در روزهای انقلاب چه کسی شهردار تهران بود؟

به مناسبت سی و چهارمین بهار انقلاب اسلامی ایران، پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران در ویژه نامه ای به بررسی رویدادها و حوادث چند روز منتهی به پیروزی انقلاب - از 12 بهمن تا 22 بهمن ماه - در سه بخش مجزا (انقلاب به روایت همراهان، دیگران و  اسناد ساواک) می پردازد.

در دومین بخش از این ویژه نامه به مرور خاطرات برخی از  یاران و همراهان حضرت امام(س) در طول دوران مبارزه تحت عنوان "انقلاب به روایت همراهان" می پردازیم.

گزارشگر روزنامه اطلاعات  [در خصوص جریان استعفای شهردار تهران (مهندس جواد شهرستانی) می گوید] :

روز شنبه 14 بهمن جواد شهرستانی به حضور آیت الله خمینی رسید و استعفای خود را تسلیم ایشان کرد و آیت الله خمینی نیز وی را مجدداً به عناون شهردار تهران تایید کرد. جواد شهرستانی در آن جلسه گفت: "بنا به خواست اکثریت ملت ایران و تصمیم قاطع ملت، شما رهبر انقلابی هستند که به برکت اسلام به پیروزی خواهید رسید و از آنجا که دولت فعلی غیرقانونی است.... من از سمت خود به عنوان شهردار تهران استعفا می دهم".... سپس شهردار گفت: " اگر امام ضروری بدانند به عنوان شهردار امام خمینی - نه شهردار دولت - به سرکار خود بازخواهم گشت". امام خمینی گفتند که این مساله به متن استعفا‌نامه اضافه شود... [ و ایشان را در سمت خود ابقا نمودند].

(روزنامه اطلاعات – 14/11/1357)

 صادق  طباطبایی

از روز شنبه و یکشنبه همان طوری که امام فرمان داده بودند که مردم سرپیچی کنند از دستورات دولت، و کارکنان وزارتخانه ها وزرا را به ادارات راه ندهند، تقریباً هر روز اعلام همبستگی سازمان ها و ادارات مختلف در روزنامه ها چاپ می شد و در عمل وزرای دولتِ بختیار کاره ای نبودند.

شورای انقلاب که در روزهای آخر عمرِ دولتِ بختیار کادر خود را تکمیل کرده بود به ریاست آقای طالقانی در این ایام جلساتی داشت و معمولاً بعدازظهرها پس از استراحت امام یا بعد از نماز مغرب و عشا برای تقدیم گزارش به حضور امام می رسیدند و پیرامون برنامه های انجام شده و یا جاری گفتگو می شد. برنامه های دیدار صبح و عصر امام با مردم در مدرسه علوی برگزار می شد که هم بُعد سیاسی و هم بُعد عاطفی خیلی شدیدی داشت...

(خاطرات سیاسی اجتماعی، صادق طباطبایی، نشرعروج ،1387 ،ج 3، صص222 )

 مهندس بازرگان

در شورای انقلاب صحبت شد که کی نخست وزیر بشود و بعد از بحث زیاد آقایان شخص دیگری به ذهنشان نمی آمد ، اسم بنده را آوردند.وآقای خمینی هم مقید بود که از ناحیه ی آنها پیشنهاد بشود و آنها پیشنهاد کردند و ایشان هم گفتند که خیلی مرا راحت کردید ، خیلی خوب شد برای اینکه از هر دو طرف خیال من راحت شد .که به نظر می آمد که مقصودشان از دو طرف، یعنی هم از ناحیه ی ملیون و به اصطلاح کلاهی ها وهم از ناحیه ی علما و روحانیون.

(انقلاب ایران به روایت رادیو بی بی سی ، عبدالرضا هوشنگ مهدوی ، مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، 1378 ، ص 370 )