انتخابات در ايران

سابقه برگزاري انتخابات در ايران به 97 سال پيش برمي‌گردد. اولين بار تشكيل مجلس در ايران به زمان بعد از مشروطيت مي‌رسد. فرمان مشروطيت در تاريخ 14 جمادي‌الثاني سال 1324 هجري قمري از طرف مظفرالدين شاه قاجار صادر شد. به طور كلي اولين دوره مجلس شوراي ملي در تاريخ 17 مهر 1285 هجري شمسي افتتاح شد. قبل از پيروزي انقلاب اسلامي طي 24 دوره قانونگذاري شاهد مصوبات، وقايع و حوادث بسياري بوديم. پس از پيروزي انقلاب اسلامي چندين نوبت همه پرسي و انتخابات عمومي و سراسري در كشور برگزار شده است. اولين و مهم‌ترين آن كه در حقيقت تعيين‌كننده نوع حكومت كشور بود، همه‌پرسي تغيير نظام شاهنشاهي به جمهوري اسلامي ايران است و به اين ترتيب مردم، اراده و خواست خود را در تاريخ ثبت كردند. بعد از انقلاب مردم هميشه ترازوي خوبي براي چگونه انتخاب‌كردن متوليان امور خود بوده‌اند و به خوبي مي‌دانسته‌اند كه چگونه و چه كساني را برگزينند. اعتقادات مذهبي و آرماني و نقش آن در انتخابات قرآن در يك جا به پيامبر اسلام فرمان مي‌دهد كه بايد در اداره امور مردم و دولت با آنان مشورت كند و بدون مشورت آنان به تنهايي تصميم نگيرد. اين فرمان با توجه به مرتبه بلند پيامبر و اعتبار الهي او در نظر مردم بسيار قابل توجه است و در جاي ديگر مي‌گويد ويژگي مؤمنان آن است كه امور زندگي‌شان را بر پايه مشورت و نظر‌خواهي اداره مي‌كنند. هم‌چنين قرآن به عنوان يكي از منابع مهم در اسلام، انسان‌ها و به طور اخص مسلمانان را ترغيب به انديشيدن و تفكر كرده است. در قرآن مكرراً به تبعيت مردم از تمام دستورهاي پيامبر(ص) در مقام رهبري جامعه سفارش شده است و پس از پيامبر اسلام(ص) نيز مسلمانان همين جايگاه را از آن خلفاي پيامبر(ص) مي‌دانستند، پس مردم ايران با اتكا به آموزه‌هاي ديني خويش، انتخابات را يك معروف مي‌دانند و لذا خود را مكلف به اين امر مي‌دانند. همانطور كه در دين اسلام امر به معروف و نهي‌از منكر از واجبات كفايي است، مردم مسلمان ما امر انتخابات را نيز يك امر واجب ديني و فريضه الهي مي‌دانند و خود را در انجام آن موظف مي‌دانند. به طوري كه امام راحل فرمودند: «شركت در انتخابات يك واجب كفايي است» و مردم مسلمان نيز بنا بر اعتقاد به ولايت فقيه و هم‌چنين با مراجعه به سوره شورا كه در آيه‌اي مي‌فرمايد: «و امرهم شورا بينهم» شركت در انتخابات را يك واجب كفايي مي‌دانند. بنا بر ادله‌ تاريخي در دين اسلام علي (ع) هم به رأي و خواست و مشورت مردم خلافت را پذيرفتند. برخلاف مسيحيت كه انتخاب پاپ به عنوان برترين مقام روحاني، توسط جمعي از كاردينال‌ها صورت مي‌گيرد، نقش مستقيم مردم ايران در انتخابات چون رهبري، به عنوان برترين مقام ديني نيز بر ارج و اعتبار رأي و نظر مردم در انديشه اسلامي دلالت دارد. پس مردم ما بنابر اعتقادات مذهبي و ديني كه دارند خود را مكلف به شركت در امر انتخابات مي‌دانند و بر اساس آيات قرآني همچون سوره «شورا» و سنت پيغمبر كه انسان را مكلف به شور و مشورت مي‌داند از اين قاعده پيروي نموده، در انتخابات شركت نموده و به نماينده اصلح و متعهد رأي داده و كشور را به سر منزل سعادت سوق مي‌دهند و اين نشان مي‌دهد كه مسئله مشاركت مردم در اداره امور و شركت آنان در انتخابات فراتر از يك نظر خواهي صرف، بلكه يك فريضه‌ الهي است كه مسلمانان آن را از اصول دين خود مي‌دانند. در يك حكومت اسلامي و آرماني، مردمي كه داراي تربيت مذهبي و اسلامي مي‌باشند در انتخابات شركت مي‌كنند و با رأي دادن خود كشتي جامعه اسلامي را به سر منزل سعادت مي‌رسانند و همانطور كه بنا بر وظيفه ديني خود روزانه 17 ركعت نماز مي‌خوانند، بر حسب تكليف اجتماعي، خود را ملزم به شركت در كارها و امور جامعه ديني مي‌دانند. شكوه و عظمت جامعه اسلامي در بسياري از امور ديده مي‌شود، از جمله نماز عيد فطر، نماز جمعه، را‌هپيمايي روز قدس و...» و در همين راستا انتخابات كه يك سنت پيامبر اعظم و يك فريضه ديني است هربار با شكوه و عظمت فراوان برگزار مي‌شود. زيرا يك فرد مسلمان متعهد، معتقد است كه هر شخصي به اندازه كل جامعه تأثيرگذار است و خود را نسبت به تعيين سرنوشت ملت و كشورش مديون مي‌داند. اساس هر فرهنگي مبتني بر يك رشته ‌باورها و اعتقادات است و اگر آن باورها و اعتقادات متزلزل شود امكان حيات براي آن وجود ندارد و بايد اين اعتقادات ديني و اخلاقي و اجتماعي را از گزند آفات بي‌باوري و بي‌اعتقادي حفظ كرد. مسلماً اين باورها و اعتقادات هر چه بيشتر به سوي عدالت‌خواهي سير داشته باشد به همان ميزان عدالت اجتماعي نيز به سوي ترقي راه خواهد يافت. همان‌طور كه ملت ايران در عرصه‌هاي مختلف نظام و انقلاب اسلامي آگاهي و شعور خود را به اثبات رسانده و حضوري فعال داشته‌اند، مي‌دانند شركت در صحنه‌هاي ملي، تعيين‌كننده و تأثيرگذار است. حضور مردم در انتخابات، يعني پيام اتحاد ملت ايران به دنيا، يعني به دست‌گرفتن حق تعيين سرنوشت و مشاركت مردم در تعيين نقش سياسي و اجتماعي خود كه در حقيقت وظيفه ملي و قانوني محسوب مي‌شود. اگر به مسئله انتخابات با دانش و فهم نگاه شود، ما شاهد تمدن اسلامي جديدي خواهيم بود. مشاركت مردم در عرصه تصميم‌گيري سياسي و اجتماعي از ويژگي‌هاي يك نظام سياسي و ديني مطلوب است و نشان‌دهنده اعتماد مردم به دولت و نمايندگانشان است و بي‌تفاوتي و كناره‌گيري از عرصه‌هاي مختلف، مطمئناً هيچ تأثيري ندارد، بلكه مشكلات را افزايش مي‌دهد. در نظام جمهوري اسلامي همه شخصيت‌ و نهادها از رهبر گرفته تا مجلس و شوراها متكي به رأي مردم هستند، لذا اميدواريم دولتمردان و دست‌اندركاران برگزاري يك انتخابات سالم را به ملت نويد دهند تا مردم با علاقه و اعتقاد بيشتر براي پشتيباني از ارزش‌هاي انقلاب اسلامي و آرمان‌هاي امام راحل در انتخابات شركت كنند و افراد متعهد پرتلاش و توانمند را انتخاب نمايند.