام راه ها را براي بازگرداندن گروگانها و بالابردن شانس خود براي پيروزي در انتخابات در نظر بگيرد. در واقع عامل اصلي اين ماجرا شكست كوشش هاي ديپلماتيك و طرح هاي آمريكا جهت آزادسازي گروگان هاي خود بود.
آنچه آمريكايي ها را به پيروزي و موفقيت نقشه شان اميدوار مي كرد اوضاع نا آرام داخلي به دليل درگيري هاي پس از انقلاب ميان نيروهاي انقلابي و ماجراي آشوب و بحران هاي ناشي از اين موضوع بود. ضمن آنكه آتش افروزي هاي رژيم بعث عراق در مرزهاي خود با ايران و غائله كردستان نيز مزيد بر علت شده بود تا آمريكايي ها خود را برنده انجام يك عمليات كماندويي توسط نيروهاي موسوم به دلتا فورس بدانند و در واقع هم اگر نبود طوفان غافلگير كننده صحراي طبس معلوم نبود پايان اين عمليات كاملاً سري به كجا ختم شود. جالب اينجاست كه دولت كارتربراي انجام موفقيت آميز چنين مأموريتي متجاوز از ۵ ماه تمام در صحراهاي آريزونا (جايي كه تقريباً شرايط كوير ايران را داراست) تعليمات پيچيده و فشرده اي را به كماندوهاي خود داده بود و از پيچيده ترين تكنيك هاي نظامي اعم از تسليحات نظامي و دفاعي تا صنايع مدرن هواپيمايي استفاده كرده و بودجه نامحدودي را براي اين عمليات اختصاص داده بود. همچنين سازمان هواشناسي آمريكا وضع جوي ايران بخصوص منطقه فرود در صحراي طبس را كاملاً مورد پيش بيني علمي قرار داده بود و به علت اين كه هواي آن شب مهتابي بود، ورود هر نوع هواي غير مطلوب و وقوع طوفان بعيد به نظر مي رسيده است. نكات برجسته ديگري كه دراين ماجرا قابل ذكرند عبارتند از :
۱- آمريكا در واقعه طبس از آخرين امكانات نظامي و تكنيك هاي جنگي استفاده كرد، به طوري كه براي يك چنين عملياتي از طرف كنگره آمريكا بودجه هنگفتي در نظر گرفته شده بود.
۲- بالگردهايي كه براي آزادي گروگان هاي آمريكايي در نظر گرفته شده بودند، طبق ارزيابي متخصصان آمريكايي از بهترين نوع هلي كوپترها و از آخرين مدل آنهابود. بنابراين، مسأله از كار افتادن آنها در جريان عمليات، كاملاً دور از انتظار بوده است.
۳- شبي كه عمليات نجات درآن به وقوع پيوست مهتابي بود و معمولاً دراين شبها ازطوفان و بادهاي تند خبري نيست، علاوه بر اين، بر اساس پيش بيني هاي علمي اداره هواشناسي آمريكا، در شب عمليات، هواي كوير طوفاني نبوده است.
۴- بر اساس ارزيابي كارشناسان، احتمال پيروزي اين طرح از نود درصد به بالا پيش بيني شده بود.
۵- تهيه كننده وسايل نقليه اي كه مي بايد آمريكايي ها را از اطراف تهران به لانه جاسوسي جابه جا كند، فردي بود به نام علي اسلامي وابسته به حزب منحله خلق مسلمان.
۶- با توجه به حساسيت شوروي سابق درباره تحركات آمريكايي ها و زير نظرداشتن دائم آنها،بعيد نيست كه اين عمليات با توافق و هماهنگي شوروي سابق انجام شده باشد.
۷- جهت فرود اضطراري بالگردها و هواپيماهاي ۱۳۰ - C، ۱۴ منطقه در تهران و حوالي آن در نظر گرفته شده بود.
۸- در شب حادثه طبس، چراغهاي ورزشگاه شهيد شيرودي روشن بوده است.
 
۹- علي اسلامي تهيه كننده اصلي كاميون ها براي حمل آمريكايي ها به تهران، قبل از اشغال لانه جاسوسي در خصوص به راه اندازي تظاهرات عليه امام (ره) وانقلاب اسلامي با سفارت آمريكا همكاري نزديك داشته است.
۱۰- بنا به اسناد به دست آمده جاسوسان زبده اسرائيلي (موساد) در جريان طراحي حمله به طبس نقش بسيار فعالي داشته اند؛ به طوري كه از تجربيات طراحان نقشه حمله به فرودگاه «انتبه» در اوگاندا از جمله «شيمون پرز»، استفاده فراواني شده بود.
با اين همه شكست بدون جنگ در ايران براي كشوري كه همواره بر اقتدار ناشي از تجهيزات نظامي و توان اطلاعاتي خود مي باليد، قابل تحمل نبود. به همين دليل در نخستين روز خرداد ،۵۹ آمريكا و بازار مشترك اروپا ايران را مورد تحريم اقتصادي قرار دادند. اقدامي كه با مسدود كردن دارايي هاي ايران در ۱۴ تير ۵۹ ادامه يافت.
يك هفته بعد و در ۲۱ تير، كودتاي نوژه كشف و يك روز قبل از اجرا، خنثي شد. در اين كودتا قرار بود تعدادي از خلبانان نيروي هوايي ارتش در حركتي هماهنگ اقدام به بمباران چند منطقه استراتژيك تهران بكنند و بلافاصله برخي ديگر از سران ارتش با در دست گرفتن حكومت، انقلاب اسلامي را در آغاز راه خود نابود كنند. يكي از مهمترين اهداف اين كودتاي آمريكايي، بمباران جماران بود كه امام خميني (ره) ۲ ماه قبل (۲۸ ارديبهشت) از قم به آنجا نقل مكان كرده بود.
شكست كودتاي نوژه هم پايان اقدامات آمريكا عليه ايران نبود. ۲ ماه پس از اين واقعه و در آخرين روز از شهريور، ۵۹ عراق به ايران حمله كرد و جنگي ۸ ساله را بنا نهاد. جنگي كه سال ها بعد از آن بر همگان معلوم شد كه ادعاي ايران در مورد حمايت مستقيم آمريكا از آن حقيقت داشته است. ۸ سال حمايت آمريكا از عراق در جنگ، به كسي اجازه نمي داد كه صحبت از برقراري رابطه مجدد با آمريكا بكند.