بازخوانی واقعه 18 تیر

در آستانه بیست و سوم تیرماه سالروز حماسه ماندگاری قرار داریم که ملت ایران در سال 78 و در پاسخ به شیطنت مزدوران استکبار خلق کرد و با کورکردن چشم فتنه پادوهای آمریکا رسوا شدند. دشمن امیدوار بود حوادث پس از 18 تیر و غائله کوی دانشگاه به سرنگونی نظام منجر شود. صحنه آرائی برخی عناصر وابسته و مرعوب و کسانیکه سعی داشتند از این فرصت برای تامین منافع پست شخصی و گروهی خود بهره گیرند همه و همه با حرکت بسوی سرنگونی نظام و “اعلام ختم انقلاب” سازگاری و همخوانی داشت.
مطبوعات زنجیره ای در این میان کارنامه سیاهی از خود برجای گذاشتند. آنها از یکطرف چنین وانمود کردند که گویا مردم با عناصر برانداز همراهند و از آشوب و هرج و مرج استقبال می کنند. آنها صراحتا از گسست نیروها و وجود یک فاصله پرنشدنی میان مردم و پیکره نظام سخن به میان می آوردند و مدعی بودند که گویا مردم از نظام رویگردانند. حتی برخی از دولتمردان هم با اعلام استعفا و بیان مطالب تحریک آمیز و یا سکوت در برابر توطئه ها بر روی آتش فتنه 18 تیر بنزین می پاشیدند.
آن حماسه پرشکوه و آن حرکت خودجوش مردمی یکباره همه محاسبات دشمن خارجی و عناصر مرعوب داخلی را برهم زد. روز 23 تیرماه 78 مردم با آنچنان شور و احساسات و انگیزه ای به صحنه آمدند که دیگر هیچکس نتوانست آن بازی رسوا را ادامه دهد.
دشمنان و بدخواهان نظام که از حرکت اعتراضی شمار اندکی از دانشجویان غافل و تندرو ذوق زده شده بودند بدون توجه به اراده راسخ و استوار ملت بزرگ ایران تا فروپاشی نظام برنامه ریزی کرده و همه امکانات و عوامل سرسپرده خود را برای نیل به اهدافشان به کار بردند اما ملت غیور و همیشه در صحنه ایران که چهار روز با خون دل رنج شعارها تخریبها اظهارنظرها و اقدامات آشوبگران و حامیان داخلی و خارجی آنها را تحمل کرده بود با اشاره مقتدای خود به صحنه آمد و در کمتر از چند ساعت طومار اغتشاشگران را درهم پیچید و تمام معادلات و محاسبات دشمنان را برهم زد.
مردم که به صحنه آمدند یکباره همه چیز عوض شد و روزنامه های زنجیره ای که در این چند روز آتش بیار معرکه بوده و غوغاسالاری می کردند با در پیش گرفتن سکوت مرگباری که هرگز رمز و راز آن بازگو نشد حتی از انعکاس حرکت عظیم و میلیونی مردم در حماسه 23 تیر هم خودداری کردند.
آنها اگرچه شعار می دادند که “دانستن حق مردم است” اما گویا از دیدگاه آنها دانستن هر چیزی حق مردم نیست و این آنها هستند که برای خودشان نقش قیم را قائلند و بایستی اطلاعات مورد نیاز مردم را “فیلتر” کنند تا آنچه مایل بودند مردم بدانند و هر آنچه به مصلحتشان نیست مردم از آن بی خبر باشند.
متاسفانه مسئولان و دستگاههای مسئول چهار روز عملا کشور را در اختیار آشوبگران قرار دادند و علیرغم داشتن موقعیت ها و ظرفیت های فراوان برای سرکوب عوامل آشوب هیچ اقدامی در جهت تامین امنیت مردم و جامعه انجام ندادند و اراذل و اوباش عرصه را هر روز بر مردم و انقلابیون تنگ کردند.
اما رهبر حکیم و فرزانه انقلاب با تیزبینی و آینده نگری قاطعانه خطر حضور دشمن را به ملت گوشزد کردند و ملت نیز با یک اشاره رهبر کوتاهی ها و غفلت مسئولان را جبران کردند و به تعبیر رهبر انقلاب مردم اخلالگران را مانند کاغذ مچاله شده به سطل آشغال انداختند.
در حقیقت حماسه 23 تیر روز تجسم کلام رهبر معظم انقلاب و تجلی اراده راسخ و استوار ملت در دفاع از نظام اسلامی و آرمانهای متعالی حضرت امام (ره) و رهبر انقلاب بود که از این بابت باید 23 تیر را “یوم الله” نامید.
اگر امروز بخواهیم درسی از حماسه 23 تیر بگیریم یقینابه نکات ارزشمند فراوانی دست خواهیم یافت لکن فصل مشترک همه این موارد آنست که این ملت از انقلابی که خودآگاهانه به راه انداخته در هر شرایطی پاسداری می کند و به هیچکس اجازه نخواهد داد که با ثمره خون شهیدان و حاصل خون دل خوردنهای ملت بازی کند.
مردم با هوشیاری مثال زدنی خود یکبار دیگر توطئه را در نطفه خفه کردند و نگذاشتند آتش طمع و کینه دشمن در خرمن انقلاب رخنه کند.
امروز در سالگرد آن حماسه پرشکوه و ماندگار جا دارد که با صریح ترین جملات ممکن به دوست و دشمن اعلام شود که مردم همچنان هوشیارانه در صحنه اند.
طبعا در مورد توطئه هایی که دشمن کینه توز به راه می اندازد و عناصر مرعوب داخلی با هر انگیزه و هدف و توجیهی به آن دامن می زنند یا حتی شروع کننده و آتش بیار صحنه های آن می شوند مردم برای خنثی کردن آن حتی برای لحظه ای هم دچار تردید نشده و نخواهند شد.
البته این تجربه جدید نیست که در تاریخ انقلاب اسلامی بیسابقه باشد ولی دشمن امیدوار بود که با مرور زمان همه چیز تغییر کند و دیگر کسی حاضر به دفاع از انقلاب و نظام نباشد اما حماسه 23 تیر نشان داد که مردم به این انقلاب و نظام همچنان عشق می ورزند و این رمز استمرار و پیروزی نهضتی است که پشتوانه اصلی آن یک ملت خداجو حق شناس و با اراده است.

سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی در راهپیمایی بزرگ مردم تهران در حمایت از بیانات مقام معظم رهبری و اعتراض علیه آشوبگران تهران
مکان: دانشگاه تهران
زمان: 23/4/1378
ملت ایران پنج روز پس از تحمل فتنه 18 تیر در سال 78 و مشاهده عربده کشی مستانه آشوبگرانی که به ندای رادیوهای بیگانه می خواستند ختم انقلاب را برگزار کنند در روز 23 تیر و به ندای رهبر حکیم و فرزانه انقلاب به خیابانها آمد و با حضور توفنده خود حماسه ای را آفرید که به نام حماسه 23 تیر در تاریخ انقلاب ثبت و ضبط شد.
هشت سال پیش ملت صبور و انقلابی ایران با یک اشاره رهبری به سردوید و اخلالگران را به زباله دان تاریخ ریخت. مردم تهران در راهپیمایی بزرگ 23 تیر به حمایت از بیانات رهبر معظم انقلاب در دانشگاه تهران و خیابانهای اطراف گرد آمده و به سخنان دکتر حسن روحانی عضو شورایعالی امنیت ملی گوش فرا داده و با تکبیر خود آنرا تائید کردند.
این سخنان یادآور شور انقلابی مردم در پاسداری از انقلاب و ایستادگی در مقابل توطئه دشمنان است که با هم مرور می کنیم.
“ومکروا مکرا و مکرنا مکرا و هم لایشعرون. فانظر کیف کان عاقبه مکرهم انا دمرناهم و قومهم اجمعین” (1)
مردم قهرمان بزرگوار و شریف تهران در چند روز گذشته مواجه با سه حادثه تلخ بوده اند. حادثه اول حادثه کوی دانشگاه و هتک حرمت به مقام دانشجو بود. این حرکت غیر قانونی و خلاف اصول اخلاقی و دینی یعنی حمله به کوی دانشگاه از طرف مقام معظم رهبری ریاست محترم جمهور مسئولین نظام و مردم قهرمان و عزیز کشورمان بویژه مردم تهران و دانشجویان عزیز قاطعانه محکوم شد و شورایعالی امنیت ملی مسئول شد تا این حادثه را ریشه یابی کند و در قدمهای اولیه این بررسی مقصرین این حادثه را شناسایی و به دست عدالت بسپارد و تلاش نماید تا دانشجویان زندانی و دستگیر شده را آزاد نماید و به سرعت به جبران خسارتهای وارده در کوی دانشگاه بپردازد.
بی تردید دانشجویان عزیز بزرگوار و اندیشمند ما به عنوان آینده سازان کشور و مدیران آینده که رکن مهم در پیروزی انقلاب و نقش مهم در حفاظت و تداوم انقلاب داشته اند. همواره مورد احترام همه مسئولین نظام ملت قهرمان و عزیز ایران بوده اند هستند و خواهند بود. در عین حال مسئله کوی دانشگاه همچنان در دستور کار شورایعالی امنیت ملی خواهد بود تا همه ریشه های این حادثه شناسایی بررسی و بالتبع در فرصتهای آینده نتیجه آن به مردم شریف و بزرگوار ایران اعلام خواهد شد. این موضوع اول که حادثه ای بسیار تلخ و ناگوار بود که با محکومیت این حادثه زشت و با دادن قول به مردم برای رسیدگی به آن و سپردن عوامل آن به دست عدالت و با احترام مجدد به قشر ارزشمند و اندیشمند دانشجو از آن عبور می کنیم. البته ریشه های این حادثه بررسی و شناسایی خواهد شد و به اطلاع مردم ما خواهد رسید.
اما در کنار این حادثه دو حادثه تلخ دیگر بوقوع پیوست دشمنان به کمین نشسته دشمنان فرصت طلب که نه ربطی به دانشگاه دارند و نه ارتباطی به دانشجویان عزیز دارند در کنار حرکت دانشجویی می خواستند سو استفاده کنند و متاسفانه موفق به سو استفاده هم شدند. افراد شرور افراد وابسته به گروهک های سیاسی ورشکسته و منزوی در جامعه ما مزدوران و وابستگان به قدرتهای خارجی از این فرصت خواستند سو استفاده کنند البته این گروهکها ماهها در انتظار یک فرصت مناسب بودند و فکر کردند این مقطع فرصت مناسبی برای اهداف شوم و پلید آنهاست. یک حادثه تلخی که با حرکت این عناصر فاسد رخ داد حرمت شکنی بود. شما می دانید دشمن برای اینکه در مردم ایجاد یاس کند و در مردم ایجاد تردید نماید و برای آینده زمینه سازی کند سنگ زیرین بنای انقلاب را مورد تهاجم قرار داد و باشکستن حرمت و تقدس ارزشهای انقلابی ارکان نظام و بویژه رکن رکین انقلاب یعنی حریم مقدس ولایت خواست راه را برای توطئه های بعدی آماده نماید.
دشمنان خارجی و داخلی ما باید بدانند ملت ما هوشیار و در صحنه است. مسئله ولایت مسئله فرد نیست مسئله شخص نیست. ولایت در کشور ما مظهر اسلامیت نظام و استقلال کشور است. مردم ما خوب می فهمند و درک می کنند دشمن از اسلامیت نظام و استقلال کشور عصبانی است (تکبیر حضار)
دشمنان داخلی و خارجی می دانند آن سد نیرومندی که در طول 20 سال گذشته در برابر همه توطئه ها ایستاد و مقاومت کرد اسلام بود. آن عاملی که بین ملت عزیز و بزرگوار ایران با بیش از یک میلیارد مسلمان جهان پیوند ناگسستنی ایجاد کرده اسلامیت نظام است. مردم ما به خوبی می دانند آن قدرتی که توانست در دفاع 8 ساله در برابر همه قدرتهای استکباری و حامیان آنها بایستد و مقاومت کند و پیروز شود اسلام و اسلامیت نظام بود. آن عاملی که امروز ملت ما را متحد کرده است و پیوند ناگسستنی در ملت ما ایجاد کرده است اسلام است و مظهر این اسلامیت رهبری و مقام ولایت است. (تکبیر حضار)
مردم ما به خوبی می دانند مسئله ولایت به عنوان مظهر وحدت ملی جامعه است مسئله ولایت مظهر اقتدار ملی ما است. اهانت به مقام ولایت اهانت به ملت است. اهانت به ایران است. اهانت به اسلام است. اهانت به مسلمانان است. اهانت به همه آزادگانی است که قلبشان برای ایران به عنوان ام القرای جهان اسلام می تپد. بنابراین این حرمت شکنی نه برای مردم ما و نه برای عاشقان انقلاب در سراسر جهان قابل تحمل نیست. گر چه آنهائی که به این عمل زشت دست زده اند تعدادشان بسیار اندک بود اما در عین حال لبخند و تشویق استکبار جهانی و امیدهای نابخردانه ای که در آنها ایجاد کرد. نشان می دهد که قدرتهای استکباری توسط مزدورانشان سنگ زیرین این بنا را مورد هدف قرار داده اند. ولایت مهمترین رکن حکومت و نظام ما در قانون اساسی کشور ما است. اهانت به این رکن اهانت به قانون اساسی است اهانت به قانون گرایی است و اهانت به همه ارزشهای انقلابی است.
من در این حادثه چند روزه چیزی که می دیدم در میان این مردم باوفا مردم مخلص مردم انقلابی مردم در این چند روز صبر 25 ساله مولای متقیان علی (ع) را به نمایش گذاشتند که فرمود: “صبرت و فی العین غذی و فی الحلق شجی” استخوان در گلو و خار در چشم این چند روزه تحمل کردند. این صبر انقلابی این تحمل توام با کظم غیض این حفظ نظم و آرامش این هوشیاری آماده بودن اما منتظر دستور ماندن و دست روی دست گذاشتن نکته بسیار جالبی بود. اگر منع مسئولین نبود مردم ما جوانان مسلمان غیور و انقلابی ما با این عناصر اوباش به شدیدترین وجه برخورد می کردند و آنها را به سزای اعمالشان می رساندند. (تکبیر حضار)
این متانت صبر و این آماده بودن و گوش به فرمان بودن تمرین نوینی بود که مردم ما از زندگی مولای متقیان حضرت علی (ع) سرمشق گرفته بودند و به نمایش گذاشتند. ما همچنان باید آمادگی و هوشیاری توام با صبر و متانت خودمان را حفظ کنیم. مطمئن باشید دولت و ارگانهای امنیتی کاملا بر کشور مسلط هستند و این گروهکها و این چند صد نفر اوباش چیزی نیستند که بخواهند برای ملت ما و برای مردم عزیز و قهرمان تهران نگرانی بوجود آورند (تکبیر حضار)
حادثه تلخ سوم حمله به اموال عمومی ایجاد رعب و وحشت در میان مردم برهم زدن آرامش و امنیت سلب آسایش مردم آزار مردم وحتی دستبرد به اموال شخصی و اهانت و تعدی به مردم بود. در کدام کشور جهان حرکتهای آشوب طلبانه این چنینی تحمل می شود. اینها خیلی پست تر و حقیرتر از آن هستند که بخواهیم نسبت به آنها تعبیر حرکت براندازی را مطرح کنیم. در کجای دنیا و در کدام کشور و توسط کدام دولت آشوب تخریب و برهم زدن نظم جامعه تحمل می شود. مگر دولت مقتدر جمهوری اسلامی ایران مسئولین امنیتی نظام این گونه حوادث را تحمل خواهند کرد. این صبر و متانت در یکی دو روز برای این بود که ماهیت این چند صد نفر اوباش به خوبی برای مردم ما روشن شود و همه بخوبی بدانند اینها چه کسانی هستند و دارای چه ماهیتی هستند. من در همین جا لازم می دانم از دانشجویان عزیز بیدار هوشیار و قهرمان تشکر و قدردانی کنم که با هوشیاری و با دید نافذشان تا متوجه شدند که این عناصر مفسد و معاند در کنار آنها قرار گرفته اند بلافاصله اعلام بیزاری و برائت کردند و خودشان را کنار کشیدند. این نشان هوشیاری و بیداری دانشجویان انقلابی و مسلمان و قهرمان ما است.
افرادی که اتوبوس و اموال عمومی را آتش می زنند آنها که ماشین بیت المال را آتش می زنند و حتی اتومبیل شخصی افراد را از بین می برند اینها چه عناصری هستند و دارای چه ماهیتی می باشند بی تردید این افراد دشمن مردم ایران و ارزشهای این مرز و بوم هستند. این اوباش حتی به مساجد هم تعرض کردند.
ادامه این وضع برای نظام ما کشور ما و ملت ما قابل تحمل نخواهد بود. دیروز نسبت به این عناصر دستور قاطع داده شد دیروز غروب دستور قاطع صادر شد تا هرگونه حرکت این عناصر فرصت طلب هر کجا که باشد با شدت و با قاطعیت برخورد شود و سرکوب شوند (تکبیر حضار)
مردم ما شاهد خواهند بود که از امروز نیروی انتظامی نیروی قهرمان بسیج حاضر در صحنه با این عناصر فرصت طلب و آشوبگر ـ اگر جرات ادامه حرکت مذبوحانه داشته باشند ـ چه خواهند کرد (تکبیر حضار)
دشمنان خارجی آنها که در این چند روز کف زدند و همچنین این عناصر پست و مزدور بدانند اسلام در این کشورزنده است و زنده خواهد ماند. مردم عزیز و بزرگوار تهران و ایران زنده اند و در صحنه اند و با همان شور و هیجان سالهای 57 و 58 درصحنه حضور دارند و پاسخ دندان شکن به آنها خواهند داد. نیروهای امنیتی قدرتمند ما اعم از نیروی انتظامی بسیج و سایر قوا و پرسنل بیدار وزارت اطلاعات در صحنه مقتدرانه خواهند بود.
خوشبختانه اکثر این عناصر در ظرف دیروز و دیشب دستگیر شده اند. همه این افراد مورد بازجویی قرار خواهند گرفت. در میان این افرادی که دستگیر شده اند افراد شرور جنایتکار و سابقه دار وابسته به گروهکهای معاند و ورشکسته افرادی که به نوعی از سوی دستهای مشکوک تطمیع شده بودند همه اینها دیده می شوند که در فرصت مناسب ماهیت این افراد به مردم معرفی خواهد شد. بی تردید آنهایی که به آشوب و تخریب اموال عمومی و تعرض به نظام در این چند روز مشغول بوده اند در دادگاههای صالحه ما محاکمه خواهند شد و طبق قوانین و مقررات به مجازات خواهند رسید (تکبیر حضار).
من فکر می کنم ریشه حرکتهای این یکی دو روز اخیر به تحلیل غلط دشمنان انقلاب و مزدورانشان از نظام جمهوری اسلامی و تحلیل نادرست نسبت به هوشیاری و آمادگی ملت بزرگوار و حاضر در صحنه ایران برمی گردد.
اولا آنچه که رادیوهای خارجی برای آتش زدن چند اتوبوس برای حمله به چند باجه و کیوسک تلفن کف زدند و برای عربده کشی چند نفر شرور امید بسته اند. باید بدانند نظام ما و انقلاب ما یک انقلاب مردمی است ریشه در اعماق جان مردم دارد. مردم خود این انقلاب را به پیروزی رسانده اند. مردم خود این انقلاب را در برابر انواع توطئه ها حفظ کرده اند مردم ما بدون کمک دیگران در 8 سال دفاع مقدس در برابر متجاوزین از تمامیت ارضی و شرف ملی خود دفاع کردند. مردم ما با خون با رهبری انقلاب و نظام عزیز اسلامی خود پیمان بسته اند (تکبیر حضار). 
دشمنان خارجی ما تجربیاتی که دارند نسبت به کشورهایی است که نظام آنها به قدرت خارجی وابسته است و ریشه در اعماق دلهای مردم ندارد و دارای نظام مردمی نیستند و با بادی می لرزند آن تجربه را می خواهند نسبت به انقلاب شکوهمند و عزیز اسلامی ایران و مردم مقتدر و هوشیار و بیدار ما پیاده کنند. مگر این انقلاب تعلق به قشر خاصی دارد و از آن گروه خاصی است این انقلاب به 60 میلیون نفر مردم ایران تعلق دارد که با آن و دل برای این انقلاب فداکاری کرده اند و فداکاری خواهند کرد.
اشتباه دوم دشمن این بود که هنوز بعد از این 20 سال مردم ما را نشناخته است (تکبیر حضار).
تصور آنها از مردم تصور ناصحیح و غلطی است. مردم ما به اسلام قرآن به خاندان رسالت به انقلاب به امام و به راه امام و به ولایت عشق می ورزند و در برابر این توطئه ها تسلیم نخواهند شد. خوب است دشمن تجدیدنظر کند. بعد از 20 سال مقاومت مردم ما دشمن هیچ راهی جز تسلیم شدن در برابر انقلاب اسلامی ایران و واقعیت این انقلاب ندارد. اگر تصور دیگری دارد اشتباه است. دشمن بداند یک راه بیشتر پیش روی او نیست و آن اعتراف اقرار و تواضع در برابر انقلاب اسلامی و ملت بزرگوار و هوشیار ما است.
البته اگر آمریکا یا رژیم اشغالگر قدس از این عناصر آشوبگر حمایت کردند توقع هم همین بود. این کشورها همیشه حامی آشوب گران جنایتکاران و افراد وابسته و مزدور هستند یکی دو کشور دیگر هم اغفال شدند من به آنها هشدار می دهم و به آنها می گویم که سخنان ناصحیح و نادرست بعضی از مسئولین این کشورها در زمینه حوادث چند روزه اخیر تهران در پرونده روابط ایران با آنها ثبت شده است. دولت ایران این موارد را در نظر دارد و بدانند در فرصت مناسب پاسخ لازم به آنها داده خواهد شد(تکبیر حضار).
من می خواهم یکی دو نکته در پایان بحثم به عرض شما برسانم:
نکته اول آنکه حوادث این چند روزه درس بزرگی برای همه جناحها و گروهها بود. حوادث چند روز اخیر به ما نشان داد و روشن نمود که در جهان سیاست اول باید قواعد بازی را بیاموزیم. بدون آشنایی به قواعد بازی ورود به صحنه رقابتها و مجادله های سیاسی ممکن است خطرات جبران ناپذیری را برای کشور به بار آورد. در تمام کشورهای جهان حتی آنهائی که مدعی هستند که مهد دموکراسی هستند قواعد بازی را به عنوان محور اصلی حرکت سیاسی همواره مورد توجه و مراعات قرار می دهند. مصالح ملی امنیت ملی و منافع ملی باید خطوط قرمز همه گروهها و جناحها باشد. امیدوارم این حوادث درس خوبی برای همه ما باشد. حتی در لحن سخن گفتن و مکالمه با یکدیگر و نوع گفتمان باید از لحن متناسب با فضای سیاسی سالم استفاده کنیم. لحن درشت و تحریک کننده دشمن را امیدوار می کند. لحن ناصحیح فضای مناسب را برای فعالیت دشمن ایجاد می کند. همه جناحها و همه گروهها باید این درس و سرمشق را مدنظر داشته باشند.
حوادث چند روزه اخیر در کنار حوادثی که در این 20 سال گذشته داشتیم یک پالایش دیگر برای انقلاب ما بود. انقلاب ما در هر مقطعی نیاز به یک پالایش دارد و این حوادث چند روزه زمینه ای را رای پالایش جدید در انقلاب ما و نظام ما بوجود آورده است. در مجموع خسارتهایی در این چند روز دیدیم اما در کل و در نتیجه نهائی شاید این حادثه مایه تکامل انقلاب و سالم سازی حرکتهای انقلابی و فضای سیاسی کشور باشد. حوادث چند روزه به همه گروهها آموخت که باید واقعیتهای نظام جامعه جهان و شرایط سیاسی منطقه و جهان را به خوبی درک کنیم و با درک این واقعیت همبستگی و وحدت یک ضرورت برای همه ما است.
حوادث چند روزه به ما گفت خشونت و خشونت گرایی تحت هر عنوانی محکوم است و همه باید به سمت قانون و قانونگرائی و قانونمداری حرکت کنیم. با عناصر خشونت طلب در این چند روز و با این اشرار برخورد قاطع خواهد شد تا برای دیگران درس عبرت باشد. خوشبختانه همه ارکان نظام مسئولین همه قوا بدون هیچگونه اختلاف نظر نسبت به برخورد قاطع و انقلابی نسبت به این عناصر فرصت طلب اتفاق نظر دارند و قوه قضاییه در روزهای آینده به وظیفه قانونی شرعی ملی و انقلابی خود به خوبی عمل خواهد کرد(تکبیر حضار).
در روزهای آینده مردم ما باید همچنان هوشیاری خودشان را در صحنه حفظ کنند. بدون اینکه دست به عملی بزنند. در زمینه اطلاعات به دست آمده به وزارت اطلاعات کمک کنند در زمینه عمل هم پشتیبان نیروهای رسمی و مسئولین امنیت باشند یعنی کمک نیروی انتظامی بسیج و سایر نیروهای امنیتی در صحنه عمل باشند. باید بدانیم که اتکا اصلی نظام و مسئولین ما به مردم عزیز و قهرمان حاضر در صحنه است.
گرچه چند روز گذشته شاهد حوادث تلخی بودیم اما حضور امروز مردم شیرینی و شهد را در کام تلخ مردم ریخت. حضور میلیونی امروز مردم در سراسرکشور حماسه دیگری بود. اطلاعاتی که من یک ساعت پیش از همه استانها گرفتم این بود که در سراسر ایران موج خروشان مردم تکبیرگویان به مراکز اجتماعی که به آنها اعلام شده است زن و مردم در حال حرکت هستند. همه جا شعار و فریاد در حمایت از نظام و علیه استکبار و مزدوران داخلی آنها است. مردم ما امروز یکبار دیگر دشمنان خارجی و مزدورانشان را مایوس کردند و مشت رد به سینه آنها زدند. مردم ما به خوبی توجه دارند برای توسعه اقتصادی سیاسی و فرهنگی اولین شرط ضروری و لازم امنیت و ثبات است و برای این امنیت و ثبات همه ما باید در صحنه باشیم و هوشیاری و بیداریمان را حفظ کنیم و دولت و نیروهای امنیتی را برای این هدف مهم یاری دهیم.
در پایان می خواهم یک نکته عرض کنم و آن اینکه شورایعالی امنیت ملی به مردم قهرمان و دانشجویان عزیز اطمینان می دهد که:
1 ـ مسئله کوی دانشگاه را ریشه یابی بررسی خواهد کرد و این بررسی را تا نتیجه نهائی ادامه خواهد داد و نتیجه آن را به اطلاع مردم خواهد رساند.
2 ـ به شهروندان عزیز قهرمان تهرانی و به همه مردم ایران قول می دهیم که نیروهای امنیتی ما و قوه قضاییه با سرعت با عناصر مخرب و مفسد برخورد قاطع خواهند کرد.
3 ـ به مردم ما اعتماد و اطمینان می دهیم که دولت و نیروهای امنیتی ما کاملا بر اوضاع مسلط هستند و هیچگونه نگرانی در این زمینه وجود ندارد.
لازم می دانم از نیروی انتظامی به خاطر تلاشهای شبانه روزی اش در این چند روز از نیروی عزیز و قهرمان بسیج و همچنین پرسنل بیدار وزارت اطلاعات تشکر سپاسگزاری و قدردانی نمایم که تلاش و فعالیت فوق العاده ای در این چند روز داشته اند.
از دانشجویان عزیزمان تشکر می کنم که با دقت و سرعت حساب خودشان را از این عناصر مفسد جدا کردند و به خوبی هوشیاری و آگاهی خود را در این مقطع حساس نشان دادند.
در نهایت از مردم بزرگوار و عزیزمان تشکر و قدردانی می کنیم که با همان شور و نشاط سالهای اولیه انقلاب در صحنه حاضر شدند و امروز حماسه عظیم و بزرگ حضور خودشان را در کشور آفریدند. “ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقدامکم.”
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
ولایت فقیه مهمترین رکن حکومت و نظام ماست. اهانت به این رکن اهانت به قانون اساسی اهانت به قانون گرایی و اهانت به همه ارزشهای انقلابی است
دشمنان خارجی آنها که در این چند روز کف زدند و از عناصر پست و مزدور حمایت کردند بدانند اسلام در این کشور زنده است و زنده خواهد ماند
ریشه حرکتهای 18 تیر به تحلیل غلط دشمنان انقلاب و مزدورانشان از نظام جمهوری اسلامی و برداشت نادرست نسبت به هوشیاری و آمادگی ملت ایران برمی گردد
آمریکا اسرائیل و چند کشور دیگر که از آشوبگران 18 تیر حمایت کردند ماهیتا با نظام اسلامی دشمنی دارند
روایت حجت الاسلام والمسلمین ناطق نوری از فتنه 18 تیر 78
حجت الاسلام والمسلمین علی اکبر ناطق نوری رئیس اسبق مجلس شورای اسلامی در جلد دوم کتاب خاطرات خود روایتی از تعطیلی روزنامه سلام و ماجرای کوی دانشگاه تهران در 18 تیر سال 78 ارائه داده است.
برای واکاوی و بازخوانی آنچه که در آن روزها گذشت مطالعه این خاطرات مفید است:
چون پیشتر در امور اجرایی بوده و وزارت کشور را در بحرانی ترین شرایط کشور هم اداره کرده بودم با حساسیت جریان کوی دانشگاه را تعقیب کردم. خبرهایی که از آغاز صبح در این باره می رسید حکایت از این داشت که آن چه رخ می دهد یک جریان عادی نیست. اصل ماجرا از این قرار بود که به دنبال توقیف روزنامه “سلام” و به بهانه اعتراض به این توقیف در کوی دانشگاه تظاهراتی شد که بعد به بیرون هم کشیده شد. راهپیمایان مسیری را طی کردند سپس نیروی انتظامی با آنها برخورد کرد که منجر به آن حوادث شد.
من اصل جریان را هم عادی نمی دیدم. زیرا توقیف یک روزنامه نمی توانست این قدر موج آفرینی کند. گرچه همان موقع شنیده بودم که بعضی از افراد جبهه دوم خرداد می گفتند: “توقیف این روزنامه به این آسانی نیست این غیر از روزنامه “طوس” و “جامعه” است و نظام اگر بخواهد با روزنامه سلام برخورد کند باید خسارت سنگینی بپردازد.” این سخنان از آنها شنیده شده بود و این ذهنیت را ایجاد می کرد که هدف از این سخنان پیش بینی طرح و برنامه ای بود که اگر حادثه ای به این شکل رخ بدهد چه باید کرد. از این روی وقتی حادثه رخ داد و روزنامه توقیف شد حوادث و نتایج آن برای من غیرمترقبه نبود. با این سابقه ذهنی و خبرهایی که داشتم وقتی حادثه رخ داد آن را عادی ندانسته و جریان را تعقیب کردم تا این که گفته شد راهپیمایان به خیابان ریختند و تخریب کردند. آنها شعارهای تند و تیز و توهین آمیزی را علیه ارکان بالای نظام وقوه قضاییه و حتی به مقام معظم رهبری می دادند.
در حالی که ایشان هیچ نقشی و دخالتی از این جهت در این نوع کارها ندارند یعنی آقا نمی گویند این روزنامه را ببندند یعنی در ریز قضایا دخالت نمی کنند. شان رهبری ایشان اجل از این است که در این مسائل ریز دخالت کنند. ایشان سیاست های کلی را بیان می کنند ممکن است که به طور کلی هشدار و اخطار هم به مطبوعات بدهند همانطور که ممکن است به قوه قضاییه هم هشدار بدهند که تو به وظیفه خود عمل کن اما این که حالا تعیین مصداق بکنند نیست به اصطلاح معروف علمی و طلبگی خود ما “حکم را در واقع حاکم بیان می کند ولی تشخیص مصداق و موضوع با مکلف است” و آنجا هم مکلف قوه قضائیه بود که برخورد کرد.

دستهایی در پشت صحنه
من به لحاظ این که شم امنیتی داشته و کار امنیتی کرده بودم احساس کردم پشت صحنه دست هایی است که اینها را می گرداند و به طور جدی به این موضوع یقین داشتم. در همان روزها قبل از آن که حتی کسی دستگیر و بازجویی شود یا مثل الان یک خرده شفاف شود گفتم که ماجرا زیر سر نیروهای به اصطلاح ملی ـ مذهبی است. اینها رهبری می کنند و به نظر من قوه قضاییه اگر بخواهد این غائله را ختم کند باید سران اینها را دستگیر نماید.
همیشه وقتی که یک جایی شورش و جار و جنجال می شود مثل مشهد اسلام شهر اکبرآباد قزوین و از این قبیل آنهایی که در متن صحنه هستند و آتش می زنند غارت می کنند و شیشه می شکنند سیاسی نیستند؛ اینها یک مشت آدم های عقده ای و اراذل و اوباش هستند که در شلوغی می ریزند و آتش می زنند که چیزی گیر بیاورند اما آنهایی که پشت پرده و صحنه را هدایت می کنند آنها سیاسی هستند.
یکی از محافظین من می گفت: “هنگام تظاهرات در خیابان ایستادم و نگاه کردم که جریان چگونه است. دیدم یک مرد 40 تا 50 ساله که موبایل در دست خودش دارد از این یک طرف جلو می آمد و با گفتن جمله ای جمعیت را تحریک می کرد بعد خودش می رفت پشت درختی می ایستاد و با موبایل خبر می داد. این شخص را خیلی تعقیب کردم ببینم که چه می کند می خواستم با او برخورد کنم اما جرات نکردم برای این که احساس می کردم تنها هستم و کسی همراهم نیست؛ بنابراین با این که او را تحت تعقیب قرار دادم اماگمش کردم”.
لذا معتقدم این جریان هدایت شده بود برای همین من آرام نگرفتم و با این که در این زمینه مسئولیتی نداشتم دائما جاهای مختلف از دفتر خودم در مجلس تلفن می زدم. حراست خود را هم به صحنه تظاهرات فرستاده بودم تا به من خبر دهند.
چون گفته بودند اغتشاش گران به سمت بهارستان هم آمدند. مسئول حراست آخرین وضعیت را به من گزارش می داد که مثلا الان اغتشاش گران در کجا هستند و چه کار می کنند. زمانی که نزدیک ایستگاه رادیو بودند با آقای لاریجانی تماس گرفتم که شما آنجا چقدر نیرو دارید و بعد معلوم شد تدابیری اندیشیده شده بود. من با آقای ذوالقدر و آقای رحیم صفوی فرمانده محترم سپاه نیز پی در پی تماس می گرفتم و آنها هم می گفتند هنوز به ما دستور داده نشده و علت دارد که دستور داده نشده حتما شما در جریان هستید. البته آقایان هم ناگزیر هستند که ضوابط را رعایت کنند. چون در این درگیری ها که نان و حلوا تقسیم نمی شود ممکن است دو نفر هم کشته شوند و آن وقت به این فرماندهان بگویند شما به چه مناسبت وارد شدید. از این رو این اغتشاش گران فکر می کردند که واقعا میدان باز است و هر کاری که دلشان بخواهد می توانند انجام دهند. در واقع فرصت خوبی بود که اینها خودشان را نشان دهند ولی به نظر من نباید هیچ فرصتی به این گونه جریان ها داد از همان اول باید در نطفه خفه می شد. بالاخره در یک مقطعی دستور صادر شد که سپاه وارد عمل شود و در ظرف دو ساعت اغتشاشی که از “میدان بخارایی” تا “شهرری” کشیده شده بود پایان یافت.
در همین زمان جلسه ای در حضور مقام معظم رهبری از سران سه قوه فرماندهان نظامی سپاه وزیر اطلاعات وزیر کشور و تا آنجا که من یادم است دبیر شورای عالی امنیت ملی تشکیل شد. مقام معظم رهبری از وزیر کشور سوال کردند (نزدیک غروب بود) “اوضاع چه خبر است” گفت که “حاج آقا تظاهرات و ناآرامی ها را جمع کردند و بر همه چیز مسلط هستیم” من چون خودم از بعدازظهر قضایا را تعقیب می کردم خیلی عصبانی بودم بین حرف پریدم و با تندی گفتم: “آقا ایشان گزارش بی ربطی می دهند این طور نیست. همین الان در میدان بخارایی سپاه درگیری دارد اینها را آقای صفوی بفرمایند. آقای رحیم صفوی گفت: “درست است” جالب تر از همه این که خود آقا فرمود: “تنها در میدان بخارایی نیست شهر ری هم الآن آشوب است” یعنی خود آقا از همه ما بیش تر خبر داشت.
من همانجا گفتم که “آقا بنده اعتقاد دارم نهضت آزادی و این نیروها در پشت پرده این جریان هستند و اگر ما بخواهیم این آشوب و شورش را بخوابانیم به نظر من باید سران اینها را دستگیر کرده عده ای که در صحنه آشوب کردند را هم بسرعت محاکمه کنیم. حتی اگر لازم باشدـ دیدیم که اینها به هرحال بحران ایجاد کردند را هم بسرعت محاکمه کنیم و حتی اگر لازم باشد ـ آن ها را به سینه دیوار بگذاریم. اگر قصد براندازی نظام را دارند و با اسلام محارب هستند با آنها برخورد شود”.
بعضی از مسئولان خیلی جا خوردند و گفتند: این نوع حرف زدن جلوی آقا ! اما من ریشه اغتشاش را در نهضت آزادی می دانم این ها دنبال براندازی هستند و در کشور بحران ایجاد می کنند و بالاخره باید با آنها برخورد کرد حکومت تعارف ندارد.

باید با برخی مسئولان دولتی هم برخورد می شد
در نهایت با این ناآرامی ها خوب برخورد شد و بعضی ها را هم دستگیر کردند. با تائید مقام معظم رهبری سپاه توانست عمل کند. البته من نظرم این است که در رابطه با حادثه کوی حق بسیاری از نیروها تضییع شد. ما تحت تاثیر شرایط آن دوره و همچنین یک مقدار رودربایستی قرار گرفتیم یک مقدار مصلحت اندیشی کردیم و نیروی انتظامی و افرادی هم مثل آقای نظری و افسر دیگری که در منطقه؛ مسئول عملیات بودندـ که افسران خوبی هستند ـ به نظر من وجه المصالحه قرار گرفتند اینها قربانی شدند. من معتقد بودم که حتی با وزیر آموزش عالی نیز بایست برخورد جدی شود معنا ندارد که وزیر جمهوری اسلامی در آن ماجرا که یک جریان پیچیده سیاسی و پشت صحنه آن حداقل نامشخص بود تصمیم عجولانه به استعفا بگیرد و عواطف دانشجوها را با این کار خود تحریک کند. به نظر من او و دستیارانش در رده های مختلف باید محاکمه می شدند اما خیلی مصلحت اندیشی شد برخلاف شعارهایی که می دهیم ـ قانون و قانونگرایی ـ به نظر من این جا قانون خوب پیاده نشد و من اگر مسئول بودم حتما این طور عمل نمی کردم که عمل شد جدی تر عمل می کردم. واقعا حادثه کوچکی نبود. اگر مقداری این مسئله رها می شد ضد انقلاب بیشتر وارد کشور شده و با کمکی که از بیرون هم به آنها می شد برای ما خیلی بحران ایجاد می کرد. البته لطف خدا و حضور به موقع نیروی بسیجی سپاه و مردم حزب اللهی بود که این جریان جمع شد اما این به آن معنا نیست که بعد از آن ما دیگر با چنین بحران هایی برخورد نکنیم چون ده ها سوال در رابطه با این جریان به نظر من هنوز وجود دارد که پاسخ آنها داده نشده و موضوع مبهم است.
من بعد از این جریان تا مدتی مصاحبه نکردم بعد در یک مصاحبه ای از من پرسیدند: “نظر شما در مورد این واقعه چیست چرا تا حالا حرف نزدید” گفتم “برای این که تا حالا برای من مبهم بود که قضایا چیست من به عنوان رئیس یک قوه نمی دانم چه می گذرد و الان هم برای من شفاف نیست. خیلی سوال ها و ابهامات هست وزارت کشور چه وقت در جریان حادثه کوی دانشگاه قرار گرفته نیروهای تحت امر او چه کرده اند چه زمانی وزارت کشور وارد عمل شده است حادثه ساعت 2 نیمه شب رخ داده تا 8 صبح مسئولان کجا بودند چه کسی دستور داده چه کسی دستور نداده چه کسانی از قبل در خوابگاه برای دانشجوان سخنرانی کردند بعضی از نمایندگان مجلس و مسئولان چرا برای دانشجویان سخنرانی و آنها را تحریک کردند اینها چه کسانی بودند اینها باید مورد بحث قرار بگیرد چرا استعفا دادند چرا تحریک کردند

پرونده کوی دانشگاه باید بررسی مجدد شود
در این جریان چند نفر دستگیر شدند از جمله منوچهر محمدی و یک زنی که او را هم گرفته بودند. معروف شد که با گرفتن یک “منوچ” و “ملوس” قصه حل شد! منشا یک بحران و یک شورش این نیست این پشت پرده دارد. الان هم به نظر من پرونده ماجرای کوی دانشگاه باید باز باشد و بعضی از مسئولان کشور باید آنجا پاسخ بدهند. حداقل هنوز برای ما ماجرا روشن نیست چرا سوال ها پاسخ داده نمی شود چرا افراد دستگیر نمی شوند چرا توضیح داده نمی شود چرا این واقعه به ابهام و اجمال گذشت این قضیه فقط به محاکمه سردار نظری و پخش صحبت ها و ادله و در نهایت حکم ایشان ختم شد ولی عوامل اصلی ایجاد این واقعه هنوز مشخص نشده است.
در جریان حادثه کوی دانشگاه بین سران سه قوه اختلافی به آن معنا وجود نداشت. آن زمان من آقای خاتمی و آقای شاهرودی بودیم که با هیچ کدام آنها دعوا نداشتم و اختلافی هم واقعا نداشتم و در جلسات سران هم که تشکیل می شد نوعا در مسائل کلی تفاهم بود و ما هم در ریز جریانات وارد نمی شدیم. ممکن بود سلیقه من با سلیقه آقای خاتمی یا سلیقه ایشان با من متفاوت باشد اما واقعآ تضاد و درگیری در بین نبود.
عمل من در مجلس روشن بود نحوه برخورد با لوایح دولت بودجه و غیره شاید به اعتراف خود آقایان ـ و هماهنگی مجلس در دوران مدیریت من با دولت بیش از الان (مجلس ششم) بود. این درگیری ها مرهون و معلول اختلافات جناحی است که ربطی به سران ندارد. ممکن است مرا به یک جناح منتسب کنند اما آیت الله سید محمودها شمی را به کدام جناح می خواهند منتسب کنند. ایشان نه جز و جناح راست یا چپ بوده و نه در یک فراکسیونی می باشد.
بحث این بود که روزنامه سلام از دیدگاه قوه قضائیه تخلفی کرده است سوال و ابهامات هم همینجا است بالاخره باید از این آقایان اصلاح طلب و قانون گرا سوال کرد که مگر شما نمی گویید که باید قانونی عمل کرد مگر شما نمی گویید که کسی در کار دیگری دخالت نکند قوه قضائیه به یک جمع بندی رسیده و دارد عمل می کند قوه قضائیه هم هر کاری را که دلش بخواهد نمی تواند انجام دهد ما سلسله مراتب داریم اگر قایل هستید که قاضی جناحی عمل کرده و تخلف نموده می توان به دادگاه انتظامی قضات شکایت کرد. اگر آنجا هم جناحی است به رئیس قوه قضائیه و پس از آن به رهبری ـ که او را نصب کرده ـ می توان شکایت کرد. چرا در این جریان سلسله مراتب مراعات نشد چرا وقتی جلوی آن روزنامه گرفته شد عده ای مردم را تحریک کردند مقاله و سرمقاله نوشتند دانشگاه رفتند سخنرانی کردند و متحصن شدند اینها واقعا از ابهامات است.
در این قضیه هم دعواهای این چنینی مطرح است والا واقعا سران با هم در این قضایا اختلافی نداشتند. اختلاف من با آقای خاتمی سلیقه ای بود و به این معنا که در ماجرای هیجده تیر 1378 قائل بودم که باید سران نهضت آزادی دستگیر محاکمه و با آنها برخورد قاطع شود اما ایشان این اعتقاد را نداشت تفاوت ما این است.
من خبر نداشتم که در کوی دانشگاه تظاهراتی رخ داده و لباس شخصی ها در خوابگاه جمع شدند. قراینی که هست نشان می دهد جریانی که این حادثه را به وجود آورد ـ آنهایی که از آنجا سخنرانی کردند ـ از قبل خبر داشتند که چنین حادثه ای رخ می دهد. من و دوستانم از وقوع حادثه خبر نداشتیم صبح که به مجلس آمدم خبردار شدم کوی دانشگاه شلوغ شده است. اگر دوستان ما جلسه یا تصمیمی داشتند من چون در راس این فراکسیون بوده و هستم خبردار می شدم. چنین چیزی که اینها نشسته و طرحی ریخته باشند و بعد هم با هماهنگی سپاه و بسیج یک نیرویی به آنجا بفرستند هرگز نبوده است.
این نکته را می توانم بگویم که در نیروهای حزب اللهی بسیجی دانش آموز دانشجو کارگر و کاسب هم می تواند باشد. این نیروهای حزب اللهی زمانی در تهران تشکیلاتی درونی داشتند که حالا آن را هم ندارند. اینها وقتی می بینند یک جا شلوغ می شود وارد صحنه می شوند و اصلا با کسی هم ارتباطی ندارند. من هم دخالت به این صورت را تائید نمی کنم فرض کنید شخصی در جایی سخنرانی می کند ممکن است حرف های لاطائلات هم بزند حزب الله تحمل نمی کند شلوغ کرده و جلسه را به هم می زنند. آن وقت بعضی روزنامه های دوم خردادی و طرفداران آنها می نویسند که طرف داران جناح راست سخنرانی زید یا عمر را در قم به هم زدند؛ در حالی که این حزب اللهی ها همین مردم هستند.
طبیعی است که از آن طرف هم همین طرف است مثلا من در مسجد دانشگاه رفتم سخنرانی کردم تحکیمی ها شلوغ کردند و نگذاشتند من حرف بزنم و درب مسجد را بستند. من این را به چه کسی منتسب کنم بگویم که اینها حتما از جناح چپ هستند و در آن صورت از مجمع روحانیون دستور گرفتند!
یقینا این گونه نیست؛ البته ممکن است طرفداران یک تفکر بریزند شلوغ و خراب کنند. من یقین دارم که در ماجرای کوی دانشگاه این لباس شخصی هایی که می گویند سازمان یافته و از جناح راست هستند اصلا وجود خارجی نداشتند کما این که دادگاه هم به همین جمع بندی رسید.
جناح راست جامعه روحانیت جامعه مدرسین جامعه مهندسین جامعه فرهنگیان جامعه دانشگاهیان و جامعه دانشجویان و امثال آنها هستند و یقینا هیچ کدام از اینها در این جریان نبودند. آن لباس شخصی هایی هم که داخل کوی دانشگاه رفتند معلوم نیست که همه آنها از کدام گروه بودند یکی از ابهامات هم همین است که اصلا این لباس شخصی ها چه کسانی هستند تحلیل من این است که خود این ها ممکن است از جریانی باشند که خواستند بروند آن جا شلوغ کنند به هم بریزند و آشوب به وجود بیاورند که بعد بهره برداری کنند؛ ممکن است این طور باشد.
در ماجرای فیضیه سال 1342 پای منبر مرحوم “انصاری” یک مشت لباس شخصی ریختند و شلوغ کردند برای این که بتوانند فرصتی به وجود بیاورند که طلبه ها را بزنند و زهر چشمی بگیرند. شاید این لباس شخصی های حادثه کوی دانشگاه از همین آقایانی بودند که آن آشوب را راه انداختند یا این که گفتند یک کسی کلت داشته و تیراندازی کرده این چه کسی بوده چه کسی او را فرستاده از قرائن بر می آید که آمادگی مقابله از آن طرف بوده است ! من امیدوارم که انشا الله ماجرای کوی دانشگاه مجددا پیگیری شود ـ چون پرونده آن باز است ـ و چیزهایی در این پرونده روشن تر شود. آدم هایی را گرفتند؛ فیلم هایی موجود است و عکس هایی که بعضی ها با لباس های مبدل آنجا بودند این ها شناسایی هم شدند. چون این جریان هنوز شفاف نیست و محکمه ای نبوده این ها را نمی گویم ولی باید روشن شود.