سلام. بخوانید و بدانید چه بر سر من و شما آورده اند این مدعیان میهن دوستی و آزادی

این بحث مربوط به داراییهای ایران است که به دولت آمریکا پرداخت شده و اموالی که از ایران مصادره  یا بلوکه شده است .
 آیا می دانید چه کسانی  منافع میلیاردی ملت ایران را به حراج دستگاههای حقوقی آمریکا گذاشتند ؟... حتما بخوانید
 
آیا تاکنون چیزی درباره بیانیه الجزایر و امضا کنندگان آن شنیده اید ؟
 اگر نشنیده اید این نوشته به شما کمک می کند دستهای پنهان حامی منافع آمریکا در ایران را بشناسید ! کسانی که نان را به نرخ روز می خورند  و علیرغم امام و رهبری در پشت پرده و با استفاده غیر قانونی از اختیارات خود , منافع ملت را در مواجهه با اجانب دو دستی تقدیم کرده اند و در همان حال فریادهای دروغین ملی گرائی , آزادی خواهی و حمایت از مستضعفین آنها گوش فلک را کر کرده است.!!!
 همان دستهایی که سالهاست با تسلط بر رسانه ها به طور جدی مانع  افشای خیانت هایشان شده اند ،تا باردیگر در لباس جدیدی بتوانند از پشت برمنافع ملت ایران خنجر خیانت  بزنند !

خیلی جالب و خواندنی ست !!!
اگر نمی خواهید بدانید حق شما و فرزندانتان و یا پدرانتان به عنوان یک ایرانی چگونه حراج شده است..  ...این نوشته را نخوانید !!
 اما اگر می خواهید بدانید در پس پرده ی بعضی شلوغ کاری های سیاسی و شعارهای آزادی  و مردم سالاری چه کسانی هستند  و چه منافعی را دنبال می کنند... حتما این مستند تاریخی را بخوانید ...
 

 بعد از ماجرای گروگان گیری و تلاش ناکام آمریکا در عملیات نظامی  طبس که با وجود حمایت اطلاعاتی شخص بنی صدر راه به جایی نبرد ...دولت الجزایر واسط شد تا اختلاف میان ایران و آمریکا را درباره مسائل فی ما بین حل و فصل کند .
 مجلس شورای اسلامی در تاریخ 11 آبان ماه 1359 انجام مذاکرات را مشروط به حفظ منافع ایران تایید کرد.
 اما جزئیات  مذاکرات درآن زمان  کاملا محرمانه و بدون وجود کارشناسان و حقوق دانان انجام شد و  بدون اطلاع مردم و حتی نمایندگان مجلس به امضا رسید !!!
 امضا کنندگان  این موافقت نامه از حدود اختیارات مصوب مجلس پارا فراتر گذاشتند و تعهدات سنگینی را بدون مجوز مجلس برای ایران پذیرفتند !!!
 آیا می دانید این بیانیه شامل چه مفادی بود و توسط چه کسانی امضا شد ؟
 

 
1-پیش نویس این بیانیه توسط دولت آمریکا تهیه و گروه مذاکره کننده ایرانی با تغییرات محدودی آنرا امضا کردند .
 2- مبلغ 3 میلیارد و 667 میلیون دلار در همان روز امضای بیانیه از طرف بانک مرکزی در اختیار فدرال رزرو که نماینده مالی دولت آمریکاست گذاشته شد تا به وکالت از طرف بانک مرکزی و موسسات دولتی ایران وامهایی را که رژیم شاه از بانک  های خارجی گرفته بود از محل آن باز پرداخت کند .!!!
 3- تشخیص میزان و رقم این دیون و اینکه آیا جمهوری اسلامی اساسا تکلیفی به باز پرداخت آنها دارد یا نه کلا به عهده ی دولت آمریکا واگذار گردید  بدون آنکه حق اعتراضی برای بانک مرکزی ایران وجود داشته باشد !
 4- مبلغ 400 میلیون دلار اضافه نیز در اختیار دولت آمریکا قرار داده شد .
 5- رقم دیگری به مبلغ 1 میلیارد و 418 میلیون دلار به نام دولت الجزایر در اختیار بانک مرکزی انگلستان گذاشته شد که ادعاهای سایر بانکهای آمریکایی از محل آن پرداخت شود !!!
 6- مبلغ یک میلیارد دلار بنام دولت الجزایر در اختیار بانک تسویه هلند وابسته به بانک مرکزی هلند گذاشته شد که از محل آن احکام محکومیتی که هیئت داوری علیه ایران صادر می کند پرداخت گردد .چنین تعهدی بی سابقه بوده و به معنی این است که دولت ایران فرض محکومیت خود را از پیش پذیرفته است !
 7-در ماده هفتم بیانیه الجزایر نیز تعهد کردند که هرگاه موجودی این حساب بر اثر پرداخت مبالغ احکام محکومیت از 500 میلیون دلار تنزل کند دولت ایران موظف است با افزودن سپرده های جدید همیشه آن را در سطح 500 میلیون دلار نگه دارد !!!
 8- بیانیه های الجزایر در 24  دیماه 1359 به امضا رسید و در همان تاریخ گروگانها آزاد شدند و پرداخت های مالی نیز صورت گرفت !!!
 9- در ششم بهمن ماه 1359 سرپرست گروه مذاکره کننده آقای ۳ در مجلس حضور یافت و برای حل فصل اختلافات میان ایران و امریکا در خواست مجوز کرد ولی از تعهداتی که از طرف ایران سپرده بود هیچ حرفی نزد !
10- بنی صدر که قبل از امضای بیانیه  با وجود مطلع بودن از جریان مذاکرات سکوت کرده بود.پس از بلند شدن سرو صدا از مجلس خود نیز به جمع مدعیان پیوست و تبلیغاتی را بر علیه آن آغاز کرد !!! و با فرافکنی بی سابقه ای سعی در مخفی کردن مفاد آن نمود .
11- با حکم وزیر ارشاد وقت آقای 2 انتشار هرگونه مطلب درباره بیانیه الجزایر غیر قانونی اعلام شد و حق بازتاب مفاد خیانت آمیز این بیانیه  از همه مطبوعات و حتی صدا وسیما سلب شد و با وجود تصریح قانون اساسی به اطلاع رسانی به مردم درباره حقوق شان سانسور شدیدی در همه ی رسانه های آنروزبه دستور دوستان آقای .... بر قرار شد و هرگونه تلاش حقوق دانان برای اطلاع رسانی درباره این موضوع امکان پذیر نشد .
12 – این در حالی بود که همزمان اخبار مربوط به این وعاوی حقوقی در ایالات متحده به طرز یک طرفه مورد بحث و تحلیل قرار می گرفت و میلیارد ها دلار از حقوق مردم ایران با بی کفایتی و یا خیانت گروهی مزدور به تاراج می رفت !!! اما مردم ایران از حق خود برای دانستن محروم شده بودند .!!!
13- آقای 1 توانست با استفاده از سانسور شدید مطبوعاتی حق را مخفی کند و آنگاه  با تهاجم ناجوانمردانه ای در سخنرانی  تلویزیونی خود مانند بنی صدر به فرافکنی پرداخت و درباره ابهامات موجود در این پرونده از مردم گله کرد !!! جالب اینکه مسئول این ابهام افکنی و سانسورشدید رسانه ای خود او و دار دسته اش  بودند که با بهانه محرمانه بودن! مردم را از دانستن حق خود محروم کرده بودند !!! و این در حالی بود که با جایگزین کردن عوامل خود میلیونها دلار را در قالب مصالحه های مشکوک در سخت ترین روزهای جنگ دو دستی به آمریکا تقدیم می کردند !!! مبالغ هنگفت بذل و بخشش های آنان از کیسه ی ملت ایران دست حاتم طایی را از پشت بسته بود ! اما هیچ گونه خبری از آن به رسانه ها  درز نمی کرد !!! و حتی نمایندگان نیز در این باره بی پاسخ گذاشته می شدند !!!!
 خوب حالا شما بگویید سر پرست گروه مذاکره کننده ی ایرانی که آن  بیانیه را امضا کردند چه کسی بود ؟
 و آن وزیر ارشاد آزادی خواهی که انتشار هر گونه مطلب درباره این قرار داد را ممنوع کرده بود کیست ؟
و آن نخست وزیر طرفدار مستضعفانی که بعد از شهادت شهید رجایی تمام حقوق مردم ایران را به نفع امریکایی ها مصادره کرد  چه نام دارد ؟
 این نامها خیلی آشناهستند و روش و منش ایشان و دوستانشان هم  در فرافکنی و جو سازی و مخلوط کردن حق و باطل  و در مدعی شدن درباره  خیانتی که خود کرده اند در پرونده انرژی هسته ای نیز تکرار شده است !!
  سر پرست گروه مذاکره کننده ایرانی از یاران با وفای اصلاحات و آزادی و دموکراسی در ایران کسی نیست به جز
   آقای بهزاد نبوی !!!
 
آن وزیر ارشادی که انتشار هر نوع مطلب را با سانسور خبری شدید ممنوع کرد کسی نیست به جز سردار آزادی و مردم سالاری و روزنامه و مجله و مطبوعات ازاد :
  جناب آقای محمد خاتمی ... !!!
و آن دوست نزدیک و صمیمی ایشان..آن حامی محرومان  که علاوه بر تسلیم منافع ایران به امریکا  کارهای درخشان دیگری مانند دولتی کردن اقتصاد ، ورشکسته کردن صنایع خصوصی ایران ، ویرانگری کامل کشاورزی در ایران در سالهای جنگ و تبدیل ایران به یکی واردکنندگان اصلی گندم و محصولات کشاورزی  وبحرانی کردن شرایط اقتصادی ایران با انواع عملکرد های اقتصادی کمونیستی و  در نهایت نوشاندن جام زهر به امام در پایان جنگ را در کارنامه عملکرد نخست وزیری خود دارد....
  کسی نیست به جز آقای  میر حسین موسوی .....!!!