دفتر تحكيم وحدت هفت سال تنفس مصنوعي

فضاي كاذبي كه طي دو هفته اخير در دانشگاهها ايجاد شد تمناي دوباره غوغازيستان براي سوء استفاده از محيط‌هاي دانشگاهي را در آستانه انتخابات آشكار ساخت. سوء استفاده‌اي كه اوج آن پس از غوغاي 18 تير و در انتخابات مجلس ششم بود.

چهار جمله

بعد از غوغاي 18 تير و در آستانه انتخابات مجلس ششم، دفتر تحكيم وحدت به عنوان ستاد انتخاباتي ـ دانشجويي حزب مشاركت هدايت دانشجويان براي اعطاي راي به افراطيان را عهده‌دار شد. 18 تير را مي‌توان در چهار جمله خلاصه كرد: «غوغا كردند، حرمت دانشگاه شكست، غوغاسالاران مدعي حمايت از دانشجويان شدند و آراي دانشجويان را به خود فرا خواندند.»

اما از اين پس چيزي دست دانشجوياني كه آسيب ديدند را نگرفت، بديهي بود كه رنج اين حادثه و سوء استفاده پيامد آن، نفسي براي دفتر تحكيم باقي نمي‌گذاشت تا جنبشي از خود نشان دهد. اما افراطيان براي ادوار بعدي انتخابات هنوز به بازوي دانشجويي خود نياز داشتند. بنابراين در برهه‌هايي به بهانه گراميداشت سالگرد 18 تير و يا حمايت از يك عضو سازمان مجاهدين كه سوداي دين‌پيرايي را در سر مي‌پروراند، به اين جريان نفسي مصنوعي دميده مي‌شد.

باز هم انتخابات

امسال نيز در شرايطي كه در آستانه انتخابات مجلسي ديگر قرار داريم انتشار موجي از نشريات موهن مقدمه‌اي براي بازتوليد غوغاي 18 تير شد. بيش از 20 نشريه تنها در دانشگاه اميركبير با ادبياتي دين‌پيرايانه و تقريبا مشترك منتشر مي‌شدند تا در فرصتي مناسب فتنه‌اي برافروزند. افراطيان نياز به حادثه‌هايي داشتند تا موجي از تحرك و جنبش مصنوعي را بيافريند و آنان را با خود به مجلس هشتم بفرستد! اما محتواي چهار مورد از نشريات كه در دانشگاه اميركبير منتشر شده بود آنقدر زننده بود كه افراطيان نيز نمي‌توانستند از آن حمايت كنند. دست‌اندركاران اين نشريات مدعي شدند كه تدارك محتواي آن كار دانشجويان متدين است؛ محتوايي كه عصمت اهل بيت(س) را هم زير سوال مي‌برد!

فرجام فتنه‌انگيزي اين چهار نشريه بازداشت چند تن از دانشجويان دانشگاه اميركبير بود. اين بازداشت‌ها با توجيهي كه در بالا هم ذكر شد با واكنش شديد افراطيان و بازماندگان دفتر بي‌نفس تحكيم واقع شد. همزمان يك استاد دانشگاه تربيت مدرس با درخواست خود به انجممن حكمت و فلسفه منتقل شد و اين انتقال، با ادعاي اخراج وي از دانشگاه! فرصتي براي تشديد اعتراض‌هاي فتنه‌انگيز پديد آورد.

ستاد بحران

سالگرد 18 تيرماه فرصتي براي تعميق اين فتنه بود. سعيد رضوي‌فقيه عضو حزب مشاركت و بازوي اين حزب در طيف افراطيان دفتر تحكيم و مهدي حبيبي رفيق او مي‌كوشيدند فتنه را به عرصه دانشگاهها بكشانند. اينان اعتراض به بازداشت 8 دانشجوي دانشگاه اميركبير را بهانه كرده بودند تا در مقابل اين دانشگاه و اگر تواني داشتند در دانشگاههاي ديگر صف‌آرايي ايجاد كنند. ساختمان دفتر سازمان دانش‌آموختگان (ادوار تحكيم) ستاد هماهنگي‌هاي لازم بود كه با ورود نيروهاي انتظامي به اين ستاد فعاليت آن ناكام ماند. ساختمان ستاد پلمپ شد و عبدالله مومني، بهرام فياضي، مرتضي اصلاحچي، حبيب حاج‌حيدري، عزت‌الله قلندري و مجتبي بيات و نيز رضوي‌فقيه و حبيبي با حكم دادستاني بازداشت شدند.

سوداي قدرت‌طلبي

بقاي سياسي، عده‌اي از افراطيان تنها با غوغاسازي و بحران‌آفريني تضمين مي‌شود. اين امر را نه تنها در اظهارات آنان مي‌توان دريافت بلكه رفتار سياسي ايشان نيز گوياي آن است. بديهي است كه آنان نمي‌توانند خود را براي دستيابي به قدرت به آب و آتش بزنند اما از به خدمت گرفتن پياده‌سربازها ابايي ندارند. پيشتر اكبر گنجي، علي افشاري، اكبر و منوچهر محمدي، باطبي، ابراهيم نبوي، حسين باستاني، محسن سازگارا و... خود را براي تضمين حيات سياسي غوغازيستان به آب و آتش زده و يا آواره ينگه دنيا كرده‌اند. مروري بر سير احوال اين مهره‌هاي سوخته براي كساني كه به نام دانشجو در پي فتنه‌انگيزي هستند مي‌تواند مفيد و موثر باشد.

شگفت اينجاست كه در روزهاي اخير رسانه‌هاي وابسته به غوغازيستان، با ادبياتي تحكم‌آميز و تحقيرآميز از اينكه آحاد دانشجويان ديگر به نفع آنان حركتي ندارند مصيبت‌سرايي مي‌كنند.

طي سالهايي كه جريان وابسته به افراطيان در دانشگاهها، از نفس افتاده است، يك نهضت اصيل دانشجويي با تكيه بر عدالت‌طلبي، استقلال‌خواهي و غرور ملي ضمن نقدهاي مصداقي بر ناكارآمدي‌ها و فسادهاي مالي و اقتصادي مديران مدعي اصلاح‌طلبي، خواستار حركت دولت در مسير توانمندي‌هاي فني و علمي خود هستند. اين نهضت اصيل دانشجويي مقاومت مدني فعالي را در برابر زياده‌طلبي‌هاي غرب در مذاكرات هسته‌اي سامان داده است اما از آن رو كه نمي‌خواهد برده افراطيان باشد از نظر رسانه‌‌هاي مذكور اعتباري ندارد! پايداري، استمرار و فراگيري اين نهضت نه تنها منجر مي‌شود عوامل وابسته به افراطيان در محيط‌هاي دانشگاهي به حاشيه رانده شوند بلكه ضمن افزايش نشاط سياسي در دانشگاهها، با ادبيات انتقادي و ضداستعماري خود مي‌تواند در اصلاح امور و بالندگي نظام جمهوري اسلامي موثر باشد.