بازتاب انقلاب ایران بر جامعه مصر
برخی از این جریانهای اسلامی ، هدف این موضع و سیاست رسمی را تلاش برای برانگیختن احساس نفرت توده مردم نسبت به الگوی « اسلام گرا » در ایران قلمداد و تفسیر کردند . دعوت رژیم انورسادات از شاه ایران ، برای اقامت در مصر و پس از آن موضع گیری رسمی این رژیم در مسئله گروگانهای امریکایی در تهران ، بر فاصله میان دیدگاه دولت و دیدگاه حرکتهای اسلامی در مصر افزود .
گروههای اسلام گرای مصری ، این دیدگاه دولت که کمک به شاه را نشانه حق شناسی نسبت به کمکهای نفتی و نظامی و اقتصادی وی به مصر در طی جنگ سال ۱۹۷۳ و پس از آن میدانست ، به شدت مورد سرزنش قرار دادند . آنان در مقابل ، اقدامات شاه در فروش نفت به اسرائیل ، در دوره تحریم نفتی سال ۱۹۷۳ م و همکاری مستحکم با این رژیم در زمینه نظامی و اطلاعاتی را یادآور شدند . جریانهای اسلامی مصر بر آن بودند که اقدامات رژیم سادات در حمایت از شاه ، بر اساس تقاضای ایالات متحده امریکا و به هدف اقناع امریکا ، بر توانایی مصر ، برای پر کردن جای رژیم شاه – به عنوان قدرت بزرگ منطقهای انجام گرفته است . این جریانها ، رسانههای تبلیغاتی مصر را متهم میکردند که از طریق حمله به آیتالله خمینی و حکومت جدید ایران ، در جهت گسترش شکاف میان شیعه و سنی میکوشند .
انقلاب اسلامی ایران در سالهای نخست ، عواطف بخش وسیعی از نیروهای اسلام گرای مصری را به سوی خود جلب کرده بود . تصویرهای امام خمینی در قاهره و برخی شهرهای دیگر رواج یافت و تظاهرات گستردهای در مخالفت با ورود شاه به مصر به راه افتاد .
ملت و جامعه مصر به طور کلی به نحو خوبی با انقلاب اسلامی ایران برخورد نموده و از آن استقبال نمودند. علت این استقبال در جامعه دینی مصر به خصوص از سوی گروههای اسلامگرا و مبارز مصری به دلیل شرایط خاص آن زمان در جامعه مصر بود.
تأثیر مهم انقلاب ایران بر مصر، تقویت و تشدید جریان«بازگشت به اسلام» است که در تاریخ مصر ریشهی دیرینهای دارد. این گرایش اگر چه در پی تحولات سیاسی زمان جنگ اسراییل و مصر و شکست مصر تا حدود زیادی تضعیف شد، لیکن با پیروزی انقلاب اسلامی ایران جان تازهای گرفت.
به رغم اختلاف نظر میان جریانهای مختلف اسلامی مصر بر سر انقلاب اسلامی ایران و تحولات آینده آن ، پیروزی این انقلاب در نگاه غالب این جریانها ، در حقیقت پیروزی ایدئولوژی سیاسی اسلام و تجسم آن در شکل یک دولت بود . برخی گروههای اسلامی مصر ، از ابعاد و شعارهای فرامرزی و فراوطنی انقلاب ایران که همه مسلمانان بتوانند در سایه آن تاریخ و الگوی برتر و تحولات امت اسلامی را با این واقعیت جدید پیوند دهند ، استقبال کردند. انقلاب ایران به آنان ثابت کرد که قدرت رویارویی با نیروهای امپریالیستی و پیروزی بر آنان را دارند .
جنبشهای اسلامی مصر از این که انقلاب ایران خواهان عقب نشینی اسرائیل از تمامی خاک فلسطین اشغالی، یعنی اراضی سال ۱۹۴۸ م و ۱۹۶۷ م شده بود، استقبال کردند و این موضع را با موضع غالب کشورهای عرب آن زمان که به عقب نشینی اسرائیل از اراضی اشغالی سال ۱۹۶۷ م و اعطای حق تعیین سرنوشت به ملت فلسطین اکتفا میورزیدند ، مقایسه کردند . گروههای طرفدار ایران در میان جریانهای اسلامی در مصر ، ایالات متحده امریکا ، اتحاد جماهیر شوروی سابق ، اسرائیل و شاه سابق را به توطئه چینی علیه انقلاب ایران متهم میکردند . باور به وجود چنین توطئه بینالمللی علیه انقلاب اسلامی ، در ادبیات سیاسی حرکتهای اسلامی مصر به فراوانی به کار گرفته شده است و در تفسیر بسیاری حوادث ، رخدادها و روابط ، از همین مفهوم توطئه پنداری استفاده شده است .
هیکل که از روزنامهنگاران معروف مصر میباشد در رابطه با تأثیرات انقلاب اسلامی بر تودههای مردم در کشورهای اسلامی و همچنین دیدگاههای حضرت امام خمینی (ره) میگوید:
«در سال ۱۹۷۸ در حالی که انقلاب اسلامی ایران در اوج خود بود، حکومت مصر از رژیم شاه حمایت میکرد و حتی فتوای دینی مبنی بر لزوم اطاعت از ولی امر از سوی برخی از علمای مصر صادر شده بود به طوری که هنگام مصاحبه با امام خمینی (ره) در پاریس [قبل از پیروزی انقلاب] و مصاحبه بعدی با ایشان در قم [بعد از پیروزی انقلاب] ایشان با تلخی از من پرسید که چرا بعضی از علمای دین در مصر علیه انقلاب اسلامی فتوا میدهند در حالی که پیش از این اعراب از شرکت شاه در طرحهای غربی در منطقه شکایت داشتند و حالا انقلاب اسلامی نه تنها ایران را از این طرحها خارج ساخته، بلکه در مقابل آنها به مبارزه پرداخته است. اضافه بر این اعراب از روابط ایران با اسرائیل شاکی بودند و حالا این روابط قطع شده و مقر نمایندگی اسرائیل به سازمان آزادیبخش فلسطین واگذار شده است. با این وجود تأثیرات انقلاب اسلامی بر تودههای مردم و جنبشهای اسلامی انکار ناپذیر است.
انقلاب اسلامی به حدی توانست بر جنبش اخوانالمسلمین تأثیر بگذارد که به محض پیروزی انقلاب اسلامی دبیرخانه تشکیلات بینالمللی اخوانالمسلمین مبادرت به تماس با مسئولان جمهوری اسلامی نمود تا هیأتی مرکب از نمایندگان جناحهای مختلف اخوانالمسلمین از ایران دیدن کرده و پیروزی انقلاب را به مسئولان و مقامات بلندپایه ایران تبریک گفتند و در مورد راههای همکاری، گفت و گو و تبادل نظر کنند.
اخوانالمسلمین در سال ۱۹۷۹ کتابی تحت عنوان «خمینی آلترناتیو اسلامی» منتشر ساخت که توسط فتحی عبدالعزیز نوشته شده بود. در این کتاب شیوه امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی به عنوان راه حل برای نظامهای وابسته ذکر شده است.
فتحی عبدالعزیز در این کتاب اظهار میدارد که : «انقلاب [امام] خمینی ، انقلاب یک فرقه اسلامی علیه فرقهای دیگر نیست، بلکه مرکز ثقل ارزشها و اعتقادات مشترکی است که همه مسلمانان را به وحدت میخواند، همان چیزی که انقلاب ایران برای آن به وقوع پیوست.»
با گذشت نزدیک به دو سال از وقوع انقلاب اسلامی ایران و با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران حمایتهای اولیه رهبران اخوانالمسلمین نسبت به انقلاب ایران کاهش یافت که دلیل آن بروز مسائل فرقهای ـ مذهبی میان اعضای این جنبش بود.
این مساله تا جایی بود که رهبر اخوانالمسلمین عمر تلمسانی در مرحلهای اعلام کرد : « ایران موضعی عداوت آمیز در برابر جماعت اخوان المسلمین در پیش گرفته است » . این موضع، در پاسخ اتهام ایران به اخوان المسلمین که آنان را مجموعهای از مزدوران امریکاییها بر میشمرد ، اتخاذ شد . این اتهام به اخوان المسلمین ، پس از آن ابراز شد که جیمی کارتر رئیس جمهور سابق ایالات متحده ، از عمر تلمسانی خواست تا برای آزادی گروگانهای آمریکایی که در ایران نگه داری میشدند ، وساطت کند . تلمسانی این درخواست را پذیرفت و در حال برداشتن گامهای نخست بود که مقامات ایرانی اعلام کردند ، هر کس در صدد آزادسازی گروگانها باشد ، مزدور امریکاست .
پاسخ تلمسانی به این اتهام آن بود که دست گیری دیپلماتها و به گروگان گرفتن آنان ، از نظر دینی گناه است ؛ به این ترتیب عناصر درون جماعت اخوان المسلمین ، در مواضع سابق خود تجدید نظر کردند و تحت تأثیر مواضعی ، در صف مخالفان شیعه و انقلاب ایران قرار گرفتند .
موضع جدید جماعت اخوان المسلمین را نیز میتوان ، در سایه رد ابتکارات صلح در جنگ عراق با ایران از سوی ایران در آن زمان و هم چنین مواضع دشمنانه عربستان سعودی در برابر انقلاب ایران که برخی رهبران و عناصر اخوان المسلمین ارتباطات مستحکمی با آن کشور داشتند ، تفسیر کرد .
جماعت اخوان المسلمین در شفاف سازی موضع خویش در خصوص جنگ عراق و ایران ، در آغاز با استناد به آیاتی از قرآن ، عراق را متجاوز خوانده، محکوم کرد و هم چنین مواضع برخی کشورهای اسلامی را که به جای تلاش برای توقف جنگ ، به عراق با ایران کمک میکردند، محکوم نمود . عمر تلمسانی از رهبران همه مسلمانان جهان خواست تا برای متوقف کردن این جنگ اقدام کنند؛ وی هم چنین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی و اسرائیل را متهم کرد که برای تضعیف دو طرف جنگ و رفع تهدید احتمالی اسرائیل از سوی ایران و عراق ، این جنگ را به راه انداختهاند . در این جا هم جماعت اخوان المسلمین، در تفسیر علت جنگ میان دو دولت مسلمان ، از مفهوم توطئه بینالمللی علیه السلام استفاده کرد. در مراحل بعدی نیز این جماعت از استمرار این جنگ که آن را مخالف اصول شریعت میشمرد ، ابراز تأسف کرد . زمانی که شیخ صلاح ابواسماعیل ( از اعضای اخوان المسلمین )، طی سخنانی کوشید، این تصور را ایجاد کند که جماعت اخوان المسلمین در جنگ عراق با ایران ، طرفدار عراق است ، استاد تلمسانی اعلام کرد که شیخ ابواسماعیل نظر شخصی خود را بیان کرده است .
در این مقطع، عدهای در درون اخوانالمسلمین، انقلاب ایران را یک انقلاب شیعی قلمداد کردند که در صدد سلطه بر کل جهان اسلام است و لذا دست به تبلیغات و انتشار کتاب علیه ایران زدند.
یکی دیگر از علل تغییر رویه اخوانالمسلمین را میتوان ناشی از فشار کشورهای عربی بر این جنبش دانست به طور کلی تأثیر انقلاب اسلامی ایران در شکلگیری نهضت بازگشت به خویشتن اسلامی در مصر و احیای فکر دینی را نمیتوان انکار نمود. نهضتی که علیرغم وجود حکومت پلیسی در مصر و فشارهای مختلف از درون و بیرون مصر تاکنون در قالب جنبشهای عظیم دانشجویی، اتحادیههای ارگری و تشکلهای دینی و مذهبی به کار خود ادامه داده است. اخوانالمسلمین از این مقطع زمانی با پیش گرفتن شیوه مبارزاتی زیرزمینی در صدد ایجاد خیزشهای مردمی در دانشگاهها و در میان مردم بر آمد هر چند که در این زمینه نتوانست موفق بشود.
۲) تشکل های اسلام گرای زیرزمینی
مقصود از تشکلهای اسلامی زیرزمینی در مصر ، جماعت شباب محمد که « صالح سریه » رهبر آن بود و در سال ۱۹۷۴ کوشید تا دانشکده فنی نظامی را به تصرف درآورد، و جماعت التکفیر و البحره که خود را جماع المسلمین مینامید، و نیز جماعت الجهاد است که مسئولیت قتل انور سادات، رییس جمهور سابق مصر را بر عهده گرفت .
الجهاد یکی از جنبشهای رادیکال و پرطرفدار در مصر میباشد که در سال ۱۹۸۱ توسط یکی از اعضای خود به نام خالد اسلامبولی دست به ترور رییس جمهور وقت مصر یعنی انور سادات زد.
برخی بر این عقیدهاند که انقلاب اسلامی بیشترین تأثیر را در میان گروههای مصر بر جنبش الجهاد داشته است. نیروهای الجهاد نحوه پیروزی انقلاب ایران را به خوبی ترسیم کرده و آثار مبارزان ایرانی را مطالعه کردند به طوری که در زمان دستگیری آنان، یادداشتهایی از کتاب «حکومت اسلامی» امام خمینی (ره) و خلاصه دست نویسی درباره انقلاب ایران و کتابهای دکتر شریعتی توسط نیروهای امنیتی مصر از آنان ضبط شد.
دولت مصر نیز این وسایل را دستآویز قرار داده و دولت ایران را متهم به دخالت در امور داخلی مصر و ایجاد تشنج در این کشور نمود.
نشریات و مطبوعات ایران در این دوره، هر روز به انتشار عملیات گروههای مصری میپرداختند و ضمن ستایش آنان اسامی شهدای آنان بر خیابانهای ایران گذاشته میشد و اینگونه اقدامات مورد تأیید مقامات و مسئولین ایرانی قرار میگرفت.
به عنوان مثال امام خمینی (ره) در پیام خود در فروردین ۱۳۵۸ خطاب به مردم مصر از آنان خواستند تا علیه حکومت سادات قیام کنند و این پیام در واقع اولین موضعگیری رسمی دولت انقلابی ایران بود که در آن صریحا سرنگونی حکومت سادت خواسته شده بود.
از نظر این تشکیلات ، ریشههای انقلاب ایران به اندیشه حسن البنا و سیدقطب باز میگردد . برخی رهبران تشکیلات الجهاد ، انقلاب امام خمینی را الگویی برشمردند که سازمانها و گروههای اسلامی ، در دیگر کشورهای اسلامی ، باید از آن پیروی کنند . رهبران این تشکیلات ، نشریات ، کاست ها و بیانیههایی صادر کردند و در آن از مسلمانان سنی خواستند تا از اندیشههای امام خمینی پیروی کنند ؛ حتی برخی عناصر تشکیلات الجهاد ابراز امیدواری کردند که ایران، در جنگ سال ۱۹۸۰ م عراق را شکست دهد و پس از آن زمینه برای استیلای ایران بر اردن و سپس آزادسازی فلسطین فراهم شود. این عناصر، اختلافات میان انقلاب ایران و جنبشهای اسلام گرا در مصر را دارای ماهیتی ثانوی و فرعی دانستند ؛ به ویژه آن که موضع هر دو در برابر دشمنان اسلام ، مشابه است.
آنان انقلاب ایران را نخستین انقلاب شیعی مبتنی بر مبانی اسلامی صحیح توصیف کردند . برخی از تحلیل گران معتقدند که رهبران تشکیلات الجهاد در مصر ، از طریق برخی فلسطینیهای نواز غزه ، کوشیدند تا ارتباطات نزدیکی با رهبران انقلاب ایران برقرار کنند .
اما باید توجه داشت که جناح سنتی تشکیلات الجهاد معتقد بود که اعتقادات شیعه ، انحراف از اسلام صحیح است . با این حال ، وجود این جناح با چنین موضعی ، مانع از ابراز تأیید انقلاب ایران در مناسبتهای مختلف و توافق با آن درباره برخی مسائل نیست .
از دیگر جنبشها و گروههای مصری که از انقلاب اسلامی ایران تأثیر پذیرفته است میتوان به الیسار الاسلامی یا چپ اسلامی اشاره نمود.
گروه الیسار الاسلامی نیز مانند الجهاد جزو گروههای مبارز رادیکال به شمار میرود. این گروه نقش ایدئولوژی شیعی را در انقلاب اسلامی ایران میستوند و به آن توجه زیادی داشتند و در همین راستا تعدادی از کتب امام خمینی و دکتر علی شریعتی را به زبان عربی ترجمه نموده و منتشر کردند و خود نیز کتابهایی پیرامون انقلاب اسلامی ایران به رشته تحریر در آوردند.