روایت یک انشعاب: جدایی مجمع روحانیون از جامعه روحانیت
جامعه روحانیت مبارز تهران از آنجا که یک نهاد حزبی نبود و در جایگاه یک حزب سیاسی برای اعضا و هوادارانش تصمیم نگرفت، قاعدتا در روند فعالیتهای خود با اختلاف سلیقههای درونی نیز باید روبه رو میشد.
اختلاف دیدگاه در سازمانی که ترکیبی از علما و روحانیون و دارای آزادی اندیشه و بیان در سطح بالایی باشد و به طور کل نقد و اظهار نظر یک امر نهادینه باشد، کاملا طبیعی جلوه میدهد: " من یادم میآید که همان قبل از انقلاب هم مرحوم شهید مطهری در بعضی مسائل یک جور فکر میکرد و مرحوم شهید بهشتی یک جور دیگری فکر میکرد . آقای هاشمی هم گاهی باز یک تفاوتهایی با شهید بهشتی داشت".
از شکاف تا انشعاب
در مهر 1365 ، بر اساس تقاضای آیت الله حسین راستی کاشانی و با موافقت امام خمینی با این تقاضا ، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی منحل اعلام گردید و در سوی دیگر ، در مهمترین نهاد، یعنی حزب جمهوری اسلامی رقابت سیاسی به اوج خود رسیده بود . کشمکشهای سیاسی که در جامعه مجلس و دولت بود، در شورای مرکزی حزب هم رخنه کرده بودو اعضای حزب به سه دسته تقسیم شده بودند.1 ادارهی چنین شوایی با 3 نوع طرز تفکر ،کار دشواری بود.
حضور آیتالله خامنهای در مقام دبیرکلی حزب و ریاست جمهوری و نیز آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان عضو شورای مرکزی حزب، باعث مطرح شدن حرف و حدیث هایی ،به ویژه از ناحیهی دفتر آقای منتظری میشد. به نقل از آقای ناطق نوری ، امام در این زمینه فرموده بودند:
" شما چهرهای ملی هستید. همه باید شما را قبول داشته باشند. اگر حزبی باشید . عدهای شما را قبول نخواهند داشت . شما باید برای کشور باشید، از حزب کنار بروید و حزب را به دیگران واگذار کنید." 2
اگر مؤسسین از فعالیت حزبی کناره میگرفتند ،فرد دیگری نبود که جای آنها را پرکند و دبیرکلی حزب را برعهده بگیرد، لذا حضرت آیتالله خامنهای و هاشمی رفسنجانی طی نامهای به امام خمینی ،خواستار توقف فعالیتهای حزبی شدند. با موافقت امام ، در 11 خرداد 1366 فعالیتهای حزب جمهوری اسلامی روحانیت مبارز با قوت بیشتری وارد صحنهی سیاسی کشور شد:
"تازمانی که حزب فعالیت گستردهای داشت، جامعهی روحانیت تحتالشعاع حزب قرار داشت اما پس از تعطیلی آن ،جامعهی روحانیت حضور گستردهتری در عرصهی سیاست و حکومت پیدا کرد".3
اما بحثهای نظری و فقهی در مورد اختیارات ولی فقیه، فقه پویا و سنتی و اختلاف در مورد برنامههای اقتصادی دولت میرحسین موسوی که از قبل جناح راست را در موضع محافظه کاری و رفتارهای سنت گرایانه قرار داه بود ، همچنان وجود داشت.
روند انشعاب در جامعهی روحانیت مبارز تهران
جامعهی روحانیت مبارز تهران از آنجا که یک نهاد حزبی نبود و در جایگاه یک حزب سیاسی برای اعضا و هوادارانش تصمیم نگرفت ،قاعدتا در روند فعالیتهای خود با اختلاف سلیقههای درونی نیز باید روبه رو میشد.
اختلاف دیدگاه در سازمانی که ترکیبی از علما و روحانیون و دارای آزادی اندیشه و بیان در سطح بالایی باشد و به طور کل نقد و اظهار نظر یک امر نهادینه باشد ،بروز اختلاف کاملا طبیعی جلوه میدهد:
" من یادم میآید که همان قبل از انقلاب هم مرحوم شهید مطهری در بعضی مسائل یک جور فکر میکرد و مرحوم شهید بهشتی یک جور دیگری فکر میکرد . آقای هاشمی هم گاهی باز یک تفاوتهایی با شهید بهشتی داشت".4
بنابراین مجموعهی جامعهی روحانیت تشکیل یکدست و یکنواختی نبود که ناگهان دچار انشعاب و جدایی شده باشند، بلکه به دلیل ماهیت فرهنگی و علمی اختلاف سلیقه بر آن حاکم بو. در عین حال، نزدیکیها و دوستیهایی که معنویت و اخلاق اسلامی را تلطیف مینمود،مانع درگیریهای شدید سیاسی و تشنج در درون تشکیلات میشد . جامعهی روحانیت مبارز تهران به عنوان تبعیت از امام و تبلیغ و نهضت و انقلاب امام خمینی ،هدف و راه مشترکی داشت، اما در کیفیت و حتی مبانی برخوردها تفاوتهایی با هم داشتند.
از آنجا که در شرایط اولیهی پس از پیروزی انقلاب اسلامی وجود دشمنی قوی، یک هشدار جدی برای روحانیت تلقی میشد، اختلاف ها و تفاوتها در سطح نظری و بیان ایدهها باقی میماند و بر اساس مصلحت ،مجال واکنش تندتر را به اعضای جامعهی روحانیت نمیداد.
در واقع ، با فاصله گرفتن از مبدأ پیروزی و شکست تدریجی گروههای سیاسی پر سابقه و فعال که داعیهی کسب قدرت سیاسی داشتند، زمینههای لازم برای جدایی فراهم شد.
در دولت آقای مهندس میرحسین موسوی5 و نیز در درون مجلس شورای اسلامی اختلاف رفته رفته به شکل جدیتر بروز کرد. سیاستهای اقتصادی دولت ، سیاست خارجی و نیز مسائل داخلی برای برخی ، چالش آفرین شد و با تأثیر بر جامعه روحانیت مقدمات جدایی را فراهم کرد آقای مهدوی کنی معتقد است که آقای موسوی کلا اندیشه "دولت سالاری" داشت و اینکه برخی توجیه میکنند در شرایط جنگی دولت میبایست تمام امور را قبضه کند، حرف درستی نیست:
"بحث اساسا این بود که موسوی یک دولتی است که میخواهد بگوید در امور اقتصادی دولت باید حضور داشته باشد و ماها میگفتیم : نه ! این درست نیست" .6
علاوه بر اینها در موضوعات دیگر نیز اختلافات و برداشتهای متفاوتی وجود داشت.
انتخابات مجلس سوم
در انتخابات مجلس سوم شورای اسلامی اختلاف بین دو تفکر در جامعهی روحانیت مبارز به اوج خود رسید: گروهی طرفدار برخوردهای تند و رادیکال و گروه دیگر که در بحثهای مختلف سیاسی ،اجتماعی و اقتصادی هوادار برخوردهای محافظهکارانه تر و ملایم تر بود.
بحث بر روی ارائهی لیست کاندیداها در شورای مرکزی به اختلاف نظر کشیده شد و در مورد قرار گرفتن بعضی از اسامی در لیست جامعهی روحانیت مبارز شکاف ایجاد شد. در نقطهی مقابل مهدوی کنی ،روحانیون چون کروبی و موسی خوئینیها قرار داشتند که میگفتند برخی افراد مورد نظر شما طرفدار سرمایهدارها هستند. انتخابات مجلس سوم در فروردین 1367 برگزارشد7 و مجمع روحانیون مبارز با جدا شدن از جامعهی روحانیت اعلان موجودیت کرد.
با آنکه ایام نوروز 67 بود و روزنامهها تعطیل بودند، با انتشار یافتن شمارههای فوقالعاده و مصاحبه با آقای کروبی فلسفهی انشعاب بیان شد. این اظهارات تماما به ضرر مواضع روحانیت مبارز باقی مانده بود.
همان طور که اشاره شد، قرار گرفتن برخی از افراد در لیست جامعهی روحانیت مبارز باعث انشعاب این تشکل شد . دو چهرهی برجستهای که افکار عمومی آن دو را کاملا میشناخت ، فخرالدین حجازی و هادی غفاری بودند . طیف آقای کروبی تلاش داشت که این دو مبارز قدیمی رأی بیاورند ،ولی جامعهی روحانیت معتقد بود که به رغم سابقهی مبارزاتی این دو در حال حاضر شرایط و معیارهای جامعه روحانیت را ندارند . نتیجتا با توجه به اینکه در شورای مرکزی تعداد بیشتری از مخالفین این دو حضور داشتند در نهایت رأی نیاوردند.
" در نهایت ،پس از رأی گیری که در جامعهی روحانیت به عمل آمد ، اکثریت به کاندیداتوری اینها رأی ندادند"8
طیف آقای کروبی به درک این موضوع که در شورای مرکزی در اقلیت هستند و به رغم مخالفت در نتیجهی رأی گیریهای شواری مرکزی نقشی نخواهند داشت، تصمیم به جدایی گرفتند. آنها متعتقد بودند با رویهای که جامعهی روحانیت در پیش گرفته است، جوانها از روحانیت جدا خواهند شد و توانایی جذب جوانان را نخواهند داشت.9
آقای عمید زنجانی ، یکی از اعضای شورای مرکزی جامعهی روحانیت مبارز تهران ، اختلاف آقای کروبی با شورای مرکزی را بحث بر سر آقای دعایی میداند. پس از آنکه آقای سید محمود دعایی نتوانست رأی اکثریت آرای شورای مرکزی را کسب نماید و در لیست کاندیداهای جامعه برای مجلی سوم قرار نگرفت، با اعتراض آقای کروبی رو به رو شد:
" آقای کروبی آن را به این معنای گرفت که جامعهی روحانیت از مسیر اصلی خود که حمایت از انقلاب و انقلابیون اصیل است دست برداشته و کسانی را که سابقهی چندانی در انقلاب ندراند، بر کسانی که کاملا سابقه دارد، در جریانهای انقلاب ی قبل از پیروزی انقلاب هستند ، ترجیح می دهد".10 عمید زنجانی در مورد قرار نگرفتن دعایی و امثال ایشان در لیست جامعهی روحانیت مبارز ،به چند نکته اشاره میکند.
1. شناخت جامعه از آن فرد ؛
2. فعال بودن فرد و رعایت ضوابط جامعه ی روحانیت .11
آقای کروبی پس از جدا شدن از شورای مرکزی جامعهی روحانیت ، در صدد راهاندازی به یک تشکیلات جدید بود. آقای محتشمیپور معتقد است که پیشنهاد انشعاب از سوی خاتمی و موسوی خوئینیها بود:
" آقای سید محمد خاتمی و موسوی خوئینیها به دیدار آقای کروبی رفته و با توجه به جمعبندیهای به عمل آمده در مورد عملکرد جامعهی روحانیت مبارز ، پیشنهاد انشعاب و تأسیس یک تشکیلات روحانی مستقل از جامعهی روحانیت مبارز مطرح شد.."12
اما در مصاحبههای مطبوعاتی ، اختلاف عمیقتر از آنچه وجود داشت ،بیان شده است در آن مصاحبه صراحتا به اختلاف دیدگاهها اشاره میشود. به اعتقاد آقای مهدوی کنی ،جناح مقابل در مورد آنها گفته است:
" ما در مسائل انقلاب نه با اینها اختلاف نظر ، بلکه اختلاف مبنا داریم اینها در مسائل اقتصادی مبنای خاصی دارند اینها در سیاست خارجی مبنای خاصی دراند و این همان چیزی است که امام اسمش را اسلام آمریکایی گذاشت، یعنی اینها طرفدار سرمایهدارها هستند، اینها طرفدار ارتباط با آمریکا هستند. " 13
با طرح دیدگاههای جناح معتدل در سیاست خارجی که اینها خواهان ارتباط با غرب هستند و در بحثهای اقتصادی نیز سیاست اقتصادی سرمایهداری دارند، نتیجه گرفتند که اینها همان طرفداران اسلام آمریکایی هستند.
حضرت امام نیز این جدایی را بدون آن که فلسفهای برای جدایی ذکر کنند، پذیرفتند و آن را مورد تأیید قرار دادند.14
در ابتدا آقایان کروبی، دعایی و جلالی خمینی از جامعه جدا شدند سپس شورای مرکزی به دبیرکلی آقای کروبی بدین شرح تشکیل شد:
محمد موسوی خوئینیها ، محمدرضا توسلی ،مهدی کروبی ،حسن صانعی ، امام جمارانی ، جلالی خمینی ،سید محمد خاتمی ،صادق خلخالی ،رسول منتخبنیا ، اسدالله بیات ،سید محمد هاشمی ،محمدعلی انصاری ،محمد صدوقی ،محمد علی رحمانی، سراجالدین موسوی، عبدالوهاب موسوی لاری،علی اکبر آشتیانی،محمدعلی نظام زاده ،محمد علی ابطحی ،هادی غفاری ،اسدالله کیان ارثی ،سید حمید روحانی ،محمود دعایی ،سیدتقی درچهای ،عیسی ولایی15.
آغاز انشعاب رسمی
مجمع روحانیون مبارز که هنوز به طور کامل این اسم را انتخاب نکرده بود،طی بیانیهای در 29 اسفند 1366 ،مختصرا اهداف خود را از انشعاب اعلام کرد:
" در آستانهی انتخابات سومین دورهی مجلس شورای اسلامی گروههای بسیاری به نامزد نمودند کاندیداهای گوناگون اقدام کردهاند و روحانیون مبارز تهران که دردها و آلام امت انقلابیمان را برای بار دیگر در آئینهی پیام حرکت آفرین امام دیده است، از این موقعیت استفاده کرده و به توضیح نقطه نظرات خود در قبال ضروریات این مرحله از انتخابات [اقدام] مینمایند".
الف)دفاع از محرومین و مستضعفان
مجلس میباید رسیدگی به حال و وضع مستضعفان و مستمندان کشور را که اکثریت ملت مظلوم ما را تشکیل میدهند – در رأس برنامههای خود قرار دهد و هر گروه یا قشری که به لحاظ وابستگیها یا موقعیت خود فاقد قدرت درک این معما و عمل لازم برای رفع این محرومیتها و رنجهای تودهی مردم میباشد، بدون تعارف باید از لیستهای انتخاباتی را گذاشته شود تا اختلالها و بحرانهای مجلس دوم که در واقع حول همین تعارضهای فکری دور میزند از میان برداشته شود و مجلس سوم بتواند به دور از هر نوع کارشکنی و اتلاف وقت نیازهای قانونی را رفع و محرومیتهای اجتماعی را پاسخ گوید
ب)پشتیبانی از نهادهای اجرایی پیرو خط امام
بعد از فراز و نشیب های مخاطره آمیز مجلس دوم اینکه وقت آن فرا رسیده است که نسبت به مواضع سیاسی کاندیداهای دورهی سوم با حساسیت بیشتری نظر شود؛ تا این اطمینان حاصل شود که در سیاستگذاریهای کشور هر مقام مسئولین که با درد آشنایی از خط امام پیروی میکند ،مورد حمایت مجلس قرار میگیرد.
ج) اقتدار دادن به مجلس با انتخاب صحیح نمایندگان
مجلس سوم با دشوارترین مسائل داخلی و خارجی مواجه است، زیرا توطئههای جهانی قضایای جنگ و توسعهی اقتصادی کشور وارد پیچیدهترین اشکال خود میگردد. نمایندهی مجلس سوم نه تنها باید از کفایتهای فنی در ار قانونگذاری و برنامهریزی برخوردار باشد. بلکه الزاما باید از سطح بالای بینش دینی و سیاسی بهرهمند باشد. در غیر این صورت مجلس که به تعبیر حضرت امام باید تمام امور کشور را اصلاح کند،از انجام مسئولیت خود به نحو شایسته باز خواهد ماند. روحانیون مبارز تهران که موقعیت کاندیداها را در لیست های مختلف انتخاباتی سنجیده و متأسفانه با کنار گذاشتن افراد صالح و به زیر سؤال کشیده شدن برخی از صلحا در لیستهای مختلف مواجه شده [است] و از آن پر خطرتر ،طرح اسامی غیر مقبول و خارج از ضابطههای یاد شده را دیده است. به خاطر حفظ حرمت خون شهدا و اصالتهای انقلاب اسلامی به انتشار این بیانیهو معرفی کاندیداهای خود اقدام مینماید:
محمدرضا توسلی ،سید مهدی امام جمارانی ،سید محمد موسوی خوئینیها، مهدی کروبی ،سید محمد خاتمی ،صادق خلخالی ، جلالی خمینی ،حسن صانعی ،هادی غفاری ،محمدعلی رحمانی ،سید محمد هاشمی، محمدعلی انصاری ،محمد حسن رحیمیان ،علی اکبر آشتیانی ،اسدالله بیات ،سول منتخبنیا ،محمدعلی نظامزاده ، سید سراجالدین موسوی ،سید تقی درچهای ، مجید انصاری ،سید محمد علی ابطحی ،اسدالله کیانی ،سید حمید روحانی".
منبع: کتاب جامعه روحانیت مبارز تهران از شکل گیری تا انشعاب، علی کردی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
----------------------
*علی کردی نویسنده کتاب و مدیر گروه تدوین تاریخ معاونت پژوهشی مرکز اسناد انقلاب اسلامی
پی نوشت:
خاطرات حجتالاسلام والمسلمین ناطق نوری ،ج 2 ، ص 77
همان ،ص 78
غلی دارابی ،پیشین ، ص ص 323 و 324
خاطرات آیتالله مهدوی کنی ،شمارهی بازیابی 11477
آقای مهندس موسوی دو کابینه تشکیل داد : دولت اول از سال 60-64 و دولت دوم از سال 64-68 بود که هر دو دولت در زمان ریاست جمهوری مقام معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای تشکیل شد.
خاطرات آیت الله مهدوی کنی ،شمارهی بازیابی 11477
ادوار هفتگانهی مجلس شورا بدین شرح است : مجلس اول 27 خرداد 1359 ،مجلس دوم 1363 ،مجلس سوم 1367 ،مجلس چهارم 1371 ،مجلس پنجم 1375 ،مجلس ششم 1379، مجلس هفتم 1383
خاطرات حجتالاسلام والمسلمین ناطق نوری ، جلد دوم ،تدوین مرتضی میردار مرکز اسناد انقلاب اسلامی ،تهران 1384 ، ص 105
همان
خاطرات حجت الاسلام و المسلمین عمید زنجانی ،ص 263
همان ،ص 263
مصاحبه روزنامهی رسالت و کیهان ، اسفند 1366
خاطرات آیتالله مهدوی کنی ، پیشین ،بازیابی : 11479
موافقت کتبی امام نیز احراز شد . امام در بخشی از آن میفرماید: " انشعاب تشکیللات برای اظهار عقیدهی مستقل و ایجاد تشکیلات جدید به معنای اختلاف نیست . اختلاف در آن موقعی است که خدای ناکرده هر کس برای پیشبرد نظارت خود به دیگران پرخاش کند که بحمدالله با شناختی که من ازروحانیون دست اندر کار دارم، چنین کاری صورت نخواهد گرفت".
عباس شادلو، پیشین ،ص 74
علی دارابی ، پیشین ،ص 116
روزنامه کیهان ،دوشنبه 1/1/1367